«جرج آر. آر. مارتین» میگه: 6
«پیرس براون» میگه: 7
زندگی ممکن است در یک ثانیه تغییر کند،ممکن است در یک لحظه متلاشی شود و درهم بریزد و آنوقت، برای انجام کارهایی که به تآخیر انداختهایم، خیلی دیر است. دیگر خیلی دیر است که بخواهیم بر اساس رویاهایی که تمام این مدت در سر میپروراندهایم ، زندگی کنیم .
از وقتی خاطرات دروغ میگویند
ارسال شده توسط : Helen | تاریخ ارسال: 1399/06/14 ادامه«ماریو بارگاس یوسا» میگه: 5
«ویلیام شکسپیر» میگه: 8
وقتی میتوانستم صحبت کنم ، گفتند: گوش کن ... وقتی میتوانستم بازی کنم ، مرا کار کردن اموختند ... وقتی کاری پیدا کردم ازدواج کردم ... وقتی ازدواج کردم بچه ها آمدند ... وقتی آنها را درک کردم ، من را ترک کردند ... وقتی یاد گرفتم چگونه زندگی کنم ، زندگی تمام شد
ارسال شده توسط : Helen | تاریخ ارسال: 1399/06/14 ادامه«گابریل گارسیا مارکز» میگه: 4
«هاروکی موراکامی» میگه: 1
«ویلیام اروین» میگه: 1
با فکر کردن به سرشت ناپایدار این جهان، ناگزیر درمی یابیم که هربار دست به کاری می زنیم، ممکن است آخرین بارمان باشد. پی بردن به این موضوع، اهمیت و شور و حرارتی به آن کار می دهد که در غیر این صورت هرگز حسش نمی کردیم. غذایی که برای آخرین بار در رستورانی می خوریم بهترین غذایی خواهد بود که تا به حال در آنجا خورده ایم و بوسه خداحافظی، یکی از عمیق ترین تجربه های تلخ و شیرین زندگی مان را رقم خواهد زد
از فلسفه ای برای زندگی
ارسال شده توسط : Helen | تاریخ ارسال: 1399/06/06 ادامه«جرج آر. آر. مارتین» میگه: 6
«جرج آر. آر. مارتین» میگه: 6
طوفان ها میان و میرن، ماهی های بزرگ ماهی های کوچک رو می خورند، و من همچنان درحال پارو زدن هستم " لرد واریس"
از جلد ۳ نغمهای از یخ و آتش: یورش شمشیرها
ارسال شده توسط : z.p.a.s | تاریخ ارسال: 1399/05/09 ادامه«جرج آر. آر. مارتین» میگه: 4
هرج و مرج سیاهچاله نیست، هرج و مرج نردبانه.
از جلد ۳ نغمهای از یخ و آتش: یورش شمشیرها
ارسال شده توسط : z.p.a.s | تاریخ ارسال: 1399/05/07 ادامه