Header Background day #23

«مارک فیشر» می‌گه: 4

شخصی جهنم را برایم اینطور تعریف کرد: در آخرین روز زندگی‌ات روی زمین، آن شخصی که از خودت ساختی، شخصی را که می‌توانستی باشی ملاقات خواهد کرد!

از حکایت آنکه دلسرد نشد

ارسال شده توسط : کیمیاگر | تاریخ ارسال: 1402/03/28 ادامه

«رابین هاب» می‌گه: 3

«یک فرمانروا باید مردم خودش را بشناسه، چون یک انسان تنها بر آن چه که می‌شناسد حکومت می کند...»

از کار آموز آدمکشی، جلد یکم

ارسال شده توسط : ستاره سهیل | تاریخ ارسال: 1402/02/27 ادامه

«جو ابرکرومبی» می‌گه: 1

عشق مثل یه بالش نرم می‌مونه که می‌شه روش راحت بود، ولی فقط نفرته که می‌تونه ازت آدم بهتری بسازه!

از طعم سرد انتقام (نخستین انتقام، جلد چهارم)

ارسال شده توسط : ستاره سهیل | تاریخ ارسال: 1402/02/27 ادامه

«لیزا گراف» می‌گه: 1

اگه آدم اون جایی که هست نباشه، به جایی که می‌خواد بره نمی‌رسه.

از مطلقا تقریبا

ارسال شده توسط : @niloo | تاریخ ارسال: 1402/01/31 ادامه

«ویکتور هوگو» می‌گه: 1

⊱ - چرا بمن کمک میکنی؟ من سعی کردم بدزدمت، سعی کردم زیباییتو ازت بگیرم، سعی کردم تورو اونی که نیستی نشون بدم ... - هیسس مهم نیست! تو سعی کردی ولی این کار انجام نشد، وقتی انجام نشده من برای چی باید اذیتت کنم؟..

از گوژپشت

ارسال شده توسط : شاهزاده ی تاریکی | تاریخ ارسال: 1401/12/05 ادامه

«پیرس براون» می‌گه: 2

دروگر آمده و می‌خواهد دوزخ به پا کند... "دارو ، دروگر مریخ"

از قیام سرخ (ستاره صبح)

ارسال شده توسط : Amir | تاریخ ارسال: 1401/11/11 ادامه

اگر بی‌بال به دنیا آمدی، مانع رشد بال‌هایت نشو.

از مادمازل شنل

ارسال شده توسط : pandora | تاریخ ارسال: 1401/11/04 ادامه

«پیرس براون» می‌گه: 2

پول قدرت می‌آورد، سلاح قدرت می‌آورد، اما در این دنیا کلمات خود قدرت هستند. "نرو آی یو آگوستوس"

از جلد اول قیام سرخ

ارسال شده توسط : Amir | تاریخ ارسال: 1401/10/24 ادامه

«مارکوس زوساک» می‌گه: 2

یک فکر دلنشین یکی کتاب می‌دزدید و دیگری آسمان

از کتاب‌دزد

ارسال شده توسط : Mel | تاریخ ارسال: 1401/05/25 ادامه

«آلبر کامو» می‌گه: 5

گاهی می‌اندیشم... درختی که تنها بالای کوه زندگی می‌کند چرا از جنگل فرار کرده؟!

ارسال شده توسط : شاهزاده ی تاریکی | تاریخ ارسال: 1401/04/18 ادامه

هیچ چیز آنقدر از کوره به درم نمی‌برد که ببینم دارم از حس قلبی و باطنی‌ام حرف می‌زنم و جوابم را با جملاتی پوچ و قالبی می‌دهند.

از رنج‌های ورتر جوان

ارسال شده توسط : شاهزاده ی تاریکی | تاریخ ارسال: 1401/04/18 ادامه

«کریستین بوبن» می‌گه: 4

آن زمانى كه صرف مطالعه می‌شود، زمان محسوب نمی‌شود! من با گذشتن از صفحه‌اى به صفحه‌اى ديگر، از مرزها می‌گذرم و به كلبه‌هاى افسانه‌اى وارد می‌شوم !

از دیوانه‌وار

ارسال شده توسط : شاهزاده ی تاریکی | تاریخ ارسال: 1401/04/18 ادامه