من فهرستی از آنچه در مدرسه به ما یاد نمیدهند را تهیه کرده ام آنها به ما یاد نمیدهند که چگونه کسی را دوست بداریم که چگونه در شهرت به درستی زندگی کنیم که چگونه در گمنامی. از زندگی لذت ببریم که چگونه از کسی که دیگر دوستش نداریم جدا شویم که به آنچه در ذهن دیگری میگذرد فکر کنیم که به کسی که در حال مرگ است چه بگوییم آنها به ما هیچ چیزی را که ارزش یاد گرفتن داشته باشد یاد نمیدهند.

خشن‌ترین اعمال از مهربون‌ترین قلب‌ها می‌آید.

از جلد یک: قانون اول جادوگری

آدم‌های جذاب جذابیت دارند، اما فقط در همین حد هستند.

از شاهزاده سنگدل

همه کوتوله‌ها ممکنه غیر قانونی باشن، اما همه غیر قانونی‌ها نیازی نیست کوتوله باشن.

از جلد اول: بازی تاج و تخت

مثل امواج که به سوی ماسه ­های ساحل شتابانند لحظات ماست که برای رسیدن به پایان بی­ قرارند

«یک فرمانروا باید مردم خودش را بشناسه، چون یک انسان تنها بر آن چه که می‌شناسد حکومت می کند...»

از کار آموز آدمکشی، جلد یکم

درصد عظیمی از نیروی کار را بیکار نگه می‌داریم، چون کار زیادی که از سایرین می‌کشیم امکان می‌دهد از کار این عده چشم بپوشیم. اگر مجموع این شیوه‌ها گِره‌ی از کار نگشود به جنگ متوسل می‌شویم: تعدادی را وادار می‌کنیم مواد منفجره بسازند، و تعدادی دیگر را به منفجر ساختن این مواد می‌گماریم، گویی کودکانی هستیم که تازه آتش بازی را کشف کرده‌ایم.

از در ستایش فراغت

خاطره. تنها بهشتی است که نمی توانند ما را از آن طرد کنند.

هیچ چیز آنقدر از کوره به درم نمی‌برد که ببینم دارم از حس قلبی و باطنی‌ام حرف می‌زنم و جوابم را با جملاتی پوچ و قالبی می‌دهند.

از رنج‌های ورتر جوان

صورت شما كتابیست كه مردم می‌توانند از آن چیزهای عجیب بخوانند.

لازم نیست برای ثابت کردن خوبی حتما خوبی کرد. همین که سرت در زندگی خودت باشد خودش یک نوع خوبی است.

بزرگترین آسیب‌ها می‌تونه از بهترین قصدها منشاء بگیره.

از جلد دو: سنگ اشک‌ها