The Legend of Deathwalker (The Drenai Saga, #7)
خلاصه و توضیحات
خلاصه کتاب افسانه مرگپیما:
ماه همانند تیغه یک داس تیز بر بلندی دروس دلنوچ آویزان و آرامش و خلوت سنگینی بر همهجا حاکم بود. پلین داخل نور مهتاب به طرف پایین و به اردوگاه نادیرها نگاه میکرد. فردا هزاران جنگجویی که در آن مکان جمع گشته بودند داد زنان در هنگام کشیدن نردبانها و قلابهای آهنی خود به طرف نوار باریک زمین خونآلود خواهند آمد و آنها واسهی جنگ و مرگ داد میکشند و به طور دقیق همانند امروز آن صدا او را به ترس انداخته بود و همانند سوزنهای یخی پوست خود را سوراخ خواهد کرد. اندام بسیار بزرگی و قدرتمندی در معرض نگاها قرار گرفت. در صورتی محتاطانه از روي بدنهاي دفاعکنندگان خوابیده گام بر میداشت و مسیر خود را به سمت باروها طی مینمود. قلب پلین آغاز به تندتر زدن نمود وقتی که دراس اسطوره را شناخت که داشت از پلهها بالا میرفت.
Summary and description [From GoodReads]
Druss the Legend, the dark axman known as the Deathwalker, must join the warrior Talisman on a mission of blood and glory. Only the stolen Eyes of Alchazzar--mystic jewels of power--will save Druss's dying friend, then unite the Nadir tribes against the evil of the Gothir. Druss agrees to help look for the twin gems--hidden for centuries in the shrine of Oshikai, the Demon-bane, the Nadir's greatest hero.
It has been prophesied that with the recovery of the stones, there will come the Uniter, a magnificent fighter who will free the Nadir from brutal oppression. But Garen-Tsen, the sadistic power behind the Gothir throne, also seeks the gems. To control them, he will send five thousand men against a handful of savages, Talisman, and the one Drenai warrior.
درباره نویسنده
دیوید گمل
او نویسندهی مشهور بریتانیایی کتابهای قهرمان محور بود. درحالی که در دوران جوانی به روزنامهنگاری مشغول بود در سال ۱۹۸۴ اولین رمان رسمی خود را با عنوان اسطوره، منتشر کرد. بعد از آن زمان بین سالهای ۱۹۸۴ تا ۲۰۰۶ بیش از سی رمان نوشت که بیشتر آنها حماسی و فانتزی بودند. کتابهای او با فروش […]
مشاهده بیوگرافیِ دیوید گمل
فایلهای این کتاب
ماه همچون تیغه یک داس بر فراز دروس دلنوچ آویزان و سکوت سنگینی بر همه جا حاکم بود. پلین در نور مهتاب، به سمت پایین، به اردوگاه نادیرها می نگریست.
فردا هزاران جنگجویی که آنجا جمع شده بودند، فریاد زنان در حال کشیدن نردبان ها و قلاب های آهنی شان به سمت نوار باریک زمین خون آلود خواهند آمد، آنها برای نبرد و مرگ فریاد خواهند کشید و دقیقا مثل امروز، آن صدا او را وحشت زده خواهد کرد و همچون سوزن های یخی پوستش را سوراخ خواهد کرد.
هیکل تنومدي در معرض دید قرار گرفت، در حالیکه محتاطانه از روي بدنهاي مدافعان خوابیده قدم بر میداشت و راهش را به طرف باروها طی میکرد. قلب پلین شروع به تندتر زدن کرد هنگامی که دراس اسطوره را شناخت که داشت از پله ها بالا میآمد. دراس اسطوره، ناجی راه سکین، مردي که در طی مسیرش در سرتاسر دنیا جنگیده بود تا زنش را نجات دهد. دراس تبردار، سلاخ نقرهاي. نادیرها او را مرگ پیما صدا می کردند و پلین حالا می دانست که چرا. پلین جنگیدنِ او را در میدانهاي نبرد دیده بود، تبر وحشتناکش میبرید و قصابی میکرد. او نامیرا بود، خداي تاریک جنگ بود…
قرن هاست قبایل نادیر تحت حکومت ظالمانه اربابان و حاکمان گوتیر و سپاهیان درنده و خون آشام آنها قرار گرفته اند. در طول تمام این دوران تمام قبایل اتحاد خود را از دست داده و هیچ قبیله ای به قبیله دیگر اعتماد ندارد، اما همه انتظار جنگجوی موعود را می کشند. جنگجویی که آنها را متحد کرده و در جنگ با دشمنانشان رهبری کند. سه مرد پا به میان این صحنه آشوب و اغتشاش می گذارند که سرنوشت کل این خطه به دست آنان خواهد بود. “تالیسمان”، جنگجوی مرموز نادیری، در نفرین سایه شوم گذشته خود و در آرزوی یافتن جنگجوی موعود… “سایبن شاعر”، جستجوگر راز عشق و زندگی… و “دراس تبردار”، مصمم برای پیدا کردن دو گوهر مخفی برای درمان زخم های مرگبار دوستش… هر سه با هم در جستجوی هدف خویش، از میان سرزمینی که شمشیر شوم جنگ آن را تکه و پاره کرده است به فراسوی دروازه های جهنم سفر خواهند کرد. جایی که کلید رازی قرار دارد که سرنوشت دنیا را عوض خواهد کرد…
متاسفانه دسترسی شما محدود است.
برای دانلود این فایل باید وارد سایت شوید.
- زبان فایل: پارسی
- فرمت فایل: pdf
- تعداد صفحات: 510
- منتشرکننده: وبلاگ داستان
- تعداد دانلود: 134 کاربر
- حجم فایل: 5.74 MB
- نام فایل: The-Legend-Of-Deathwalker.pdf
- تاریخ انتشار: 1397/07/11
دیدگاهها