Header Background day #18

«پیرس براون» می‌گه: 2

دروگر آمده و می‌خواهد دوزخ به پا کند... "دارو ، دروگر مریخ"

از قیام سرخ (ستاره صبح)

ارسال شده توسط : Amir | تاریخ ارسال: 1401/11/11 ادامه

اگر بی‌بال به دنیا آمدی، مانع رشد بال‌هایت نشو.

از مادمازل شنل

ارسال شده توسط : pandora | تاریخ ارسال: 1401/11/04 ادامه

«پیرس براون» می‌گه: 4

پول قدرت می‌آورد، سلاح قدرت می‌آورد، اما در این دنیا کلمات خود قدرت هستند. "نرو آی یو آگوستوس"

از جلد اول قیام سرخ

ارسال شده توسط : Amir | تاریخ ارسال: 1401/10/24 ادامه

«مارکوس زوساک» می‌گه: 2

یک فکر دلنشین یکی کتاب می‌دزدید و دیگری آسمان

از کتاب‌دزد

ارسال شده توسط : Mel | تاریخ ارسال: 1401/05/25 ادامه

«آلبر کامو» می‌گه: 6

گاهی می‌اندیشم... درختی که تنها بالای کوه زندگی می‌کند چرا از جنگل فرار کرده؟!

ارسال شده توسط : شاهزاده ی تاریکی | تاریخ ارسال: 1401/04/18 ادامه

هیچ چیز آنقدر از کوره به درم نمی‌برد که ببینم دارم از حس قلبی و باطنی‌ام حرف می‌زنم و جوابم را با جملاتی پوچ و قالبی می‌دهند.

از رنج‌های ورتر جوان

ارسال شده توسط : شاهزاده ی تاریکی | تاریخ ارسال: 1401/04/18 ادامه

«کریستین بوبن» می‌گه: 4

آن زمانى كه صرف مطالعه می‌شود، زمان محسوب نمی‌شود! من با گذشتن از صفحه‌اى به صفحه‌اى ديگر، از مرزها می‌گذرم و به كلبه‌هاى افسانه‌اى وارد می‌شوم !

از دیوانه‌وار

ارسال شده توسط : شاهزاده ی تاریکی | تاریخ ارسال: 1401/04/18 ادامه

«آلبر کامو» می‌گه: 6

⊱ طبیعی‌ترین تصور انسان، اندیشه‌ای که به‌ سادگی به مخیله‌اش خطور می‌کند و گویی از اعماق فطرتش سرچشمه می‌گیرد، تصور بی‌گناهی خویش است .

از سقوط

ارسال شده توسط : شاهزاده ی تاریکی | تاریخ ارسال: 1401/04/16 ادامه

«سیمین دانشور» می‌گه: 4

کاش دنیا دست زن‌ها بود. زنها که زائیده‌اند یعنی خلق کرده‌اند و قدر مخلوق خودشان را می‌دانند. قدر تحمل و حوصله و یکنواختی و برای خود هیچ کاری نتوانستن را. شاید مردها چون هیچوقت عملا خالق نبوده‌اند، آنقدر خود را به آب و آتش می‌زنند تا چیزی بیافرینند. اگر دنیا دست زن‌ها بود، جنگ کجا بود؟

ارسال شده توسط : شاهزاده ی تاریکی | تاریخ ارسال: 1401/04/14 ادامه

«سیمین دانشور» می‌گه: 2

مک ماهون رو به زَری ادامه داد: خوب که فکرش را می‌کنم می‌بینم همۀ ما در تمام عمرمان بچه‌هایی هستیم که به اسباب‌بازی‌هایمان دل خوش کرده‌ایم. وای به روزی که دلخوشی‌هایمان را از ما می‌گیرند، یا نمی‌گذارند به دلخوشی‌هایمان برسیم. بچه‌هایمان، مادرهایمان، فلسفه‌هایمان... مذهبمان...

از سووشون

ارسال شده توسط : شاهزاده ی تاریکی | تاریخ ارسال: 1401/04/13 ادامه

«سیمین دانشور» می‌گه: 2

گریه نکن خواهرم. در خانه‌ات درختی خواهد رویید و درخت‌هایی در شَهرت و بسیار درختان در سرزمینت. و باد پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درخت‌ها از باد خواهند پرسید: در راه که می آمدی سحر را ندیدی!

از سووشون

ارسال شده توسط : شاهزاده ی تاریکی | تاریخ ارسال: 1401/04/12 ادامه

«گونتر گراس» می‌گه: 3

من فکر می‌کنم آنچه موجب رنجش آدم‌ها از یکدیگر می‌شود، این است که: غالبا ما آدم‌ها توقع داریم طرف مقابلمان، به تمام وقایع دنیا از زاویه‌ی دید ما نگاه کند!

از طبل حلبی

ارسال شده توسط : شاهزاده ی تاریکی | تاریخ ارسال: 1401/04/11 ادامه