گروه نشریه زندگی پیشتاز پرزنتز
شماره دوم نشریه – اردیبهشت ۱۳۹۵
جا داره که بسیار تشکر کنم از تمام گروه های نشریه که کلی زحمت کشیدن و دست به دست هم دادن تا این اثر به وجود بیاد
جزئیات پست
- تاریخ انتشار پست: 1397/06/21
- دسته بندی: دستهبندی نشده
- دیدگاه ها: 0
- نویسنده پست: BookPioneer
- بازدیدها: 1.0K
- برچسبها: آرشیو زندگی پیشتاز
- لینک کوتاه: https://bkpr.ir/11358
دیدگاه ها
مطالب مشابه
فصل دوم- شمارۀ ۳: ریچ کیدز!
سخن سردبیر (mixed-nut) چگونه پشیز، پشیز شد (قسمت دوم) شکارچی وحشت (ghoghnous13) روایتی غمناک از مواجههی ققنوس با مشتی ریچکید! زردشی (sinaGhf) خارج از استدیوی مجله چه بر گزارشگر ما میگذرد؟ روانیدونی (ayda) اندر احوالات داشتن یک پدر پولدار! تبلیغات (The Holy Nobody) افشای رازهای پشت صحنهی تبلیغات مجله! رمزنگاری هفته (Paneer) این بار سوژهی […]
هفت سیننما – سین اول: سوختن
سلااام به همگی عید اومد و بالاخره دست خالی که نمی شد باشیم! امسال نوروز ان شاءالله می خوایم براتون یک سفره هفت سین خوب پهن کنیم… یک هفت سین رادیویی! این هم از سین اولش: سوختن به مناسبت چهارشنبه سوری
مجلۀ زرد- شمارۀ ۱
زردنویسان این شماره: * سردبیر مجله: موسیو.م.پشیز * رمزنگار: محمد * گرافیست و بیوگرافیست: محمدمهدی * بازنویس کلاسیک: محدثه * خاطرهنویس: فاطمه * فرهنگشناس: عذرا * مربی مهد پیشتاز: خاله فاطمه * دبیر: عذرا سخن سردبیر به نام خدا گویی همین دیروز بود که امیرحسین را در فلافل فروشی ملاقات کردم. تا شروع به […]
گمشده
بازم یه داستان دیگه یه پارازیت دیگه : اصلا توضیح نمیخواد همه با قلم کوثر عزیز اشنا هستیم . با صدای گرم گوینده هامون و دوستای نازنینمون ….. تشکر که لازمه ی این همه تلاشه . اما اگه خوشتون اومد چهار تا کلیک کنید و احساسات خودتون رو شریک بشید.
شماره سوم مجله زرد: بعد از ظهر کتی کتی
به هر دین و مکتبی که ایمان دارید، این شماره از مجله رو با ذکر و دعا، شروع به خوندن کنید! باشد که در امان بمانید… شمارهی سوم مجلهی زرد پیشتاز، تقدیم میکند: سخن سردبیر (M.Mahdi) ایستاده در ویرانهها… اسناد محرمانه (Admiral) هرآنچه که برای حفظ امنیت پیشتازیون، باید مخفی میماند، اما نماند! اسناد قدیمی […]
هفت سیننما – سین سوم: سفرنامهی شیخ آر آر شایخین
خب اینم از سین سوممون…سمنو! تو عید اکثرا میرن مسافرت و گاها میبینیم در راستای لذت بردن از سفر، تعطیلات نوروزی رو به کام طبیعت بیچاره کوفت میکنن. با خاطرات رهنمای شیخ بزرگ با شما همراه هستیم:)