خلاصه کتاب شهر خاکستر جلد دو از مجموعه ابزار های فانی:

کلاری فری آرزو می‌کند که کاش می‌شد زندگی‌ش به شرایط عادی برگردد. اما وقتی تبدیل به یک شکارچی سایه، یک هیولاکش می‌شوی، مادرت به یک کمای جادویی فرو رفته، و می‌توانی نیمه‌شیطان‌هایی نظیر گرگینه‌ها، خون‌آشام‌ها و پری‌ها را ببینی، دیگر چه چیزی عادی است؟ اگر کلاری دنیای شکارچیان سایه را ترک می‌کرد، می‌توانست زمان بیشتری را با بهترین دوستش، سایمون، که داشت تبدیل به چیزی بیشتر از یک دوست میشد، بگذراند. اما دنیای شکارچیان سایه آمادگی رها کردن کلاری را ندارد؛ خصوصا برادر تازه‌سررسیده‌ی جذاب و خشمگینش، جیس. تنها شانس کلاری برای کمک به مادرش، پیدا کردن رد یک یاغی به نام ولنتاین است. یک شکارچی سایه شیطان‌صفت، و شاید روانی، که پدر کلاری است.

فردی در نیویورک فرزندان نیمه‌شیطان‌ها را به قتل می‌رساند و این اوضاع را پیچیده‌تر کرده است. آیا ولنتاین پشت این قتل‌هاست؟ و اگر هست، چه هدفی در سر دارد؟ هنگامی که دومین آلت از آلات مرگبار، شمشیر روح، به سرقت می‌رود، بازجوی مرعوب‌کننده‌ی موسسه برای انجام تحقیقات سر می‌رسد و تمرکز خود را بر روی جیس می‌گذارد. کلاری چگونه می‌تواند جلوی ولنتاین را بگیرد، وقتی جیس حاضر است برای کمک به پدرشان، پا بر روی تمام باورهایش بگذارد؟

در این داستان نفس‌گیر، که پیش‌زمینه‌ای بر “شهر استخوان‌ها” است، کاساندرا کلیر خوانندگان خود را به چنگال تاریک دنیای زیرین نیویورک میکشاند؛ جایی که عشق در امان نیست و قدرت مرگبارترین وسوسه‌هاست.

کاساندرا کلر

کلر در ۲۷ ژوئیه ۱۹۷۳ در تهران، ایران، در خانواده‌ای آمریکایی به دنیا آمد. والدین او ریچارد روملت، نویسنده و مادرش الیزابت روملت، مدرس رشته‌ی تجارت است. در دوران کودکی، همیشه در سفر بودند. کودکی‌اش در سفر میان سوئیس، انگلیس و فرانسه گذشت. هنگامی‌که دبیرستانی بود در لس‌آنجلس زندگی می‌کردند و از آن زمان به […]
مشاهده بیوگرافیِ کاساندرا کلر