اژدها جانوری است که در کهنترین سنن نماد ویرانکاری و نیز آب و آبادانی بوده است. روزگاری دراز اساطیرشناسان میپنداشتند که اژدها نمایشگر شر و انگیزه پیشرفت بشر است و سرگذشت بشر سراسر کوششی است برای رهایی از قدرت درهم شکننده اژدها.
رابطه میان اصل و آغاز جهان و اژدها در کیهانشناسی بابلیان آشکار است. در این کیهانشناسی، تیامات یا اژدهایی که نماد ظلمت آغازین است غالباً به صورت ماری خشمگین نموده شده و مردوک یا قهرمان خورشیدی بر آن چیره میشود. بدینگونه جهان روشن پدرسالاری جهان آغازین مادرشاهی را تسخیر میکند.
در مصر باستان اژدها رمز طغیانهای بزرگ رود نیل بوده است و سود و زیان آن طغیانها را که بارورکننده یا ویران کنندهاند نشان میداده است. از این رو اژدها غالباً هم با خداوند اُسیریس و هم با الههٔ هاتور همانند میشده و گاه نیز ازلحاظ خیر و برکتی که داشته با اُسیریس و به سبب ویرانکاری اش با «ست» دشمن اُسیریس یکی میشده است.
اژدها همیشه حیوانی نیرومند و سهمگین پنداشته شده و گاه _ چنانکه در چین _ مقدس بوده و پرستیده میشده است، زیرا او را بخشندهٔ آب و باران میدانستهاند. در بعضی نقاط اژدها را همان تمساح دانسته (تمساحی بزرگ) و پنداشتهاند که تمساح آورنده باران است. اقوام بسیار معتقد بودند که اژدها خدای طوفان و هوای بد و سیل و دیگر بلاهای آسمانی است و طوفان بر اژدها سوار شده موجب لغزش زمین و زمینلرزه میشود. تقریباً همه جا اژدها با شب و تاریکی و بطن مادری و آب کیهانی پیوسته و مربوط بوده است.
برخی از اژدهاهای چندسر مشهورند، چون لادون که نگاهبان سیبهای زرین هسپریدها بود. بعضی اژدهاها یا مارهای چندسر نیز شاخهایی به اشکال گوناگون داشتند از قبیل اژدهای قرمز هفت سر به نام آپوکالیپس، وانی، اژدهای چینی و ژاپنی نیز چندین شاخ دارد. نزد اقوام سرخ پوست پوئبلو مار شاخدار نماد روان و روح آب بوده است، و به باور مانی شیطان یا اهریمن درآغاز بر آبها فرمان میراند، «او همه چیز را تباه میکرد و ویران میساخت».
اژدها تنها موجود اساطیری ای است که در فرهنگ تمام ملل جایگاهی داشته است. چین، ژاپن، ایران، مصر، یونان، روم، شمال اروپا در کتب تاریخی از این موجود یاد شده است.
پروفسور فرهاد عسکری محقق و فیلسوف اعتقاد دارد که این موجود در گذشته وجود داشته ولی نه به این شکل که مجسمه و روایات ذکر کردهاند، بلکه شاید به صورت موجود (مار عظیم) مانند کنت دراکولا یا ضحاک.
توي ايران اژدها دارم البته نه به شكل چينيش
اژدهاي ايراني چهار دست و پاست و دم داره ، يه ملب در موردش دارم اگه پيداش كردم ميزارمش.
اینو نگاه کن اژدها درست کردن
وای من اژدهاها رو خیلی دوسشون دارم:8:
چه حالی میده آژدها سوار بود:105:
توی کتاب میراث بودن آژدها سوارها ومن کلی غبطه می خوردم :20: منم اژدها می خواستم
کلا میپرستمشون :77:همم قدتمندند و هم باهوشند(حتی بیشتر از انساان ها__ البته اگه واقعا اونجوری وجود داشته باشند:19:__)
آررررررررررررره.........
فکرشو بکن................
وایییییییییییییییییییییییی.................
ککککککککککمممممممممممممممممکککککککککککککککککککککک...........
یه اژدهاااااااااااااااااااا آآآآآآآآآآآآآآ
نترسین باو..........:kh::kh::kh:
باهم دوست شدیم...خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
جدا از شوخی اگه یه اژد های خیییییییییییییلی خییییییییلی غول پیکر داشتین باچی سیرش میکردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اصلا کجا قایمش میکردین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دوست داشتین گیاه خوار میشدیاگوشت خوار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:bb8::bb8::bb8::bb8::bb8:
من که اژدها رو دوست دارم.
مخصوسا وقتی که لردهای اژدها هم باشه واز اونا استفاده کنه
الف ها و دورف ها و خیلی موجودات دگه توی همه کتابا تقریبا یه جور وصف شدن اما اژدها خیلی وصف های متنوعی دربارش هست. اما اگه قرار باشه اژدها تو داستانم بیارم ..... یه موجود وحشی خونخوار به دور از عقل و هر کسی رو ببینه میکشه و نسبتا غیر قابل رام کردنه :(s1204)::(s1204):
فكر كنم در كمتر فرهنگي باشه كه اسمي ازش برده نشده باشه!
کهنترین تصویر موجود از اژدها بر روی دروازه بابل واقع در موزه پرگامون.
راستي يادتون باشه فردوسي هم به اژدها در شاهنامه اشاره كرده!
خب اژدها در همه فرهنگها هست
اروپا آسیا چین ژاپن و.... داستانها درباره اژدها در همه کشور ها هست از اژدهایی که رستم میکشه و منجر به ازدواجش و تولد فرامرز یل میشه تا اژدهاددر فرهنگ ژاپنی یا اژدهای پرنده اروپایی و گودزیلای ژاپن
در هر داستان هم با هم فرق دارن یکی بال داره یکی نه...یکی شبیه ماره یکی مارمولک بعضی هاشون آتشین بودن بعضی نه
اما یک چیز مشخصه اژدهاهای داستانها در واقع باقیمانده نسل دایناسورها بودن که از انقراض جان به دربرده بودن و بعد توسط انسانها دیده شدن و کشته شدن
به همین دلیل هم هست که هرکشور اژدها رو یک جور توصیف کرده چون در هر منطقه زمین دایناسورهای متفاوتی بودن
در باره اژدهای آتشین
چند نوع از دایناسورها بودن چند نوع معدود که در انتهای حلقشون غدد شیمیایی داشتن تقریبا مثل غده های بزاقی انتهای حلق انسان.اگر دهانتون رو ناگهانی و خیلی زیاد باز کنید احتمالا متوجه مایعی که با شتاب به بیرون پرتاب میشه درواقع شلیک میشه میشید.
ماده ای که این غده ها ترشح میکردن در مجاورت هوا آتیش میگرفته به همین سادگی اژدها آتش بیرون میداده:دی
الف ها و دورف ها و خیلی موجودات دگه توی همه کتابا تقریبا یه جور وصف شدن اما اژدها خیلی وصف های متنوعی دربارش هست. اما اگه قرار باشه اژدها تو داستانم بیارم ..... یه موجود وحشی خونخوار به دور از عقل و هر کسی رو ببینه میکشه و نسبتا غیر قابل رام کردنه :(s1204)::(s1204):
ام میدونی ممکنه تورو نشناسه بعدش بکشتت داستانت نیمه کاره بمونه..................