خب در این بخش هر بار کتاب یا نویسنده ای رو معرفی میکنیم و شما میتونید بگید جذاب ترین بخش اثر اون نویسنده در نظر شما چیه و چرا؟
با جرج ار ار مارتین شروع میکنیم
نویسنده قدر کتاب نغمه آتش و یخ
این ادم یه جورایی حسادت هر نویسنده ای رو تحریک میکنه.در طول چهار جلد به سادگی به اثبات رسونده که هر لحظه اراده کنه میتونه شخصیتهای داستانش رو بکشه و حتی ذره ای از قدرت داستان کم نشه و آب از آب تکون نخوره خیلی دقیق با معما و سیاست کار میکنه و به نتایجی که میخواد میرسه
شما هیچ وقت نمیتونید شخصیت اصلی داستانش رو با اطمینان معرفی کنید واقعیت اینه که ایشون اراده میکنن و شخصیتها منهدم میشن
خب من جلد سوم رو به خاطر سریالش نخوندم تا سریال برای اسپویل نشه. وقتی به اون قسمت عروسی خونین رسید رسما میخ شده بودم.تو چند ثانیه دو سه تا از شخصیتهای اصلی و محبوب سریال جوری منهدم شدن که هنوزم که هنوزه تن من میلرزه
بعد که کتابش رو خوندم دیدم دقیقا همون نوشته ی ایشونه
یکی از دوستان معتقده ایشون رو باید ببریم پیش روان پزشک
من میگم اون یه قاتل روانیه اما هنرمند بزرگیه
حالا نفر بعد
اي بابا بگم چيبشه ان كه داستانو برا اسپويل كرد! :129fs4252631:البته خودم مجبورش كردم بگه ها!:wh1:
الان نه دستم به داستانش ميره و نه به فيلمش! :129fs4252631:از وقتي فهميدم دختره كه گروگان بوده با كتوله عروسي كرده ديگه علاقه ام به كتاب از دست رفت!:bl6:
ولي توي جلد يكش صحنه اي كه دختره جادوگروه را اتيش ميزنه بعدش خودش ميره تو اتش واقعاًزيبا بود. خداييش فكر نمي كردم كال بزرگ اينقدر راحت كشته بشه و بچشون اينطور بشه،چون پيشگويي داشت. خيلي دمش گرمه :shy:
ام...الان داری کدوم داستان مارتین رو میگی حسین جان؟
خب نغمه آتش و یخ ديگه، اصلاً يه وضعيتي!:129fs4252631:
واقعاًنويسنده عالي هستش،وقتي شخصيتو بكشي بدون هيچ ترسي از، از دست دادن خواننده و يا به بن بست رسيدن داستان يعني نويسنده اش فكر بازي داره!:shy:
فقط يك سوال برام پيش مياد ايشان از قبل برنامه ريزيش كرده و يا يك دفعه به خودش گفته اينو بكشم بره پي كارش ازش خوشم نمياد .:kho1::be7:
خب نغمه آتش و یخ ديگه، اصلاً يه وضعيتي!:129fs4252631:
واقعاًنويسنده عالي هستش،وقتي شخصيتو بكشي بدون هيچ ترسي از، از دست دادن خواننده و يا به بن بست رسيدن داستان يعني نويسنده اش فكر بازي داره!:shy:
فقط يك سوال برام پيش مياد ايشان از قبل برنامه ريزيش كرده و يا يك دفعه به خودش گفته اينو بكشم بره پي كارش ازش خوشم نمياد .:kho1::be7:
کاملا برنامه ریزی شدس از نظر من
یعنی میدونه کی کی رو بکشه و به جاش کیو توی داستان وارد کنه
من کلا از قدرتش خوشم میاد توانایی بالایی داره
قدرت نویسندگیش عالی بود. من کتاب یکشو خوندم و بقیشو با سریالش پیش رفتم.
ولی جالب برام این بود که بر خلاف کتابهایی مثل هری پاتر یا پرسی جکسون ، که از روشون فیلم ساختن این کتاب واقعا به سریالش نزدیک بود و این خیلی سریال رو بهتر کرده.
قدرت جایی به رخ کشیده میشه به نظرم که 3-4 تا داستان رو باهم پیش میبره.
زیبا ترین صحنه ی سریالشم واسه فصل آخرش زمانی که کوتوله ( تایرون ) که بعضی ها بهش میگن ایمپ ، اون توی دادگاه میگه من اگه نبودم همتون میمردین. صحبت میکنه واسشون ... واقعا شگفت انگیز بود.
و جالبتر این بود که هیچ وقت اونطوری که پیشبینی میشه داستان پیش نمیره و اینکه کوچکترین حدسی نمیتونی بزنی که 5 دقیقه ی بعد چی پیش میاد آدم یه دلهره ی عجیبی داره !
واقعا محشره !
ولی جالب برام این بود که بر خلاف کتابهایی مثل هری پاتر یا پرسی جکسون ، که از روشون فیلم ساختن این کتاب واقعا به سریالش نزدیک بود و این خیلی سریال رو بهتر کرده.
واقعا محشره !
فکر میکنم به خاطر اینکه اونقدر قوی نوشته شده بود که نیازی نداشتن برای فیلمنامه تغییری توش بدن.حتی دیالوگها رو هم اگر نگاه کنید اکثرا با متن داستان میخونه.واقعا نویسنده قدری هستش
ق
و جالبتر این بود که هیچ وقت اونطوری که پیشبینی میشه داستان پیش نمیره و اینکه کوچکترین حدسی نمیتونی بزنی که 5 دقیقه ی بعد چی پیش میاد آدم یه دلهره ی عجیبی داره !
واقعا محشره !
اگه فیلمها و سریالهای صدا و سیمای خودمون رو ببینید یه چیز کاملا مشخصه شما کم کم بعد دو سه قسمت میتونید خیلی ساده و راحت بگید اخر سریال چی میشه.معمولا هم تخصصشون اینه که یه ایده ناب رو با کش دادنهای الکی و شعاریزه کردن گند بزنن.همین اواخر شبکه تهران یه سریال به اسم جاده چالوس پخش کرد.جدا از شعاریزه بودن شدید کار داستان یه جا تموم شد که به نظر من باید ده قسمت قبلش تمومش میکردن یعنی نابود کردن کارو
اما ایشون تو کارش اصلا همچین کاری نکرده. یعنی نیومده به صرف علاقه خودش یا خواننده هاش به یه شخصیت اون رو حفظ کنه برعکس کاری کرده در طول داستان افراد به شخصیتها علاقه مند بشن .مثلا شخصیت محافظ ولیعهد (سگ)...فصلهای اول یه ادم خشن که فقط کارش اطاعته رو نشون میده بعد میفهمیم چی این بلا رو سرش اورده و اخر سر اون داره مدافع یکی از استارکها میشه این برای من جذاب بود واقعا خیلی پخته کار کرده
اعصاب خورد کننده ترین قسمتش هم تیکه ای بود که اون شاهزاده ای که اسمشو یادم رفت اومد برای ایمپ مبارزه کنه و از دست کوه شکست خورد.
اصلا میخواستم بلند شم کلمو بکوبم به دیوار
من با مرگ ند استارک مشکل داشتم واقعا کلا هم شخصیت ند استارک رو دوست داشتم هم کلا از اون بازیگر خوشم میومد و دلم نمیومد اونقدر ظالمانه بمیره
اون قسمت ند استار رو که اینقدر متعجب بودم ( چون با فضای داستان آشنایی نداشتم ) که اصلا نفهمیدم چی شد !
چند بار اون تیکه رو خوندم تا متوجه بشم که اشتباه نخوندم !!!!
نغمه ی یخ و آتش بینظیره
به نظر من نویسنده آخر داستان به یک چیزی اشاره میکنه همیشه بر خلاف اون به وجود میاد برخلاف چیزی که درباره اش فکر میکنی!
مثلا یکجا که وایت ها حمله کرده بودن به یه مکانی ؛ من پیش خودم گفتم الانه که سمول تارلی با اون هیکل گنده اش بمیره ولی فصل بعد دیدیم زنده مونده!!
کلا خیلی قشنگ بود فقط هرکی کتاب رو می خونه چون اوایل اسم و لقب و این جور چیز ها توش زیاده خسته میشه شاید دیدن فیلمش چون قیافه ی بازیگر ها زودتر و بهتر تو یاد میمونه راحت تره ولی من کتابش رو واقعا دوس دارم
اگه کتابش میبود حتما میخریدم چه زبان اصل چه فارسی
اصولا کتاب هایی که انقدر به واقعیت نزدیکه رو نمیخونم چون مثلا یک نقشی رو دوس داشتم ولی زده کشتتش ولی این کتاب از تمام این قضایا مستسنی است.
بین شخصیت ها من کوتوله رو واقعا دوس داشتم.
...
اگه کتابش میبود حتما میخریدم چه زبان اصل چه فارسی
كتاب به فارسي ترجمه و چاپ شده، حتماً برو بخرش :4:
این روزها پنجمین کتاب از مجموعه ی پرفروش جرج آر . آر .مارتین به دست رویا خادم الرضا ترجمه شده است و به زودی آخرین مراحل انتشار را طی می کند. "نغمه ی آتش و یخ" که امسال پرفروش ترین اثر انتشارات ویدا در نمایشگاه کتاب تهران بوده است روایت زندگی استارک هاست . آنها که قرن ها پیش زندگی می کردند راه صداقت و درستکاری را در پیش گرفته بودند و این کتاب ها روایت جوانمردی این مردمان است. از آنجا که آنها در زمان پادشاهان و اژدها ها زندگی می کنند هربار ماجرایی جدید رخ می دهد که این مجموعه روایتگر آنهاست. مجموعه ی " نغمه ی آتش و یخ" یکی از پرتیراژ ترین کتاب های این سالها بوده است که پیش از این چهار جلد از آن توسط انتشارات ویدا منتشر شده است.
آخرین باریکه تو ساری رفتم شهر کتاب ، تو قسمت کتابهای تخیلیش که اون هم توی قسمت کتابهای بچه گونه بود ، فقط 2-3 تا کتاب دارن شان پیدا میشد !
اصلا یه وعضی ! تازه یه پسر کوچیکی کنارم بود دنبال کتاب علمی برای کودکان میگشت در حالی که من دنبال کتاب داستان بودم !
وقتی وارد اونجا شده بودیم ، اونجا شدیم یکی از دوستام با صدای بلند گفت : مرتضی بیا این کتاب بچه گونه که میخواستی !
اصلا یه وعضی بود !
در کل میخواستم بگم هیچی کتاب تخیلی نداشت !
من کتاب رو هنوز نخوندم چون وقت نکردم هنوز
ولی سریال رو دیدم و هم از روی سریال میشه فهمید که ایشون نویسنده قابلی هستن و هم از روی تعریف کسانی که کتابو خوندن
از نظر من نقطه ی اوج توی فصل اول جایی بود که ند استارک رو میکشن اصلا پیش بینی نمیکردم که اینطور بشه
واقعا برای نوشتن همچین شاهکاری به ذهنه باز و خلاقی نیازه و خیلی کاره سختیه
.
.
از شخصیت تایرون خیلی خوشم میاد حرف های جالبی میزنه