اصلا قصد ندارم این بحثو سیاسیش کنم چون بیشتر فرهنگی حساب میشه تا سیاسی:/ حتی اصلا قصد نداشتم این موضوعو اینجا بیان کنم ولی دیدم اینجا یه انجمن کتابخونیه و قطعا بهم مرتبط هستند.
مشکلی که وجود داره و از نظر من خیلی هم اساسیه اینه که رده سنی کتاب ها عوض شده! یعنی کتابی که توش نوشته شده رده سنی نوجوان و کودک به یک سری مطالبی اشاره کرده که اصلا قابل ذکر نیست :32:
بحث من در مورد کتاب های اینترنتی نیست. چون حتی اونا هم رده سنی مشخص می کنن. رده سنی درست! موضوع اصلی در مورد کتاب های چاپیه که وزارت به اصطلاح ارشاد روش نظارت داره( مثلا)
برای چی کتابی که مخاطبش یه نوجوان 12 -13 سالس باید به مسائل جنسی اشاره کنه؟؟؟ این عادیه آیا؟ شاید فکر کنین دارم زیادی سخت می گیرم ولی تصور کنین ... اخه یه بچه باید تو این سن با این چیزا رو به رو بشه؟؟ پس وقتی 20 سالش شد با چی باید روبرو بشه؟؟؟ شاید بگین توی خارج از ایران این چیزا عادیه. ولی نه. شاید توی بعضی کشور ها . ولی اکثرا میان بچه ها رو تا 15- 16 سالگی که سن بلوغشونه محدود می کنن!! می دونین که اگه دوست پسر یا دوست دختر داشته باشن جرمه!! پس چطور اینا به خودشون اجازه می دن از سن 12 سالگی بچه ها رو وارد این فضا کنن؟؟؟؟؟؟
حالا اگه یه نویسنده ایرانی بیاد این چیز ها رو بنویسه اجازه چاپ بهش نمیدن. ولی تعجب من از اینه که چطور به یه مترجم اجازه اینکارو میدن؟ کتاب کتابه.
در بعضی از کتاب ها یک سری چیزهایی گفته شده که من ( که از سن نوجوونی گذشتم) شرمم میشه بخونم. چرا اینطوریه آخه!!!
ببخشید دیگه یکم زیادی عصبی شدم:دی شاید هم تفکرات من پوسیده شده.:)
و ممنون که این متنو وقت گذاشتین خوندین:)
سلام
خب فکر کنم نیاز به تاپیک نبود چون تاپیک یک پراگراف درد عمومی وجود داره برای این صحبت ها. به هرحال، پاسختون
خود من یک نوجوان تازه چهارده ساله هستم. و یک نمونه سالم و درست حسابی خیتم از حرفیکه شمازدید
بحث من اینه:محدودیت سن ها تغییر کرده. یه زمانی 20 ساله ها این چیزا رو میخوندن و شرم میکردن، یه زمان 16 ساله ها. هرچه زمان بیشتر میگذره دسترسی کوکان و نو جوانان(از جمله من) به اینترنت و کتاب زیاد میشه. بچه های هارج ازایران و همسن ما هم مستثنی نیستن از این موضوع. یعنی وضعیت طوری شده که من بچه خودم توی کتاب هام از این جور مسادل(نه خیلی شدید. فقط به صورتی که داستان منطقی باشه) استفاده می کنم. این به معنای منحرف بودن نیست.
مایی که از الان نغمه رو اینترنتی میخونیم، زودتر با واقعیت ها آشنا میشیم و زودتر میتونیم باهاش کنار بیایم. ببینید اگه من خودم انسان بی شعوری باشم چه از سن 12 سالگی چه 16 سالگی با دونستن این مصایل میرم کارای خلاف می کنم. ولی اگه آدمی باشم که درس میگیره از ای ها... خب دیگه چه بهتر.
در ضمن آدمهایی که کتاب میخونن آدمایی نیستن که بخوان با این چیزها به انحراف کشیده بشن. توی کتاب ها(کتاب های خوب حداقل) اینجور چیزها رو اشتباه و اپسند نشونمیده و ادم وقتی ببینه شخصیت بد داستان همچین حرکاتی میکنه خب میگه شصیت بدیه و من نمی وام بد باشم. پس اینکارا رو نمی کنم.
تازه تاثیر مثبت میذاره
وای منم دلم پره 😐
دلایل زیادی داره البته.
ولی بزارین شکایت کنم 😐
چرا بای تو فیلما بچه های 14 13 ساله رو نشون بدن که دارن باهم خیلی کارا میکنن؟چرا!چرااااااا!اخه چرا استیرینجزثینگز!چرا مستر نوبادی!چرا اخه.
همین مسترنوبادی رو دیدیم با بچه ها.به خدا اینقدر این رابطه عادی بود و انگار داریم کره مربا خوردنشونو میبینیم،که هیچکدوم یه ذره هم از فیلم نزدیم جلو 😐
یادمه کلاس هشتم بودیم بعد یه رمانی اومده بود اسمش شفق بود 😐 لعنت الله علیه! بچه های کلاسمون که نافشونو انداخته بودی تو بیتالک همگی بسیج شده بودن شرو کرده بودن کتاب خوندن! این کتابه رو که اگه بخوای سانسور کنی فقط ب بسم الله اولش میمونه رو چنان با اب و تاب تعریف میکردن که شیطان رجیم خجالت میکشید.
کلاس نهم بودیم که رفتم نغمه رو خوندم.و هنوزم در تعجبم که چطور این کتابو ترجمه کردن.شیب 361 درجه داشت.به دوستامم معرفیش کردم و تنها عاملی که باعث شده بود بخونیمشون همین داستانای عشقی مستهجن بین کال دروگو و دنریس تارگرین بود.چقدرم براشون گریه کردیم 😐
مخلص کلام اینجور چیزا واقعا باعث میشن ادم میل بیشتری به کتابخوندن پیدا کنه.ینی چیزی که دیدم،این بود.و لامصبا یه جاهایی پهن میکنن که نمیتونی بزنی جلو.اصل داستان همونجاست.
رمان شفق را نخوانیم
کتاب ایرانی نغمه را بسوزانیم
غریزه انسان تهاجم فرهنگی نیست،ادم باشیم.سو استفاده نکنیم.
ای مردم.چرا ایمان نمی اورید.
در محرم معصیت نکنیم،لااقل معصیت های کوچک بکنیم.
سلام
خب فکر کنم نیاز به تاپیک نبود چون تاپیک یک پراگراف درد عمومی وجود داره برای این صحبت ها. به هرحال، پاسختون
خود من یک نوجوان تازه چهارده ساله هستم. و یک نمونه سالم و درست حسابی خیتم از حرفیکه شمازدید
بحث من اینه:محدودیت سن ها تغییر کرده. یه زمانی 20 ساله ها این چیزا رو میخوندن و شرم میکردن، یه زمان 16 ساله ها. هرچه زمان بیشتر میگذره دسترسی کوکان و نو جوانان(از جمله من) به اینترنت و کتاب زیاد میشه. بچه های هارج ازایران و همسن ما هم مستثنی نیستن از این موضوع. یعنی وضعیت طوری شده که من بچه خودم توی کتاب هام از این جور مسادل(نه خیلی شدید. فقط به صورتی که داستان منطقی باشه) استفاده می کنم. این به معنای منحرف بودن نیست.
مایی که از الان نغمه رو اینترنتی میخونیم، زودتر با واقعیت ها آشنا میشیم و زودتر میتونیم باهاش کنار بیایم. ببینید اگه من خودم انسان بی شعوری باشم چه از سن 12 سالگی چه 16 سالگی با دونستن این مصایل میرم کارای خلاف می کنم. ولی اگه آدمی باشم که درس میگیره از ای ها... خب دیگه چه بهتر.
در ضمن آدمهایی که کتاب میخونن آدمایی نیستن که بخوان با این چیزها به انحراف کشیده بشن. توی کتاب ها(کتاب های خوب حداقل) اینجور چیزها رو اشتباه و اپسند نشونمیده و ادم وقتی ببینه شخصیت بد داستان همچین حرکاتی میکنه خب میگه شصیت بدیه و من نمی وام بد باشم. پس اینکارا رو نمی کنم.
تازه تاثیر مثبت میذاره
راستش اصلا حواسم به تاپیک یه پاراگراف درد عمومی نبود.:53:
من اصلا در مورد کتاب های اینترنتی صحبت نکردم. چون کسانی که دنبال کتاب اینترنتی هستن جنبشو هم دارن حالا به هر دلیلی که میخواد باشه. ولی کسی که مثلا برای اولین بار میخواد یه کتابو بخونه خوب جنبه نداره. کلی توی روحیش تاثیر میذاره. همه میدونن نغمه چطوریه و یا خیلی از کتاب های دیگه. ولی خانواده ای که میره سراغ کتاب چاپی، اولی میخواد به بچه ده یازده سالش یاد بده چطور کتاب بخونه.
سلام
خب فکر کنم نیاز به تاپیک نبود چون تاپیک یک پراگراف درد عمومی وجود داره برای این صحبت ها. به هرحال، پاسختون
خود من یک نوجوان تازه چهارده ساله هستم. و یک نمونه سالم و درست حسابی خیتم از حرفیکه شمازدید
بحث من اینه:محدودیت سن ها تغییر کرده. یه زمانی 20 ساله ها این چیزا رو میخوندن و شرم میکردن، یه زمان 16 ساله ها. هرچه زمان بیشتر میگذره دسترسی کوکان و نو جوانان(از جمله من) به اینترنت و کتاب زیاد میشه. بچه های هارج ازایران و همسن ما هم مستثنی نیستن از این موضوع. یعنی وضعیت طوری شده که من بچه خودم توی کتاب هام از این جور مسادل(نه خیلی شدید. فقط به صورتی که داستان منطقی باشه) استفاده می کنم. این به معنای منحرف بودن نیست.
مایی که از الان نغمه رو اینترنتی میخونیم، زودتر با واقعیت ها آشنا میشیم و زودتر میتونیم باهاش کنار بیایم. ببینید اگه من خودم انسان بی شعوری باشم چه از سن 12 سالگی چه 16 سالگی با دونستن این مصایل میرم کارای خلاف می کنم. ولی اگه آدمی باشم که درس میگیره از ای ها... خب دیگه چه بهتر.
در ضمن آدمهایی که کتاب میخونن آدمایی نیستن که بخوان با این چیزها به انحراف کشیده بشن. توی کتاب ها(کتاب های خوب حداقل) اینجور چیزها رو اشتباه و اپسند نشونمیده و ادم وقتی ببینه شخصیت بد داستان همچین حرکاتی میکنه خب میگه شصیت بدیه و من نمی وام بد باشم. پس اینکارا رو نمی کنم.
تازه تاثیر مثبت میذاره
هیچ اعتقادی به بد یا خوب بودن ندارم.میدونی هلن!مشکل اینجاست که ادما درس نمیگیرن!برندون مول حرف قشنگی میزنه میگه ادمای باهوش وقتی از یه کاری ضربه خوردن دیگه انجامش نمیدن.ادمای باهوش تر از اشتباهات بقیه درس میگیرن و دیگه انجامش نمیدن.
و بنده با این حرف خوب به شدت مخالفم 😐 فقط تجربه باعث میشه ادم ارزش گذاری صحیحی داشته باشه.و اینکه تو بخونی و ببینی فلان بلا اومد سرش،شخصن بنده مخلص قبولش ندارم.
حالا یکی از اون پشت در میاد میگه ینی بریم ادم بکشیم تا تجربه کنیم؟
نه. گفتم تجربه کنین،نگفتم عقل سلیمو بزارین رو زمین با الاغ حسنی روش یورتمه برین.
ب
وای منم دلم پره 😐
دلایل زیادی داره البته.
ولی بزارین شکایت کنم 😐
چرا بای تو فیلما بچه های 14 13 ساله رو نشون بدن که دارن باهم خیلی کارا میکنن؟چرا!چرااااااا!اخه چرا استیرینجزثینگز!چرا مستر نوبادی!چرا اخه.
همین مسترنوبادی رو دیدیم با بچه ها.به خدا اینقدر این رابطه عادی بود و انگار داریم کره مربا خوردنشونو میبینیم،که هیچکدوم یه ذره هم از فیلم نزدیم جلو 😐
یادمه کلاس هشتم بودیم بعد یه رمانی اومده بود اسمش شفق بود 😐 لعنت الله علیه! بچه های کلاسمون که نافشونو انداخته بودی تو بیتالک همگی بسیج شده بودن شرو کرده بودن کتاب خوندن! این کتابه رو که اگه بخوای سانسور کنی فقط ب بسم الله اولش میمونه رو چنان با اب و تاب تعریف میکردن که شیطان رجیم خجالت میکشید.
کلاس نهم بودیم که رفتم نغمه رو خوندم.و هنوزم در تعجبم که چطور این کتابو ترجمه کردن.شیب 361 درجه داشت.به دوستامم معرفیش کردم و تنها عاملی که باعث شده بود بخونیمشون همین داستانای عشقی مستهجن بین کال دروگو و دنریس تارگرین بود.چقدرم براشون گریه کردیم 😐
مخلص کلام اینجور چیزا واقعا باعث میشن ادم میل بیشتری به کتابخوندن پیدا کنه.ینی چیزی که دیدم،این بود.و لامصبا یه جاهایی پهن میکنن که نمیتونی بزنی جلو.اصل داستان همونجاست.
رمان شفق را نخوانیم
کتاب ایرانی نغمه را بسوزانیم
غریزه انسان تهاجم فرهنگی نیست،ادم باشیم.سو استفاده نکنیم.
ای مردم.چرا ایمان نمی اورید.
در محرم معصیت نکنیم،لااقل معصیت های کوچک بکنیم.
من یه سوال دارم ریحانه.. قبلا که کتاب می خوندی ( مثلا کتاب سفیر کبیر) به خاطر صحنه هاش می خوندی؟ سفیر کبیر تا جائیکه یادمه فقط یه صحنه داشت که اونم اصلا صحنه حساب نمی شد اخه:( چی شده الان ضائقه ها تغییر کرده؟ چرا باید یه کتاب رو به خاطر صحنه هاش بخونه ادم اخه...شفق که داغون بود:|
من یه سوال دارم ریحانه.. قبلا که کتاب می خوندی ( مثلا کتاب سفیر کبیر) به خاطر صحنه هاش می خوندی؟ سفیر کبیر تا جائیکه یادمه فقط یه صحنه داشت که اونم اصلا صحنه حساب نمی شد اخه:( چی شده الان ضائقه ها تغییر کرده؟ چرا باید یه کتاب رو به خاطر صحنه هاش بخونه ادم اخه...شفق که داغون بود:|
اصلا سفیر کبیرو نخوندم.راستشو بخوای صحنه محرکه.عامل اصلی ادامه دادن خوندن داستان نیست.مثلا الان کتاب اشیانه افسانه رو دارم میخونم.ینیحالم داره ازش بهم میخوره.ولی عامل محرکم اینه که ببینم تهش چی میشه.حالا مثلا یه مسئله مثبت هیجده هم مینداختن توش من بازم حالم بهم میخورد از داستان،ولی زودتر میخوندمش تموم شه.
اصلا سفیر کبیرو نخوندم.راستشو بخوای صحنه محرکه.عامل اصلی ادامه دادن خوندن داستان نیست.مثلا الان کتاب اشیانه افسانه رو دارم میخونم.ینیحالم داره ازش بهم میخوره.ولی عامل محرکم اینه که ببینم تهش چی میشه.حالا مثلا یه مسئله مثبت هیجده هم مینداختن توش من بازم حالم بهم میخورد از داستان،ولی زودتر میخوندمش تموم شه.
شوخی می کنی:!!! اشیانه افسانه بچگونس که:| رده سنی 8-7. کوئوت شاه کشو بخون یا احضارگر یا..
شوخی می کنی:!!! اشیانه افسانه بچگونس که:| رده سنی 8-7. کوئوت شاه کشو بخون یا احضارگر یا..
تو کتابای بچگونه هم هست 😐 نمیدونم کی بود تو تلگرام دختر عمم نشونم داد یه داستانی اصلا مختص بچه ها بود 😐 ولی استخفرالله.
نه مثال زدم اینو.
مثلا کتاب نیچه گریست.وقتی یوزف درمورد تفکراتش که منحرف شده بودن سمت مسائل جنسی میگفت، با یه دید دیگه میخوندم.احساس همزاد پنداری و تاسف و شرم دایره ین تفکرات مشترکمون رو پر میکرد.باعث میشد فکر کنم چقدر بهش نزدیکم.و باعث میشد بهتر کتابو بفهمم و باش ارتباط بر قرار کنم.تو یه رده از کتابا واقعا بد نیست که اینجور چیزارو بگن.احساس انسانیه کرکتر با خواننده بیشتر مچ میشه.
تو کتابای بچگونه هم هست 😐 نمیدونم کی بود تو تلگرام دختر عمم نشونم داد یه داستانی اصلا مختص بچه ها بود 😐 ولی استخفرالله.
نه مثال زدم اینو.
مثلا کتاب نیچه گریست.وقتی یوزف درمورد تفکراتش که منحرف شده بودن سمت مسائل جنسی میگفت، با یه دید دیگه میخوندم.احساس همزاد پنداری و تاسف و شرم دایره ین تفکرات مشترکمون رو پر میکرد.باعث میشد فکر کنم چقدر بهش نزدیکم.و باعث میشد بهتر کتابو بفهمم و باش ارتباط بر قرار کنم.تو یه رده از کتابا واقعا بد نیست که اینجور چیزارو بگن.احساس انسانیه کرکتر با خواننده بیشتر مچ میشه.
نیچه رو داری با کتاب هایی که فقط برای پر کردن فضا و پیش بردن داستان از اینجور چیزا استفاده می کنن مقایسه می کنی؟!!
نیچه رو داری با کتاب هایی که فقط برای پر کردن فضا و پیش بردن داستان از اینجور چیزا استفاده می کنن مقایسه می کنی؟!!
یالوم هم خیلی جاها داشت سعی میکرد ایدئولوژی های خودشو غالب کنه! از نظر گناهکاری هردو گناهکارن!
نه مقایسه نبود.بیشتر تو دلم مونده بود احساس درونیم رو از خوندن نیچه گریست بگم قالب کلمات.که خداروشکر رزقش داده شد گفتم.
ولی! واقعا گند زدن این رمان نویسا با این داستاناشون 😐 پرده حیارو دریدن قشنگ.مثل اینه که یوسف سر جریان پیراهنش تایید بشه و حق بهش داده بشه،ولی زلیخا جلو شوهرش گیر بده به شلوار پیغمبر. اینقدر دیگه بی حیا.
یالوم هم خیلی جاها داشت سعی میکرد ایدئولوژی های خودشو غالب کنه! از نظر گناهکاری هردو گناهکارن!
نه مقایسه نبود.بیشتر تو دلم مونده بود احساس درونیم رو از خوندن نیچه گریست بگم قالب کلمات.که خداروشکر رزقش داده شد گفتم.
ولی! واقعا گند زدن این رمان نویسا با این داستاناشون 😐 پرده حیارو دریدن قشنگ.مثل اینه که یوسف سر جریان پیراهنش تایید بشه و حق بهش داده بشه،ولی زلیخا جلو شوهرش گیر بده به شلوار پیغمبر. اینقدر دیگه بی حیا.
اوه اوه انگار دلت از من پر تره:21::88:
سلام
بگذریم از این موضوع که تفکرات مختلفی بین مردم و مسئولین هست اما با درکی که از معنیه "نظام اسلامی" داریم منطقیه که عنوانِ یه سری موضوعات توی داستان ها برای هر رده ی سنی غیرقانونی باشه؛ ولی خب... تو این کشور مشکل عدم نظارت بیداد می کنه. یه قلمش نظارت به کتاب هاست.
از طرف دیگه به حول و قوه ی سازمان ملل و دولتِ بنفش، سند 2030 مطرح شدنِ یه سری موضوعات رو توی کتابای درسی واجب اعلام کرده. دیگه تصور کنید برای کتابای داستانی چه خوابایی دیدن.
حالا برنامه ی فرهنگیه 2030 رو ترکیب می کنیم با مشکل عدمِ نظارت به دنیای کتاب، نتیجش میشه... بووووم
سلامبگذریم از این موضوع که تفکرات مختلفی بین مردم و مسئولین هست اما با درکی که از معنیه "نظام اسلامی" داریم منطقیه که عنوانِ یه سری موضوعات توی داستان ها برای هر رده ی سنی غیرقانونی باشه؛ ولی خب... تو این کشور مشکل عدم نظارت بیداد می کنه. یه قلمش نظارت به کتاب هاست.
از طرف دیگه به حول و قوه ی سازمان ملل و دولتِ بنفش، سند 2030 مطرح شدنِ یه سری موضوعات رو توی کتابای درسی واجب اعلام کرده. دیگه تصور کنید برای کتابای داستانی چه خوابایی دیدن.
حالا برنامه ی فرهنگیه 2030 رو ترکیب می کنیم با مشکل عدمِ نظارت به دنیای کتاب، نتیجش میشه... بووووم
2030 که منحل شد! نشد؟؟؟!!!
نمی دونم شاید چو من با همین عدم نظارت ها و خوندم کتابای مثبت هیجده در ۱۳ سالگی بزرگ شدم اینطوریه. ولی به نظرم برای یه گروه سنی خاص این کتابا خوبه. خود من با خوندن این کتابا حالم از رفتارهای توش به هم میخوره پس تو نیای واقعی اجراض نمی کنم
یا حتی همین عاشق شخصیتا شدن. یه جمله ای هست که میگه بهترین مردها تخیلیاشن. خب وقتی تخیل باعث جلوگیری از جرم واقعی بشه...
البته یه چیزی هست. نسل جدید(بله حتی از منم جدیدتر) مثلا خواهر نه ساله من خیلی نقطه چین. مثلا یه انیمه ای کلش فقط از صحنه و اینجور بساطا یه وان حموم داره. از بس شخصیاتش باحیانبعد من اینو میزنم جلو خواهرم نمی داره دیگه نه بذار ببینیم و حتی استپ و زوم هم میکنه.
بچه ها هم نقطه چین شدن قبول کنید.