Header Background day #19
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

کارگاه داستان نویسی فانتزی 1 نژاد جدید بسازیم

64 ارسال‌
31 کاربران
195 Reactions
34.4 K نمایش‌
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1560
شروع کننده موضوع  

سلام
گاهی وقتها پیش میاد که میخواید موجودی رو در داستان بیارید که متفاوت باشه.
اثری از خودتون باشه

خب اینجا در #کارگاه_داستان_نویسی #فانتزی میایم این کارو انجام میدیم.

چگونه یک نژاد تخیلی بسازیم ؟
مراحل :
1-برای برای نژاد خود اسم انتخاب کنید.از تغییر دادن جزئی نژادهایی که اشخاص دیگر ساخته اند نترسید,فقط مطمئن شوید که از
خودتان باشد .(برای مثال بجای الف میتوانید الف های بیابانی و یا Low Elf استفاده کنید) .
2-تصمیم بگیرید که نژاد شما کجای دنیایتان قرار دارد.کشیدن نقشه برای منطقه تان میتواند به شما کمک کند.
3-شکل ظاهری شخصیتهایتان را بنویسید.آیا آنها اقلب پوستی سبز روشن و یا چشمانی به رنگ فندقی دارند ؟چرا ؟خلاق باشید!
و فراموش نکنید که به آنها دم و یا بازوهای اضافی بیافزایید.
4-نژادتان را نقاشی کنید (اختیاری ).
5-وبژگی های شخصیتی نژادتان را توصیف کنید(آیا آنها پلید اند و یا همیشه نقش مثبت حوادث اند ؟)
6-آیا نژاد شما هیچ گونه خویشاوندان نزدیکی دارد ؟
7-پیشینه ی نژادتان رو توضیح دهید.

ترفند ها :
-خلاق باشید!
-اگر شما گیر کرده اید در اینترنت و یا منابع دیگر جستجو کنید.
-از ان لذت ببرید !

حالا موجودات داستانی رو خلق کنید و اینجا بگذارید با تمام توصیفها و در #تمرین_نویسندگی شرکت کنید.


   
Daiana, paradise, Jayaslan and 20 people reacted
نقل‌قول
Anobis
(@anobis)
Famed Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 994
 
تالارگفتمان 1

نژاد سازي به روايت تصوير 🙂

هانتر الف يا همان الف شكارچي

اين گونه از الف ها شاخه ي خاصي از الف ها مي باشند كه جزء الف هاي اوليه محسوب ميشوند كه در تاريكي زمين متولد شدند و به صورت فردي در جنگل، بيبان، غار، كوهستان و هر جايي كه شما فكر مي‌كنيد زندگي ميكنند البته آن ها كمتر در قلمرو انسان ها و دورف ها ديده ميشوند چون اين شاخه از الف ها كارشان حراست از مرز هاي قلمرو الف هاست و سلاح آن ها همان طور كه در تصوير مشخص شده تير و كمان است و در كنار آن از نيروي طبيعت براي جادو استفاده مي كنند.
از مشخصات بارز ظاهري ميتوان به قد بلند آن هاو پوست سفيد رنگ و موهاي بلند اشاره كرد. رنگ چشم در گونه ي اصيل اين شاخه به گونه اي است كه در جنس مونث به رنگ بنفش و در جنس مذكر به رنگ آبي تيره ديده ميشود. لب هاي اين شاخه از الف ها به رنگ سبز است( در صورتي كه از مواد آرايشي استفاده نكرده باشند)
از خصوصيات اخلاقي آن ها ميتوان به اين اشاره كرد كه آن ها بيشتر گوشه گيرند و علت زندگي فردي آن ها هم اين است. خشن هستند و تند خو و مغرور. به سختي پيش مي آيد كه ازدواج كنند و تشكيل خانواده دهند. نسبت به ديگران(حتي پادشاه الف ها) بي تفاوت اند. بسيار وظيفه شناس و مسوليت پذيرند.


   
lord.1711712, ida7lee2, sossoheil82 and 1 people reacted
پاسخنقل‌قول
ida7lee2
(@ida7lee2)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 587
 

داشتم پستای بچه ها رو میخوندم گفتم کم نیارم :دی این نژادیه که برای یکی از داستانام ساختم ولی هنوز خامه، چون زیاد روش کار نکردم :1:
کپی رایت داره :دی
1. (هنوز اسم ندارن)
2. تمام فلات ایران، در واقع تمامی غُراب های اطرافمون (
کلاغ - ویکی پدیا) ولی امرزوه پایگاهاشون و محل تمرکزشون بیشتر تو جنگل های شماله
3. به شکل غراب هستن اما وقتی تبدیل میشن این شکلی میشن : پوستی به کلفتی چرم و به سیاهی و درخشندگی قیر. تنها نقطه ی رنگی بدنشون، چشمای زرد و قلمبه شونه. تمامی بدنشون از پرهای سیاه پوشیده شده که هنگام مبارزه، بلند و برنده میشن. قسمت جلویی بالاتنه شون یکم کم پشت تره. به دهان منقاری بلند و تیز دارن. قدی بلند و تنی ورزیده. برهنه هم هستن :دی
4. نمیدونم میشه "پلید" خوندشون یا نه ولی به دلیل ظاهر عجیبشون، دور از اجتماع انسان هان و بدخلق. البته گاهاً استثنا هم دارن. برخی شون هم نیروهای خاصی مثل "تلقین" دارن. خودخواهن. دیرجوش و زودرنج.
5. پیشینه شون برمیگرده به ایران باستان و پادشاهان اسطوره ای. فقط در این حد بگم که جادوگری از سرزمین میان رودان برده هایی رو با کلاغ و گربه و جادو عجین میکنه و این موجودات رو میسازه. گربه ها کامل تبدیل میشن و فرقی با انسان عادی ندارن (به جز هنگام مبارزه) ولی کلاغ ها به علت اشکالات فنی در زمان ساخته شدن، کامل تبدیل نمیشن. :دی

تالارگفتمان 2

   
پاسخنقل‌قول
lord.1711712
(@lord-1711712)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1002
 

نام: سایه ی زنده
عمر: نامعلوم
توضیحات: سایه ی زنده موجودی از رده ی اشباح سیاهه. این موجود جسم فیزیکی نداره و سایه واره. اولین بار مشخص نیست چطور بوجود اومده. کل زندگیش اینطوره که درون سایه ها غرق میشه و اگر کسی سایه اش با اون سایه ای که این موجود درونشه برخورد کنه، این موجود جذب سایه ی فرد میشه. یکی از نشانه های ورودش اینه که اندازه ی سایه ی فرد کمی بزرگتر از حالت عادی میشه، در حالت عادی نمیشه تشخیص داد اما چشمهای تیزبین اونو میبینن. زمانی که این موجود جزوی از سایه ی یک فرد بشه از نیروی حیات اون فرد استفاده میکنه، در بیشتر گونه ها اون فرد همیشه خسته و بیشتر اوقات گشنه خواهد بود. جوری نیروی حیاتش مکیده میشه که هر شب کابوس میبینه و عمرش به طرز محسوسی کوتاه میشه، به شکلی که شاید بسته به گونه ی اون سایه ی زنده ۵۰ سال عمر رو در ۱ تا ۵ سال سپری کنه جسمش. در طور مدت زمانی که سایه ی زنده به شخص حمله میکنه، حدودا هر یک الی دو ماه، سایه ای دیگه تولید میشه و میره تا مراحل تکمیل رشد خودشو درون یک سایه انجام بده. حدودا هر سایه ی زنده ی جوان تا یک سال درون سایه ها میمونه تا بالا بشه و به دنبال طعمه ی خودش بره.

تشخیص سایه ی زنده بعد از یه مدت و دیدن علایم اون کار راحتیه، اما مساله دشوار کشتن اون هستش. وقتی یک نفر تحت این مشکل هست. باید ابتدا در نور مطلق بره، در این زمان وقتی کل سایه های فرد ناپدید میشن، سایه ی زنده شبیه به اشکالی مختلف روی بدن فرد میتونه ظاهر بشه. (نژاد های مختلف اشکال مختلفی دارن) و اگه بچه هایی از سایه های زنده در حال تولید باشن و هنوز بطور کامل متولد نشدن, به شکل دایره ای سیاه روی جسم فرد هستن. این سایه ها به سرعت حرکت میکنن، به نحوی میخوان از نور فرار کنن. راه کشتنشون (بعد اینکه درون نور غرق شد و سایه ها خودشونو نشون دادن) اینه که با طلای گداخته پوست رو در نقطه ای که هستن سوزانده بشه. البته اونها سریع حرکت میکنن و معمولا فردی که دچارشون شده تحن درمان سوختگی های شدیدی پیدا میکنه.
برای پیشگیری ازین موجودات معمولا توصیه میشه تا از جواهرات استفاده بشه.چون به طرز عجیبی این موجودات به افرادی که انگشتر و یا گردنبند و یا هر وسیله ی طلایی به پوست اون افراد تماس داره حمله نمیکنن.


   
ida7lee2, sossoheil82, ابریشم and 2 people reacted
پاسخنقل‌قول
dark poem
(@dark-poem)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 31
 

در واقع این یه ویروسه که فقط تو نژاد انسان وارد میشه و بقیه نژاد ها نسبت بهش ایمنن
این ویروس باعث میشه از وقتی اولین علائم بیماری بوجود میاد تا آخرش فقط یک ماه وقت زندگی داشته باشن!موهای افراد مبتلا سریع رشد و سفید میشه پوستشون بی رنگ و چشماشون بی حالت و شبیه مرده ها
توی این یه ماه این آدما تمام قدرت های نژاد های دیگه رو میتونن جذب کنن یعنی قدرت مابقیه نژاد ها رو ازشون بدزدن اما خب بجاش میمیرن دیگه!
وای من چقد نژاد ساختنو دوس دارم


   
ida7lee2, فسیل, sossoheil82 and 2 people reacted
پاسخنقل‌قول
lord.1711712
(@lord-1711712)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1002
 

dark poem;21418:
در واقع این یه ویروسه که فقط تو نژاد انسان وارد میشه و بقیه نژاد ها نسبت بهش ایمنن
این ویروس باعث میشه از وقتی اولین علائم بیماری بوجود میاد تا آخرش فقط یک ماه وقت زندگی داشته باشن!موهای افراد مبتلا سریع رشد و سفید میشه پوستشون بی رنگ و چشماشون بی حالت و شبیه مرده ها
توی این یه ماه این آدما تمام قدرت های نژاد های دیگه رو میتونن جذب کنن یعنی قدرت مابقیه نژاد ها رو ازشون بدزدن اما خب بجاش میمیرن دیگه!
وای من چقد نژاد ساختنو دوس دارم

اسمش چیه؟ :39:


   
sossoheil82 reacted
پاسخنقل‌قول
dark poem
(@dark-poem)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 31
 

Hermit;21420:
اسمش چیه؟ :39:

نمیشه یکی دیگه براش اسم بزاره... من همیشه از اسم گذاری بدم میاد...به من باشه هیچ کارکتریو اسم نمیذارم...
دیگه خیلی دیگه اصرار میکنی باش
wite death


   
پاسخنقل‌قول
فسیل
(@smhmma)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 233
 

سهیل;21054:
با عرض سلام و خسته نباشید یه سوالی دارم
چرا کسی اینجا فعالیت نمیکنه؟:دی
برای اینکه شما دوستان با انگیزه بیشتری تو این بخش فعالیت کنید تصمیم گرفتم که از طرف بخش گرافیک یه طرح هایی رو برای این بخش انجام بدم تا شخصیت ها رو یک قدم به واقعیت نزدیکتر کنیم
باطرح شیر آریا دوست عزیزمون @smhmma شروع می کنیم
تالارگفتمان 3

وااااااو چه خفنه دمتون گرم اقا خیلی باهاش حال کردم:دی
خب پس منم یه نژاد جدید اینجا میزارم به خاطر این کار قشنگتون:دی

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

برای این جانور نامی انتخاب نشده است( هرگونه پیشنهادی پذیرفته میشود:دی ) :

یه نوع موجود بادکنکی که مثل سنجاقکه ولی به جای بال یک بادکنک فشرده داره که زمانی که میخواد پرواز کنه پر از بادش میکنه و به هوا میره
این موجود هوای داخل بدنشو گرم میکنه تا سریع تر بالا بره و به دلیل اینکه گرفتن سریع مقدار قابل توجهی هوا برای موجود با ان بدن کوچک به منظور پر کردن کیسه های هوا ممکن نیست ماده ای در دیواره ی داخلی کیسه ی هوا وجود داره که با برخورد به آنزیم خاصی که ″رگ های لانیک″ به جداره ی داخلی کیسه ی هوا میریزن گازهای سمی زیادی تولید میکنه که به سرعت کیسه ی هوا رو پر میکنن. به عبارتی در اثر برخورد دو یک ماده با یک آنزیم گاز سمی ای در حجم بالا تولید میشه.همچنین این واکنش گرمای زیادی هم ازاد میکنه که میتونه دمای گازهای درون کیسه ی هوا رو تا بیش از ۱۲۰ درجه سانتی گراد بالا ببره. این گرما باعث میشود این موجود با سرعتی شگفت اور از سطح زمین جدا شود و به پرواز در بیاید. همچنین این موجود درصورتی که وجود شکارچی پرنده ای در نزدیکی خود( شعاع حدود ۸۰ سانتی) حس کند به سرعت گازهای داغ درون کیسه ی هواییش را از سمتی که شکارچی قرار دارد ازاد میکند که باعث میشود شکارچی با برخورد هوای داغ بسوزد و در شکارش وقفه بیوفتد. پس از ان نیز در طول چند ثانیه گاز های سمی بدن شکارچی را دچار اختلال میکنند که در بعضی موارد ( بسته به نوع و قوای بدنی شکارچی) در طول چند روز سبب مرگ نیز میشود. هرچند بیشتر مواقع شکارچی پس از یک روز یا کمتر بهبود پیدا میکند.
همچنین اون قسمتی از بدنش که باد میشه کاملا عایق گرماس و باعث میشه گرمای هوای درون کیسه ی هوا بیرون نره و به شکل یه بالن به سمت بالا حرکت کنه
یه گونه ی پیشرفته تر از این موجود هم هست که دارای کیسه ی هوای چند بخشی هست و هر بخش به صورت مجزا گرم میشه. با گرم و سرد کردن مجزای کیسه ها، موجود توانایی هدایت خودش به طرفین رو‌ پیدا میکنه همچنین درمواقع ضروری در صورت احساس خطر کنار کیسه ی هواش دریچه های وجود دارن که باد ازشون خارج میشه و موجود رو‌به سرعت به سمت و‌ سویی که نیاز داره میبره.
سر کوچک و سنجاقکی این موجود زمانی که در حال پرواز هست در پایین بدنش قرار میگیره و دقیقا شکل یک بالن رو تداعی میکنه

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

برای این جانور نامی انتخاب نشده است:
موجودی که بدن رقیقی داره و هرچی بالغ تر میشه بدنش غلیظ تر میشه بعد در زمان جفتگیری با یکی دیگه ادغام میشه و بعد براساس پتناسیلشون به تعدادی موجود رقیق(نوزاد) تقسیم میشن. موجودات رقیق تکثیر شده با نزدیکی به موادی که براشون در حکم غذا هست ملکول جذب میکنن و غلیظ و غلیظ تر میشن تا دوباره روند تکثیر اتفاق بیوفته
در این حین جفت ادغام شده ای که بیشترین پتانسیل و بیشترین غلظت رو داشته باشه تعداد بیشتری موجود رقیق بوجود میاره که هرکدوم از اونا پتناسیلشون رو از والدینشون به ارث بردن و به این شکل اونایی که از نسل ضعیف ترین به دلیل کمتر بودن جمعیتشون در اون هایی که تعدادشون بیشتره و در واقع نسل قوی ترن حل میشن.
این موجود یک جنسیت بیشتر نداره


   
proti, sossoheil82, ابریشم and 2 people reacted
پاسخنقل‌قول
ابریشم
(@harir-silk)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 471
 

جالب بود جالب بود...

این موجودی که من ساختم، موجود به ظاهر بی خطریه. اندازش به اندازه کف دست، بدنی نرم و ارتجاعی، و رنگ سبز تیره.پوستش صاف و بی لکه ست، و کاملا صیقلی به نظر میاد. زیر بدن گودش پایی وجود نداره، بلکه یه عالمه مو کوتاه و زبره که باعث می شن حرکت کنه. حالتی مثل خزیدن داره، نه راه رفتن. این موجود قابلیت دفاعی قدرتمندی داره، به طوری که اگه توی دست بگیرینش بافت دست شروع به فاسد شدن می کنه. البته فقط نقاطی که پوست موجودات با بدنش تماس پیدا کنه فاسد میشه. موهای جانور نقش فاسد کننده نداره اما دست زدن بهش علاوه بر دردناک بودن باعث عکس العمل شدید موجود میشه.
خونه خودشو توی درخت های کمیاب جادویی منطقه می سازه. درخت هایی با پوسته مقاوم در برابر بدن موجود. این تنها دفاع در برابرشه. ( از پوسته این درخت سپر و دستکش های چوبی می سازن.این درخت کاربرد های زیادی داره ولی چون به این جا مربوط نیست نمی گمشون.)
موجود خیلی انعطاف پذیریه پس می تونه از باریک ترین جاها رد بشه، ولی کنده. و با وجودی که ابزار زیادی برای حمله نداره و لی گوشتخواره و غذاش رو با حقه زدن به دست میاره. توی منطقه ای که زندگی می کنه یک نوع گل (gel) سفیدرنگ چسبنده وجود داره. اون میره و توی این گل ها غلت( املاش درسته؟) می زنه و تمام بدنش رو آغشته به اون گل سفید می کنه. اینطوری یکی از ویژگی های بارزش یعنی سبز بودنش از بین می ره. بعد خودش رو مثل مرده روی زمین میندازه و خشک منتظر می مونه. شکاچی ها، که اکثرا پرنده یا جونده هستن( به دلیل جثه این موجود و محل زندگیش) اونو قورت میدن و ار درون شروع به فاسد شدن می کنن. موجود پس از مردن شکارچی بیرون میاد و از بقایای اون تغذیه می کنه.
از اولین موجوداتیه که وقتی جهان ساخته شد به وجود اومد. جز آغازیان سرزمین منه. مکان زندگیش دشت های باتلاقیه و همونطور که گفتم یکی از چندین مکان روی سیاره ست که درخت های جادویی توش می روید.

(ببخشید بابت اشتباهات جمله بندی یا عدم هماهنگی هایی که دیدید. خیلی وقت نیست ساخته شده و ایرادهاش زیاده.)


   
proti and sossoheil82 reacted
پاسخنقل‌قول
Ali_RZ
(@a79r13)
Trusted Member
عضو شده: 2 سال قبل
ارسال‌: 31
 

نامیرا یا توخالی

انسان نیستند . ساده ترین تعریفی که برایشان به ذهنم می رسد مردگان متحرک هستند . زامبی نیستند . اونها از هوش و عقل برخوردار نیستند و اغلب دلیل کارهایی که انجام می دهند رو نمی دونند . زاده شدند که در یک رنج و عذاب ابدی به سر برند . چرا اسمشون تو خالی است ؟ چون روح از جسم جدا شده اما در این دنیا به دام افتاده . نامیرا برای پیدا کردن روح خودش مرده ها یا انسان های زنده رو می کشند . نامیرا هرگز نمیمیره . میسوزه - آتش میگیره - خرد میشه - تکه تکه میشه - از بالای صخره ها به پایین سقوط میکنه اما ...
اما هیچ گاه نمی میرن و این دنیا رو ترک نمی کنند . جسم اونها از آخرین آتشی که کنارش استراحت کردند بازسازی میشه و به نظر میرسه که مستحق یه رنج و عذاب ابدی هستند یک مرده میتونه انسانیت خودش رو بدست بیاره اما یک نامیرا همیشه نامیرا باقی می مونه ... در مورد ظاهر و بدنشون باید بگم برخی از اونها برهنه و برخی نیمه برهنه هستند و بدنی پوسیده دارند یا اغلب دارای بدنی سوزانده شده هستند ... شما می تونید سیستم بدن اونها رو یک سطح بالاتر از اسکلت در نظر بگیرید اما فقط یک سطح . ضمنا به جای چشم دو گودال سیاه و تاریک روی صورت خودشون دارند .


   
proti reacted
پاسخنقل‌قول
Amir2527
(@amir2527)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 134
 

خب اگه اجازه بدید من دو تا از موجود های خودمو معرفی کنم.
اول یه توضیح بدم که این دو تا موجود رو از یکی از مجموعه کتاب های فانتزی خودم که فعلا بی خیال نوشتنش شدم گرفتم و با دیدن این تاپیک تصمیم گرفتم اینجا معرفیشون کنم.اگر اسم ها قبلا در جایی استفاده شدن لطفا اطلاع رسانی کنید که عوضشون کنم.
۱- کالیمفور:
خب در مورد اون باید بگم که یکی از چهار هیولای باستانی و قدرتمند ترینشونه. جثه ای بسیار بزرگ داره طوری که قدش با آسمان خراش ها برابری میکنه. البته این قد فقط از کمر به بالای اونه، چون از کمر به پایین شکل ماره، بالاتنش تقریبا به شکل انسانه اما پوستی به رنگ خاکستر یعنی چیزی که وقتی طغیان کنه به جا مذاره، داره، راجب سرش اطلاعاتی در دسترس نیست، چراکه هرکی که صورت اون رو دیده زنده نمونده تا تعریف کنه که چه شکلیه، گفته میشه شاخ های عظیمی هم داره که این فقط یک شایعست و کسی از صحت اون مطمئن نیست.
نکته ی عجیب دیگه در باره اون اینه که اون در واقع یه دروازست به سرزمین تاریکی، جایی که زادگاه اصلی تمام هیولاها و شیاطینه هست. البته اون از اول یه دروازه نبوده، وقتی که آخرین بار طغیان کرد، شکارچیان انجمن و جادوگران فرقه مجبور شدن به یاری هم و البته جمعی از موجودات صلح طلب دیگه که نژادشون کاملا محرمانست، اون رو طلسم کنند و دروازه رو به داخل بدنش منتقل کنند، تا از طغیان دوبارش جلوگیری بشه. البته پیشگویی شده که یه روز دوباره از بند رها میشه، اما نترسید، خوشبختانه اون روز نزدیک نیست و اگر هم نزدیک باشه، شکارچیان انجمن و جادوگران فرقه کاملا آمادن تا جلوشو بگیرن.
راستی یه نکته ی دیگه که یادم رفت اینه که این رفیق گندمون نه نر تشریف دارن و نه ماده، بلکه از یه جنس دیگست.
۲- ماه پرست:
این یکی رو خیلی راحت تر میشه تصور کرد، فقط کافیه یه چیزی که دو برابر گرگینه وحشیه و صد البته دو برابر اون خطر ناک رو مجسم کنید. با عضلاتی پولادین تر، دندان های تیز تر و بدنی چالاک تر. دلیل این شباهت به گرگینه اینه که، اون ها مقصر اصلی به وجود آمدن گرگینه ها هستن. بزارین بیشتر توضیح بدم.
قدمت ماه پرست ها حداقل به ده هزار سال پیش بر می گرده، اما حدود چهار صد سال پیش یک جادوگر جاه طلب در پی دستیابی به قدرت و جاودانگی ماه پرست، طلسمی ایجاد کرد. اما متاسفانه آن طلسم خوب کار نکرد و تبدیل به یک نفرین شد و اون جادوگر تبدیل به اولین شبه ماه پرست یا به اسم امروزی گرگینه شد. پس در واقع این گرگینه ها هستند که شبیه ماه پرستن.
حالا می ریم سراغ اسم این موجود. دلیلش خیلی سادست و مطمئنا تا حالا فهمیدید، اون عاشق ماهه(البته ماه کامل) به حدی که اونو می پرسته. البته خوش بختانه این موجود فقط وقتی ماه کامله از مخفی گاه خودش بیرون میاد و به بلند ترین نقطه ممکن برای پرستش ماه میره و تا جایی که بتونه این کارو بی سر و صدا و بدون دردسر انجام میده، ولی وای به حال اون اگه مزاحمش بشید.
نکته ی ترسناک دیگه در مورد اون اینه که اگر کسی زوزه های اونو بشنوه، از خود بی خود و اصطلاحا ماه زده میشه و سعی میکنه که به ماه برسه و اونو بپرسته.
پس اگر یه موقع حس کردید که ماه داره صداتون میکنه، معطل نکنید و زود از اون جا فرار کنید و دیگه پشت سرتون رو هم نگاه نکنید.
یه چیزه دیگه هم که باید در رابطه با این موجود بگم، اینه که خوشبختانه اونا منغرض شدن و از وقتی گرگینه ها روی کار اومدن دیگه کسی اونا رو ندیده. البته شما بازم مراقب باشید، چون هیچ اهریمنی هیچ وقت، واقعا نابود نمیشه.

خب، امیدوارم لذت برده باشید.
اگر این مطلب به اندازه ی کافی مورد استقبال قرار بگیره، اون مجموعه رو که پر از این جور چیز هاست می نویسم و تو سایت قرار می دم. دوباره هم تشکر می کنم که صبوری کردید و خوندید.


   
proti reacted
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1560
شروع کننده موضوع  

خیلی جالبه
یه بار وقت بذارید از اول ساخته های دیگران رو بخونید
شماها الان یه دنیای فانتزی ساختید
با یه سری موجودات فانتزی
حالا کافیه کنار هم قرارشون بدیم و استفاده کنیم ازشون
اینم بخشی از نگارش فانتزی وطنیه


   
پاسخنقل‌قول
Ali_RZ
(@a79r13)
Trusted Member
عضو شده: 2 سال قبل
ارسال‌: 31
 

یعنی از ساخته های اینجا هم میشه کپی برداری کرد ؟ این خیلی خوبه به نظرم :105:


   
پاسخنقل‌قول
crakiogevola2
(@crakiogevola2)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 690
 

a79r13;26191:
یعنی از ساخته های اینجا هم میشه کپی برداری کرد ؟ این خیلی خوبه به نظرم :105:

یادمه یکی از دوستان ذکر کرده بود اگه میخوای استفاده کنی پاورقی بزار.حالا نمیدونم بقیه بچه ها راضی هستن یا نه.


   
پاسخنقل‌قول
Ali_RZ
(@a79r13)
Trusted Member
عضو شده: 2 سال قبل
ارسال‌: 31
 

_MIS_REIHANE;26192:
یادمه یکی از دوستان ذکر کرده بود اگه میخوای استفاده کنی پاورقی بزار.حالا نمیدونم بقیه بچه ها راضی هستن یا نه.

ای بابا :2:


   
پاسخنقل‌قول
Amir2527
(@amir2527)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 134
 

proti;26188:
خیلی جالبه
یه بار وقت بذارید از اول ساخته های دیگران رو بخونید
شماها الان یه دنیای فانتزی ساختید
با یه سری موجودات فانتزی
حالا کافیه کنار هم قرارشون بدیم و استفاده کنیم ازشون
اینم بخشی از نگارش فانتزی وطنیه

اگه نظر من رو بخواید، می گم که بهتره این کارو نکنیم و هر کی از موجودات خودش استفاده کنه. چون در غیر این صورت اگه بیایم از ایده های دیگران استفاده کنیم خیلی زود اون ایده ها هم تکراری می شن و دوباره در کتاب ها به دنیا های مشابهی بر می خوریم که اصلا خوشایند نیست.
اگه هر کی فقط از ایده های خودش استفاده کنه، هم تعداد این ایده ها بالا میره و هم دیگه به اون دنیا های تکراری و کسل کننده بر نمی خوریم.
نقطه ضعف دیگه ی این کار اینه که ممکنه کسی که زحمت کشیده و فکر کرده تا اون ایده به ذهنش رسیده دوست نداشته باشه که دیگران خیلی راحت اونو کپی بکنن، مثلا خودم شخصا دوست ندارم به جز خودم کسه دیگه ای از ایده هام که واسشون کلی زحمت کشیدم استفاده کنه.:2: :68:
به هر حال امیدوارم کسی از دستم به خاطر حرف هایی که زدم ناراحت نشده باشه.
در آخرم می خوام به کسایی که قصد کپی کردن ایده های دیگران رو داشتن بگم: ساختن یه نژاد فانتزی اون قدراهم که فکر می کنید سخت نیست، چون همون طور که می دونید فانتزی یه ژانریه که توش تقریبا می تونید هر کاری بکنید و از هر ایده ای استفاده کنید. فقط کافیه کمی خلاقیت به خرج بدید.:87:


   
faezeh reacted
پاسخنقل‌قول
صفحه 3 / 5
اشتراک: