مطمئنا تمام دوستانی که سری کتاب های هری پاتر را خوانده اند، همیشه برای چند لحظه هم که شده در مورد این که آیا جادو يا انسان هایی با عنوان جادوگر وجود دارند ، فکر کرده اند. انجام هر کاری فقط با تکان دادن یک چوبدستی و گفتن یک طلسم و افسون برای هر کسی بسیار هیجان انگیر است. برای بررسی این موضوع، در این مطلب می خواهیم به موضوع خیلی جذاب جادو و جادوگری بپردازیم .
مفاهیمی که غالبا دارای معانی متفاوت هستند ولی به جای یکدیگر استفاده می شوند ، شامل سحر، جادو، طلسم و شعبده است که در ادامه به صورت مختصر هر کدام توضیح داده میشود:
طلسم (talisman):
طِلِسم نوشتهای از کلمات، اشکال ،ارقام و جداول است که دعانویسان، جادوگران و فالبینان، بسته به میزان ماندگاری مورد نظرشان، روی کاغذ ، تکه فلز يا پوست حیوانات نقش میکنند. تفاوت مهم میان دعا و طلسم این است که دعا را به زبان مرسوم و کامل مینویسند، ولی در طلسم کلماتی از دعا را با حروف ناخوانا، خط ، نقطه و حروف شکلی مینویسند و به همین دلیل فهم نوشتههای روی آن برای همه ممکن نیست. نام واژه طلسم از یونانی (τέλεσμα) به عربی (طِلَسم و جمعش طلاسم) و فارسی وسپس به زبانهای اروپایی مانند انگلیسی (talisman) راه یافتهاست. پارهای بر این باورند که این طلسم بر پایه دعایی که هنگام ساخت آن خوانده شده یا روی آن نوشته شده باشد دارای اثر و توانایی خواهد بود.
سحر (sorcery) :
ورد خواندن و انجام عملیات بدنی، بدون کاربرد وسایل، سحر خوانده می شود.سحر عملی خارق العاده است که گاهى یک نوع چشمبندى و تردستى نيز محسوب ميشود و گاه تنها جنبه روانى ، خیالى و تلقینى دارد. گاه با استفاده از خواص ناشناخته فیزیکى و شیمیایى بعضى از اجسام و عناصر و گاه از طریق کمک گرفتن از شیاطین انجام می گیرد. ساحران، افراد منحرف و دنیاپرستى هستند که اساس کارشان بر تحریف حقایق است. در اغلب موارد از توجه بیش از حد عده ای به خرافات و اوهام، سوء استفاده مي کنند. بدیهی است که افزایش سطح آگاهی های مردم، بهترین راه برای مقابله با این گونه امور محسوب می گردد.
جادو (magic) :
این کلمه از واژهٔ «Magus» گرفته شده است. در فارسی قدیم به موبدان ستاره شناس آیین مهر پرستی (ميتراييسم) ، «maguš» یا «مجوس» گفته می شد که به معني «مربوط به منطقه Medes» بوده است. Medes نیز خود به معنی «قلمرو ماد» است. پس از فتح ایران، اعراب، زردشتیان را مجوس می خواندند. واژهٔ «مجیک» با حروف فارسی در نوشتههای کهن ایران به چشم می خورد. مثلاً اوستا کتاب مقدس زرتشتیان اشاره به مغها (روحانیون مهر پرستی)دارد که بعد از آموزشهای مجیک به سطح ماگی یا مجیکن نایل میشدند. در کتب ایجاد تغییری در عالم مادّه به روشی فراطبیعی به ارادهٔ جادوگر را جادو می دانند.البته به مجموع کارهای خارق العاده ای که به اراده جادوگر با به زبان اوردن افسون انجام می شود جادو گفته می شود . به فردی هم که این اعمال را انجام می دهد جادوگر یا ساحره گفته می شود.شاید نقطه ی آغاز این مبحث مشخص نباشد و ریشه در تاریخ و افسانه ها داشته باشد.البته گاهي این مفهوم را مترادف با شعبده بازی و یا سحر قرار میدهند که درست به نظر نمی رسد.شاید بتوان نقطه اوج شهرت جادو و جادوگری را همزمان با انتشار رمان هری پاتر دانست.
شعبده بازی (jugglery):
شعبده بازی علمی است که در آن اعمال محیر العقولی توسط شعبده باز انجام می گیرد.شعبده بازی علمی بسیار دقیق و ظریف می باشد و فرد انجام دهنده باید از سرعت عمل بسیار بالایی برخوردار باشد.شعبده بازی شامل علوم فیزیک، شیمی و ریاضی است، حقه، سرعت دست و پنهان کاری توسط وسیله يا دست در هنر شعبده بازی نقش بسیار اساسی دارند. این هنر هیچ گونه محدودیتی ندارد و هر کسی در هر سن و وضعیتی می تواند یک شعبده باز باشد. در شعبده بازی با روش های خاص ، قوانین طبیعت را بصورت وارونه جلوه میدهند. در واقع هیچ عمل غیر ممکنی انجام نمی گيرد، بلکه فقط با انجام یکسری حرکات خاص قوانین طبیعت را که غیر ممکن است، بصورت ممکن نمایش میدهند .
با توجه به توضیحاتی که داده شد، روشن است که مفاهیم بالا یکسان نیستند و هر کدام مفهوم خاص خود را دارند. در این قسمت، به بررسي ديدگاه اديان مختلف در مورد جادو و جادوگری ميپردازيم.
جادو در دین یهود و مسیحیت :
کتاب تورات به کرات به مزمت و نکوهش جادو و جادوگری یا استفاده از نیروهای غیرالهی پرداخته است. مانند:
به احضاركنندگان روح و جادوگران مراجعه نكنيد. خواستار ناپاك شدن به وسيله ي آنها نباشيد. من خداوند هستم. تورات کتاب لاویان فصل 19، آیه 31
چيزي را با خونابه نخوريد فال نگيريد. غيبگويي نكنيد. فصل 19، آیه 26
جادوگر را زنده نگذار. تورات کتاب خروج فصل 22 آیه 17
ولی منابع تاریخی از قوم یهود، چهرهای انس یافته با خرافات و جادوگری گزارش میدهد، آنها از این ابزار برای بهرهجویی بیشتر از متاع دنیا و تسلط بر دشمنان خود سود جسته اند.
رواج جادوگری در روزگار کهن، نه فقط در میان مردان بنیاسرائیلی بلکه در میان زنانشان هم شگفتآور بوده است، به گونهای که شیمعون بن شطح -قرن اول قبل از میلاد- در یک روز هشتاد زن جادوگر را اعدام کرد. مبارزه با جادو در میان مسیحیان سابقه طولانی دارد.
منابع تاریخ آوردهاند که دادگاه تفتیش عقاید در موارد زیادی برای پرداختن به جرائم جادوگران تشکیل میشد و حکم به اعدام و سوزاندن جادوگران میداد. از دیدگاه تلمود (گنجینه دینی کهن یهود) جادوگر، مجرم و محکوم است؛ زیرا از اوامر تورات سرپیچی کرده است، در حالی که شعبدهباز با اين حال که تأیید نمیشد، مجرم هم به حساب نمي آمد.
تلمود هر نوع سحر، جادو و فالگیری را به شدت محکوم کرده است؛ تا جایی که جادوگری را اعمال مخصوص بتپرستان میداند. با همه تلاشهایی که از جانب بعضي از علمای یهود برای از میان بردن سحر و جادو به عمل آمد، این خرافات در بین عوام يهود ، نفوذ کرد. در فصل هجدهم سفر تثنیه، صورتهایی از سحر و جادو که میان بتپرستان آن زمان معمول بوده، ارائه شده و تورات، فرزندان اسرائیل را از چنین اعمالی منع کرده است.
جادو در دین اسلام:
جادو و جادوگری در دين اسلام به شدت نهی شده است.از دیدگاه دین اسلام جادو و جادوگری وجود دارد. امام علی علیه السلام می فرمایند: ساحر به مانند کافر است. در دین اسلام حتی حد شرعی برای آن تعیین شده است و حد کسی که سحر و جادو می کند اعدام می باشد. هرگونه تلاشی در این راستا شامل یادگرفتن ، یاد دادن ، استفاده کردن و.... حرام می باشد و از گناهان کبیره به شمار می آيد. در آیه 102 و 103 سوره بقره صریحا به آن اشاره شده است. نکته مهمی که قرآن همواره به صورت ظریف به آن اشاره می کند سحر کردن چشم تماشاچیان می باشد. علما غالبا بر این اعتقاد هستند که سحر و جادو به آن صورتی که در باور مردم وجود دارد ،وجود خارجی ندارد و حتی اگر وجود هم داشته باشد با صدقه و دعا قابل بازگشت است.
به نظر می رسد با توجه به شواهد موجود وجود جادو امری غیر قابل انکار می باشد، ولی این که دین مبین اسلام به شدت با آن برخورد کرده و آن را عملي مذموم ميداند، باعث شده که در میان ایرانیان به حاشیه رانده شود. ولی همانطور که گفته شد در دین یهود و مسیحیت حتی با وجود بر حذر داشتن انسان ها از آن، هنوز افرادی به دنبال دستیابی به آن هستند و شيوع این امر را می توان به وضوح در جوامع غربی مشاهده کرد. با این تفاسیر پذیرفتن یا نپذیرفتن این مفهوم يا دنبال کردن یا نکردن آن، امری کاملا اختیاری می باشد.
خوب از نظر من وجود داره چون خودم با چشم دیدم اما فکر کنم اسم جادو رو روش گذاشتن مناسب نباشه
یه جورایی درخواست از موجودات ماورا یهه
مثل خواستن یه چیزی و انجام دادن کاری در قبلش
یه مثالش اینه همسایه مون بعد 12سال زندگی مشترک خواهان طلاق شده بود و این وضعیت هم چنان ادامه داشت تا این که یه کتاب خوان یا همون دعا نویس اومد گفت جادو شده و حیاط خونه رو کند و پیداش کرد و بعد اون زندگیشون عالی شده
هنوزم وجود داره این خرافه ها......منم میخوام باور نکنم اما طبق شنیدات و مشاهدات ...................
بله البته که وجود داره
حتی در دین ما هم تایید شده این قضیه
اما جادو مثل اون قضیه هری پاتر و اینا نیست
در حقیقت جادو یکی از علوم غریبه هست که در دین اسلام به شدت نهی شده معنای سوره فلق در حقیقت پناه بردن به خدا از شر ساحران و جادوگرانه
اون طور كه من فهميدم قبلا جادو به طور كامل وجود داشته و تا حدودي دنيا مثل فيلم هري پاتر بوده(البته نه به اون شدت) اما بعد از قضيه ي حضرت موسي و دوئلش با جادو گرها جادو به طور نسبتا كامل از بين رفت و تنها چيزي كه ازش مونده همين طلسم هاييه كه توي خونه ي مردم چال ميكنن و اين ارتباط هاييه كه با اجنه برقرار ميكنن.
(البته بعضي جاها روايت شده كه جادو از زمان حضرت سليمان برچيده شد(همسر حضرت سليمان هم توسط جادو كشته شد))
منم موافقم که جادو صد در صد وجود داره
اما شاید همون کمک گرفتن از موجودات ماوراء الطبیعه باشه اما ممکن هم هست به همون صورت قضیه ی هری پاتری باشه
حالا من میگم، به جای اینکه بگیم کدومش واقعیه و میتونه باشه، بگیم که آیا دوست داریم باشه؟ دوست داریم در چه محدودیتی باشه؟ مثل هری پاتر؟ خیلی خیلی محدود؟ یا مثل مثلا همین سفیر کبیر خودمون، بی حد و مرز!؟؟!! این جالب میشه! این مهمه که یه آدم تا چه حد بخواد خودش رو وابسته به جادو ببینه. دیگه کارای عادیشو فراموش کنه.! ولی میگم کسی نمیتونه جادو رو انکار کنه واقعا،! من خودم وقتی داشتم کتابای هری پاترو می خوندم، همش آرزوم این بود که کاشکی واقعا دنیای جادو وجود داشته باشه. ما ازش خبر نداشته باشیمو بعدا بفهمیم و ... . از این چیزها. خیلی علاقه داشتم که وجود داشته باشه.!!
حالا جدا از اینکه از بحث های نسبتا فانتزی دیگه بگذریم. مثلا وقتی مرد عنکبوتی میدیدیم، رومونو میکردیم به سمت دیوار، تمرکز میکردیم، دعا دعا می کردیم، بعد یه دفعه دستمونو شکل حرکت دست مرد عنکبوتی میکردیم، که تار در بیاد از دستمون، بعد وقتی در نمیومد کلی ناراحت میشدیم.:24:
اما خب واقعا مذاهب، دین ها، اصلا از بحث های دینی هم که بیایم بیرون، افراد و گروه ها و چیزهای زیادی جادو رو واقعی دونستن. این متنی که حسین جان گذاشتن عالی بود، خودم قبلا تو زندگی پیشتاز خوندمش، و واقعا تا یه مدت زیادی انگشت به دهن موندم! جالب بود. تفکیک کرده، و همینطور مثلا گفته که شعبده بازی هم یکی از زمینه های جادو، سحر و ... . نه دیگه دارم اشتباه میکنم. الان اینجا دقیقا تفکیک داده شدن. سحر و طلسم و ... . آخه احساس هم میکنم که منطق توی نوشتن این مطلب به کار رفته! و درست تر از خیلی مطالبه!