سلام دوستان خدمت شما هستیم با فصل دوم از بخش پارازیت :
پارازیت
داستان کوتاهی که این سری خدمت شما ارایه میکنیم با نام فنجان قهوه ای که همیشه یخ میزند
اونم با گویندگی خود نویسنده ی عزیز این کار برای مشاهده ی پست :
فنجان قهوه ای که همیشه یخ می زند !
پ .ن : پیشرفت ما بدون نقد و نظر های شما امکان پذیر نیستش …پس خواهشا گوینده و نویسندگان عزیز رو نقد کنید . تا پروژه های جذاب تری داشته باشید
جزئیات پست
- تاریخ انتشار پست: 1397/06/21
- دسته بندی: رادیو
- دیدگاه ها: 1
- نویسنده پست: BookPioneer
- بازدیدها: 1.8K
- برچسبها: آرشیو زندگی پیشتاز
- لینک کوتاه: https://bkpr.ir/7168
دیدگاه ها
مطالب مشابه
شماره پنجم مجله زرد: اسلوب
دلهایتان را با مجلهی ما سِت کنید! بگذارید زرد بتپد! شمارهی پنجم مجلهی زرد پیشتاز تقدیم میکند: سخن سردبیر (M.Mahdi) پشیز، نیم سکته میزند… خاطرات محرمانه (Fateme) مد با طعم دماغسوختگی… با خواندن این بخش، درس عبرت بگیرید! رمزنگاری هفته (Paneer) وقتی میکسد نات، چیزی غیر از آجیل از آب درمیآید! کلاسیک زرد (momo jon) […]
آوای فاطمیه
شنبه که میآید چشمانی که بسته میشوند گویی نفس دنیا حبس میشود دیگر نفس خانهی علی بماند مادر که نباشد، نظم خانه بهم میریزد علی در نجف حسن در بقیع حسین در کربلا و زینب در دمشق مراسمی است کوچک برای مادری جوان که کان و مکان دنیا برای اوست که خدا خود گفت: «ای […]
شماره ششم مجله زرد: من پشیز تو
سیر تا پیاز عشق: فقط کسانی که قصد ادامه تحصیل ندارند، بخوانند! سخن سردبیر (M.Mahdi) موشکافی عشق (بدون جعل و تقلب، کاملا اورجینال!) کلاسیک زرد (momo jon) حکایتی از گوشه و کنار پیشتاز، به سبک شرک و فیونا! خاطرات محرمانه (Fateme) عشق میان خیابان! کارشناسی هفته (mixed-nut) انواع عشق، با مثالهای کاربردی سیانید (Perseus) ارشیا […]
نشریه پیشتاز شماره دوم – بهار ۹۵
گروه نشریه زندگی پیشتاز پرزنتز شماره دوم نشریه – اردیبهشت ۱۳۹۵ جا داره که بسیار تشکر کنم از تمام گروه های نشریه که کلی زحمت کشیدن و دست به دست هم دادن تا این اثر به وجود بیاد
گمشده
بازم یه داستان دیگه یه پارازیت دیگه : اصلا توضیح نمیخواد همه با قلم کوثر عزیز اشنا هستیم . با صدای گرم گوینده هامون و دوستای نازنینمون ….. تشکر که لازمه ی این همه تلاشه . اما اگه خوشتون اومد چهار تا کلیک کنید و احساسات خودتون رو شریک بشید.
هفت سیننما – سین چهارم: سکه
معلوم نیست سکه واسه چی تو هفت سینه…اونجاست چون سین داره، چون خوش صداست…یا اونجاست چون امیدواریم نون بیاره واسمون؟ بعضی وقتا فکر میکنم گالیله اشتباه میکرد…زمین دور سکه میچرخه، سکه! راستی…شما اصلا میدونید سکه چیه؟
خیلی به قواعد نثر و متن پایبند هستید گاها خوب است که متن را در هنگام قرائت تغییر دهید نه تغییراتی موجب تغییر داستان و از بین بردن اصل نثر تغییراتی از قبیل عوض کردن جای کلمات جمله مثلا: چهار شنبه ها همیشه برای من نحس بود حال این همیشه رو حذف هم نکنید اشکال ندارد. ولی مثلا باز هم چهار شنبه بود یک جمله اضافی است لازم نیست آورده شود برای من چهار شنبه ها نحس بودی که جای تغییر دارد بیانگر این است که امروز هم چهار شنبه است کاملا خیس شده بودم که به کافه رسیدم می توانست اینگونه باشد: به کافه که رسیدم کاملا خیس شده بودم. یا مثلا به یک کافی شاپ رسیدم علاقه چندانی برای رفتن به درون کافی شاپ نداشتم باران می بارید و من هم کاملا خیس بودم از پشت شیشه درون کافی شاپ را نگریستم تنها مشتری کافی شاپ توجهم را… بیشتر بخوانید