saranike;43172:سلام و مرسی بخاطر این تمرین جذابنفر قبلی متنش نقد شده بود پس نقد نکردم انگار قدم گذاشتن داخل اتاقی که سالها متعلق به مادرم بوده است غم انگیز تر از آنچه بود که تصور میکردم پرده های کلفت ...

Mh.pharsi;43175:اول اینکه شخصیت اول شخص میگه مادری که تا به حال ندیده بودم و در آخر تو نوشتی همراه با جسم خونین مادرم.دوم نوشتی گرد و خاک روی پرده‌ها نشسته. پس اگه جسدی تو اونجا باشه باید تا الان پوسی...

همونطور که نویسنده توی دلیل ویرایش پستشون نوشتن، بعضی لینک‌های داستان رو به خاطر «تصمیم برای چاپ» برداشتن. تاپیک قفل می‌شه.

برات ماهی شکم پر می پزم بعد یک سری موهای نازکی توش میریزم که در تماس با اسید معده سیخ و تبدیل به سوزن میشن.

یه کلت رو جوری تنظیم میکردم که از عقب تیر بزنه و بعد تهدید به قتل میکردم و اسلحه رو از غصد(طوری که تو نفهمی) مینداختم و میزاشتم برش داری و درست زمانی که تیر میزنی ... خودتو خلاص کردی و من تا آخر عمرم ...

کشتن خود آدم هر چقدر هم که دردناک باشه بالاخره تموم میشه. خانواده و دوستات رو سلاخی می کردم و یکی از اعضای خونوادت رو زنده میزاشتم تا زجر بقیه رو ببینه (احتمالا یکی از بچه های نه چندان کوچک و نه چندان...

اول یه چاله ی بزرگ حفر می کردم و داخل چاله نیزه می زاشتم بعد می نداختمش تو چاله:8:حیف نمی شه:22:

با یه کلت 9 میلیمتری(برتا) با یه صداخفه کن یه گلوله مستقیم توی سر

بسته به صندلی دون دونه ناخونات رو میکشیدم سر هر انگشتت یه میله 5 سانتی فرو میکردم :19: اکه زنده مودی از گرسنگی میمیری

تو یه جایه کاملا تاریک و ساکت می بستمت به صندلی بعد یه تانکر آب رو سرت آیزون میکردم به طوری که هر ثانیه یه قطره آب بخوره تو ملاجت و از تکراری شدن و گرسنگی زجر کشت میکردم:45: - - - - - - - - - به دلیل ...

چقدر خشن ! بعد کی می خواد این خونا رو پاک کنه! قتل باید تر و تمیز و آهسته آهسته باشه ! که کسی شک نکنه :19:...مثلا من اگه بخوام دوست نزدیکم رو بکشم ...هر هفته داخل مدرسه بهش شکلات می دادم.. البته شکلات...

kerm;36526:منم نوشیدنی هاتونو عوص می کردم :21::21: با یه چاقوی کند آروم آروم از نوک پاهات پوستت رو میکندم:19:

خب من یه خورده ترسیدم ...نمیشه یخ خورده ملایم تر و نمیز تر بگی ادمو؟ خب مثلا من ذهر می ریختم تو چایی ش بعد تو چشاش زل می زدم ومیگفتم نوش جان عزیزم:19:

منم نوشیدنی هاتونو عوص می کردم :21::21:

helen praspro;35974:اینم فکر خوبیه زنده سوزی چطوره؟ آهان! به سبک شهرزاد، طناب دارو می بندم به گردنت بعد فقط یه تیکه چوب نه چندان کلفت میذارم زیر پات. بعد اگه تکون بخوری، فقط یه کوچولو، پخخخخ چقدر وحشی...