ارسالهای تالار پیوندشده
پاسخ: ویرانی خیال [فصل نوزدهم] سلام داشتم مقدمه را می خوندم انجا که هامان به جنگ اون موجود شمشیری میره یهو بیهوش میشه بعد اون موجود ناپدید میشه معلوم نیست مرد در رفت اما در صحنه ای که ارتام به دنیا میاد هامان به همسرش حمله می کنه ... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
پاسخ: نور و تاریکی _ طلوع تاریکی [فصل هفدهم] خوندمش.....خوب بود ولی از نقش اصلیا زیاد خبری نبودمعلوم نیست چی تو سرته!:7:ای کاااش تعداد صفحه ها زیاد تر بودچشم بهم زدم تموم شد:20: خسته نباشیمنتظر سورپرایزیم:63: |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
پاسخ: نور و تاریکی _ طلوع تاریکی [فصل هفدهم] Mojtaba7409;39534:خسته نباشیبلاخره این فصل رو هم گذاشتیاسمش خیلی ادمو به یاد game of thrones میندازه:21:هنوز نخوندم ولی شک ندارم حرف نداره ممنونآره خودمم همین به ذهنم رسید. حالا یه کم شاید تغییر بدم ا... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
پاسخ: نور و تاریکی _ طلوع تاریکی [فصل هفدهم] JL_D;39529: سلام به همگیدوستان فصل هفدهم آپلود شد:moji:منتظر نقد ها و نظراتتون هستم با تشکر از شما خسته نباشیبلاخره این فصل رو هم گذاشتیاسمش خیلی ادمو به یاد game of thrones میندازه:21:هنوز نخوندم ول... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
پاسخ: نور و تاریکی _ طلوع تاریکی [فصل هفدهم] سلام به همگیدوستان فصل هفدهم آپلود شد:moji:منتظر نقد ها و نظراتتون هستم با تشکر از شما |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
پاسخ: نور و تاریکی _ طلوع تاریکی [فصل هفدهم] Mojtaba7409;39511:خیلیییییی ممنونتازه جاهای جالبش بودبهتر میشد اگه هفته ای فصل میدادیاما هرچه پیش اید خوش اید خسته نباشی دوست عزیز سلامممنونمواقعیتش من خودمم دلم میخواد به صورت هفتگی فصل بدم اما سرم ش... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
نور و تاریکی _ طلوع تاریکی [فصل هفدهم] مجموعۀ «نور و تاریکی» بنگر فرزندم...به جهانی که در آنی...آن زمان که شب فرا رسد حقیقت بر تو اشکار خواهد شد و تو نور راستین را نظاره خواهی کرد.و در آن تاریکی به خود بنگر... به قلبت...آیا در این تاریکی م... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) فصل خوبی بود اتفاقات جالبی افتاد.البته فصل بعد هم نیازه تا دید چه اتفاقی افتاده و بشه اونارو درک کرد. |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) کاکو نگا اگه آیتاش که دمت گرم ولی ناموسا اگه مادرشه دگه نه بابا ببین همین الان قضیه رو فیصله بده یا به این بچه عشقش رو برسون یا مادرش رو بیشتر از این صلاح نیس از مو گفتن |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) AmbrellA;39629: فصل چهل و هشتم از کتاب دوم دورگه بر روی سایت اپلود شدمنتظر نظرات شما هستم. سلام خسته نباشیفصل جالبی بود.اتفاقات جالبی افتاد هر چند نظرم اینه با خوندن فصل بعد بهتر میشه درکشون کرد و نق... |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) فصل چهل و هشتم از کتاب دوم دورگه بر روی سایت اپلود شدمنتظر نظرات شما هستم. |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) فصل جدید نیومده؟ |
در تالار داستان های درحال نگارش |
5 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) آقا امید امشب فصل داریم ؟ |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) راحت باش و تا جمعه صبر کن من صبرم زیاده |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |
پاسخ: داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول) vaheded12;39588:سلام بر همه دوستان و نویسنده عزیز از فصل جدید چه خبر والا چی بگم خودم خودمو چش زدماول هفته تو یهروز 15 صفحه اما طول هفته تا الان هیچی ولی خدا بزرگه امروز فردا و داریم هنوز |
در تالار داستان های درحال نگارش |
6 سال قبل |