Header Background day #10
عکس کاور خود را تغییر دهید
کاربر 1
بارگذاری
crakiogevola2
عکس کاور خود را تغییر دهید
وضعیت این حساب کاربری منتشرشده است

پاسخ‌های تالار ایجاد شد

پاسخ: اشعار مورد علاقه

من صادقانه روز تولدم بغض میکنموقتی تو اینچنین کوکدکانه شاد و سرخشیوقتی پر از عطر زندگی و شوق رویشیاز هرچه کادو تبریک و کیک متنفرم

در تالار بحث عمومی

9 سال قبل
پاسخ: نوشتن با کلمه های درخواستی

عرق سرد روی پیشانی اش جا خوش کرده بود.نفس نفس میزد .اره این دیگه اخر راهه .دیگه نمیکشم.لباسش به تنش چسبیده بود و قفسه ی سینه اش برایش خساست میورزید.کتاب را کمی بالاتر اورد.فقط یکم دیگه خواهش میکنم.برگ...

در تالار تمرینات نویسندگی

9 سال قبل
پاسخ: نوشتن با کلمه های درخواستی

باید تا پای جان ایستاد .ایستادو پاهارا برای ایستادن تشویق کرد .باید اینده را روشن دید و از ان امیدها گرفت.نباید زندگی را وداع گفت.باید با انان که میخواهند زمان را از تو بگیرند جنگید.حتی اگر فیلم 2012 ...

در تالار تمرینات نویسندگی

9 سال قبل
پاسخ: معرفی کتابخانه

کتابخونه ثامن الئمه ابادانخوب کتاب هاش همه قدیمی هستن و برای تحقیق در باره مباحث تاریخی خوزستان و جاهای دیدنی و تاریخی منابع خوبین.جای دنجی هست و خیلی خوب میتونی اونجا مطالعه کنی خیلی هم جالبه که ات...

در تالار بایگانی

9 سال قبل
پاسخ: محفل شعرا

مادر ای رخت صپیدمادر ای شعله ی نازمادر ای محرم رازمادر ای دردو پناه عشق های بچگیمادر ای ثانیه های اسایش خستگیروی تو ابریشمی از جنس یاس و هنر استمن توانم که دهم جانی برایت مادمکه تو بودی یاد ها و نفس پ...

در تالار داستان های درحال نگارش

9 سال قبل
پاسخ: شب

خیلی جالب و ساده بودمرسی:53:

در تالار تمرینات نویسندگی

9 سال قبل
پاسخ: تمرین داستان نویسی/ یک واژه انتخاب کنید

اباب اب اب ان مایه ی حیات بخش و زندگی ساز.ان چیزی که هرچیز مایه وری از اوست و انچیزیست که جهان را می رویاند و از ان تجلی تراوش میدهد.چیزی که شور است گاهی و نیا فتنی خیلی وقت ها.چیزی که تجلی میدهد روح ...

در تالار تمرینات نویسندگی

9 سال قبل
پاسخ: ارائه ی ایده های داستان گروهی

Harir-Silk;22106:بد نیست ایده دیگه ای هم بدم، گرچه از نظرم ایده سینا فوق العادست و رودست نداره.جهان طوفان زده ای رو تصورکنید. یه داستان بعد از آخرالزمانی. جهان دستخوش طوفان های عظیمی شده که باعث شده ا...

در تالار داستان گروهی

9 سال قبل
پاسخ: بازنویسی داستان‌ها به سبک خودت (دیو و دلبر)

موضوع رابین هوووودداروغه :و حاااالاا صحنه ی سرنوشت ساز بلاخره رابین هود دستگیر شده و تا یک دقیقه دیگه قراره کشته بشه .....جلاد :بزنم؟؟؟داروغه:عالیجناب چیکار کنیم؟عالیجناب شیر»در حال مک زدن شصت}:بکشیدش...

در تالار تمرینات نویسندگی

9 سال قبل
پاسخ: محفل شعرا

ارام و خسته می رومشاد و خجسته می رومبا کوله باری از سکوت ،من دگر بیگانه امبا عشق و مهرو بوسه ها،همچو یک افسانه امبا نغمه ها تن را تیمم میکنمبا ناله ها میخندم و هو میکنمشبها که از زاری من اکنده بودمیبو...

در تالار داستان های درحال نگارش

9 سال قبل
پاسخ: نوشتن با کلمه های درخواستی

راهب اعظم همونطوری که داشت با لباس زر دوزش به مردم فخر می فروخت و با دمپایی های نرمش تو سالن محاکمه جیر جیر راه مینداخت گفت:و حالا چرا میخواستی پادشاه را بکشی؟ _به دلیل اینکه ما نان میخواهیم ما عدالت...

در تالار تمرینات نویسندگی

9 سال قبل
پاسخ: بارش رحمت....

عیییییییییییییید همگی مبااارک

در تالار بحث عمومی

9 سال قبل
پاسخ: هفت کتیبه

من هنوز نخونده عاشقش شدمدستت درد نکنه.

در تالار داستان های درحال نگارش

9 سال قبل
پاسخ: بیگانه

خوب داستان قشنگییییی بود .خوشمان امد.اما بعضی جاها اشکال فعلی داشتی:درحال قدم زدن بود که احساس کرد دستی بر روی شانه اش قرار داد سپس بدنش را چرخاند و با دستان بهم زنجیر شده اش چنان ضربه ای به او زد که...

در تالار داستان کوتاه

9 سال قبل
پاسخ: والدین المپی شما کین؟

چه جاااالب بووودمن شدم پوسایدونمرسیی:53:

در تالار اسطوره

9 سال قبل
صفحه 44 / 46