با داستان جدید تیم صوتی سایت رسیدیم خدمتتون :1:امیدوارم بشه به چشم یه عیدی تاریخ‌انقضاگذشته هم بهش نگاه کرد نام اثر: هاگوراسان نویسنده: دارن شان | Darren Shan تیم شگفتزار | fant...

Anobis;43756:سلام مجددخیلی وقته دلنوشته نزاشتم، با خودم گفتم یه حرکتی بزنم و بالاخره حرکت رو زدم و یک شعر یا دکلمه یا هر چیزی که شما بگید گفتم....نمی خوام طولانی کنم حرفامو :))))))بریم سر اصل قضیه...-...

نام داستان: یک روز قشنگ بارانی نویسنده: اریک مانوئل اشمیت نسخه: pdf سایت مرجع: بوک پیج یک روز قشنگ بارانی قسمتی از متن داستان: زن عبوس به بارانی که بر روی جنگل لاند می‌بارید نگاه م...

بسم الله الرحمن الرحیم در این پست یکی از دوستان لطف می‌کنه و یک مقاله آموزش نویسندگی که نوشته آقای دنیل آرنسون هست رو به صورت بخش‌بخش و در پست‌های مختلف ترجمه می‌کنه و قرار می‌ده. چون قراره آموزش به ص...

دخترک به سمت یکی از درخت ها رفت و وقتی دید با قد نیم وجبیش به شاخه های درخت ها نمیرسه یه تیکه چوب از روی زمین برداشت و انداخت تو چاه:_ بیادیو نگاهی به چوب فسقلی کرد و نگاه دیو اندر آدمی به او انداخت. ...

لعنت به آموزش عالی :(s1211):

سلامخیلی قشنگ بود ایول ولی خیلی آروم دکلمه میکردی بعضی قسمت هارو متوجه نشدم البته میشه گفت یه حالت احساسی میخوندی که اگه ابزار بهتری برای ضبط بود مطمئنا بهتر میشد . هم بیکلام و هم شعر عالی بود .ممنون ...

- کی می رسیم پس؟ این خونه ای که می گفتی کجاست؟ دیو نگاهی از سر شک و بدگمانی‌به او انداخت.به او نمی خورد که بخواهد او را بفریبد، قیافه اش مظلوم تر از آن بود. ولی مگر همین مظلوم نبود که داشت با او معام...

واو چ داستان جالبی 0_0 خودتون نوشتید واقعا ؟ یا ترجمه س؟ 0_0 خیلیییییییییییییییییییی خوبه :0086: مرسی بابت فصلا 🙂 فقط لینک فصل 18 به بعد واسم بالا نمی یاد ؟!:89: و اینکه قراره ادامه پیدا کنع ؟ اگه ار...

راهپیمایی در هوای آزاد تمام تفکراتش را تازگی میبخشید خون خشک شده بر لباس های کهنه اش اینبار او را همچون زنان آمازونی مینمود. حرکت درمسیر دریا برایش بسیار دل انگیز بود و دائم در تصوراتش بازگشت رویایش ب...

به نام خدا _تاریک‌تر از روشنایی_ مقدمه:اگر بخواهم نیرویی فراتر را تصور کنم آن را در عشق به آزادی خواهم در مکانی که محدودیت نمیشناسد و عمیق تر از تمام معمولیات است. میخواهم سفر کنم ، سفری برای شناخت ، ...

سلامممنون از نظراتتون، راستش نمی‌خواستم شبیه رمان بشه. من بیشتر ترجیه می‌دادم انیمه بشه ولی خب فعلاً امیدی بهش ندارم و از طرفی می‌خواستم با گذاشتن عکس از داستان تو ذهن مخاطب تصویر بهتری بسازم، درضمن پ...

سلامانشاا... وقت کنم منم میخونم نظرمو میگم.میدونی همیشه اولین داستان ها بهترین از اب در نمیان ولی خاطره انگیز ترین میشن.اینجا میدونی صدها نویسنده اومده رفته ولی میدونی کیا تونستن کاربر جذب کنن اونایی ...

نام کتاب: اعتراف4 داستان کوتاهژانر: فیکشن واقع‌گرایانهنویسنده: جک لندنمترجم و مؤلف: اصغر مهدی‌زادگان تعداد صفحات: 61تایپیست‌ها: @dara@ | @ساحره@ | @amir@ | @blacksnake@ویراستار: @yasss@بازبینی نهایی: ...

سلاماین اولین داستانیه که می‌نویسم و سعی کردم تا حد ممکن خوب بنویسم، لطفا نظراتتون رو بعد از خوندن بفرستید تا اشکالات رو رفع کنم.:54:توی زندگی هیچ‌کس نمی‌تونه کمکم کنه. تنها خودم هستم و خودم. از این پ...