Header Background day #19

جلد اول دورگه (کتاب دوم) به قلم AmbrellA

مجموعه: دورگه
امتیاز منتقدین: - (رای 0 منتقد)
امتیاز کاربران: 4.7 (رای 6 نفر)

مقدمه‌ای از کتاب دوم از جلد اول دورگه: آسمان تیره و تار اردوگاه دورگه ها سیاه‌تر و سنگ‌دلانه‌تر از هر زمانی شده بود، باران به شدت می‌بارید، هیچ دورگه‌ای دیده نمی‌شد هیچ سربازی نبود چادرها ساکت و آرام‌تر از هر زمانی بودند و صدای مرگ را از هر گوشه اردوگاه می‌شد احساس کرد، از تپه شرقی که در بالای آن اتاقک چوبی ساخته شده بود دود سفیدی به بیرون و میان ابرهای سیاه بالا می‌رفت.
تمام نفرات در میدان مبارزه اردوگاه جمع شده بودند اما بر خلاف همیشه هیچ صدایی از هیچ‌کدام شنیده نمی‌شد، تنها صدای چکه‌های قطرات باران بود که بر چاله‌های آب می‌ریخت، صدای سربازی از دور به گوش رسید که سراسیمه این سکوت مرگ‌آور را شکست و زمانی که در میانه میدان مبارزه رسید بی توجه به فرماندهان اردوگاه رو به سمت دورگه‌ها برگشت و فریادی از سر ترس زد:
– دارن به اینجا می‌رسن، آدم‌خوار ها دارن به اینجا میرسن باید فرار کنیم…
و این‌گونه بود که سرنوشت دنیای اجنه برای آخرین بار رقم خورد.
صاحب حقیقی حلقه باز خواهد گشت، فراموش شدگان چشم به دنیا می‌دوزند، منتظر از سرنوشتی که به دست مردگان رقم خواهد خورد، نقابداری که از دنیای فراموش شدگان گذشته، دنیای مردگان را از پس گذاشته و پا به میان کارزار می‌گذارد.
آیا دنیا را با سیاهی دورنش به فرطه سقوط خواهد برد؟

با ما همراه باشید با نبرد های افسانه‌ای، سقوط شهر ها بیدار شدن خدایان باستان.

 

سخن نویسنده:

با سلام
خوشحالم که خداوند عمری دادند و توانستیم دورگه رو به اینجا برسونیم، داستانی که به شخصه بدون انگیزه و علاقه شروع به نوشتنش کردم اما حالا که در حال تکمیل اون هستم نسبت به اون علاقه خاصی پیدا کردم، شاید شما با خوندن کتاب اول بگید اخه چه جذابیتی درسته و این رو به شما حق میدم چون معمولا در بخش های نخستین یک کتاب به شرح وضع حال و توصیف معما ها و خلق ماجرا ها معرفی شخصیت ها و محیط پرداخته میشه و عملا معمایی پاسخ داده نمیشه که خواننده جذب داستان بشه برای همین فکر میکنم اونهایی که دندون روی جگر گذاشتن و خوندن و صبر کردن در پایات کتاب دوم حسابی شگفت زده بشن، زیرا اون چیزی که در ذهن پروروندم رو اگر به طور کامل میدونستید از تعجب شاید چشماتون گرد می شد و دهنتون باز می موند. به دوستان قول معما هایی بسیار سخت و پیچیده رو میدم که حسابی ذهن شما رو درگیر خودش بکنه ماجراها مبارزاتی که شما رو حسابی سر ذوق بیاره صحنه هایی که شما رو به یاد نبرد های باستان بندازه، و اونهایی که مثل من آرزو میکردن که دنیا هم یک دنیای فانتزی بود رو به یک رویای طولانی و عمیق ببره، و زمانی بیدارتون کنه که حسابی سیراب شده باشید.

آخرین ویرایش: ارائه فصل جدید 1403/01/17
اشتراک در
اطلاع از
guest

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

26 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Rahele
عضو
10 روز قبل
پاسخ به  AmbrellA

سلام خسته نباشید میشه لطفا کتاب رو کامل کنید🥺 من کتاب دوم تا فصل 59 رو خوندم کاش فصل های بعدش رو هم بنویسید این کتاب اونقدر ارزش داره که میشه برای بقیش منتظر موند

Rahele
عضو
6 روز قبل
پاسخ به  AmbrellA

🙏🏻 🙏🏻

Rahele
عضو
1 سال قبل
امتیاز کتاب :
     

سلام کتاب ادامه نداره؟

Hamid
عضو
1 سال قبل

سلام این کتاب دیگه ادامه دارد پیدا نمیکنه

Sabrina
عضو
1 سال قبل

فصل جدید نداریم

Mmad
عضو
2 سال قبل
امتیاز کتاب :
     

حقیقتا عالی بود

foreforseforeforse
عضو
2 سال قبل
امتیاز کتاب :
     

کتای فوق العاده ای واسه دوستاران ژانر فانتزیه . نخونید از دستتون رفته

Hamid
عضو
2 سال قبل

سلام این کتاب ادامه پیدا می‌کند ممنون خبری هست که جون کتاب زیبا و جالبی است

SMMA1243
عضو
2 سال قبل

سلام جلد اول کتاب اول رو از کجا بگیرم؟؟

foreforseforeforse
عضو
2 سال قبل
امتیاز کتاب :
     

سلام خوش قلم ، کتاب قشنگیه برات آرزوی پیشرفت دارم .

RazorFang
عضو
3 سال قبل

ایده اصلی کتاب منو یاد پرسی جکسون و ارباب حلقه ها میندازه ولی جالب به نظر میرسه.اگه نویسنده دل به کار بده کتاب خوبی از آب در میاد.

Zahra
عضو
3 سال قبل

من خیلی وقت داشتم این داستان رو دنبال میکردن ولی از چند ماه پیش به کلی اصلا انگار محو شد من تا فصل 54 اگه اشتباه نکنم خوندم میخواستم ببینم شما اطلاعی از اینکه نویسنده ادامه میده یا نه دارین ؟

reza379
ویرایشگر
3 سال قبل
پاسخ به  Zahra

سلام. پیامی رو که چند وقت پیش در جواب یکی از کاربران نوشته بودم براتون بازضمیمه می‌کنم:

نویسنده تا یه مدت نامعلوم رفته بود مرخصی که یه مدت پیش دوباره برگشت و البته دوباره هم ناپدید شد. اگر خبری از فصل جدید بود، اول توی کانال بوک‌پیج و بعد هم توی باقی کانال‌های تلگرامی (BookPioneers@f_k_h و bookpageofficial@f_k_h) و پیج اینستاگرام بوک‌پیج (btm.bookpage) اطلاع داده می‌شه. برای تعداد فصول منتشرشده هم باید بگم اگر اشتباه نکنم حدود هفت هشت ماه پیش، 53 یا 54 فصل از کتاب دوم منتشر شده بود و از اون موقع تغییر نکرده. فعلا هاست بوک‌پیج از دسترس خارج شده اما احتمالا به زودی برمی‌گرده می‌تونین تمام فصول رو از اونجا دانلود کنین

آخرین ویرایش 3 سال قبل توسط reza379
Zahra
عضو
3 سال قبل
پاسخ به  reza379

ممنونم به خاطر راهنماییت

Hamid
عضو
3 سال قبل

سلام اولن فصل جدید کی ارائه میشه و اینجا گفته نشده تا فصل جند ارائه شده ممنون

reza379
ویرایشگر
3 سال قبل
پاسخ به  Hamid

نویسنده تا یه مدت نامعلوم رفته بود مرخصی که یه مدت پیش دوباره برگشت و البته دوباره هم ناپدید شد. اگر خبری از فصل جدید بود، توی کانال بوک‌پیج اول و بعد هم توی باقی کانال‌ها و پیج اینستاگرام مجموعه اطلاع داده می‌شه.
برای تعداد فصول منتشرشده هم باید بگم اگر اشتباه نکنم حدود هفت هشت ماه پیش، 53 یا 54 فصل از کتاب دوم منتشر شده بود و از اون موقع تغییر نکرده. فعلا هاست بوک‌پیج از دسترس خارج شده اما احتمالا به زودی برمی‌گرده می‌تونین تمام فصول رو از اونجا دانلود کنین

آخرین ویرایش 3 سال قبل توسط reza379
H20
عضو
H20
3 سال قبل
امتیاز کتاب :
     

سلام شاید جاش اینجا نباشه اما توی تاپیک رستاخیز قویترین توی بوک پیج بدلیل عدم عضویت نمی تونم نظر بدم
امیدوارم به دست مترجم برسه
به شدت منتظر ارائه فصل های جدید هستیم لطفا ترجمه را رها نکنید

dinisius
عضو
3 سال قبل

ایده های ناب نویسنده و نحوه تصویر سازی و صحبت های رد و بدل شده بین شخصیت ها و … که به خوبی به تحریر در اومده باعث میشه کتاب ارزش بالایی داشته باشه (در بین تمام کتاب های موجود )و من مطمأن هستم که خود نویستده از وضع ویراستاری بیشتر مطلع است و شاید بیشتر از همه به خودش مربوطه که کتاب در حال حاظر چگونه منتشر بشه(امید جان ما همیشه حمایتت میکنیم ..) در کل این کتاب از اثار دوست داشتنی . خوندنی زندگی من هست و از نویسنده ش خیلی ممنونم که افکار خودش رو برای ما نوشت و ما رو به ذهنش راه داد

H20
عضو
H20
3 سال قبل
امتیاز کتاب :
     

کتاب ضعف هایی دارد ضعف هایی که باعث میشود توی ذوق خواننده بخورد
بیشتر آنها بخاطر عدم ویراست و یا ویراست ضعیف فایل های ویراست شده
در کل نسبت به فانتزی های ایرانی خوبه
وبین همه آثار مشابه داخلی دومین داستانی هست که دوست دارم اون رو ادامه بدم
در کل باید بگم نظر کلی ای که نسبت به فانتزی های ایرانی دارم اینه که اشغال فضای سطل زباله برای این دست کتاب ها اضافیست
هر چند دو کتاب را دوست دارم و بعد از تمام شدن احتمال انکه دوباره آنها را بخوانم زیاد است یکی از آنها این کتاب است
با آرزوی موفقیت برای نویسنده
به امید آنکه روزی برسد که بتوانید با آثار سندرسون و امثال او رقابت کنید

H20
عضو
H20
3 سال قبل

سلام
آیا ترجمه ادامه پیدا میکنه
یا با این استقبال چشمگیر همین جا متوقف میشه؟

reza379
ویرایشگر
3 سال قبل
پاسخ به  H20

این کتاب اصلا ترجمه‌ای نیست، امید خودش داره می‌نویسه. یکم اینجا فصلا دیرتر آپدیت می‌شن ولی توی انجمن هر وقت فصلی بیاد بلافاصله آپلود می‌شه. می‌تونین دانلود کنین. اطلاعات بیش‌تر هم اونجا هست.

H20
عضو
H20
3 سال قبل
پاسخ به  reza379

سلام
ممنون
متوجه شدم
اشتباه بنده بخاطر شباهت اسمی کتاب بود
از بوک پیج دانلود کردم
فصل آخر امتیازی بود که بخاطر عدم عضویت قادر به خواندن آن نیستم
متاسفانه الان دیگه سایت بوک پیج هم باز نمیکنه
اول زندگی پیشتاز
الان هم بوک پیج
چند وقت دیگه هم این سایت و دوران اژدها و خلاصه همه سایت های طرفدار قرار دادن آسان کتاب در دست طرفداران کتاب
کتاب زیبایی بود
به عنوان کتابی نوشته شده به دست یک ایرانی

reza379
ویرایشگر
3 سال قبل
پاسخ به  H20

بوک‌پیج باز می‌شه، برادر من. هنوز زنده‌ایم. مونده تا بریم.

H20
عضو
H20
3 سال قبل
پاسخ به  reza379

نیم ساعت پیش امتحان میکردم باز نمی شد

وقتی دنیایی از نو قراره ساخته بشه حتما باید خراب بشه؟ شاید ... نظر شما چیه؟ و شایدم هم نیازی نباشه

  • تعداد صفحات: 20
  • تعداد کلیک‌ها: 90
  • تاریخ انتشار: 1398/11/05

دنیای تنها و تاریک ذهن امید همچنان میتازد. خخخ

  • تعداد صفحات: 22
  • تعداد کلیک‌ها: 105
  • تاریخ انتشار: 1398/11/07

مقدمه‌ای از کتاب دوم از جلد اول دورگه: آسمان تیره و تار اردوگاه دورگه ها سیاه‌تر و سنگ‌دلانه‌تر از هر زمانی شده بود، باران به شدت می‌بارید، هیچ دورگه‌ای دیده نمی‌شد هیچ سربازی نبود چادرها ساکت و آرام‌تر از هر زمانی بودند و صدای مرگ را از هر گوشه اردوگاه می‌شد احساس کرد، از تپه شرقی که در بالای آن اتاقک چوبی ساخته شده بود دود سفیدی به بیرون و میان ابرهای سیاه بالا می‌رفت. تمام نفرات در میدان مبارزه اردوگاه جمع شده بودند اما بر خلاف همیشه هیچ صدایی از هیچ‌کدام شنیده نمی‌شد، تنها صدای چکه‌های قطرات باران بود که بر چاله‌های آب می‌ریخت، صدای سربازی از دور به گوش رسید که سراسیمه این سکوت مرگ‌آور را شکست و زمانی که در میانه میدان مبارزه رسید بی توجه به فرماندهان اردوگاه رو به سمت دورگه‌ها برگشت و فریادی از سر ترس زد: – دارن به اینجا می‌رسن، آدم‌خوار ها دارن به اینجا میرسن باید فرار کنیم… و این‌گونه بود که سرنوشت دنیای اجنه برای آخرین بار رقم خورد. صاحب حقیقی حلقه باز خواهد گشت، فراموش شدگان چشم به دنیا می‌دوزند، منتظر از سرنوشتی که به دست مردگان رقم خواهد خورد، نقابداری که از دنیای فراموش شدگان گذشته، دنیای مردگان را از پس گذاشته و پا به میان کارزار می‌گذارد. آیا دنیا را با سیاهی دورنش به فرطه سقوط خواهد برد؟ با ما همراه باشید با نبرد های افسانه‌ای، سقوط شهر ها بیدار شدن خدایان باستان.

  • تعداد صفحات: 15
  • تعداد کلیک‌ها: 2
  • تاریخ انتشار: 1403/01/17

دوست دارم که باشم

  • تعداد صفحات: 21
  • تعداد کلیک‌ها: 1
  • تاریخ انتشار: 1403/01/17

امید همیشه هست.

  • تعداد صفحات: 29
  • تعداد کلیک‌ها: 1
  • تاریخ انتشار: 1403/01/17

یادم میمونه

  • تعداد صفحات: 25
  • تعداد کلیک‌ها: 1
  • تاریخ انتشار: 1403/01/17

قدیم خیلی خوب بود.

  • تعداد صفحات: 11
  • تعداد کلیک‌ها: 1
  • تاریخ انتشار: 1403/01/17

دوستت دارم.

  • تعداد صفحات: 22
  • تعداد کلیک‌ها: 1
  • تاریخ انتشار: 1403/01/17

خسته ام.

  • تعداد صفحات: 18
  • تعداد کلیک‌ها: 1
  • تاریخ انتشار: 1403/01/17

خدای به امید تو..

  • تعداد صفحات: 18
  • تعداد کلیک‌ها: 1
  • تاریخ انتشار: 1403/01/17

دقیقا همینه

  • تعداد صفحات: 26
  • تعداد کلیک‌ها: 1
  • تاریخ انتشار: 1403/01/17

خوبه

  • تعداد صفحات: 15
  • تعداد کلیک‌ها: 1
  • تاریخ انتشار: 1403/01/17

همینه

  • تعداد صفحات: 21
  • تعداد کلیک‌ها: 1
  • تاریخ انتشار: 1403/01/17

من هستم

  • تعداد صفحات: 20
  • تعداد کلیک‌ها: 1
  • تاریخ انتشار: 1403/01/17

همینجا.

  • تعداد صفحات: 24
  • تعداد کلیک‌ها: 1
  • تاریخ انتشار: 1403/01/17

و دوست دارم

  • تعداد صفحات: 25
  • تعداد کلیک‌ها: 1
  • تاریخ انتشار: 1403/01/17

خخخخخ

  • تعداد صفحات: 21
  • تعداد کلیک‌ها: 3
  • تاریخ انتشار: 1403/01/17

برای این کتاب تا به حال نقدی ثبت نشده است.

نقل قولی برای این کتاب ثبت نشده است. شما نقل قول برایش ثبت کنید.

تاریخ انتشار: 1398/11/06
دیدگاه‌ها: 26
بازدید‌ها: 4.4K
برچسب‌ها:
لینک کوتاه: https://bkpr.ir/17633

لیست‌های مرتبط با این کتاب

درباره نویسنده

امید مرادپور

یه نفر که تنهایی رو بیشتر از هر چیزی تو دنیا دوست داره. علایقش رو به همه چیز ترجیه میده. میتونه به بهترین شکل نقش بازی کنه. و در عین حال از این روش زندگیش متنفره. اون منم...
مشاهده پروفایل امید مرادپور