Header Background day #26
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

گوگوریو

29 ارسال‌
1 کاربران
1 Reactions
4,256 نمایش‌
filagond
(@filagond)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 537
شروع کننده موضوع  

امپراطوری گوگوریو یا کوگوریو یکی از امپراطوری*های بزرگ در تاریخ کشور کره است.

گوگوریو در سال ۴۷۶ میلادی

در میان باکجه و سیلا ، گوگوریو اولین امپراطوری از سه امپراطوری بود.

موسس این سلسلهٔ پادشاه جومونگ یا چومو است.

ژنرال جومونگ فرزند هه موسو و یوهوا می*باشد. هرچند که به عقیدهٔ برخی جومونگ فرزند یوهوا و امپراطور گیوم وا امپراطور بویو می*باشد.

جومونگ در دانگ بویو متولد شد و در آن جا بزرگ شد تا سرانجام امپراطوری گوگوریو را در جولبون وبعد از تصرف هیون تو گون تاسیس کرد. قلمرو پادشاهی گوگوریو، سرانجام توسعه پیدا کرد و به یک قدرت بزرگ منطقه*ای تبدیل شد. گوگوریو به مدت ۷۰۵ سال باقی ماند و در این مدت ۲۸ پادشاه از خانواده سلطنتی گو بر آن حکمرانی کردند تا اینکه توسط نیروهای تانگ و سیلا مورد هجوم قرار گرفت. و نابود شد. کتابی به نام ملت پرنده سه پا با محوریت داستان گوگوریو درباره امپراتوری کره توسط فرزاد عابدی به زبان فارسی نوشته شده است.

منبع: http://fa.wikipedia.org


   
نقل‌قول
filagond
(@filagond)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 537
شروع کننده موضوع  

پادشاه دانگمیونگ (زاده ۵۸ ق. م. درگذشته ۱۹ ق. م. - پادشاهی ۳۷ تا ۱۹ قبل از میلاد) یا به طور کامل دانگمیونگ سئونگ وانگ که به اسم زمان تولدش جومونگ نیز معروف است، موسس امپراتوری گوگوریو می*باشد. گوگوریو در میان سه امپراطوری کره، شمالی*ترین آنها محسوب می*شد. درلوح سنگی گوانگائتو از او با نام چومووانگ به معنی پادشاه چومو و در ۲ کتاب تاریخی سامگوک ساگی و سامگوک یوسا از او با نام جومونگ و عنوان گو یاد شده*است. همچنین در کتاب سامگوک ساگی از او با نام چومونگ یا سانگائی نیز نام برده شده*است. آرامگاه جومونگ هم اکنون در کره شمالی است. در سایر نوشته*های بدست آمده او با نام*های چومونگ، جونگمو یا دومو معرفی شده*است.

تولد

افسانه تاسیس گوگوریو برگرفته از متون کهن کره از جمله لوح سنگی گوانگائتو می*باشد. معروفترین متن شناخته شده با اندکی تغییرات از سامگوک یوسا، سامگوک ساگی و دانگمیونگ سئونگ وانگ پیئون از دانگ گوک ایسانگ گوکجیپ بدست آمده*است.

بحث*های مختلفی بر سر آنکه پدر واقعی او چه کسی بوده به وجود آمده*است، در بعضی از متون کره، جومونگ را پسر هه موسو (解慕漱:به معنی پسر آسمان) و یوها (柳花:به معنی دختر خدای رودخانه هابک) توصیف کرده*اند.

گفته شده*است که هموسو با یوها در زمانی که او در کنار رودخانه در حال حمام کردن بود آشنا شده*است، اما خدای رودخانه هه موسو را قبول نکرد و او به آسمان برگشت. خدای رودخانه یوهوا را به اوبالسو (優渤水) تبعید کرد، مکانی که او با پادشاه دانگ بویو (بویو شمالی)، گوموا آشناشد و صیغه او گردید. یوهوا که توسط نور خورشید باردار شده بود، تخمی را بدنیا آورد. گوموا سعی کرد تا تخم را نابود کند سپس سعی کرد تا تخم را به حیوانات بخوراند، اما حیوانات به جای خوردن آن، از تخم محافظت کردند تا صدمه نبیند. در نهایت گوموا تخم را به یوها برگرداند و از درون تخم پسری به دنیا آمد که جومونگ نامیده شد و در زبان کره*ای به معنی کماندار ماهر است.

ترک دانگ بویو

جومونگ برای مهارت استثنایی که در تیراندازی داشت، معروف بود. سرانجام به خاطر حسادت پسران گوموا، جومونگ مجبور به ترک دانگ بویو شد. برطبق افسانه در هنگام فرار با اسبش به رودخانه*ای خروشان رسید، لاک پشت*ها و جانوران آبزی بر سطح آب آمدند و یک پل ایجاد کردند. هنگامیکه او به سرزمینی که در جنوب رودخانه قرار داشت وارد شد، مورد استقبال گو موسئو دانگون فرمانروای جولبون (که همان باک بویو بود) قرار گرفت. گو موسئو می*دانست که جومونگ یک مرد معمولی نیست و دخترش سوسانو را به عقد او درآورد. بعد از مرگ گو موسئو در ۳۷ قبل از میلاد، جومونگ هفتمین دانگون در باک بویو گردید. او تمام ۵ قبیله جولبون را با یکدیگر متحد کرد و یک کشور پادشاهی متمرکز به وجود آورد.

اولین پادشاه گوگوریو

جومونگ در سال ۳۷ قبل از میلاد کشور گوگوریو را تاسیس نمود و اولین پادشاه گوگوریو شد. در همان سال، پادشاه قبیله بیرو که سونگ*ینگ نام داشت پس از دریافت کمک جهت شکست قبیله مالگال که مورد هجوم آنها قرار گرفته بود، تسلیم جومونگ شد. در سال ۳۴ قبل از میلاد، جولبون سئونگ اولین شهر پایتخت گوگوریو همراه با قصر امپراتوری تکمیل شد. ۴ سال بعد و در سال ۲۸ قبل از میلاد، جومونگ ژنرال بو ویئوم را جهت تسخیر پادشاهی اوکجه فرستاد. در طی همان سال مادر جومونگ، یوها، در قصر دانگ بویو درگذشت و برای او یک مراسم خاکسپاری در حد یک ملکه گرفتند در حالیکه او فقط یک صیغه سلطنتی بود. جومونگ یک فرستاده و هدایای فراوانی جهت قدردانی از سخاوت پادشاه گوموا، برای او ارسال نمود. در سال ۱۹ قبل از میلاد، همسر اول جومونگ، یی سویا همراه پسرش، یوری، دانگ بویو را ترک کردند و وارد گوگوریو شد. یی سویا، ملکه شد و سوسانو همسر دوم جومونگ به علت فشارهای وارده و همچنین ترس از موقعیت پسرانش در آینده گوگوریو تصمیم به ترک آنجا گرفت. سوسانو، گوگوریو را همراه دو پسرش و تعدادی از مردم ترک کرد و آنها را به سمت جنوب شبه جزیره کره، مکانی که در حال حاضر کره جنوبی در آن قرار دارد، رهبری کرد. جومونگ اولین پسرش یوری را به عنوان ولیعهد معرفی نمود و او را وارث تاج و تخت کرد.

مرگ و جانشین

جومونگ در سال ۱۹ قبل از میلاد، در سن ۴۰ سالگی درگذشت. شاهزاده یوری که ولیعهد نیز بود، پدرش را در یک قبر هرمی شکلی دفن نمود و پس از مرگ به او نام چومو سئونگ وانگ را اهدا نمود. عقیده*های زیادی در مورد مرگ او است که از مهمترین آن می*توان به عفونت دست چپ او اشاره نمود.

میراث

قلمرو پادشاهی گوگوریوی جومونگ، سرانجام توسعه پیدا کرد و به یک قدرت بزرگ منطقه*ای تبدیل شد. گوگوریو به مدت ۷۰۵ سال باقی ماند و در این مدت ۲۸ پادشاه از خانواده سلطنتی گو بر آن حکمرانی کردند تا اینکه توسط نیروهای متحد تانگ-سیلا مورد هجوم قرار گرفت. امروزه فرزندان جومونگ از لقب گو در نام خانوادگی خود استفاده می*کنند. در سال ۲۰۰۷-۲۰۰۶، شبکه تلویزیونی ام*بی*سی کره جنوبی، درام تاریخی و پرطرفدار ۸۱ قسمتی افسانه جومونگ را تولید و پخش نمود.

خانواده

پدر: هائه موسو

مادر: یوهوا

پدرخوانده: گوموا، پادشاه بویو

همسر اول: یه سویا

فرزند از همسر اول: پادشاه یوری

همسر دوم: سوسونو

فرزند از همسر دوم: بیریو و پادشاه اونجو

منبع: http://fa.wikipedia.org


   
Shervin واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
filagond
(@filagond)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 537
شروع کننده موضوع  

پادشاه یوری (۱۹ قبل از میلاد - ۱۸ میلادی) دومین فرمانروای گوگوریو، شمالی*ترین در میان سه امپراطوری کره و بزرگترین پسر پادشاه جومونگ، موسس امپراطوری گوگوریو بود. برخلاف بسیاری از فرمانروایان کهن کره، سرگذشت زندگی او که در کتاب سامگوک ساگی ثبت شده است، بسیار مشهور می*باشد.

سابقه

یوری پسر پادشاه جومونگ، موسس امپراطوری گوگوریو بود. او همانند پدرش در جایی که او بزرگ شده بود در کنار مادرش بزرگ شد. یوری همراه مادرش، بانویه سویا، در سال ۱۹ قبل از میلاد، برای دیدن پدرش به گوگوریو رفت.

پادشاه جومونگ، یوری را به عنوان ولیعهد گوگوریو معرفی کرد. اونجو و بیریو(پسران سوسونو)، در معرض خطر قرارگرفتند. سوسونو همراه پسرانش گوگوریو را ترک کرد و به سمت جنوب رفت و کشور باکجه را تاسیس نمود، او مدتی بعد در "Michuhol" درگذشت. یوری بعد از مرگ پادشاه جومونگ، پادشاه گوگوریو شد.

سلطنت

یوری، یک پادشاه قدرتمند و جنگجوی موفق توصیف شده*است. او قبیله "Xiongnu" را در سال ۹ قبل از میلاد، شکست داد. در سال ۳ قبل از میلاد، یوری پایتخت را از قلعه جولبون به قلعهٔ گانگنا منتقل نمود.

همسایه گوگوریو، سلسله هان از چین، توسط وانگ مانگ، موسس سلسله ژین، منقرض گردید.

در سال ۱۲ میلادی، سی و یکمین سال حکومت پادشاه یوری، وانگ مانگ پیکی را به گوگوریو فرستاد و درخواست سرباز و اتحاد جهت غلبه بر "Xiongnu" کرد. شاه یوری درخواست او را نپذیرفت و به جای آن به ژین حمله کرد.

پادشاه یوری ۵ پسر و یک دختر به نام سریو داشت. وی بعد از مرگ بزرگترین پسرش دوجول، هامیونگ را به عنوان ولیعهد معرفی کرد. ولی بعدها یوری برای صلح مصلحتی به بویو می*رود تا با پادشاه تسو آشتی کند.و همچنین موهیول پسر دیگر یوری در بویو بود و قرار بود که کشته شود به همین خاطر هامیونگ به مرزهای بویو حمله کرد و موهیول را نجات داد وقتی این خبر به گوش تسو رسید.تسو دستور داد تا هامیونگ خودش را جلوی تسو بکشد. و هامیونگ هم نپذیرفت. و دوباره به تسو حمله کرد و بدل تسو را کشت. . بار دیگر تسو دستور داد تا هامیونگ خودش را بکشد وگرنه یوری کشته می*شود.وهامیونگ هم خودش را جلوی چشمان تسو کشت و پدرش را از مرگ نجات داد.

جانشین

پادشاه یوری در سال ۱۸ میلادی، بعد از ۳۷ سال حکمرانی، درگذشت و موهیول (دائموسین) فرمانروای گوگوریو، گردید.

به قدرت رسیدن شاه یوری

فرضیهٔ اول: پسرجومونگ

نظریه رایج این است که یوری به عنوان پسر پادشاه جومونگ و بانو یه سویا جانشین او گردید. یک توضح متداول برای تفاوت عنوان پدر و پسر در این است که، عنوان اصلی جومونگ، "Hae" بوده، اما او پس از تاسیس امپراطوری گوگوریو آن را به Go" تغییر داده بود. در کتابهای سامگوک ساگی و سامگوک یوسا به این تغییر عنوان اشاره شده*است.

فرضیهٔ دوم: غصب تاج و تخت

در مطالعات تازه صورت گرفته، بعضی از تاریخ نویسان، یک سری نظرات، در ارتباط با تاسیس گوگوریو ارائه کردند. آنها فکر می*کنند که این احتمال وجود دارد که یوری، پسر جومونگ نباشد و فقط یک غاصب تاج و تخت باشد.

نظراتی که منجر به این نتیجه گیری توسط این گروه از تاریخ نویسان شد شامل، مرگ زودهنگام جومونگ، تفاوت عنوان*ها، رفتار تند یوری نسبت به بعضی از افراد قابل اعتماد جومونگ و تفاوت در روش*های حکومتی آنها بود.

پادشاه جومونگ، در سن ۴۰ سالگی درگذشت. همچنین تفاوت عنوان*ها ممکن است به معنی تغییر سلسله از خانواده Go به خانواده Hae باشد.

نکته قابل تامل دیگر، این حقیقت می*باشد که اغلب افراد مورد اعتماد و نزدیک به جومونگ تبعید و یا مجبور به استعفا شدند. به طور مثال می*توان از هیوبو نام برد، که در زمره اولین سه پیرو پادشاه جومونگ، برطبق اولین جلد گوگوریو از تاریخچه سه امپراطوری (سامگوک ساگی)، بود. هیوبو، به طور پیوسته با روش پادشاه یوری که پی در پی جهت شکار قصر را ترک می*کرد، مخالفت می*ورزید. او با اصرار زیاد از پادشاه در خواست می*کرد که با دقت بیشتری به مسائل مهم کشوری بپردازد.

اگرچه، خشم یوری افزایش پیدا کرد و هیوبو را مجبور به استعفا نمود، اما این ادعا شاید خنثی شود با اثبات این حقیقت که همه افراد پادشاه جومونگ حذف نشدند. ژنرال بو بان نو و اویی، در بیشتر دوران حکومت پادشاه یوری به گوگوریو خدمت کردند و نقش*های فعالی را در امپراطوری ایفاد کردند. گوگوریو در زمان حکومت یوری آن سیاست قاطع و گسترده*ای که در زمان حکومت جومونگ وجود داشت را نتوانست نشان دهد.

نظریهٔ سوم: شمشیر شکسته

آخرین نظریه، به یک شمشر شکسته که در افسانه آمده*است، اشاره می*کند. بعضی از مورخین این طور استباط کرده*اند که، یوری یک قطعه از شمشیر شکسته جومونگ را پیدا کرده و از او جهت فروپاشی حکومت جومونگ و به قدرت رسیدن خود استفاده کرده*است. روی هم رفته، این حقیقت که جومونگ ۵ ماه پس از رسیدن یوری فوت کرده، دلیل سوء ظن این گروه ار مورخین است.

منبع: http://fa.wikipedia.org


   
پاسخنقل‌قول
filagond
(@filagond)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 537
شروع کننده موضوع  

موهیول (۴۴-۱۸ میلادی)، سومین امپراطور گوگوریو، شمالی*ترین در میان سه امپراطوری کره، بود. موهیول، به زودی گوگوریو را به سمت یک دوره توسعه ارضی بزرگ، تسخیر چندین کشور کوچک و امپراطوری قدرتمند بویو(دانگ بویو)، سوق داد.

پرنس موهیول، سومین پسر پادشاه یوری و نوه پادشاه جومونگ بود. او در سن ۲۰ سالگی، در سال ۱۴ بعد از میلاد ولیعهد گوگوریو شد و مدتی بعد، پس از مرگ پدرش، به سلطنت رسید. او در "Daesuchonwon" دفن شده بود.

موهیول، حکومت مرکزی گوگوریو را قوی کرد و قلمرو گوگوریو را گسترش داد. او در سال ۲۳ میلادی، بویو (دانگ بویو) را ضمیمه کشور گوگوریو کرد و پادشاه آن "Daeso"یا تسو، را کشت. موهیول، در سال ۲۶ میلادی «Gaema-guk» و پس از آن «Guda-guk» را تصرف کرد.

پس از دفع حمله چینیها در سال ۲۸ میلادی، او پسرش، پرنس هودونگ، را جهت حمله به مقر فرماندهی "Nangnang«، در سال ۳۲ میلادی فرستاد.پادشاه دائموسین،»Nangnang" را در سال ۳۷ میلادی فتح نمود. پادشاه هودوگ پسر بانو یئون یا یون وایونگ بودند که دختر وزیر اعظم بویو(دانگ بویو)بود که دانگوانگ بر اثر ضربه شمشیر کشته شد. همسر اول وی پادشاه موهیول و دومین همسر او سردار دوجین بود که خودرادر سن ۲۵سالگی از کوه پرت کردو مرد با مرگ وی که قبل از تسخیر بویو تسو اورا به عنوان ولیعهد قرار داده بود دانگ بویو شرقی سپس تمامی بویو نابود شد.

تصویر جدید

امروزه، از دائموسین به عنوان یک الگو، برای "Manhwa" مشهور و بازی ویدیویی «Nexon: امپراطوری بادهاً، استفاده می*شود. درام تاریخی »امپراطوری بادهاً نمایش آن در سپتامبر ۲۰۰۸ آغاز شد. این درام درباره "Manhwa"، همانطور که در بالا ذکر شد و شرح زندگی موهیول، پرنس گوگوریو، است که با یک پیشگویی بدنیا آمد. این پیشگویی بیان می*کرد که موهیول باعث نابودی گوگوریو می*شود. یوری پدرش به علت فشارهای مردم و سران حکومت مجبور می*شود او را بکشد ولی حس پدری اش نمی*گذارد و ظاهرا او را می*کشد ولی حس پدری این اجازه را نمی*دهد او را مخفیانه به میان مردم می*فرستد و تا ۲۰ سالگی موهیول نمی*دانست که شاهزاده*است و سختی*های زیادی کشید و...

منبع: http://fa.wikipedia.org


   
پاسخنقل‌قول
filagond
(@filagond)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 537
شروع کننده موضوع  

حکومت

گرچه، دوران فرمانروایی مینجانگ، طولانی نبود، اما او توانست از نبردهای نظامی اجتناب کند و آرامش را در بیشتر امپراطوری حفظ کند.

دوران حکومت او با چندین حادثه بد طبیعی مشخص شده*است. در دومین سال حکومت مینجانگ، سیلی در استانهای شرقی رخ داد که موجب شد تا تعدادی از مردم خانه*های خود را از دست بدهند و دچار قحطی شوند. با دیدن این وضعیت، مینجانگ، دستور داد تا در انبارهای غذا را باز کنند و مواد غذایی را به طور مساوی در میان مردم توزیع کنند

در چهارمین سال حکومت او، مینجانگ یک غار سنگی، در ناحیه*ای در غرب امپراطوری، ساخت و گفته شده*است که او در آن بعد از یک شکار طولانی استراحت می*کرده*است.

مرگ

در سال ۴۸ میلادی، بعد از ۵ سال حکومت، مینجانگ، مریض شد و درگذشت. در بستر مرگ، او درخواست کرد تا او را در مکانی که در آن استراحت می*کرده*است، دفن کنند و افراد او خواسته او را برآورده کردند. او در غار سنگی در "Minjung-won"، دفن گردید، بدین گونه از او پس از مرگ با نام مینجانگ، یاد می*شود.

منبع: http://fa.wikipedia.org


   
پاسخنقل‌قول
filagond
(@filagond)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 537
شروع کننده موضوع  

پادشاه موبون (53-48 میلادی)، پنجمین امپراطور گوگوریو، شمالی*ترین در میان سه امپراطوری کره، بود.

بر طبق کتاب سامگوک ساگی، تاریخچه سه امپراطوری کره در قرن 12، موبون بزرگترین پسر سومین پادشاه گوگوریو، پادشاه دائموسین بود. گرچه، موبون در هنگام مرگ دائموسین ولیعهد بود، به علت جوان بودن، برادر کوچکتر دائموسین به سلطنت رسید. موبون بعد از مرگ مینجانگ، پادشاه شد.

هرچند، در کتاب سامگوک یوسا، از موبون به عنوان برادر بزرگتر مینجانگ نام برده شده است. برطبق نوشته*های کتاب سامگوک ساگی، موبون دارای شخصیتی خشن و خودسر بود. او خشم مردم معمولی را برانگیخت. در سال 49 میلادی، او به کشور هان چندین بار حمله کرد، اما بعد از آن با هان یک معاهده امضاء کرد.

پادشاه موبون توسط یکی از صاحب منصان دربار به نام "Duro" کشته شد. او در "موبون ون" دفن شده است.

پادشاه موبون، پسرش "Ik" را به عنوان ولیعهد معرفی کرده بود. اما پس از مرگ او، منازعاتی برای رسیدن به قدرت و تاج وتخت ایحاد شد. بعضی از محققان معتقد هستند که موبون، آخرین نفر از نسل “Hae” بود که توسط دومین امپراطور گوگوریو، یوری بنا نهاده شده بود و ششمین پادشاه، تائجو سلسله "Go" را ایجاد کرد. با عطف به گذشته، دودمان "Go" را با موسس گوگوریو، پادشاه جومونگ مرتبط دانسته اند.

منبع: http://fa.wikipedia.org


   
پاسخنقل‌قول
filagond
(@filagond)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 537
شروع کننده موضوع  

پادشاه تائجو (۱۴۶-۵۳ میلادی)، ششمین امپراطور گوگوریو، شمالی*ترین در میان سه امپراطوری کره، بود. در بعضی از مواقع از او با نام پادشاه تائجو بزرگ نام برده شده است. او پس از قتل پادشاه موبون به سلطنت رسید. در دوران حکومت پادشاه تائجو، بر قلمرو گوگوریو افزوده شد و او یک حکومت مرکزی در امپراطوری ایجاد کرد. دوران حکومت ۹۳ ساله او به نظر می*رسد، دومین حکومت طولانی (از نظر مدت فرمانروایی) در میان پادشاهان جهان است.

سابقه

تائجو، نوه دومین فرمانروای گوگوریو، پادشاه یوری، بود. او پسر "Jaesa"، رئیس خاندان “Go” از دودمان “Kyeru”، یکی از ۵ خانواده قدرتمند در دربار سلطنتی، و مادر او اهل بویو بود.

گرچه، موبان منفور، پسرش را بعنوان ولیعهد معرفی کرده بود، بعد از مرگ او در سال ۵۳ میلادی، دربار گوگوریو "Jaesa" را بعنوان پادشاه بعدی کاندید کردن. گفته شده به خاطر سن بالا، "Jaesa" پیشنهاد آنها را رد کرد، و پسر هفت ساله او "Gung"، پادشاه شد. ملکه بیوه به عنوان نایب السلطنه شاه جوان فعالیت نمود.

توسعه و تمرکز

پادشاه تائجو درطی اولین سال حکومتش، امپراطوری را با تبدیل کردن ۵ قبیله به ۵ ایالت که توسط یک حکمران، که از میان یکی از قبایل انتخاب می*شد و تحت نظارت مستقیم پادشاه بود و بر آنها حکومت می*کرد، متمرکز کرد. بدین وسیله او اساس کنترل و نظارت خانواده سلطنتی بر کلیه امور نظامی، اقتصادی و سیاسی را بنا نهاد.

پادشاه تائجو در سال ۵۶ میلادی ایالتهای شرقی اوکجی، ۶۸ میلادی "Galsa" و ۷۲ میلادی "Jona" و ۷۴ میلادی “Juna” را تصرف کرد. او جهت انجام امور حکومتی در مرکز، افرادی را از تمام کشور جذب نمود و برای قدرتمند کردن نظارت خانواده سلطنتی در سرتاسر کشور مسافرت کرد.

او چندین بار با سلسله هان چین جنگید و تجارت بین لی لانگ و هان را قطع نمود. در سال ۵۵ میلادی، او دستور ساخت یک قلعه نظامی را در ناحیه "Liaodong" را صادر کرد. پادشاه تائجو در سالهای ۱۰۵، ۱۱۱ و ۱۱۸ میلادی به مناطق مرزی چین حمله کرد. در سال ۱۲۲ میلادی، او با اتحادیه ماهان، در مرکز کره، و قبیله همسایه، Yemaek، جهت حمله به "Liaodong" پیمان بست. پادشاه تائجو با مهارت کشور گوگوریو را توسعه داد، او در سال ۱۴۶ میلادی اقدام به یک حمله بزرگ دیگر کرد.

مرگ

در ۹۴امین سال حکومت پادشاه تائجو، برادر جوانتر تائجو،"Suseong"، به سلطنت رسید و پادشاه چادائه گردید. گرچه مطالب بیشتری در سامگوک ساگی یافت نشده، اما بر اساس سامگوک یوسا، چادائه طولی نکشید که توسط ۲ پسر تائجو کشته شد.فرمانروای بعدی، پادشاه سیندائه، برادر جوانتر و ناتنی تائجو و چادائه، در سال ۱۶۵ میلادی ۲ برادرش را به قتل رساند.

بر طبق سامگوک ساگی و سامگوک یوسا، تائجو در سن ۱۱۹ سالگی فوت کرد. بعد از ۹۳ سال فرمانروایی، از او به عنوان پادشاهی که طولانی*ترین طول عمر و حکومت را در تاریخ کره کرده، یاد می*شود.

منبع: http://fa.wikipedia.org


   
پاسخنقل‌قول
filagond
(@filagond)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 537
شروع کننده موضوع  

پادشاه چادائه (۱۶۵-۱۴۶ میلادی)، هفتمین امپراطور گوگوریو، شمالی*ترین در میان سه امپراطوری کره، بود.

سابقه و بدست آوردن تخت پادشاهی

بر اساس کتاب سامگوک ساگی، او جوانترین برادر پادشاه سابق، تائجو بزرگ بود. گفته شده، او شجاع و ظالم بوده است.

در طول حکومت برادرش، چادائه به طور موفقیت آمیزی حمله سلسله هان چین را دفع کرد و در دربار گوگوریو، صاحب قدرت شد. او سرانجام پس از حذف مخالفان خود، شامل "U BO" و "Go Bok-jang"، تاج وتخت را از تائجو، که احتمالا" مجبور به کناره گیری شده بود، دریافت کرد.

حکومت

چادائه، حتی پس از رسیدن به حکومت به تثبیت قدرت خود ادامه داد. در سومین سال حکومتش، به دستور او دو پسر تائجو کشته شدند. او یکی از برادرانش را مجبور به خودکشی کرد و جوانترین برادرش، Baekgo(پادشاه سیندائه)، را اذیت و آزار می*کرد .

بر اساس کتاب سامگوک ساگی، پیروی چندین حادثه طبیعی و ناآرامی عمومی، او توسط وزیرش "Myeongnim Dap-bu" کشته شد. مطابق سامگوک یوسا، فرمانروای بعدی، پادشاه سیندائه، تائجو و چادائه را به قتل رساند.

منبع: http://fa.wikipedia.org


   
پاسخنقل‌قول
filagond
(@filagond)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 537
شروع کننده موضوع  

پادشاه سیندائه (۱۷۹-۱۶۵ میلادی)، هشتمین امپراطور گوگوریو، شمالی*ترین در میان سه امپراطوری کره، بود. بر طبق نوشته*های سامگوک ساگی، سیندائه برادر ناتنی ششمین فرمانروا، پادشاه تائجو، و هفتمین فرمانروا، پادشاه چادائه، بود. سایر نوشته*ها، او را پسر تائجو یا چادائه معرفی کرده*اند.

او در دوران خشن چادائه، گوشه انزوا در کوهستان را اختیار کرد و آرام ماند. بعد از قتل چادائه بدست "Myeongnim Dap-bu"، صاحب منصبان دربار از سیندائه دعوت کردند تا بر تخت سلطنت بنشیند. در آن هنگام او ۷۷ ساله بود. سامگوک یوسا بیان می*کند که او شخصاً تائجو و چادائه را به قتل رساند تا پادشاه شد.

او سعی کرد با وارد کردن پسر چادائه و سایر مخالفانش به حکومت، دربار را تثبیت کند. او برای قدرتمند کردن خانواده سلطنتی، پست وزیر اعظم را ایجاد کرد و "Myeongnim Dap-bu" را به این مقام، منصوب کرد.

در سال ۱۶۹ و ۱۷۲ میلادی، گوگوریو مورد حمله چینیها قرار گرفت، اما به صورت موفقیت آمیزی در برابر آنها مقاومت کردند. گوگوریو به "Xianbei«پیوست و به نواحی»Yuju«و»Byeongju«از سلسله هان چین، حمله کرد، اما اتحاد آنها پیروزی بزرگی را به ارمغان نیاورد. هان در ۱۱ امین ماه از سال ۱۷۲ میلادی به گوگوریو حمله کرد، اما توسط ارتش»Myeongnim Dap-bu«در»Jwa-Won" شکست خورد.

در سال ۱۷۶ میلادی، او دومین پسرش(پادشاه گگوکچئون)را به عنوان ولیعهد معرفی کرد. سیندائه در دوازدهمین ماه از سال ۱۷۹ میلادی در سن ۹۱ سالگی درگذشت.

منبع: http://fa.wikipedia.org


   
پاسخنقل‌قول
filagond
(@filagond)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 537
شروع کننده موضوع  

پادشاه گگوکچئون (۱97-179 میلادی)، نهمین امپراطور گوگوریو، شمالی*ترین در میان سه امپراطوری کره، بود.

سابقه و حکومت

گگوکچئون، دومین پسر هشتمین پادشاه گوگوریو، سیندائه بود. با وجود اینکه برادر بزرگتر او، "(Go Balgi(고발기"، ولیعهد اصلی بود، صاحب منصبان دربار از گگوکچئون حمایت کردند، اودر سال 176 میلادی ولیعهد شد.

در سال 180 میلادی، گگوکچئون با بانو "U"، دختر "U So" از "Jena-bu"، جهت نیرومندتر کردن قدرت مرکزی، ازدواج کرد. بانو "U" بعد از مرگ همسرش، با برادر گگوکچئون، پادشاه سانسانگ، ازدواج کرد و ملکه باقی ماند.در مدت سلطنت او، پنج قبیله قدرتمند منطقه که "بو" نامیده می*شدند، به بخشهایی از امپراطوری مرکزی تبدیل شدند و یاغیان نیز توسط حکومت اشرافی سرکوب گردیدند.

در سال 182 میلادی، گگوکچئون، پرنس “Gye-Su” را برای مقابله با نیروهای مهاجم چینی سلسله هان، که از طرف فرماندار “Liaodong” اعزام شده بودند، فرستاد. با وجود اینکه پرنس “Gye-Su” توانسته بود، جلوی ارتش دشمن را بگیرد، پادشاه گگوکچئون در سال 184 میلادی، رهبری ارتش را مستقیما" برای مقابله با تهاجم نیروهای هان بر عهده گرفت. در سال 191 میلادی، پادشاه گگوکچئون سیستم “meritocratic” را برای انتخاب صاحب منصبان دولت، پیاده کرد. در نتیجه این تصمیم او، تعداد زیادی از افراد با استعداد در سرتاسر گوگوریو کشف شدند، که مشهورترین آنها "Eul Pa-So " بود. او توانست به مقام وزیر اعظم دست پیدا کند.

بر اساس متون کهن سامگوک ساگی گفته شده است که، روزی در سال 194 میلادی، گگوکچئون به شکار رفت و با یک روستای قحطی زده روبرو شد. او مقداری از لباسها و غذاشو به یکی از روستاییها داد، و احساس کرد که او مسئول درد و محنت آن مردم می*باشد. گگوکچئون، برای اصلاح و بهیود زندگی کشاورزان و روستائیان در امپراطوری، اقدام کرد.

Jindaebup

Jindaebup، یک سیسنم قرض کردن حبوبات می*باشد که توسط گگوکچئون، در سال 194 میلادی وضع گردید. بر اساس این سیتم مردم می*توانستند که از ماه مارچ تا جولای، حبوبات قرض بگیرند و در ماه اکتبر قرض خود را پرداخت کنند.این سیستم در طول سلسله جوسون “Hwangok” ادامه پیدا کرد.

مرک و جانشین

هرچند مخالفتها با تغییر جانشینی از پدر_فرزند به برادر به خاطر ارشدیت افزایش پیدا کرد. اما او بواسطه برادرش، سانسانگ، موفق به انجام این کار شد. نام پس از مرگ او ، گگوکچئون وون، برگفته از محل دفن او می*باشد.

منبع: http://fa.wikipedia.org


   
پاسخنقل‌قول
filagond
(@filagond)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 537
شروع کننده موضوع  

پادشاه سانسانگ (227-197 میلادی)، دهمین امپراطور گوگوریو، شمالی*ترین در میان سه امپراطوری کره، بود.او سومین پسر هشتمین فرمانروا، پادشاه سیندائه، و برادر کوچکتر نهمین فرمانروا، پادشاه گگوکچئون، که بدون وارث فوت کرد، بود.

سابقه و بدست آوردن تخت پادشاهی

به محض مرگ گگوکچئون، ملکه او، بانو "U"، از ادعای سانسانگ برای رسیدن به پادشاهی حمایت کرد و او را بر تخت نشاند. پس از آن، او ملکه سانسانگ شد. این موضوع نمایان ساخت که سنت ازدواج مرد، با زن برادر متوفای خود در گوگوریو هنوز صورت می*پذیرفت، اما گذشته از این، قدرت بانو"U" را در دربار سلطنتی نشان داد.

بالگی، برادر بزرگتر سانسانگ، نیروهای شورشی را رهبری کرد و به پایتخت حمله کرد. سانسانگ، برادر کوچکتر خود ،"Gyesu"، را برای مقابله با نیروهای شورشی فرستاد، و بالگی مجبور شد خود کشی کند. پس از آن، سانسانگ به سلسله هان چین به دلیل همدستی آنها در این شورش حمله کرد. گفته شده است که او، در سال 209 میلادی، پایتخت را به "Jain" منتقل کرد.گرچه بعضی از محققین در تاریخ آن تردید دارند. در سال 217 میلادی، او به هزاران خانواده از منطقه "Liaodong" پناهندگی داد و آنها را پذیرفت.

جانشین

در یازدهمین ماه از سال 208 میلادی، پادشاه در هنگام شکار، گرازنری را تعقیب کرد تا اینکه به روستایی در منطقه "Jutongchon" رسید، او در آن مکان با زن جوانی ملاقات کرد و یک روز را با او گذراند. ملکه در مورد این موضوع شنید و سعی کرد تا او را بکشد، ولی موفق نشد. آن زن، پسری به دنیا آورد، و ملکه دوم شد. آن پسر در سال 213 میلادی ولیعهد شد و بعدا" پادشاه دانگچئون گردید.

سانسانگ، پس از 31 سال فرمانروایی در سال 227 میلادی فوت کرد، او را در محلی به نام "Sansang-neung" دفن کردند.

منبع: http://fa.wikipedia.org


   
پاسخنقل‌قول
filagond
(@filagond)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 537
شروع کننده موضوع  

پادشاه دانگچئون (248-227 میلادی)، یازدهمین امپراطور گوگوریو، شمالی*ترین در میان سه امپراطوری کره، بود.

سابقه

او نوه هشتمین فرمانروای گوگوریو، پادشاه سیندائه، و پسر دهمین فرمانروای گوگوریو، پادشاه سانسانگ، بود. مادر او ملکه دوم امپراطور سانسانگ بود. او در سال 213 میلادی ولیعهد شد، و پس از مرگ سانسانگ به سلطنت رسید.

حکومت

دانگچئون، در میان رقابت قدرتهای بزرگ چین "Gongsun yuan" و "Wu" شرقی و "Cao Wei"، بازیی را آغاز کرد. در سال 234 میلادی، دانگچئون، یک نماینده به "Wei" برای برقراری صلح فرستاد. در سال 236 میلادی، یک سفیر به نام "Hao Wei"، از "Wu" برای در خواست صلح به گوگوریو رسید. دانگچئون، آن سفیر را برای ماهها نگهداشت و عاقبت سر او را برای "Wei"، قرستاد.

در سال 238 میلادی، دانگچئون توانست با "Wei"، برای نابودی خانواده "Gongsun" و از بین بردن نفوذ آنها بر شبه جزیره "Liaodong" و سایر نواحی مرزی گوگوریو هم پیمان شود. دانگچئون در سال 242 میلادی، یک ارتش برای حمله به قلعه یودانگ فرستاد و خاک گوگوریو را با موفقیت گسترش داد.

جنگ علیه "Gongsun" با موفقیت همراه بود، اما متحد گوگوریو، "Wei"، سرانجام به یک تهدید جدید تبدیل شد، و دانگچئون دستور حمله به "Wei" را صادر کرد. "Wei" یک نیروی 10,000 نفری را برای حمله به گوگوریو فرستاد و پایتخت آن، "Hwando"، را تصرف کرد، و دانگچئون مجبور شد تا پایتخت را به صورت موقت در سال 247 میلادی به "Pyongyang" منتقل کند. از "Pyongyang"، دانگچئون به مقابله با نیروهای "Wei" پرداخت و توانست سرزمینهای اشغال شده را پس بگیرد.

درآن هنگام، یک ژنرال گوگوریو، به نام "유유,紐由)"Yu Yu)، به اردوگاه "Wei" رفت و فرمانده نادان "Wei" تصور کرد که گوگوریو تصمیم به تسلیم شدن گرفته است. "Yu Yu" از فرصت بدست آمده استفاده کرد و فرمانده را به قتل رساند و سپس خودکشی کرد، که سبب اختلاف و آشفتگی بزرگی در میان ارتش "Wei" شد. وقتی که خبر مرگ "Yu Yu" بهپادشاه دانگچئون رسید، او دستور داد که یک بنای یادبود برای "Yu Yu" بسازند. سپس او ارتش را رهبری کرد و به نیروهای "Wei"، حمله کرد و به آنها فشار آورد تا از خاک گوگوریو خارج شوند. ژنرال (Mil U (밀우, 密友 و (Yu Okgu (유옥구,劉屋句، نیروهای "Wei" را مجبور به عقب نشینی کردند. نیروهای گوگوریو در این جنگ پیروز شدند و توانستند تمام سرزمینهایی اشغالی را باز پس بگیرند.

در سال 247 میلادی، پادشاه دانگچئون، پسرش "Yeonbul" را به عنوان ولیعهد و جانشین خود معرفی کرد. او در سال 245 میلادی به سیلا، یکی دیگر از سه امپراطوری کره در جنوب، حمله کرد، اما در سال 248 میلادی با سیلا صلح کرد.

مرگ و جانشین

دانگچئون در سال 248 میلادی، پس از 22 سال حکومت در اثر بیماری در گذشت. گفته شده که قبر او در جنوب استان “Pyongan”، نزدیک "Pyongyang"، واقع در کره شمالی می*باشد. آمده است که دانگچئون بسیار محبوب بوده، بطوریکه تعداد زیادی از مردم در مراسم تدفین او شرکت کردند. ولیعهد "Yeon-Bul"، بلافاصله پس از مرگ پدرش به سلطنت رسید و پادشاه جونگچئون، گردید.

منبع: http://fa.wikipedia.org


   
پاسخنقل‌قول
filagond
(@filagond)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 537
شروع کننده موضوع  

پادشاه جونگچئون (۲۷۰-۲۴۸ میلادی)، دوازدهمین امپراطور گوگوریو، شمالی*ترین در میان سه امپراطوری کره، بود.

سابقه و بدست آوردن تخت پادشاهی

جونگچئون، پسر پادشاه دانگچئون بود و در ۱۷ امین سال حکومت پدرش به عنوان وارث تاج و تخت او معرفی گردید. جونگچئون، در سال ۲۴۸ میلادی پس از مرگ پدرش به سلطنت رسید.

حکومت

مرگ و میر در خانواده سلطنتی

در 11 امین ماه همان سال، برادران کوچکترش، "Go Ye-mul" و "Go-Sa-gu" و سایر افرادی که هویت آنها کشف شد، به او خیانت کردند، اما دستگیر و سپس اعدام شدند.

او با بانو "Yeon"، که احتمالا" از منطقه "Yeonna-bu" بود، ازدواج کرد. در سال 251 میلادی ملکه به دلیل حسادت، همسر مورد علاقه پادشاه، بانو "Gwanna" را در دریای زرد غرق کرد. در سال 255 میلادی، جونگچئون پسرش (پادشاه سئوچئو) را به عنوان وارث تاج وتخت خود معرفی نمود.

جنگ با "Wei"

در سال 259 میلادی ژنرال "Wei Chijie" از کشور "Cao Wei" با ارتش تحت فرمانش به گوگوریو حمله کرد.پادشاه جونگچئون، 5000 سواره نظام را برای مقابله با آنها به منطقه "Yangmaek" اعزام نمود. نیروهای "Wei" شکست خوردند و در حدود 8000 نفر از آنها نیز کشته شدند.

مرگ

پادشاه جونگچئون در سال 270 میلادی و در سن 46 سالگی درگذشت. او در "Jungcheonji-won" به خاک سپرده شد.

منبع: http://fa.wikipedia.org


   
پاسخنقل‌قول
filagond
(@filagond)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 537
شروع کننده موضوع  

پادشاه سئوچئو (۲۹۲-۲۷۰ میلادی)، سیزدهمین امپراطور گوگوریو، شمالی*ترین در میان سه امپراطوری کره، بود. او دومین پسر امپراطور جونگچئون بود، سئوچئو در سال ۲۵۵ میلادی به عنوان ولیعهد معرفی گردید. او در سال ۲۷۰ میلادی پس از فوت پدرش به سلطنت رسید. دراولین ماه سال ۲۷۱ میلادی، او "Usu"، دختر "Daesaja" از منطقه "Seo-bo" را به عنوان ملکه خود انتخاب کرد.

در سال ۲۸۰ میلادی، قوم Sushen، حمله کردند و پادشاه سئوچئو برادر کوچکتر خود، "Go Dal-ga"، را برای مقابله با آنها فرستاد. Dal-ga، سرزمین Dallo-seong را تصرف کرد و فرمانروای آن را کشت، او حدود 600 خانوار Sushen را به جنوب بویو منتقل کرد. پادشاه سئوچئو، به Dal-ga عنوان پرنس صلح(Anguk-gun) را اعطا کرد و به او کنترل ارتش و قبایل Sushen و Yangmaek را سپرد.

در سال ۲۸۶ میلادی، برادرهای کوچکتر سئوچئو، "Go Il-u" و "Go So-bal" طغیان کردند، اما شورشیان شکست خوردند و کشته شدند.

پادشاه سئوچئو، در سال ۲۹۲ میلادی، بعد از ۲۳ سال حکومت درگذشت. او در سئوچئو وو، دفن گردید. از اینرو نام معبد سئوچئو را دریافت نمود.

منبع: http://fa.wikipedia.org


   
پاسخنقل‌قول
filagond
(@filagond)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 537
شروع کننده موضوع  

پادشاه بنگسانگ (۳۰۰-۲۹۲ میلادی)، چهاردهمین امپراطور گوگوریو، شمالی*ترین در میان سه امپراطوری کره، بود.

گفته شده*است، که او از دوران جوانی آدم بسیار متکبر و فاسدی بوده، به دیگران اطمینان نداشته و بسیار حسود بوده*است. به محض رسیدن به سلطنت، بنگسانگ عموی معروفش، «Go Dal-ga» (پرنس An-guk)، را متهم به خیانت کرد و او را کشت. بر طبق کتاب سامگوک ساگی، خشونت او مردم را آشفته و ناراحت کرد.

در هشتمین ماه از سال 293 میلادی، قبیله "Xianbei"، به رهبری "Murong Hui" به گوگوریو حمله کرد و بنگسانگ به کوههای Sinseong فرار کرد. از شمال Sohyeong، شخصی به نام "Go No-ja" با هدایت 500 سواره نظام به ملاقات پادشاه رفت، و سپس برای مقابله با نیروهای "Xianbei" رهسپار شد. پادشاه به "Go No-ja" لقب "daehyeong" را اعطا کرد، پنجمین رتبه در دربار، و "Gongnim" را به عنوان پاداش به او بخشید.

در پیروی همان ماه، پادشاه از ترس اینکه برادر کوچکترش،" Go Dol-go"، نقشه خیانتی علیه او طرح ریزی کرده باشد، او را مجبور به خود کشی کرد. پسر Go Dol-go، فرمانروای بعدی، پادشاه میچئون، فرار کرد و زندگی خود را نجات داد. در هشتمین ماه از سال 296 میلادی، Murong Hui یک بار دیگر به گوگوریو حمله کرد، اما حمله او دفع گردید.

پیروی همان ماه، یخبندان شدید و فر ریختن تگرگ سبب شد تا محصولات کشاورزی نابود گردد، اما پادشاه به بازسازی و تجدید بنای قصر ادامه داد، بطوریکه مردم به صورت بزرگ و عمده اعتراض کردند. پادشاه بنگسانگ، به توصیه وزیرانش گوش نداد، و به مردم توجه نکرد.

در پایان، در طی کودتایی که وزیرانش در هشتمین ماه از سال 300 انجام دادند، بنگسانگ و دو پسرش مجبور به خودکشی شدند. او در در "بنگسانگ-وون" دفن گردید.

وزیرانش، پرنس فراری را پیدا کردند، و او را به عنوان پادشاه میچئون به سلطنت رساندند.

منبع: http://fa.wikipedia.org


   
پاسخنقل‌قول
صفحه 1 / 2
اشتراک: