Header Background day #27
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

ستاره ها

2 ارسال‌
2 کاربران
2 Reactions
800 نمایش‌
sat.lotfi70
(@sat-lotfi70)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 301
شروع کننده موضوع  

آن متزلزل ترین ستاره از آن من است

آنکه بی درنگ چشمک می زند

زمانی که روشن است مات و آن لحظه که خاموش، نیست

دور و ناپیداست

به سختی توان دیدش

آنجا که نورها روشنتر است سایه ها تیره ترند

چه کسی آسمان را از شر ماهش خلاص می کند؟

بگذار کهکشان راهش را بر تو بنماید

شکاف گستاخ و سر به هوایی که اینطور شب را به دو نیم کرده

چه قلب بزرگی دارد که سرکوفت سیاهی را از هر دو به جان می خرد

اما او جایی بر فراز شبهای شهر ما ندارد

شهری که حتی شبهایش در پوششی از نور محصور شده

دلتنگ آن سیاهی ام

آن سکوتی که با رقصش زنگ ساعت های صبح فردا را مسخ کرده

بگذار بهای آنرا بدهیم

تا چشمها در تاریکی باز شود و رستاخیز رؤیا فرا رسد

آن طفل های سرگردان را از سلول خود برهانیم

عشق ستاره های نادیدنی زیبا بود

ای کاش زنگ ساعت های صبح فردا به زبان ما می اندیشید...


   
ida7lee2 و the-ship واکنش نشان دادند
نقل‌قول
mr.sohrab
(@mr-sohrab)
عضو Admin
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 999
 

به حاج علی !!!!!

خیر مقدم دوباره . می ببینم که بلاز هم برگشتی !!! فکر می کردم مردی !! پس زنده ای !


   
پاسخنقل‌قول
اشتراک: