در این تاپیک می خواهم که هر چی طنز بلد هستید رو بگذارید البته به دور از مسایل حلاف عرف و شرع
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﭘﺸﻦ ﻫﺎﯼ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺩﺍﺭﻥ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ...
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺷﮑﺴﺖ ﻋﺸﻘﯽ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺩﺭ ﺣﺪ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ... ﺍﺻﻦ ﺩﺍﻏﻮﻥ ...
ﻭﻟﯽ ﻣﯿﺎﺩ ﻣﻌﺪﻟﺶ ﻣﯿﺸﻪ 19.75 ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺧﻠﻘﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻣﻮﻧﺪﻡ
صبونه نيمرو، ناهار املت، شام عسلي ... زن بگيرم كه چي؟! مرغ ميگيرم خب
بعضی دخترا اصلا" گریه نمیکنن حتی اگه شکست عشقی بخورن
نه اینکه سنگ باشن،نه
ریمل گروونه )))))))))
روزى به لقمان هیچ نگفتند
همینطورى ساکت نگاهش کردند
آخر خودش خسته شد و گفت:از بى ادبان !
بعضیام فکر میکنن راهنمای ماشینشون عصای موساس!
راهنما رو که زدن دیگه میپیــــــــچن، وظیفه بقیه َم اینه که شکافته بشن! :-"
یه روز تو تاکسی نشسته بودم که یه معتاد با سیگارش اومد تو ماشین جلو نشست
خانمی که عقب کنار من نشسته بود بعد از چند لحظه با ناراحتی گفت:
آقا اون سیگاری که میکشی 30درصدش به تو میرسه، 70درصدش به ما !
معتاده هم باهمون صدای خسته ، سیگارش رو از گوشه ی دهنش در اورد و گفت:
بیا خواهرم،بیا،توبکش تا 70درصدش به من برسه 30درصدشم به تو
جغد خيلي خفنه تنها حيونيه كه گردنش ٣٦٠ درجه ميچرخه
( اولش خواستم بگم ١٨٠ درجه، امتحان كردم ديدم گردن خودمم ١٨٠ تا رو مي چرخه)
..
.
.
.
به مرگ خودم الان 50 نفر دارن گردنشون رو می چرخونن ببینن واقعا 180 میچرخه ، خیلی خوبه یه نرمشی هم بکنیم
طرح آمارگیری خانوار:
مامور آمارگیری -شما چند تا بچه دارین؟
بابام -دو تا
مامور آمارگیری -ولی توشناسنامه که نوشته سه تا
بابام -اونو میگی؟ دکورخونست.فقط وقتهایی که اینترنت قطع میشه میره بیرون یه دوری میزنه!
طرف لکنت زبون داشته.زنگ میزنه اورژانس که بیان جنازه ی همسیاشو ببرن!
میگه:اااالو اااوورجانس ،این ههههمسسسایمووون ممممرده!
یه آمبولانس میفرررررستین؟!
…طرف میگه: آدرستون؟!
یارو تا میاد آدرسو بگه زبونش بند میاد میگه: ظظظظظ!
… … … طرف میگه :ظفر منظورته ؟
میگه: نننننننـــنه!
طرف فکر میکنه سرکاره قطع میکنه! ۲هفته بعد همین اتفاق میفته بازم طرف میگه :آدرستون؟
باز زبونِ یارو بند میاد میگه: ظظظظ!
طرف میگه ظفر؟ میگه: ننننه!
باز مامور اورژانس فکر میکنه سرکاره قطع میکنه! ۳! ماه رد میشه،باز طرف زنگ میزنه میگه:
اااااووووورژانس، این هههمسایمون ممممرده محلللمون بوی گند
گررررررفته یه آمبولانس بببفرستیییین!
طرف میگه :آدرستون؟!
باز زبون یارو بند میاد میگه: ظظظظ!
از اونور میگن :آقا منظورت ظفره؟!
طرف میگه :آآآآررررره آآآآشغااااال؛
آآآآررره کککککثافت
ککشووووندم آورددددمش ظفرببییییا بببرش
اگر تو آمریکا هم قوانین نام*گذاری شرکتها مثل ایران بود
اسم شرکت اپل می*شد :
سیب*پردازان سیستم*گستر غرب !
هدیه یه حیف نون به همسرش ، خواستم برات گل بخرم دیدم خودت گلی کود خریدم !
یکی از فانتزی های زندگیم اینه یک کامیون بخرم پشتش بنویسم
عمه حلالم کن،
مادر دعایم کن
((200))((200))((200))((200))((200))
دیدم دوهزار لیسانسه ی کوزه به دوش
هر یک به زبان حال با من گفتند
این کوزه بگیر و مدرکت بنداز توش
******************************
فرمانده نیروی انتظامی گفت: در سال 85 ده درصد کاهش تلفات جاده ای داشته ایم؛ تا سال 87 تلفات جاده ای به صفر خواهد رسید و ان شاالله تا سال 89 در جاده ها زاد و ولد هم خواهیم داشت!!
***************************
خبر فوری: هواپیمای تهران-شیراز به سلامت به زمین نشست. کارشناسان در حال بررسی علت این ماجرا می باشند...
***************************
دقت کردين؟
.
.
اغلبِ خانومایِ بالایِ 50 سال، یه خاطرۀ مشترک دارن :.
"جوون که بودم ، همه بهم میگفتن عینِ گوگوشی...."!
***************************
عکدمی چیست؟
ﻟﻬﺠﻪ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﮔﻮﮔﻮﺵ ﻣﻮﻗﻊ ﮔﻔﺘﻦ ﺁﮐﺎﺩﻣﯽ )
***************************
شرایط پذیرفته شدن در آکادمی موسیقی گوگوش :
1- داشتن لهجه دورگه خارجکی
2- ذوب در عشق خانوم گوگوش و اعتقاد به اصل ایشان
3- داشتن احساسات زیاد بطوریکه همیشه گریه سرازیر شود.
4- نداشتن صدای خیلی خوب (خیلی مهم)
***************************
یارو میره تایلند، می خواسته سوار اتوبوس بشه؛ مامور اتوبوس بهش میگه: ticket please
یارو: چی چی؟
مامور اتوبوس دوباره: your ticket
یارو: من که نفهمیدم چی گفتی اما محض احتیاط کره خر ... !!
مامور اتوبوس: هوی؛ منو میگی؟؟ آشغال عوضی ....
شخص سومی از راه می رسه و میگه: آقایون چرا دعوا می کنین؟ خوبیت نداره مملکت غریبه !!! صلوات بفرستین
کل اتوبوس: اللهم صل علی محمد و آل محمد
***************************
آهنگ گلپری جون آرمین نصرتی رو واسه یه روس فرستادم. حالا خوشش اومده میگه معنیش رو برام بفرست!! کسی کتاب مثنوی به زبون روسی داره قرض بده؟ وجهه ی کشورمون در خطره...
این یه مسئله ملیه
***************************
موقع عصبانيت 10 ثانيه صبر كنيد! يه ليوان آب هم بخورين!
.
.
حتما فحشهاي بهتري يادتون مياد
******************************
قبلنا می*گفتن: مرد باید ایستاده بمیرد یا با سربی توی سینه
.
.
مردای امروزم زیر موچین و بوتاکس و پروتز و عمل بینی* جون ندن خیلیه
))
******************************
طرز نمره گرفتن پسرا و دخترا از استاد مرد:
پسرا : استاد به جون مادرم خرج خونه و دانشگارو خودم میدم! مادرم مریض، بابام مرده، 2 شیفت کار می کنم؛ واسه همین نتونستم خوب درس بخونم !
دخترا : اســـــتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد !!!!
***************************
دفاتر ازدواج به علت کسادی اعلام کردند با هر ازدواج دائم یک ازدواج موقت هدیه بگیرید!
هیچ کس تنها نیست حتی همسر اول
***************************
ديشب اينترنتم قطع شد
رفتم يه ذره با خانواده نشستم، باهاشون آشنا شدم
به نظر آدماى خوبى ميان
***************************
ملت چه بیکارن !
یکی مزاحم میشد هی اس هی زنگ…جواب نمی دادم که بیخیال شه…
دیگه تماس نگرفت
بعد چند روز اس داده :
ببخشید من چند روز مزاحمتون نشدم کار داشتم دستم بند بود ، شرمنده، چه خبر؟!!
***************************
یارانه نماز جماعت هم برداشته شد؛ از این پس خود نمازگزار باید حمد و سوره را بخواند !
***************************
خدایا مخلصتم…….!
یه نگاه بنداز ببین کسی با برگ برنده ی ما دلمه درست نکرده ؟؟؟
***************************
ميگن تو بهشت یه قسمتی هست که
دخترای بد حجاب سوار یه ون میشن
میرن تو خیابون به گشت ارشاد گیر میدن ....!
******************************
در یخچال رو باز کردم
یه پشه در حالی که داشت فحش می*داد ازش خارج شد!
******************************
طرف قد 2 متر و نیم، وزن 140، بازوش دور کمر من، فاقد هرگونه چربی؛
تو تلویزیون اومده می گه: توصیه ی من به جوونا اینه که از مکمل ها استفاده نکنند
خودِ لامصبت آخه با نون و پنیر اینجوری شدی؟!
***************************
اینایی که با یه جمله مسیر زندگیشون عوض میشه، فرمون زندگیشون هیدرولیکه فک کنم
***************************
بزرگترین مقامی که تا امروز بهش رسیدم وقتی بود که تو دبستان مامور آبخوری شدم
***************************
یه همسایه پیری داریم، کلیپ کامران و هومن رو دیده، میگه: چقدر این زن و شوهر بهم میان!
***************************
میگن آدما رو باید تو سفر شناخت ،
پس چرا ماه عسل رو یه وقتی گذاشتن که کار از کار گذشته ؟
خو قبلش بذارین که ملت نادم از سفر برنگردن
******************************
تجویز دارو برای جلوگیری از خاطرات بد...
.
.
سه بسته خاک برات نوشتم هر هشت ساعت می*ریزی رو سرت !! )
******************************
پدر: ... غلط می کنی دختر!
وايسا بری خونه شوهر بعد هر غلطی دلت خواست بکن!!!
.
.
شوهر: غلط می کنی زن! فکر کردی اینجا خونه باباته هر غلطی دلت خواست بکنی!
***************************
موز خریدم، دونه ای 700تومن!
اگه وزن پوستش رو ضربدر700 تومن کنیم و تقسیم بر وزن کل موز کنیم، قیمت پوستش میشه 275 تومن!.
.
.
هیچی دیگه ، پوستش رو هم خوردم.... )))
******************************
یه سری لذتها مختص ایرانه …
مثلا یه پول پاره پوره رو یه جوری به یه راننده*ای ، بقالی … بندازی و ازش خلاص شی !
آدم احساس پیروزی میکنه ؛ حتی دیده شده که اشک توی چشمای طرف جمع شده …
******************************
یارو اومده کامنت گذاشته: "استفاده از فیلتر شکن حرام است؛ شماها همه دارین گناه میکنین...!"
یکی نیست بگه، مرتیکه خودت با قند شکن اومدی تو فیس بوک؟
***************************
دوم راهنمایی وقتی معلم زبان می اومد سر کلاس . . .
همه دانش آموزا :
Hello teacher how are u ? im fine Thank you . and you
کلاً خودمون جواب خودمون رو میدادیم !
معلم هم دچار خلاء مغزی میشد !
و ما هم سرشار از ذوق که عالم زبان شدیم
***************************
این روزا به بچه ها میگن “برو گم شو”
.
.
میره تو اتاقش ، بعد بابا مامانه خودشون میرن منت کشی !!!
قدیما به ما میگفتن برو گم شو ، جا نداشتیم همینطوری مجهول بودیم الان کجا باید بریم !؟
***************************
به یکی همینطوری اسمس دادم: "ببخشید میتونم شمارتونو داشته باشم؟"
جواب داد:
" نه خیر "
اصن اشک شوق تو چشام حلقه زد...
وقتی فهمیدم از من شاسکول تر هم هست!
***************************
آدم باس یه رفیق داشته باشه، شبای امتحان بزنگه بهش بگه: چند صفحه خوندی؟
اونم بگه: چیووووو ؟؟؟؟
تا یه کم دلش گرم شه !
***************************
از دانشگاه اومدم خونه ، می بینم مامانم داره نماز میخونه
بعد یهو بلند گفت : الله و اکبـــــر،
سی ثانیه بعد بلند تر گفت : الله و اکبـــــر ،
نمازش که تموم شد، گفت : مگه بت نمیگم زیر غذا رو کم کن
من
غذا
***************************
وحشتناک ترین لحظه ی دوران مدرسه این بود که :
صبح دیر برسی مدرسه و ببینی هیچکی تو حیاط نیست!
***************************
من پراید دارم!
اگه خواستین باهاش عکس بندازین، یک شارژ 5 تومنی ایرانسل برام پیامک می کنی خودم باهات تماس می گیرم
کنار ماشین 25000
توی ماشین 30000
اگه بخوای دست به فرمون بزنی 45000
به پیامهای بدون شارژ هم جواب نمیدم.. ))))
***************************
ﺑﺰﻭﺩﯼ ﭘﺮﺍﯾﺪ ﻣﯽﺷﻪ ﺳﯽ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ
ﻣﺎﺷﯿﻨﻤﻮ ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﻢ ﻣﯿﺮﻡ ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ
ﻭﻋﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﻣﺤﻘﻖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ
ﻭ ﻣﺴﺘﻀﻌﻔﺎﻥ ﻭﺍﺭﺛﺎﻥ ﺯﻣﯿﻦﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻮﺩ (((:
***************************
شرکت سایپا در اقدامی ارزشی با صادرات پراید به عراق
انتقام خون شهیدان 8 سال دفاع مقدس را خواهد گرفت
*************************** ************************
خواهرم دوستشو آورده خونه. مامانم هیچی نگفت
.
.
.
حالا همین دختره رو اگه من آورده بودم.... واویلا بود
همیشه بین بچه ها فرق میذارن، بعد می گن: نه همشون یه اندازه برامون عزیزن
******************************
یکی از خنده دارترین صحنه سریال های ایرانی:
"بدون حکم قضایی که نمی تونیم وارد خونه بشیم."
مرسى عزيزم با خواهرم كلى خنديديم((110))
این هم از من :
ﭼﻬﺎﺭ ﻧﻔﺮ ﺳﻮﺍﺭ ﺗﺎﮐسي ﻣﯿﺸﻦ ﻭﻟﯽ ﮐﺮﺍﯾﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﺑﺪﻥ !
ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺸﻦ ﻭ فرار كنن !
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎﺷﻮﻥ ﺩﺭﺍﯼ ﻣﺎﺷﯿﻨﻮ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﻦ ﻭ با سرعت ﭘﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯿﺬﺍﺭﻥ.
ﻣﯿﺮﻥ ﺗﺎ ﻣﯿﺮﺳﻦ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﻫﯿﭽﮑﯽ ﻫﯿﭽﮑﯽ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺪﯾﺪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺻﺪﺍﯼ تند تند زدن ﻧﻔﺴﺸﻮﻥ ﻣﯿﺎﺩ، ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ زد رو شونه ﺑﻐﻠﯿﺶ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ ﻓﮑﺮﺷﻮ بكن ﺣﺎﻻ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ داره؟!؟!!
بهش گفت بابا راننده منم، فقط بگين چي شده؟؟!
دوست دخترت ساعت 12 شب مسیج میده؛ man daram mikhabam shab bekheyr
عه خب داستان چیه؟؟ بگید مام بفهمیم خووووووووو!!
ﺩﻭﺳﺘﻢ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﯽ ﺳﻮﺳﯿﺲ ﮐﺎﻟﺒﺎﺱ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩ، ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﮔﻔﺖ:
500 ﮔﺮﻡ ﮊﺍﻣﺒﻮﻥ ﻣﺮﻍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ، ﺩﻭﺳﺘﻢ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺧﯿﺎﻟﻢ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ، ﺧﻮﺑﻦ؟
ﺩﻭﺳﺘﻢ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ، ﺑﺮﺍ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﯿﺒﺮﻡ ﺑﻌﺪ ﮔﻔﺖ ﺷﺪ 700 ﮔﺮﻡ، ﺍﺷﮑﺎﻝ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺳﮕﻢ ﭼﺎﻕ ﻣﯿﺸﻪ، ﮐﻤﺶ ﮐﻦ !
ﺩﻭﺳﺘﻢ
---- پسره با سن داداشش رو هم 13 سال نمیشه استاتوس زده:Galexy S4 یا I-Phone
کدومش؟
اگه یکیش رو برام نگیرن شب خونه نمیرم !!
من سن او بودم یه دونه از این عینک شنا داغونا داشتم حموم که میخواستم برم با خودم میبردم ، بعدش تشت رو آب میکردم با کله میرفتم توش و ساعتها به شادی میزیستم …سر کلاس تنظیم خانواده ، استاد گفت :
کسی اینجا متاهله ؟
..همه یه جوری برگشتن نگاش کردن ، در این حد که طرف گفت :
خب باشه طلاقش میدم
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ پژو پارس ELX اس ایکس سفید رینگ اسپورت ﺑﺰﻥ ﺑﻐﻞ
.
.
.
.
... ﺧﻮﺍﻫﺮﺗﻮﻧﻦ؟ ﻧﻪ!
ﺧﺎﻧﻮﻣﺘﻮﻧﻦ؟ ﻧﻪ!
ﺍﺻﻸ ﻧﺴﺒﺘﻰ ﺩﺍﺭﻳﻦ؟ ﻧﻪ !!
ﺑﻪ ﻫﺮﺣﺎﻝ ﺧﻴﻠﻰ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﻴﺎﻳﻦ ﺑﺎﻫﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻛﻨﻴﻦ ﺑﭽﺘﻮﻥ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﻣﻴﺸﻪ!!!!
چین چینه دامنت تورو جون مادرت
با ساپورت بیرون نیا میدزدنت((119))
مکان خوابگاه:نوبت کیه چایی دم کنه
بچه ها:کی چایی میخوره تو این گرما؟
وقتی من با لیوان چایی میام تو اتاق
بچه ها:نمیدونی چهار نفریم یه لیوان چایی دم کردی بیشعور؟
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
تازه میفهمم موفق باشید استاد آخر برگه امتحانی جواب همون
خسته نباشید هاییه که وسط درس دادنش میگفتیم
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
یه بار تو ورق امتحانم انقدر چرت و پرت نوشتم به جرم توهین به شعور
استاد به کمیته انضباطی دانشگاه معرفی شدم..
..........................................................
کلاس نه گذاشتنیه نه داشتنی نه رفتنی کلاس فقط پیچوندنیه به افتخار همه دانشجوهاااا...
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
هروقت تونستی با تقلب نمره خوب بگیری به خودت افتخار کن
با خرخونی که همه میتونن 20 شن
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
بیاااا دوری کنیم از درس
بیاااامشروط بشیم کم کم
بیاااا با درس تو بدتر شوووووو
بیاااا این ترم تو رد شوووو
رد شوووو
ببین گاهی یه وقتایی دلت میگیره از استاد
نه میخوابم نه بیدارم
از این نمرات من پیداست
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
دانشجویان عزیز درفصل امتحانات زیاد به خودتان فشار نیاورید حتی امام(ره) هم به شما امید نداشت.همیشه میگفت امید من به شما دبستانی هاست
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
چهارتا از مهم ترین دست آوردهای دانشگاه:
- اس ام اس دادن بدون نگاه کردن به موبایل ...
- خوابیدن در حالت نگاه کردن به کتاب ...
- کار گروهی در هنگام امتحان ...
- حرف زدن بدون تکون خوردن لب ...
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
دانشجوی عزیز،وقتی که شما سر کلاس اس ام اس میفرستی من کاملا متوجه میشم, چون هیچ احمقی به خشتک خودش زل نمیزنه در حالی که لبخند روی لباشه !
دوستدار تو, استاد
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
سه تا از بهترین خوابیدنهای دنیا:
1.خوابیدن رو پای مامان وقتی کلی خسته ای
2.خوابیدن رو شونه عشقت وقتی کلی تنهایی
3.خوابیدن با چشمای باز وقتی استاد داره درس میده !
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
یه بار تو دوره دانشجویی 4 نفری سوار یه پیکان شدیم شیشه بالابر نداشت! میدونید که چی میگم ؟ به راننده به مسخره گفتم اقا شیشه هاش برقی؟؟؟)) (کل ماشین زد زیر خنده) راننده هم با جدیت گفت بله برقیه!!! بعدشم یه دکمه زد شیشه سمت من اومد پایین!!!
.
.
.
ولش کن بابا ظرفیت رازداریو ندارین میرین همه جا جار میزنین ابروم میره
اعتراف میکنم بچه که بودم همیشه دلم میخواس یه جوری داداش کوچیکمو سر به نیس کنم! رفتم بقالی مرگ موش بگیرم آقاهه که میدونس چه فسقل مشنگیم بجاش آرد بهم داد منم ریختم تو قابلمه نهار! سر سفره وقتی همه شروع کردن به خوردن یهو گریه*ام گرفت! با چشای خیس تا ته غذامو خوردم ک همه با هم بمیریم!!!!!!!
اعتراف میکنم تا سنه 13-12 سالگی تحت تاثیر حرفای مادربزرگم که خیلی تو قید و بند حجاب بود با روسری می*شستم جلوي تلویزیون مخصوصا از ایرج طهماسب خیلی خجالت میکشیدم. زیاد میخندید فکر میکردم بهم نظر داره!!
اعتراف يكي از دوستان: مامان بزرگ خدا بیامرز ما تو 95 سالگی فوت کرد. صبح روزی که مامان بزرگم فوت کرده بود همه دور جنازش نشسته بودیم و همه داشتن گریه میکردن.. جمعیتم زیاد بود ... منو داداشمم تو بغل هم داشتیم گریه میکردیم .... اشک فراوون بود و خلاصه جو گریه بود ... یهو دختر خالم که تازه رسیده بود اومد تو حیاط و با جدیت داد کشید: مامان بزرگ زود رفتی ... یهو کل خونه رفت رو هوا ...حالا خندمون قطع نمیشد!!
یه شب مادرم مریض بود داشتم ازش پرستاری میکردم بعد گفت برو برام آب بیار رفتم آب آوردم دیدم خوابش برده اومدم تریپ بایزید بسطامی بردارم صبر کنم بیدار شه یه دفعه یه لحظه خوابم برد آبو ریختم رو مامانم !!!!!!!!
وقتی پدرم روزنامه میخونه روزنامه رو وسط آسمون و زمین تو هوا جلوی صورتش نگه میداره، اعتراف میکنم بچه که بودم یواشکی میرفتم پشت روزنامه طوری که پدرم منو نبینه و با مشت چنان میکوبیدم وسط روزنامه، پاره که میشد هیچ، عینکش می افتاد و بابا کل مطلب رو گم میکرد. کلاً پدرم 30ثانیه هنگ میکرد. بعد یک نگاه عاقل اندر سفیهی به من میکرد و حرص میخورد. اما هیچی بهم نمیگفت و من مانند خر کیف میکردم. تا اینکه یه روز پدرم پیش دستی کرد و قبل از من روزنامه رو کشید و با داد گفت: نکن بچـه. منم هول شدم مشت رو کوبیدم تو عینکه بابام. عینک شکست. من 5 روز تو شوک بودم!!
سوار اتوبوس شدم، رفتم تو، قسمت آقایون پیش یه آقایی نشستم و از خستگی خوابم برد، نزدیک مقصد دیدم زانوم درد میکنه فهمیدم آقایه کناری 3-2 بار با کیفش کوبیده تو پام تا بیدارم کنه چون میخواست پیاده بشه و من جلوش رو گرفته بودم، خیلی شاکی نگاش کردم، راننده هم بالا سرم بود. آقاهه گفت : ببخشید خانم 5 بار صداتون کردم نشنیدین، ترسیدیم. اعتراف میکنم برای اینکه ضایع نشم که مثل خرس خواب بودم وانمود کردم که کَر هستم و با زبون کر و لالی و طلبکارانه عصبانیتم رو نشون دادم، مرد بیچاره اینقدررررر ناراحت شده بود 10 دفعه با دست و ایما و اشاره از من معذرت خواهی میکرد!!
اعتراف ميکنم راهنمايي که بودم به شدت جو گير بودم، همسايگيمون يه خانومه بود که تازه از شوهرش طلاق گرفته بود، شوهره هم هر روز ميومد و جلو در خونش سر و صدا راه مينداخت، خيلي دلم واسه خانومه ميسوخت. يه روز که طرف اومده بود عربده کشي، تصميم گرفتم که برم و جلوش در بيام. رفتم تو کوچه و گفتم آهاي چيکارش داري؟ يارو يه نگاه بهم انداخت و يه پوزخندي زد و به کارش ادمه داد، منم سه پيچش شدم، وقتي ديد من بيخيالش نميشم گفت اصلا تو چيکارشي؟ منم جوگير، گفتم لعنتي زنمه!!
چهار سال پیش باید آندوسکوپی میکردم. از یه لوله باد میفرستن تو باسن مبارک که راحت دیده شه. دکتره نمیدونم چی بود داستان که باد خالی نکرد. یه تاکسی گرفتم برم خونه. وسطا راه دیگه داغون فشار آورده بود از دستم در رفت ....... منم دیگه دیدم آبروم رفته دلدرد شدیدم دارم از فشار باد, هر چی بود دادم. انقدم فشارش زیاد بود کل ماشین رفته بود رو ویبره. راننده لامصب جاده رو ول کرده بود نعره میزد یا امام هشتم...یا حسین. یه پیرمرده هم داد میزد حواست به جلو باشه. راننده فهمید من گوزیدم زد بقل گفت یابوو گم شو پایین فک کردم آمریکا حمله کرده
احمقانه ترین کار زندگیم این بود که سعی کردم مفهوم ای دی اس ال رو برا مادربزرگم توضیح بدم!!
تو عروسي نشسته بودم يه بچه 3 ، 4 ساله اومد يک هسته هلو داد بهم، منم نازش کردم هسته رو گرفتم انداختم زير ميز، چند ثانيه بعد ديدم دوباره آوردش، اين دفعه پرتش کردم يه جاي دور ديدم دوباره آورد!! مي خواستم اين بار خيلي دور بندازمش که بغل دستيم بهم گفت آقا اين بچس سگ نيست! طرف باباي بچه بود!!
اعتراف میکنم دوره دبستان امتحان جغرافی داشتیم یه سوالش این بود: تنها قمر کره زمین؟ من هم با اطمینان کامل نوشتم قمر بنی هاشم!!!
اعتراف ميكنم بچه كه بودم با دختر و پسر خاله هام لباس كهنه ميپوشيديم ميرفتيم گدايي با درامدش بستني ميگرفتيم كه همسايمون مارو لو داد و كتك خورديم!!
سوم دبستان که بودم یه روز معلممون مدرسه نیومد منم ظهرش رفتم در خونشون که یه کوچه بالاتر از ما بود تکلیف شبمو ازش گرفتم.
اعتراف میکنم به عنوان 1 مهندس میخواستم دیوار رو سوراخ کنم، شک داشتم که از زیر جایی که میخوام سوراخ کنم سیم برق رد شده باشه، واسه اینکه برق نگیرتم فیوز رو قطع کردم، تازه وقتی دیدم دریل کار نمیکنه کلی غصه خوردم که دریل سوخت !!
اعتراف میکنم بچه که بودم..جو گیر بودم نماز بخونم....بعد چادر گل منگولیمو میذاشتم مهرم میذاشتم رو به قبله وا میستادم شروع میکردم به نماز خوندن...اما جای سوره ها شعر کلاه قرمزیو می خوندم....>>>آقای راننده...آقای راننده...یالا بزن توو دنده....
حتی تصورشم سخته یه شاعر تو خلوت خودش دست به قلم شه
و تمام احساساشو جمع کنه و بنویسه : ناری ناری ناری ...یه گوله اناری داری !
((225))((225))((225))
.
.
.
داشتم به این فکر میکردم که با امروز اگه حساب کنیم دقیقا یک سال از پارسال همین موقع گذشته؟؟
.
.
.
ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺗﻤﺎﻡ ﮔﺮﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺩﺍﺷﺘﻢ
ﻓﻘﻂ ﺗﻮﻧﺴﺘﻢ ﮔﺮﻩ ﻫﻨﺪﺯﻓﺮﯼ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻢ ؛ ﻫﻤﯿﻨﻢ ما را بس است !
خمیازه پیامی از بدن هست که اعلام میکنه ۱۰ درصد از باتری باقی مونده !
مامانم داشت آشپزی میکرد رفتم ناخونک بزنم
با یه خشم عجیبی گفت این روغنو میریزم رو صورتتا !
یعنی16سال جلبک پرورش داده بود
اینجوری رفتار نمی کرد باهاش
عاقا این دخدرایی که گوششون رو میزارن بیرون
دقیقا منظورشون چیه؟
.
.
.
.
.
.
.
.
۱) من گوش دارم شما ندارین
۲) گوش من خیلی گوشه ... گوشه شما عنه
۳) من خیلی باگوشم ... اصن من خود خرگوشم
۴) گوشم تو حلق شما
۵) شمارت رو بگو من سرتا پا گوش
از بیرون اومدم لنگان لنگان مامانم میگه چی شده میگم میخ رفته تو پام جیغ میکشهههههههههههههههههههه وای کفشت که پاره نشد
من((((((
کفشم
من برم خودمو پرت کنم تو دریا
طرز تهیه این مانتو جلو باز ها:.
.
.
یی دونه ملافه رو بر میدارید(اگه رنگ شاد باشه بهتره) با یی دونه نخ
بعد ملافه رو میپیچی دور خودت و نخو میبندی بالا شکمت!.
.خوب مانتو شما آماده است_ایشالا به شادی بپوشی
هنگامی كه ناسا برنامه فرستادن فضانوردان به فضا را آغاز كرد، با مشكل كوچكی روبرو شد.
آنها دریافتند كه خودكارهای موجود در فضای بدون جاذبه كار نمی كنند .
(جوهر خودكار به سمت پایین جریان نمی یابد و روی سطح كاغذ نمی ریزد…)
برای حل این مشكل آنها شركت مشاورین آندرسون را انتخاب كردند …
تحقیقات بیش از یك دهه طول كشید،
۱۲میلیون دلار صرف شد و در نهایت :
آنها خودكاری طراحی كردند كه در محیط بدون جاذبه می نوشت زیر آب كار می كرد،
روی هر سطحی حتی كریستال می نوشت،
و از دمای زیر صفر تا ۳۰۰ درجه سانتیگراد كار می كرد !!!
اما روس ها راه حل ساده تری داشتند
آنها از مداد استفاده كردند
ضد حال اساسی در حد المپیک!
دخترجواني از مکزيک براي يک مأموريت اداري چندماهه به آرژانتين منتقل شد.
پس از دوماه، نامه اي از نامزد مکزيکي خود دريافت مي کند به اين مضمون:
لوراي عزيز، متأسفانه ديگر نمي توانم به اين رابطه از راه دور ادامه بدهم و بايد بگويم که دراين مدت ده بار به توخيانت کرده ام !!! ومي دانم که نه تو و نه من شايسته اين وضع نيستيم. من را ببخش و عکسی که به تو داده بودم برایم پس بفرست
باعشق : روبرت
دخترجوان رنجيده خاطرازرفتارمرد، ازهمه همکاران ودوستانش مي خواهدکه عکسي ازنامزد،برادر، پسرعمو، پسردايي ... خودشان به اوقرض بدهند وهمه آن عکس ها راکه کلي بودند باعکس روبرت، نامزد بي وفايش، دريک پاکت گذاشته وهمراه با يادداشتي برايش پست مي کند، به اين مضمون:
روبرت عزيز، مراببخش، اما هر چه فکر کردم قيافه تو را به ياد نياوردم، لطفاً عکس خودت را ازميان عکسهاي توي پاکت جداکن وبقيه رابه من برگردان!!!!!!
يه روز يه کشيش به يه راهبه پيشنهاد مي کنه که با ماشين برسوندش به مقصدش… راهبه سوار ميشه و راه ميفتن… چند دقيقه ي بعد راهبه پاهاش رو روي هم ميندازه و کشيش زير چشمي يه نگاهي به پاي راهبه ميندازه.
راهبه ميگه: پدر روحاني ، روايت مقدس 277 رو به خاطر بيار!
کشيش قرمز ميشه و به جاده خيره ميشه.
چند دقيقه بعد بازم شيطون وارد عمل ميشه و کشيش موقع عوض کردن دنده ، بازوش رو با پاي راهبه تماس ميده.
راهبه باز ميگه: پدر روحاني! روايت مقدس 277 رو به خاطر بيار!
کشيش زير لب يه فحش ميده و بی خيال ميشه و راهبه رو به مقصدش مي رسونه.
بعد از اينکه کشيش به کليسا بر مي گرده سريع ميدوه و از توي کتاب روايت مقدس 277 رو پيدا مي کنه و مي بينه که نوشته: «به پيش برو و عمل خود را پيگيری کن… کار خود را ادامه بده و بدان که به جلال و شادمانی که می خواهی می رسی»!
نتيجه ی اخلاقي: اينکه اگه توي شغلت از اطلاعات شغلي خودت کاملا آگاه نباشي، فرصت هاي بزرگي رو از دست ميدی
چه راهبه و کشیش خداپرستی(کشیش و راهبه منحرف((9))((39))