And Then There Were None
خلاصه و توضیحات
خلاصه کتاب ده بچه زنگی:
ده بچه ی زنگی به گردش رفتند، یکی خود را خفه کرد و نه تا باقیماندند. نه بچه زنگی تا دیروقت نشستند، یکی به خواب رفت و سپس هشت تا باقی ماندند. هشت بچه ی زنگی هیزم می شکستند، یکی خود را تکه تکه کرد و هفت تا باقی ماندند. هفت بچه ی زنگی به “دون” رفتند، یکی گفت میمانم و شش تا باقی ماندند. شش بچه ی زنگی به دادگاه رفتند، یکی از قبل رسیده بود و پنج تا باقی ماندند. پنج بچه ی زنگی به نزدیکی کندو رفتند، زنبوری یکی را نیش زد و چهار تا باقی ماندند. چهار بچه ی زنگی در اتاق بودند، یکی را شاه ماهی قرمز بلعید و سه تا باقی ماندند. سه بچه ی زنگی از خانه بیرون امدند، خرس یکی را خورد و دو تا باقی ماندند. دو بچه ی زنگی رو به روی هم ایستادند، یکی دیگری را کشت و یک بچه ی زنگی باقی ماند. یک بچه ی زنگی تنها بود، خود را به دار اویخت و دیگر هیچ کدام از آن ها نبودند…
Summary and description [From GoodReads]
"Ten little boys went out to dine; One choked his little self and then there were nine. Nine little boys sat up very late; One overslept himself and then there were eight. Eight little boys traveling in Devon; One said he'd stay there then there were seven. Seven little boys chopping up sticks; One chopped himself in half and then there were six. Six little boys playing with a hive; A bumblebee stung one and then there were five. Five little boys going in for law; One got in Chancery and then there were four. Four little boys going out to sea; A red herring swallowed one and then there were three. Three little boys walking in the zoo; A big bear hugged one and then there were two. Two little boys sitting in the sun; One got frizzled up and then there was one. One little boy left all alone; He went out and hanged himself and then there were none."
When they realize that murders are occurring as described in the rhyme, terror mounts. One by one they fall prey. Before the weekend is out, there will be none. Who has choreographed this dastardly scheme? And who will be left to tell the tale? Only the dead are above suspicion.
درباره نویسنده
آگاتا کریستی
آگاتا در زمان جنگ جهانی اول در بیمارستان و سپس در داروخانه کار میکرد.داستانهای آگاتا کریستی، به خصوص آن دسته که دربارهی «ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو» یا «خانم مارپل» هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را بهعنوان یکی از مهمترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه […]
مشاهده بیوگرافیِ آگاتا کریستی
فایلهای این کتاب
ده بچه ی زنگی به گردش رفتند یکی خود را خفه کرد و نه تا باقیماندند نه بچه زنگیتا دیروقت نشستند یکی به خواب رفت و سپس هشت تا باقی ماندند هشت بچه ی زنگی هیزم میشکستند یکی خود را تکه تکه کرد و هفت تا باقی ماندند هفت بچه ی زنگی به “دون” رفتند یکی گفت میمانم و شش تا باقی ماندند شش بچه ی زنگی به دادگاه رفتند یکی از قبل رسیده بود و پنج تا باقی ماندند پنج بچه ی زنگی به نزدیکی کندو رفتند زنبوری یکی را نیش زد و چهار تا باقی ماندند چهار بچه ی زنگی در اتاق بودند یکی را شاه ماهی قرمز بلعید و سه تا باقی ماندند سه بچه ی زنگی از خانه بیرون امدند خرس یکی را خورد و دو تا باقی ماندند دو بچه ی زنگی رو به رو ی هم ایستادند یکی دیگری را کشت و یک بچه ی زنگی باقی ماند یک بچه ی زنگی تنها بود خود را به دار اویخت و دگر هیچ کدام از ان ها نبودند…
متاسفانه دسترسی شما محدود است.
برای دانلود این فایل باید وارد سایت شوید.
- زبان فایل: پارسی
- فرمت فایل: pdf
- تعداد صفحات: 249
- منتشرکننده:
- تعداد دانلود: 28 کاربر
- حجم فایل: 2.52 MB
- نام فایل: dah_bache_zangi.pdf
- تاریخ انتشار: 1397/06/28
دیدگاهها