سلام
یه مشکلی که اکثر ما داریم اینه که چون درایران کتاب فانتزی تا همین چند سال اخیر عملا وجود نداشته عادت نداریم تو فضای ایران کار کنیم یا این کار یه جورایی برامون سخته
خب من فکر میکنم حق داریم یه جورایی
مثلا نمیتونیم مجسم کنیم که تو تهران خودمون یه اتفاق عجیبی بیوفته برامون سخته که بگیم مثلا تو زمان حال داخل یه شهری مثل تهران...مثلا فلان موجودات رفت و امد میکنن.در حالی که فانتزی ها و افسانه های غنی داریم
شایدم این باشه که کلا عادت کردیم بریم سراغ الف و دورف و جادوگرا... و فضای اروپایی اصلا قلممون نمیگرده که یه داستان تخیلی رو تو ایران بنویسیم
خب قراره این مشکل رو رفع کنیم
یعنی یه کم روش کار کنیم
و ذهنمون رو برای فانتزی وطنی آماده کنیم
هرچیزی که به فانتزی وطنی مرتبط میشه رو و میدونید یا پیدا میکنید اینجا بگذارید و بیاید روش حرف بزنیم.
بحث وجودش که یه چیز دیگه است
ولی خوب فکر میکنم هر کس کمی راجب جادو تحقیق کرده باشه به این نتیجه میرسه که وجود داره
اون قسمتش که تشویق به جادو میشه فقط یه شوخی بود
متاسفانه من کتاب مقاومت در برابر جادو سیاه رو نخوندم
نمیدونم چیکار کرده
ولی من فقط گفتم اگه بخوایم اون جوری بگیم ضایه میشه
مثلا اگه کتاب چهار هری پاتر با ترجمه خانم ویدا اسلامیه رو خونده باشیده ورداشو فارسی سازی کردی
کروشیو رو بشکنج معنی کرده.من میگم اگه این جوری باشه ضایه اس
همون طور هم که تو اکثر کتابای خارجی هم نمیبینید که برای ورد ها از کلمات زبون خودشون استفاده کرده باشند معمولا ورد ها باید مرموز باشن اگه شما بفهمی طرف چی میگه جالب نمیشه
راجب اسم رضا و علی و محمد هم توضیح کافی دادم.منظور حرفم با کساییه که میخوان برن اسم شخصیتاشونو از دو هزار سال پیش انتخاب کنن.باید واقع بین باشیم.
یکم توضیحات بیشتر دادم که راحتر مفهوم حرفام درک بشه
بحث وجودش که یه چیز دیگه است
ولی خوب فکر میکنم هر کس کمی راجب جادو تحقیق کرده باشه به این نتیجه میرسه که وجود داره
اون قسمتش که تشویق به جادو میشه فقط یه شوخی بود
متاسفانه من کتاب مقاومت در برابر جادو سیاه رو نخوندم
نمیدونم چیکار کرده
ولی من فقط گفتم اگه بخوایم اون جوری بگیم ضایه میشه
مثلا اگه کتاب چهار هری پاتر با ترجمه خانم ویدا اسلامیه رو خونده باشیده ورداشو فارسی سازی کردی
کروشیو رو بشکنج معنی کرده.من میگم اگه این جوری باشه ضایه اس
همون طور هم که تو اکثر کتابای خارجی هم نمیبینید که برای ورد ها از کلمات زبون خودشون استفاده کرده باشند معمولا ورد ها باید مرموز باشن اگه شما بفهمی طرف چی میگه جالب نمیشه
راجب اسم رضا و علی و محمد هم توضیح کافی دادم.منظور حرفم با کساییه که میخوان برن اسم شخصیتاشونو از دو هزار سال پیش انتخاب کنن.باید واقع بین باشیم.
یکم توضیحات بیشتر دادم که راحتر مفهوم حرفام درک بشه
نه!تا شما چی جادو رو تعریف کنی که الآن بخوایم بگیم وجود داره.
و خب بحث منم همینه!چرا اصلاً ورد رو اونطور که تو هری پاتر بیان شده بزاریم،بعد همون ورد ریپیر که شما میگی و به معنی تعمیر شدنه...انگلیسیش هم همونطوره!و این بستگی به سلیقه ی خود نویسنده داره که چطور ورد ها رو بگه،همچنان میگم کلمات فارسی وجود دارن که با یکم گشتن بهشون میرسیم و اگه کسی علاقه داره ورداش مرموز باشه میتونه از اون استفاده کنه.
خب واقع بین باشیم.
واقعیت رو ببینیم که این اسم ها که میگین واسه دو هزار سال پیش مال زبان ما هستن و ما حق استفاده ازشون رو داریم و من هم با کمال میل ازشون استفاده کردم.شما هم اگه تو 4تا کتاب این مدلی ببینین مطمئن باشین دیگه انقدر براتون غیرقابل نیست 🙂
تنظیمات فونت سایت تو کروم نمیاد اعصابم به هم ریخته 😐
خب به نظرم آنا کاش مقاومت در برابر جادوی سیاه رو مثال نمی زدی چون نمونه ی خیلی خوبی نیست. :54:
من هم می خوام یه سری اظهار نظر کنم. کی گفته که رمان بومی کم داریم؟ پارسیان و من این وسط برگ چغندره؟ یا اون کتاب خون آشام ایرانی که پنج جلده؟ نظر من اینه که ایرانی ها توی ادبیات ضعف دارن. رمان های عاشقانه ایرانی خیلی راحت هر جا که بری ریخته.
کی گفته رمانای عاشقانه همیشه باید بدترین رمان های ممکن باشن؟ این دلیل نمی شه به خاطر این که یه سری نویسنده ی دیگه نوشته شون خوب نباشه بقیه نتونن بهتر از اونا بنویسن. به نظرم این که هی می گن نمی تونیم باعث این چیزا می شه. مگه ما چه فرقی با اونایی که خارج کشور هستن داریم؟ واقعا می خوام بدونم! چه فرقی داریم؟
آناهید نوشته مهرناز راجع به خدایان ایرانی قدیم هست. توی گذشته ما اسطوره های زیادی داشتیم که تنها با تحقیق راجع به اونا و نوشتن خیلی راحت می شه ادبیات رو دوباره جلو برد. متأسفانه ما انقدر کلیشه ای نوشتیم که عادت کردیم! یه رمان می خوایم بنویسیم از اول تا آخرش به مفهومی که می خوایم اشاره می کنیم اون هم مستقیم. حالا غیرمستقیم بود یه چیزی!
چه اشکالی داره هر کسی که این نوشته رو می خونه سعی خودش رو بکنه که بومی سازی کنه؟ سینا تو که این همه نوشته ت قویه چرا توی فضای ایرانی نمی نویسی؟ با اون همه تخیلی که داری مطمئنا رمان خیلی خوبی از آب درمیاد.
+من موقعی که مقاومت رو می نوشتم ایده م از جایی اومد که نه مغایرتی با دین داشت و نه محدودیت داشت. توی دین به جادو اشاره شده؛ به جن اشاره شده (هیچ کسان یه نمونه از رمان های جنی ایرانی هست). توی قرآن نوشته شده که خدا دو فرشته به نام های هاروت و ماروت می فرسته تا به مردم جادوگری یاد بدن تا راه مقابله با جادو رو بدونن. اما اون ها از جادو برای جدا کردن زن از شوهر استفاده می کردن. ایده ی مقاومت هم از همینجا میاد که کسایی که به جادو اعتقاد داشتن کمپی رو می سازن که تو اون جادویی رو یاد بدن که در برابر جادو مقاومت کنن. یه همچین ایده هایی می شه زد! باور کنید!
بر اساس چیزایی که داریم دنیای خودتون رو خلق کنین!همون کاری که بقیه میکنن!همون فانتزی نویسان محترم غرب.
از کاهی که دارین کوه بسازین.مسئله اینه که ما نمیخوایم خلاق باشیم.برای خودمون محدودیت تأیین میکنیم!ذهنمونو تو فضای داخل کشورمون باز بزاریم بزاریم تصوراتمون هرچقدر دوست دارن اوج بگیرن به نتایج جالبی میرسیم.
کاملا موافقم. خیلی ها میگن ما تو کشور فانتزی نداریم اما در حقیقت ما خیلی بیشتر از کشورهای دیگه فانتزی داریم به این دلیل که تا حالا بهش پرداخته نشده و مضامین کاملا نو و جدیدن
با اینکه داستان من تاریخی محسوب میشه ولی به هیچ دوره ی تاریخی نمیشه ربطش داد چون من دوره ی تاریخی خودم رو ساختم.نژادهای دنیای خودم رو ساختم،از چیزایی مثل لرد و کنت و اینا هم استفاده نکردم.حتی تقسیم بندی کشور تو داستان من برگرفته از زرتشته.
هممم کلاً سخنور افتضاحی هستم و فکر نکنم منظورم رو خوب رسونده باشم بوک پیج|انجمن دوستداران کتاب
با اینحال وقتی رولینگ خوندم حس کردم اون دنیای دلخواه خودش رو ساخت و قوانین خودش رو برای دنیای خودش گذاشت.منم همون کار و کردم ^^خخخ بوک پیج|انجمن دوستداران کتاب
خیلی هم عالی و درست
من فکر میکنم بومی سازی یکم سخته
اولین دلیلشم به نظر من اینه که استفاده از اسم ها و مکان های اشنا و معمولی یکم خنده داره
مثلا بگه داشت تو خیابون ازادی راه میرفت و با خودش فکر میکرد که الودگی هوای تهران عجب گرفتاری بزرگی درست کرده.حتما همه اش زیر سر سروشه
چرا که نه؟ چرا ما میتونیم بگیم طرف مثلا رفت به ایستگاه کینگزکراس اما نمیتونیم بگیم رفت خیابون آزادی؟
بعدشم چرا آلودگی هوا...خب خیلی چیزها هست که تو محیط ایران میشه ساخت. یه سری کتابهای قدیمی رو مطالعه کنید. خواهر بزرگه من باستان شناسی خونده یه سری از کتابهاش رو دیدم و خوندم برام جالب بود. یا یه سرچ بزنید قلعه های باستانی ایران...چیزایی گیرتون میاد که جون میده واسه فانتزی نوشتن
ثلا فرض کنید تو هری پاتر بجای ریپارو بگه درست شو ای لیوان شکسته
یا به جای الوهومورا بگه باز شو ای در بسته
نمیدونم برای من یکم ضایه اس
وردهای هری پاتر لاتینه انگلیسی نیست. بعدشم مگه مثلا تالکین وقتی اوراد الف ها رو ساخت چیکارکرد؟ زبون خودش رو ساخت.تاپیک زبان سازی داریم تو همین بخش
فانتزی یعنی به قوانین روز دنیای واقعی توجه نکنی و جهانی با قوانین خودت بسازی وقتی جهانت قوانین خودش رو داره چرا زبان خودش رو نداشته باشه؟
ما غنی ترین زبان رو داریم.کافیه سری به زبانهای دوران گذشته بزنی مثلا از دوستان زردشتی کمک بگیری
ولی خوب باز اونم بومی نمیشه میشه ایران باستان
الان از هر صد نفر یه نفر اسمش خشایاره یا رادمهر و مهراد اریو
الان یکی در میون امیر و رضا و محمد که اگه بخواید بومی سازی کنید باید از اونا استفاده کنید
مخالفم
اسم زیبا زیاد داریم هم اصیلن هم ایرانی.نیازی نیست بری به 2500 سال قبل. اخیرا هم که ثابت شده قدمت ایران هفت هزار و خورده ای ساله نه سه هزار و پانصد سال و خب البته این فضای بیشتری برای تخیل میده میدونی که ثابت شده ایران قدیمی ترین کشور دنیاس.حالا هفت هزار سال پیش چیا میتونه تو دنیا باشه؟این دیگه برمیگرده به تخیل من و شما
نمیدونم اگه بتونید از اینا استفاده کنید مشکلاتشو رفع کنید و نرید از اوستا اسم در بیارید بزارید رو شخصیتا و اسم اشراف ساسانی و هخامنشی بزارید رو افراد کتابتون و یه جور رفتار کنید که انگار فارسی از عربی جداستو مام هممون فارس اصیل و چسبیده به خود قوم اریایی هستیم و نه ترک داریم و نه لر و نه کلی اقوام دیگه و بتونید روابط بین شخصیتا رو هم درست کنید بعدم جواب این موضوع رو بدید که جادو تو اسلام گناه کبیره استو شما با این کتاباتون علاقه به جادو و جنبل رو افزایش میدید و بعدم اگه ارمانی بنویسید توقع ملتو میبرید و بالا و کلی موضوعات دیگه که بیشتر از دو برگه ا چهار میشه رو حل کنید
موافقم
البته شما میتونی یه سری بزنی به اسامی زیبای کردی و لری و شمالی. باورت نمیشه چه اسمهای زیبا و پر معنایی در اسامی قدیمی اونها هست که جون میده برای فانتزی
جادو؟گناه کبیره؟کی جادو بلده؟کسی هست تو این دنیا جادو کنه؟نه!اینا همه ش یه مشت خیالاته!اینطوری بخوایم فرض کنیم شاهنامه هم با گفته های ادیان الهی مغایرت داره پس شوتش کنیم بره؟!
جادو وجود داره و جزو گناهان غیر قابل بخشش هست
و انقدر اسم های زیبا و روون و کلمات فراموش شده ی فارسی داریم که ممکنه تصورش رو هم نکنین که همچین لغاتی تو زبان فارسی وجود داره،لازمه ش یکم تحقیق و گشتنه...با بهونه تراشی و محدودیت سازی راه به جایی نمیبریم!
موافقم
در مورد وجود جادو...جادو یکی از علوم غریبه هستش وجود داره اما نه به اون صورتی که در انیمیشن ها و فیلمهای فانتزی مثل هری پاتر هست.
طلسم نویسی هم واقعی هست شما میتونید به قرآن سری بزنید سوره فلق میفرماید .و من شر نفاسات الفی العقد که در واقع دمندگان در گره ها همون جادوگران هستند
مثلا اگه کتاب چهار هری پاتر با ترجمه خانم ویدا اسلامیه رو خونده باشیده ورداشو فارسی سازی کردی
کروشیو رو بشکنج معنی کرده.من میگم اگه این جوری باشه ضایه اس
بیشتر از ضایع بود.یه جورایی رو اعصاب بود .بدتر از اون دوبله فارسی فیلمش بود که اشک ادم رو در میاورد یعنی از اون هفت قسمت من بیست دقیقه دوبله رو دیدم بیست نوع تو دلم فوحششون دادم
من هم می خوام یه سری اظهار نظر کنم. کی گفته که رمان بومی کم داریم؟ پارسیان و من این وسط برگ چغندره؟ یا اون کتاب خون آشام ایرانی که پنج جلده؟ نظر من اینه که ایرانی ها توی ادبیات ضعف دارن.
کتاب خوب فانتزی تو ایران داریم اما ازش حمایت نمیشه.ببین شما الان طرفدارای فانتزی ترجیح میدن کتاب رو دانلود کنن بخونن تا اینکه بخرن همون بحث همیشگی دانلود.یعنی حاضر نیستن پول سه تا شارژ رو بدن کتاب رو بخرن نتیجش این میشه که ناشرای ما از نویسندگان جوانمون حمایت نمیکنن یعنی تا وقتی نیوفتی دنبالش متوجه اوج فاجعه نمیشی کتاب داریم خریده نمیشه تیراژ میاد پایین از حق الزحمه نویسنده کاسته میشه و .... کسی که ماهها وقت میذاره برای نوشتش عملا یک دهم ناشرم گیرش نمیاد.بدتر از اون اینه که ازش حمایت نمیشه.
آناهید نوشته مهرناز راجع به خدایان ایرانی قدیم هست. توی گذشته ما اسطوره های زیادی داشتیم که تنها با تحقیق راجع به اونا و نوشتن خیلی راحت می شه ادبیات رو دوباره جلو برد. متأسفانه ما انقدر کلیشه ای نوشتیم که عادت کردیم! یه رمان می خوایم بنویسیم از اول تا آخرش به مفهومی که می خوایم اشاره می کنیم اون هم مستقیم. حالا غیرمستقیم بود یه چیزی!
چه اشکالی داره هر کسی که این نوشته رو می خونه سعی خودش رو بکنه که بومی سازی کنه؟ سینا تو که این همه نوشته ت قویه چرا توی فضای ایرانی نمی نویسی؟ با اون همه تخیلی که داری مطمئنا رمان خیلی خوبی از آب درمیاد.
ببین حرفهات درسته هانیه جان اما شما در نظر بگیر اگر همچین کاری هم بشه مجوز ارشادش چه میکنه.نوشتن که بزاری تو نت کاری نداره اما نوشتنی که بخوای برای نویسنده عاقبت کاری داشته باشه سخته
ببین حرفهات درسته هانیه جان اما شما در نظر بگیر اگر همچین کاری هم بشه مجوز ارشادش چه میکنه.نوشتن که بزاری تو نت کاری نداره اما نوشتنی که بخوای برای نویسنده عاقبت کاری داشته باشه سخته
درسته. ممکنه ایراد بگیرن ولی نه موقعی که دلیل موجه داشته باشی و بذاری جلوی روشون. و خب کی گفته که تخیل همه ش به جادو منحل می شه؟ تخیل تا هر جا که جا داشته باشه می تونه رشد کنه و می تونه با دین هم مغایرتی نداشته باشه.
من هم یه زمانی به این فکر افتادم که مقاومت رو طوری ویرایش کنم که بتونم چاپش کنم اما پشیمون شدم. ولی بعدش به یه ایده ی دیگه فکر کردم که می شد روش کار کرد. روی چشم زخم. یا حداقل می شه روی برزخ کار کرد!
درسته. ممکنه ایراد بگیرن ولی نه موقعی که دلیل موجه داشته باشی و بذاری جلوی روشون. و خب کی گفته که تخیل همه ش به جادو منحل می شه؟ تخیل تا هر جا که جا داشته باشه می تونه رشد کنه و می تونه با دین هم مغایرتی نداشته باشه.
من هم یه زمانی به این فکر افتادم که مقاومت رو طوری ویرایش کنم که بتونم چاپش کنم اما پشیمون شدم. ولی بعدش به یه ایده ی دیگه فکر کردم که می شد روش کار کرد. روی چشم زخم. یا حداقل می شه روی برزخ کار کرد!
خب منم به هیچ وجه نمیگم که تخیل به جادو ختم میشه
و کاملا موافقم که میتونه رشد کنه و با هیچ دینی مغایرت نداشته باشه اما باور کن مسئولای ارشاد ما قبول ندارن. اینو یکی میگه که دو ساله دنبال کتابش داره میدوه.
از چیزایی ایراد میگیرن که میخوای سرت رو بکوبی به دیوار.من مقاومت رو دوست داشتم اتفاقا کار خوبی بود .این کار جدیدت رو کی شروع کردی خبرمون کن بی نصیب نمونیم
خب منم به هیچ وجه نمیگم که تخیل به جادو ختم میشه
و کاملا موافقم که میتونه رشد کنه و با هیچ دینی مغایرت نداشته باشه اما باور کن مسئولای ارشاد ما قبول ندارن. اینو یکی میگه که دو ساله دنبال کتابش داره میدوه.
از چیزایی ایراد میگیرن که میخوای سرت رو بکوبی به دیوار.من مقاومت رو دوست داشتم اتفاقا کار خوبی بود .این کار جدیدت رو کی شروع کردی خبرمون کن بی نصیب نمونیم
در این رابطه دیگه حرفی ندارم که بزنم :دی انصافا اگه اینطوری باشه کاری نمی شه کرد به جز این که داستانو توی نت انتشار داد؛ حالا اگه نویسنده به پول نیاز داشته باشه فروش اینترنتی راه انداخت. چاره ی دیگه ای نیست! درغیر اینصورت هیچوقت وضعیت ایران درست نمی شه. باز تو سایت نوشتن غنیمته حداقل مسئول ها به مرور زمان عادت می کنن.
ولی چطور برداشتن رمان خون آشامی ایرانی چاپ کردن؟ سردرنمیارم.:7:
شروع نکردم که هنوز :دی گذاشته بودم این مقاومت جلد دو رو تموم کنم بعد شروعش کنم اما متأسفانه وقتم اجازه نمی ده. رمانیه که بیشتر دنبال چاپ کردنشم تا انتشار توی سایتا. البته این یکی یه خورده بیشتر به سبک ایرانی نزدیکه. به هر حال به یه جایی رسید خبر می دم :دی
در این رابطه دیگه حرفی ندارم که بزنم :دی انصافا اگه اینطوری باشه کاری نمی شه کرد به جز این که داستانو توی نت انتشار داد؛ حالا اگه نویسنده به پول نیاز داشته باشه فروش اینترنتی راه انداخت. چاره ی دیگه ای نیست! درغیر اینصورت هیچوقت وضعیت ایران درست نمی شه. باز تو سایت نوشتن غنیمته حداقل مسئول ها به مرور زمان عادت می کنن.ولی چطور برداشتن رمان خون آشامی ایرانی چاپ کردن؟ سردرنمیارم.:7:شروع نکردم که هنوز :دی گذاشته بودم این مقاومت جلد دو رو تموم کنم بعد شروعش کنم اما متأسفانه وقتم اجازه نمی ده. رمانیه که بیشتر دنبال چاپ کردنشم تا انتشار توی سایتا. البته این یکی یه خورده بیشتر به سبک ایرانی نزدیکه. به هر حال به یه جایی رسید خبر می دم :دی
ایول خیلی خوبه که میخوای بنویسی
چاپش کنی من حتما می خرمش:8:
+ادامه ی صحبتتون در مورد رمانایی که بومی باشه و این که چرا انقدر رمان عاشقانه زیاده و فانتزی کمه
من خودم رو مثال میزنم
داستان فانتزی نوشتن خیلــــــــــــــــی سخته و توی فضای ایران هم ما سخته بگنجونیم چون همه ما اینجا زندگی کردیم و اینجا رو خیلی خوب می شناسیم
ولی چون خارج و زیاد نمیشناسیم و توی محیطش زیاد نبودیم خوب به نسبت آسون تره نوشتنش
و اما رمان عاشقانه، توی داستانی که منو ددوستام داریم مینویسیم با همین جلو رفتیم چون اسن ته
اید برای یه خلق چیز جدید تخیل خوبی داشته باشی.(مخصوصا این که تعداد نفرات زیاد میشه)
____اینا فقط نظراته منه_____
پ.ن:الان که داشتم فکرمو مینوشتم یه ایده هایی به ذهنم رسیدکه هم بومی سازی میشه و هم اینکه اگه بشه یه دیدجدیدی پیدا می کنید:39:
خوب دعا کنید بتونم بنویسمش:105:
در این رابطه دیگه حرفی ندارم که بزنم :دی انصافا اگه اینطوری باشه کاری نمی شه کرد به جز این که داستانو توی نت انتشار داد؛ حالا اگه نویسنده به پول نیاز داشته باشه فروش اینترنتی راه انداخت. چاره ی دیگه ای نیست! درغیر اینصورت هیچوقت وضعیت ایران درست نمی شه. باز تو سایت نوشتن غنیمته حداقل مسئول ها به مرور زمان عادت می کنن.
ولی چطور برداشتن رمان خون آشامی ایرانی چاپ کردن؟ سردرنمیارم.:7:
شروع نکردم که هنوز :دی گذاشته بودم این مقاومت جلد دو رو تموم کنم بعد شروعش کنم اما متأسفانه وقتم اجازه نمی ده. رمانیه که بیشتر دنبال چاپ کردنشم تا انتشار توی سایتا. البته این یکی یه خورده بیشتر به سبک ایرانی نزدیکه. به هر حال به یه جایی رسید خبر می دم :دی
راستش منم نمیدونم چطوری اون رمانه چاپ شده
به هر حال منتظر خبرهای خوب هستیم برو ببینم چه میکنی
ا
من خودم رو مثال میزنم
داستان فانتزی نوشتن خیلــــــــــــــــی سخته و توی فضای ایران هم ما سخته بگنجونیم چون همه ما اینجا زندگی کردیم و اینجا رو خیلی خوب می شناسیم
ولی چون خارج و زیاد نمیشناسیم و توی محیطش زیاد نبودیم خوب به نسبت آسون تره نوشتنش
و اما رمان عاشقانه، توی داستانی که منو ددوستام داریم مینویسیم با همین جلو رفتیم چون اسن ته
اید برای یه خلق چیز جدید تخیل خوبی داشته باشی.(مخصوصا این که تعداد نفرات زیاد میشه)
____اینا فقط نظراته منه_____
پ.ن:الان که داشتم فکرمو مینوشتم یه ایده هایی به ذهنم رسیدکه هم بومی سازی میشه و هم اینکه اگه بشه یه دیدجدیدی پیدا می کنید:39:
خوب دعا کنید بتونم بنویسمش:105:
خب من این رو قبول دارم تا یه حدودی اما در نظر داشته باش معمولا حوادث کتابهای فانتزی در فضایی مخفیانه و پنهان از مردم عادی رخ میده البته در رمانهایی مثل هری پاتر یا پندراگون یا ... رو میگم یعنی بخشی از داستان در مکان واقعی رخ میده بقیش در فضای تخیلی نویسنده
در مورد بقیه هم کلا خلق جهانه حوادث در جهانه مثل تالکین و خیلی های دیگه
حالا این جهان تو تهران خلق بشه یا لندن چه فرقی میکنه؟ هیچی فقط سخت تره خیلی:دی به نظرم باید پایه یه چیز گذاشته بشه تو ایران
البته همونجور که قبلا گفتم امید زیادی به چاپ کتابهای کامل در ایران نیست مگه اینکه اصل قضیه رو نگه داری روزی روزگاری به صورت کامل نشر بدی
در مورد رمان عاشقانه الان چند ساله که یه حادثه واقعی رو میخوام رمان کنم اما من شخصا چون خودم علاقه ای به رمان عاشقانه ندارم دستم به کار نمیره شما ممکنه علاقه داشته باشی پس با علاقه مینویسی این برمیگرده به علاقه شما به عنوان نویسنده.
توی رمانهای عاشقانه حوادث خیلی راحت تر رخ میدن منطق منطق جهان واقعیه از این لحاظ ساده تره اما در اوردن صحنه های احساسی یه مقدار نیاز به کار داره که اگر تبحرش رو داشته باشی میتونی در همون مسیر ادامه بدی
درسته. ممکنه ایراد بگیرن ولی نه موقعی که دلیل موجه داشته باشی و بذاری جلوی روشون. و خب کی گفته که تخیل همه ش به جادو منحل می شه؟ تخیل تا هر جا که جا داشته باشه می تونه رشد کنه و می تونه با دین هم مغایرتی نداشته باشه.
من هم یه زمانی به این فکر افتادم که مقاومت رو طوری ویرایش کنم که بتونم چاپش کنم اما پشیمون شدم. ولی بعدش به یه ایده ی دیگه فکر کردم که می شد روش کار کرد. روی چشم زخم. یا حداقل می شه روی برزخ کار کرد!
خب منم به هیچ وجه نمیگم که تخیل به جادو ختم میشه
و کاملا موافقم که میتونه رشد کنه و با هیچ دینی مغایرت نداشته باشه اما باور کن مسئولای ارشاد ما قبول ندارن. اینو یکی میگه که دو ساله دنبال کتابش داره میدوه.
از چیزایی ایراد میگیرن که میخوای سرت رو بکوبی به دیوار.من مقاومت رو دوست داشتم اتفاقا کار خوبی بود .این کار جدیدت رو کی شروع کردی خبرمون کن بی نصیب نمونیم
درسته تخیل میتونه در کل به جادو کار نداشته باشه و با دین هم مغایرت نداشته باشه
اما پروتی درست میگه توی ارشاد خیلی به موضوعات الکی گیر میدنو به قولی سعی میکنن کلا همه چی رو سانسور کنن
ایول خیلی خوبه که میخوای بنویسی
چاپش کنی من حتما می خرمش:8:
+ادامه ی صحبتتون در مورد رمانایی که بومی باشه و این که چرا انقدر رمان عاشقانه زیاده و فانتزی کمه
من خودم رو مثال میزنم
داستان فانتزی نوشتن خیلــــــــــــــــی سخته و توی فضای ایران هم ما سخته بگنجونیم چون همه ما اینجا زندگی کردیم و اینجا رو خیلی خوب می شناسیم
ولی چون خارج و زیاد نمیشناسیم و توی محیطش زیاد نبودیم خوب به نسبت آسون تره نوشتنش
و اما رمان عاشقانه، توی داستانی که منو ددوستام داریم مینویسیم با همین جلو رفتیم چون اسن ته
اید برای یه خلق چیز جدید تخیل خوبی داشته باشی.(مخصوصا این که تعداد نفرات زیاد میشه)
____اینا فقط نظراته منه_____
پ.ن:الان که داشتم فکرمو مینوشتم یه ایده هایی به ذهنم رسیدکه هم بومی سازی میشه و هم اینکه اگه بشه یه دیدجدیدی پیدا می کنید:39:
خوب دعا کنید بتونم بنویسمش:105:
پیشنهاد میکنم تو فضای تاریخی پیش از اسلام کار کنی اگه میتونی
واقعا برای تخیلی نوشتن و حتی اتفاقات و اصطلاحات جادویی فوق العاده ظرفیت بالایی داره
حتی بیشتر از فرهنگ غرب و خاصیتش جدید بودنش هست و این که اطلاعات هم کم دربارش هست و خیلیا نمیدونن چیزی دربارش پس آنچنان سخت نمیشه
توی ایران باستان نوشتن که هر نویسنده ای می تونه نه مشکل اسم دا ه نه مشکل با مغایرت با دین و .......
ایران باستان ایده آل ترین زمان و مکان بای نوشتن یک داستانه تخیلیه. من یکی رو می شناسم در ایران باستان داره یک داستان خیلی تخیلی که توش جادو وجود نداره می نویسه ایده فوق العاده ای هم داره.
بومی سازی از نظر من یعنی اینکه در فضای حال حاضر ایران باشه داستانت. درباره ورد ها: اگه ورد های فارسی برای فارسی زبان ها مسخره باشه پس ورد های هری پاتر بزای نصف دنیا مسخرس. این ورد و اینا ..... همش بهونس بعلاوه میشه بجای ریپارو هری پات نوشت تعمیر ‼ تعمیر یک ورده که اصلا هم مسخره نیست. تما نباید گفت: درست شو ای لیوان شکسته ‼
سلام
یه مشکلی که اکثر ما داریم اینه که چون درایران کتاب فانتزی تا همین چند سال اخیر عملا وجود نداشته عادت نداریم تو فضای ایران کار کنیم یا این کار یه جورایی برامون سخته
خب من فکر میکنم حق داریم یه جورایی
مثلا نمیتونیم مجسم کنیم که تو تهران خودمون یه اتفاق عجیبی بیوفته برامون سخته که بگیم مثلا تو زمان حال داخل یه شهری مثل تهران...مثلا فلان موجودات رفت و امد میکنن.در حالی که فانتزی ها و افسانه های غنی داریمشایدم این باشه که کلا عادت کردیم بریم سراغ الف و دورف و جادوگرا... و فضای اروپایی اصلا قلممون نمیگرده که یه داستان تخیلی رو تو ایران بنویسیم
خب قراره این مشکل رو رفع کنیم
یعنی یه کم روش کار کنیم
و ذهنمون رو برای فانتزی وطنی آماده کنیم
هرچیزی که به فانتزی وطنی مرتبط میشه رو و میدونید یا پیدا میکنید اینجا بگذارید و بیاید روش حرف بزنیم.
دردمون اینه که هی میخوایم اونور رو توی اینور پیاده کنیم
من خودمم همینطورم
ولی نباید
یک ایده جدید لازمه
بعضی ها میگن ایران افسانه های خوبی داره و باید استفاده کرد.
خودمم همینطوریم
ولی ما باید یک ایده ی جدید بیاریم،ایده ای که در ایران و تهران بگذره و فانتزی باشه
پیشنهاد میکنم تو فضای تاریخی پیش از اسلام کار کنی اگه میتونی
واقعا برای تخیلی نوشتن و حتی اتفاقات و اصطلاحات جادویی فوق العاده ظرفیت بالایی داره
حتی بیشتر از فرهنگ غرب و خاصیتش جدید بودنش هست و این که اطلاعات هم کم دربارش هست و خیلیا نمیدونن چیزی دربارش پس آنچنان سخت نمیشه
یه دوره خیلی عالی هستش
بومی سازی از نظر من یعنی اینکه در فضای حال حاضر ایران باشه داستانت
به طور کلی بومی سازی یعنی اوردن داستان در فضای کشور و محیط خودمون
دردمون اینه که هی میخوایم اونور رو توی اینور پیاده کنیم
من خودمم همینطورم
ولی نباید
یک ایده جدید لازمه
بعضی ها میگن ایران افسانه های خوبی داره و باید استفاده کرد.
خودمم همینطوریم
ولی ما باید یک ایده ی جدید بیاریم،ایده ای که در ایران و تهران بگذره و فانتزی باشه
میدونم و قبول دارم
اما مثلا من الان ایده رو دارم یه ایده خیلی خوبم هس اما دست تنها واقعا گیر کردم پس خیلی کند میره جلو
حالا اگه شد بعد عید چند فصلی رو اینجا رو نمایی میکنم دوست دارم اونوقت دوستان کمک کنن برای رفع ایراداش بلکه به کمک شماها بتونم یه چیز خوب در بیارمش
خوب من نظاته صفحه ی 4 رو کامل نخوندم ولی مهم هاشو خوندم
خوب ببینین برای این فانتزی نویسی تو ایران رواج پیدا نکرده که مردم ما آماده هستن که لقمه رو بزارن توی دهنشون خودشون یکم فعالیت نمیکنن
شما ببین توی غرب که میگین چقدر درمورد اسطوره هاشون فیلم و نمیدونم چی درست میکنن مثلا همین هرکول به بچه 2 ساله هم بگی هرکول دیگه میشناسه
ما یا نمیخوایم تحقیق کنیم یا تواناییشو نداریم( که بعید میدونم) اگه در مورد اسطوره هامون تحقیق کنیم خیلی چیزا یاد میگیریم که به درد داستانامون میخوره
مثلا خدایانه یونان ما هم همچین خدایانی داشتیم ولی کی توی داستاناش استفاده کرده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ایران خودش یکی از قدیمی ترین تمدن هارو داره تمدن ایلام 5000 سال پیش ..... در مورده اینا تحقیق کنید
ببخشید از بحث اصلی خارج شدیم .... میخواستین بدونین چرا بچه های ما بومی سازی نمیکنن؟؟؟؟؟
اگه منم بودم نمیتونستم بومی سازی کنم ..... شما این جنبه رو در نظر بگیر ماها از وقتی تونستیم ب رو از پ تشخیص بدیم و کتاب بخونیم و به فانتزی علاقه مند شدیم همش کتاب های فانتزی خوندیم
حالا همش نه از 100 درصد حداقل 80 درصدشون خارجی بودن برای همین فضای خارجی توی ذهن ما شکل میگیره و موقعه ی ایده پردازی و فضا سازی هم غربی مینویسیم اگه این آمار که گفته بودم بر عکس بود الان بیشتره داستانه های فانتزی ما هم بومی بود .
در مورد ورد هم خوب این رو خوده نویسنده تشخیص میده البته من دوست دارم ورد ها اصولا به زبانی ناشناخته باشه و فقط کاربرد هاشونو بدونم
فعلا همین:دی
ولی ما باید یک ایده ی جدید بیاریم،ایده ای که در ایران و تهران بگذره و فانتزی باشه
اینم نه سخته نه غیرممکن. عملا ثابت می کنم.