Header Background day #08
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

نگاهی به اساطیر اسکاندیناوی

3 ارسال‌
2 کاربران
8 Reactions
2,671 نمایش‌
ابریشم
(@harir-silk)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 471
شروع کننده موضوع  


تالارگفتمان 1

والهالا تالار اودین که در آن جنگجویان کشته شده (اینهریار)، در انتظار نبرد نهایی (راگناروک) به سر می‌برند. شمار اندکی از مردم اسکاندیناوی نام اودین، یا مشتقات آن را، بر فرزندان خود می‌نهادند، زیرا وی ارتباط نزدیکی با مرگ داشت و به ویژه مرگی که به هنگام نبرد، و در جهت یافتن آرامش به دست می‌آمد. در صحنه نبرد وی می‌توانست، خود را به صورت پیرمردی خرقه‌پوش در آورد. او ممکن بود. ملازم زاغ‌ها، گرگ‌ها و والکیری ها، یعنی گزین‌کنندگان مقتولین، دوشیزگانی که ارواح جنگجویان بر خاک افتاده را به والهالا و به تالار اودین در آسگارد می‌بردند، یعنی جایی که آنان از اودین محافظت می‌کنند، باشد، زیرا جنگ تن به تن غیرقابل پیش‌بینی و مخاطره‌آمیز بود و اودین به خیانت و غیرقابل اعتماد بودن شهرت داشت. داستانی وجود دارد مبنی بر این که او به شاه هارالدوارتوت، شاه دانمارک، راز جنگیدن با شکل‌گیری گُوِه مانند را آموخته بود، اما بعدها، در برابر او قرار گرفت و راز او را به دشمنان وی آموخت. به هنگام رویارویی در جنگ، شاه را از گردونه‌اش پرتاب نمود و او را تا دم مرگ کوبید و خرد کرد.

الفبای رونی که در تحت نظارت اودین ساخته شده بود، به صورتی گسترده در اسکاندیناویا، جهت امور جادوگرانه به کار گرفته می‌شد. داستانی در این راستا وجود دارد که این خدا بر شاخه درختی، شاید ایگدراسیل، به مدت 9 روز و شب، بدون آب و غذا آویزان بود. وی از نیزه‌ای زخم برداشته بود و این بدان معناست که او قربانی خود شده بود، درست به همان صورتی که قربانی‌ها، در زندگی واقعی، برای خود او قربانی می‌شدند یعنی آنان را با کارد می‌زدند و سپس به‌دار می‌آویختند. مشهورترین جزئیات این گونه قربانی داستان اسطوره ای مرگ یکی از رهبران وایکینگ , شاه " ویکار " است که از نیایشگران " اودین " بود .. شاه ویکار در تمنای باد مناسب برای راندن کشتی اش عهد می بندد تا یکی از یاران خود را به قید قرعه برای اودین قربانی کند.. باد موافق و مناسب می وزد و کشتی وایکینگها به راه می افتد .. قرعه کشی انجام می شود اما قرعه به نام خود شاه ویکار می افتد ... یاران شاه تصمیم می گیرند صحنه ی قربانی دروغینی ترتیب دهند .. در این مراسم شاه را با روده ی گوساله به شکل تصنعی از کنده ی درختی می آویزند و یکی از یاران شاه به نام " وی کی " با اشاره ی عصا به جانب شاه ویکار می گوید :
" اینک تو را به اودین قربانی می دهم "
در همان لحظه روده ی نرم تبدیل به طنابی محکم و خشن می گردد و عصا به نیزه ای تیز مبدل گشته و گلوی شاه ویکار را سوراخ می کند.. کنده ی کوچک درخت هم تبدیل به درختی تناور می گردد ... و شاه مرده بر آن آویزان می ماند ...
می گویند " اوون " شهریار سوئد هر ده سال یکبار در تمنای سلامت و طول عمر خود یکی از فرزندانش را به اودین قربانی می داد ... اما در داستان مرتبط با اودین و در ادامه دست اودین به زمین رسید و الفبای ژرمنی را از زمین چید و به این ترتیب بود که به جهان فراسوی مرگ نفوذ کرد و در شناخت الفبای ژرمنی استاد شد و بر مرگ چیره گشت. در همان داستان اشاره‌ای وجود دارد مبنی بر این که اودین می‌تواند، جسم بر روی چوبه دار را، با بریدن و نقاشی کردن الفبای ژرمنی، به زندگی بازگرداند.


   
mahshid2019, reza379, ida7lee2 and 2 people reacted
نقل‌قول
Anobis
(@anobis)
Famed Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 994
 

حرير جان تاپيك تكراريه
من قبلا تو اساطير زدم....


   
milad.m and ابریشم reacted
پاسخنقل‌قول
ابریشم
(@harir-silk)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 471
شروع کننده موضوع  

Anobis;13115:
حرير جان تاپيك تكراريه
من قبلا تو اساطير زدم....

الان چک کردم،فقط اسمش شبیه همه من درباره ی موضوعات دیگه ای حرف زدم.


   
milad.m reacted
پاسخنقل‌قول
اشتراک: