Header Background day #27
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

(انواع عناصر داستانی) شماره یک : قهرمان بایرونی

8 ارسال‌
5 کاربران
17 Reactions
1,995 نمایش‌
s4m
 s4m
(@s4m)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 418
شروع کننده موضوع  

خوب دوستان بعد از صحبت با دوست خیلی خوب ما آقای فربد آزسن قرار شد که بنده یه معرفی از عناصر داستانی و توضیحاتی در آن باره در وبسایت قرار دهم که انشا الله خیر باشد .

تالارگفتمان 1
روح او مثل دریا پر تلاطم است.

قهرمان بایرونی نوعی تیپ شخصیتی است که توسط آثار لرد بایرون محبوب شد. شخصیت اصلی آثار او اغلب نمایان گر ویژگی های این الگوی شخصیتی بودند ، هر چند که این الگو قبل از او و آثار او نیز وجود داشت.
قهرمانان بایرونی شخصیت هایی کاریزماتیک هستند که دارای ایده آل ها و انگیزه ی قوی پیرامون مساله ای خاص می باشند، ولی به طور کلی از لحاظ شخصیتی ضعف های زیادی دارند و بعضی مواقع کارهایی انجام می دهند که از لحاظ اجتماعی به شدت ناپسند شمرده می شوند. هم چنین پیچیدگی های درونی آن ها به شکلی به شدت اغراق شده و احساسی روی شخصیت آن ها تاثیر می گذارد. شاید برخی از رفتار و اعمال آن ها غیراخلاقی باشد و شاید به همان اندازه که کار خیر انجام می دهند، کار ناپسند نیز انجام دهند، ولی قصدشان از انجام آن ارضای شرارت و ذات پلیدشان نیست. برخی از آن ها به عنوان کسی که گذشته ای تاریک داشته، به تصویر کشیده می شوند، ولی جنایات و تاریکی اعمال آن ها معمولا هیچ وقت به صورت مستقیم و به تفصیل بیان نمی شود. شخصیت های داستان و طرفدارها عموما نباید آن ها را مطلقا مقصر و لایق شماتت حساب کنند(در غیر این صورت به تیپ شخصیتی دیگری تبدیل می شوند). هم چنین آن ها پتانسیل زیادی دارند برای تبدیل شدن به شخصیت هایی که تنبیه شدن و عذاب کشیدن آن ها، در عین این که منصفانه است، حس دلسوزی و همذات پنداری مخاطب را نیز بر می انگیزد. قهرمان بایرونی کمتر کسی را لایق احترام خویش می داند.
قهرمان بایرونی معمولا دارای ویژگی های شخصیتی زیر می باشد:
- اغلب مذکر است، جذابیت فیزیکی، جذبه، پیچیدگی و هوش بالایی دارد و از لحاظ احساسی بسیار حساس است، به حدی که باعث می شود به شخصیتی به شدت دمدمی مزاج تبدیل شود.
- به طور جنون آمیزی درون نگر است و ممکن است به عنوان فردی تلخ و متفکر توصیف شود. به شدت روی دردها و بی عدالتی هایی که در گذشته تجربه کرده، تکیه می کند، اغلب تا جایی که غر زدن و شکایت بیش از حد ختم می شود. ممکن است راجع به شرایطی که او را به این وضعیت انداختند و هم چنین شکست های شخصی اش، نظرها و توصیفات فیلسوفانه و بعضی مواقع، گنگی ارائه دهد.
- به خاطر گذشته ی مرموز، پردردسر و تاریکی که پشت سر گذاشته است، عموما بدبین و خسته است. گذشته ای که اگر فاش شود، از دست دادن وجودی با ارزش و اشتباه یا جنایتی بزرگ را که معلوم می کند که دائما یاد و خاطر او را آزار می دهد.
- به شدت تحریک پذیر است و باورهای شخصی محکمی دارد. باورهایی که عموما با ارزش ها، شرایط و هنجارهای جامعه در تضاد هستند. او ارزش ها و دغدغه های خود را بالاتر از ارزش ها و دغدغه های هر کس دیگری حساب می کند که این مساله به غرور یا رفتاری شهادت طلبانه منجر می شود.
- انگیزه و اراده ی دیوانه وارش برای زندگی کردن بر اساس باورهای خودش و بی توجهی به باورهای بقیه باعث ایجاد آشوب می شود و ممکن است در صورت شکستش به پایانی غم انگیز و در صورت پیروزی اش به یک شورش ختم شود. این شورش علیه قوانین و یا ارزش های جامعه و هم چنین بی احترامی به رتبه و درجه، اغلب به طرد شدن او از اجتماع یا دوری و تبعید از آن ختم می شود.

نکاتی راجع به قهرمان بایرونی:
- خون آشام ها، شیاطین انسان نما و به طور کلی موجوداتی که پیش زمینه ی تاریک دارند، پتانسیل زیادی را برای تبدیل شدن به این تیپ شخصیتی دارا هستند.
- قهرمان بایرونی عموما درگیر یک ماجرای عشقی می شود، ولی به طور معمول این ماجرا پایان خوشی نخواهد داشت.
- تعدادی از صفات استاندارد قهرمان بایرونی: غرور زیاد، پرهیز از توضیح دادن مسائل و پنهان شدن پشت طعنه و کنایه، لجبازی و ...
- قهرمان بایرونی نباید با قهرمان تراژیک اشتباه گرفته شود، هر چند این دو به شدت به هم نزدیک هستند. قهرمان تراژیک معمولا از گناه یا ضعفی خاص رنج می برد و غیر از این مساله نیت خیری دارد. گرچه هر دو قهرمان در آینده توسط ضعف یا ضعف هایشان عذاب می بینند، ولی عذاب قهرمان تراژیک از ضعفش شدیدتر می باشد، چون تمرکز و پتانسیل دراماتیک داستان روی آن بیشتر بوده است. هر چند امکان دارد که یک شخصیت هم قهرمان بایرونی باشد و هم قهرمان تراژیک، ولی این دو لزوما یکی نیستند.
- قهرمان بایرونی ممکن است با تیپ شخصیتی قهرمان صوری و یا قهرمان بی مرام تداخل پیدا کند. قهرمان صوری کسی است که کار خوب انجام می دهد، ولی نیت خیر و اشتیاق انجام آن را ندارد. قهرمان بی مرام کسی است که نیت خیر دارد، ولی هر از گاهی از شرارت و آزار و اذیت نیز لذت می برد.

نمونه هایی از قهرمانان بایرونی استفاده شده در آثار داستانی معروف:

- V, V FOR VENDETTA
TONY STARK, IRON MAN -
ACHILLIES, THE ILLIAD -
EDWARD CULLEN, TWILIGHT -
GREGORY HOUSE, HOUSE M.D -
SOLID SNAKE, METAL GEAR -
ILLIDAN STORMRAGE, WARCRAFT -
- SEVERUS SNAPE, HARRY POTTER

MICHAEL CORLEONE, THE GODFATHER -

   
ida7lee2, bistam, abramz and 7 people reacted
نقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1560
 

خیلی خیلی عالی
دقیقا توضیح خوبی بود


   
پاسخنقل‌قول
wizard girl
(@wizard-girl)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 607
 

عالی بود ..........دلم برا سوروس میسوزه...............................:0076:


   
bistam reacted
پاسخنقل‌قول
Makizy
(@makizy)
Reputable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 136
 

خیلی خوب بود..
من قفط خوب در مورد قهرمان تراژیک نفهمیدم، میشه لطفا بیشتر توضیح بدی و مثال بزنی؟
وگرنه همه چیش عالی بود


   
پاسخنقل‌قول
Makizy
(@makizy)
Reputable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 136
 

اممم سوروس اسنیپ بیشتر قهرمان تراژیکه تا قهرمان بایرونی.


   
bistam reacted
پاسخنقل‌قول
s4m
 s4m
(@s4m)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 418
شروع کننده موضوع  

به اونم میرسیم باشه حتما !


   
پاسخنقل‌قول
abramz
(@abramz)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 45
 

یه کوچولو بعضی جاهاش سنگین بود.
اما در کل عالی بود!
میدونی؟ به نظرم سوروس شخصی خاکستری نیست. کاملا سفیده.
چون قبل از جلد هفت هری پاتر ذهنیت دیگه ای ازش داشتیم، اینطوری به نظر می رسه.
وگرنه همیشه مجبور بوده.
دامبلدور اونو مجبور کرده که با هری بد باشه. هم چنین مجبورش کرد خودشو بکشه.
حتی توی فیلم هم کمی معلومه. اسنیپ موقع گفتن آواداکداورا کمی صداش محزون بود.
دلم کمی براش میسوزه.


   
s4m reacted
پاسخنقل‌قول
abramz
(@abramz)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 45
 

abramz;6817:
یه کوچولو بعضی جاهاش سنگین بود.
اما در کل عالی بود!
میدونی؟ به نظرم سوروس شخصی خاکستری نیست. کاملا سفیده.
چون قبل از جلد هفت هری پاتر ذهنیت دیگه ای ازش داشتیم، اینطوری به نظر می رسه.
وگرنه همیشه مجبور بوده.
دامبلدور اونو مجبور کرده که با هری بد باشه. هم چنین مجبورش کرد خودشو بکشه.
حتی توی فیلم هم کمی معلومه. اسنیپ موقع گفتن آواداکداورا کمی صداش محزون بود.
دلم کمی براش میسوزه.

اممم روی چه حسابی می گی دامبلدور اسنیپ رو مجبور می کرد با هری بدرفتاری کنه؟ نه، دلیلش این بود که اسنیپ نمی تونست به تنفرش به پدر هری غلبه کنه. و اره به نظرم کشتن دامبلدور بزرگترین فداکاری اسنیپ بود. اما همچنان خاکستری می بینمش.


   
s4m and abramz reacted
پاسخنقل‌قول
اشتراک: