Header Background day #15
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

طراحی فضا در داستان نویسی

27 ارسال‌
8 کاربران
61 Reactions
7,586 نمایش‌
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1675
شروع کننده موضوع  

یک مسئله همیشه دردسر ساز در نویسندگی
فضای داستان :22: جهانی که شما به عنوان یک نویسنده خالق اون هستید:52: و این فقط شامل محیط داستان نیست. منظور از فضا حس و حال محیط داستان روابط و کلا تمام مسائل جزئی هست که یک نویسنده باید کنار هم بگذاره تا یک جهان خاص با مردمی خاص که دارای رسومی خاص هستند رو خلق کنه.
فضای داستان چیزی هست که شخصیتها رو به واکنش برمیانگیزه.یک فضای دوستانه...یک فضای خشن...
نویسندگان بزرگ برای کار خودشون طرح و نقشه دارند. اونها بدون برنامه ریزی عمل نمیکنند.:3:
شما میبینید که مثلا نویسنده ای مثل تالکین تا نقشه ی سرزمین داستانی خودش رو کشیده.یعنی میدونه اگر هابیتومی در شرق نقشه هست این شهر از شمال جنوب شرق و غرب به کجا میرسه چه کوههایی در اطرافش هست.چه مسیری میون اون سرزمین نابودی هست و بعد قدم به قدم اون رو کامل میکنه

برای خلق هر موقعیت شما در درجه اول به اطلاعاتی از افراد حاضر در اون موقعیت احتیاج دارید....

حتما طراحان سه بعدی رو دیدید. افرادی که با نرم افزارهای سه بعدی ساز کار میکنند باید تمام جنبه های محیط را در کارشون در نظر بگیرند...بیایید فضا سازی کنیم


   
sossoheil82، yasss، ida7lee2 و 5 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
 

خب فضا سازي حتمي كه بايد با نقشه باشه؟
يك داستاني مثل نايت سايت يا جنگ و صلح يا سه پايه ها انچنان فضا سازي مي كنه كه بصورت ناخداگاه در ذهن تصوير ايجاد ميشه.
گاهي ميشه با توصيف كارو پيش برد. به نظرم ديگه دوره كشيدن نقشه گذشته ، نويسنده هاي حرفه اي با توصيف جهاني بر فرض تيره و يا روشن خلق مي كنند كه نياز به هيچ نقشه اي نداره.


   
ida7lee2 و barsavosh واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1675
شروع کننده موضوع  

*HoSsEiN*;63:
خب فضا سازي حتمي كه بايد با نقشه باشه؟
يك داستاني مثل نايت سايت يا جنگ و صلح يا سه پايه ها انچنان فضا سازي مي كنه كه بصورت ناخداگاه در ذهن تصوير ايجاد ميشه.
گاهي ميشه با توصيف كارو پيش برد. به نظرم ديگه دوره كشيدن نقشه گذشته ، نويسنده هاي حرفه اي با توصيف جهاني بر فرض تيره و يا روشن خلق مي كنند كه نياز به هيچ نقشه اي نداره.

نه نه نه نقشه نه
ببین دقیقا نخوندی فضا سازی یعنی فضای داستان منظورمه.یه جای داستان ممکنه صحنه یه گفتگوی تشنج آمیز باشه یه جای دیگه حال و هوا عاشقانه. اینکه این فضا رو در بیاریم رو من میگم


   
ida7lee2 و barsavosh واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
lord.1711712
(@lord-1711712)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1032
 

کل داستان نویسی یه طرف ، فضا سازی و توصیفات اون یه طرف !
واقعا هم سخته و هم طاقت فرسا که بخوای یه منطقه و یه فضا و یا کلا یه جهان و خصوصیاتشو تصور کنی و طوری به طرف خواننده وارد کنی که اونم مثل تو اون جهان رو ببینه.
دیوانه کنندست !
حالا مثلا میخوای شخصیت رو وارد فضای بحث و جدل بکنی باید از طرف همه ی شخصیت هایی که اونجا حضور دارن فکر کنی و رفتارشون رو توصیف کنی.
چنین چیزی واقعا انرژی بره و تنها راه بهتر شدن فرد در اینجور کارها اول نوشتن بیشتر و دوم خوندن کتابهای بیشتره از نظر من


   
ida7lee2، wizard girl و barsavosh واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
 

بله بله
خب بايد گفت بهترين ايده ها و داستان ها هم بدون يك فضا سازي درست محكوم به نابودي هستند.
و البته فضا سازي هم بايد جوري باشه كه ناخودگاه در ذهن خواننده تاثيرخودش را بزاره و تجسم بشه ،‌براي همين خيلي سخت خواهد بود.
و در تاييد حرفهاي دوست خوبم مرتضي بايد گفت كه اينكه هم فضا سازي كرد، هم ديالگ سازي و هم صحنه سازي يكم كارو سختر تر مي كنه.


   
ida7lee2، barsavosh و lord.1711712 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1675
شروع کننده موضوع  

Lord.Morteza;182:
کل داستان نویسی یه طرف ، فضا سازی و توصیفات اون یه طرف !
واقعا هم سخته و هم طاقت فرسا که بخوای یه منطقه و یه فضا و یا کلا یه جهان و خصوصیاتشو تصور کنی و طوری به طرف خواننده وارد کنی که اونم مثل تو اون جهان رو ببینه.
دیوانه کنندست !
حالا مثلا میخوای شخصیت رو وارد فضای بحث و جدل بکنی باید از طرف همه ی شخصیت هایی که اونجا حضور دارن فکر کنی و رفتارشون رو توصیف کنی.
چنین چیزی واقعا انرژی بره و تنها راه بهتر شدن فرد در اینجور کارها اول نوشتن بیشتر و دوم خوندن کتابهای بیشتره از نظر من

اینو موافقم شکنجس
یه روشی هست که شاید کمک کنه
تو دفتری که داستان مینویسی چند صفحه اول رو خالی بزار
برای خصوصیات اخلاقی و ظاهری شخصیتها و البته چیزایی مثل قوانین جهانی که داری میسازی
هر قانون جدیدی که خلق کردی اونجا بنویس هربار که میخوای چیز جدیدی به داستانت اضافه کنی اول اون صفحه قوانین رو بخون تا یه وقت چیزی خلاف اون چیزی که گذاشتی ننویسی
برای فضا سازی من شیوه تالکین رو دوست دارم.
اول همه کتابهاش میتونید نقشه ی مسیر داستان رو ببینید. سرزمین میانه.میرک وود و....یعنی میدونه الان اگه از مثلا میرک وود بخواد راه بیوفته شخصیتش بره سمت کوه یکه از چیا باید رد بشه مثلا از کوه فلان جنگل بهمان بعد تو جنگل یه قصر متروکه هست بعد این وسط چه موجودات و خطراتی هست؟ مثلا کوتوله های جنگلی....گرگهای بیابونی بزرگ به اندازه یه خرس ....
حالا بعدا جداگانه برای همین کوتوله ها و گرگها یا قصر تاریخچه ای خلق کرده که مثلا اون قصر زمانی به ملکه الف تعلق داشته که کشته شده و سرزمینش نفرین شده به دلیل فلان...یعنی همون صفحه اول داستانش همه مسیرش مشخصه خدایی تالکین خدای نویسندگیه

*HoSsEiN*;187:
بله بله
خب بايد گفت بهترين ايده ها و داستان ها هم بدون يك فضا سازي درست محكوم به نابودي هستند.
و البته فضا سازي هم بايد جوري باشه كه ناخودگاه در ذهن خواننده تاثيرخودش را بزاره و تجسم بشه ،‌براي همين خيلي سخت خواهد بود.
و در تاييد حرفهاي دوست خوبم مرتضي بايد گفت كه اينكه هم فضا سازي كرد، هم ديالگ سازي و هم صحنه سازي يكم كارو سختر تر مي كنه.

موافقم
اگه خواننده نتونه با فضا ارتباط برقرار کنه ارتباطش با داستان از بین میره.
بعدشم اینکه میگی کار سختیه وقتی سخته که بخوای یه بار کار کنی هیچ نویسنده ای حتی داستایوفسکی که یه شاهکار جهانی رو تو کمتر از دوماه خلق کرده یکباره نمیتونه بنویسه .اصل ویرایش و نگارش واسه همین وقتاس تو ده بار متنت رو میخونی باهاش ارتباط برقرار میکنی یا ارتباط برقرار نمیکنی و وقتی نکردی سعی میکنی بهترش کنی


   
ida7lee2، barsavosh، R-MAMmad و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
lord.1711712
(@lord-1711712)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1032
 

اینکه برای ایجاد یک جهان نقششو بکشن به نظر من فقط برای داستان های ماجراجویی ای خوبه که شخصیت اول زیاد سفر میکنه. مثلا میراث ، یا نغمه ی آتش و یخ یا خود داستانهای تالکین
نوشتن چنین داستانهایی به نظر من اصلا روش دیگه ای میخواد ، هم نوع نگارش ، هم وقایع خیلی فرق میکنه .
اما داستانی مثل نایت ساید و یا پرسی جکسون قطعا به نقشه نیازی نداره. این داستانها به نظر من اصلا زیرساخت اولیه شون متفاوته ، طرز نوشتنشون خیلی فرق میکنه و این داستانها بین نویسنده های جدید رایج تره. معمولا کمتر کسایی هستن که در اون سبک بنویسن.
داخل این داستانا به نظر من البته ، به شخصیت ها بیشتر از فضا توجه میشه ولی توی داستانای تالکین بیشتر روی فضا کار میشه . البته این نظر شخصی منه.:15:


   
ida7lee2 و barsavosh واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
 

نقشه؟
خب نقشه كشيدن براي تقويت تصوير سازي خواننده مفيده و البته بايد گفت سخت هم هست،‌چون اگه اول داستان يه نقشه بكشيد و در وسط داستان يادتون بره طرف براي رسيدن به فلانجا بايد از كوه بگذره و از دريا ردش كني كار خراب ميشه،‌البته ميشه نقشه را اخر كشيد.
چيزي كه مهمه نشان دادن محيطه به خواننده است،‌براي اينكه خواننده بتوانه توي ذهنش تجسم كنه،‌اگه جوري نوشته بشه كه خواننده هيچ تجسمي از محيط اطراف نداشته باشه منظور نويسنده با چيزي كه خواننده درك مي كنه متفاوت ميشه.
مثل جريان فيل در اتاق تاريكه ديگه،‌هر كسي براي خودش يه چيزي ميگه،‌البته اين مورد در جاهايي خوبه مثل داستان سه پايه ها كه هر كسي يه تصور داشت البته قبل از اينكه بيان سه جلدو كنار هم بزارن و يه سه پايه مسخره هم روش بكشن ، در اين داستان هيچ تصويري از وسيله ها نيست جز اينكه سه تا پايه دارن ،‌همين.


   
ida7lee2 و barsavosh واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1675
شروع کننده موضوع  

ببیند بچه هامن نگفتم نقشه برای خاننده
نقشه برای خودتون
نقشه اینکه بدونین الان از اینجا بخواید برید اونور از چیا باید رد بشید و اون رو تو داستان بیارید
البته موافقم این روش برای داستانهای ماجراجویانه بیشتر جواب میده اما کلا روش اینه

بعد نقشه کشیدن اخر کار؟ یعنی میخوای برگردی از اول بخونی بعد نقشه رو بکشی؟ اوووووووووووووووف ناجوره که راحت تر نیست یه نقشه جلوت بزاری و با هدف بری جلو؟

کلا منظورم فقط نقشه جغرافیایی نیست ها...این چیزی که میگم درواقع کلیدی هست برای مسیر داستان و اتفاقاتش نقشه اتفاقات میتونه باشه


   
ida7lee2، barsavosh و lord.1711712 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
 

proti;230:
ببیند بچه هامن نگفتم نقشه برای خاننده
نقشه برای خودتون
نقشه اینکه بدونین الان از اینجا بخواید برید اونور از چیا باید رد بشید و اون رو تو داستان بیارید
البته موافقم این روش برای داستانهای ماجراجویانه بیشتر جواب میده اما کلا روش اینه

بعد نقشه کشیدن اخر کار؟ یعنی میخوای برگردی از اول بخونی بعد نقشه رو بکشی؟ اوووووووووووووووف ناجوره که راحت تر نیست یه نقشه جلوت بزاری و با هدف بری جلو؟

کلا منظورم فقط نقشه جغرافیایی نیست ها...این چیزی که میگم درواقع کلیدی هست برای مسیر داستان و اتفاقاتش نقشه اتفاقات میتونه باشه

خب كشيدن نقشه اول داستان دست و پاي نويسنده را ميبنده!
داري مينويسي يك دفعه ميگي اينجا شخصيت اولو ميندازم توي دره، ولي توي نقشه دره نيست، يا ميگي بزار يكم توي دريا قايق سواري كنه طوفان هم بشه ولي خب توي نقشه دريايي در نزديكي نيست ،‌چيكار بايد كرد؟ داري يه مبارزه را طراحي مي كني مي خواي طرفين به سمت جنگل كشيده بشن ولي جنگلي توي نقشه نداري !
خب اخر كار بهتر ديگه،‌هر تغييري هم كه دادي مشخصه .
حسین وقتی نقشه رو خودت برای خودت کشیدی میتونی یهو یه کوه هم وسطش بزاری
قرار نیست نقشه رو کسی ببینه...یهو میرسی به دره... یهو به یه دریاچه میرسی تو ذهنت بعد رو نقشه میزنی دریاچه بختگان....


   
ida7lee2 و barsavosh واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
lord.1711712
(@lord-1711712)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1032
 

خوب این یعنی همینجوری که مینویسی نقشه میکشی تا متن های جدیدت با قبلیا زیاد فرق نکنه.
قبول دارم درسته.
اما من ترجیح میدم وقایع مهم و رابط های اونها و اتفاقاتی که قراره بعدا اثرشونو دید رو بنویسم.
اما اینو هم باید در نظر گرفت که هرکاری رو که اول انجام بدیم امکان داره در طی داستان اصلا رون اصلی یا هرکاری که کردیم و یا اصلا ایده ی کلی رو با یه جرقه ی ذهنی تغییر بدیم.
پس نمیتونیم چیز دقیقی همون اول بکشیم یا ثبت کنیم


   
فسیل و barsavosh واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
yasss
(@yasss)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 533
 

proti
ممنون


   
proti واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1675
شروع کننده موضوع  

Lord.Morteza;235:
خوب این یعنی همینجوری که مینویسی نقشه میکشی تا متن های جدیدت با قبلیا زیاد فرق نکنه.
قبول دارم درسته.
اما من ترجیح میدم وقایع مهم و رابط های اونها و اتفاقاتی که قراره بعدا اثرشونو دید رو بنویسم.
اما اینو هم باید در نظر گرفت که هرکاری رو که اول انجام بدیم امکان داره در طی داستان اصلا رون اصلی یا هرکاری که کردیم و یا اصلا ایده ی کلی رو با یه جرقه ی ذهنی تغییر بدیم.
پس نمیتونیم چیز دقیقی همون اول بکشیم یا ثبت کنیم

البته که چیزایی که شما گفتی جزو اولویت ها حساب میشه
و باید درنظر بگیریم سبک هر نویسنده متفاوت با نویسنده دیگره
اما در هر حال داستان در فضایی رخ میده که اگر نخوایم به اون شدت دقیق هم توصیفش کنیم باز درگیر اون خواهیم بود که فضا رو برای خواننده ها باز کنیم


   
lord.1711712 و R-MAMmad واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
R-MAMmad
(@r-mammad)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 555
 

من فقط این رو میخوام بدونم
که چطوری فقط رو اون فضای خشنی که میخوایم بسازیم کار کنیم
آخه بعضی اوقات آدم میخواد یه سری جملات رو خلال اون قسمت خشن بیاره
ولی همخونی نداره با اون فضا
ربط این دو تا بهم خیلی سخته


   
پاسخنقل‌قول
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
 

overlord;2170:
من فقط این رو میخوام بدونم
که چطوری فقط رو اون فضای خشنی که میخوایم بسازیم کار کنیم
آخه بعضی اوقات آدم میخواد یه سری جملات رو خلال اون قسمت خشن بیاره
ولی همخونی نداره با اون فضا
ربط این دو تا بهم خیلی سخته

خب فضا سازي به ديالوگ ربطي نداره،‌گاهي در يك محيط خشن شايد نقش منفي بخواد جك بگه يا حرفي خنده دار بزنه! اتفاقاً خيلي هم قشنگ ميشه
مثل جوكر توي بت من كه به راحتي در بين اجساد ميگرده و خب جك همم تعريف مي كنه و بقيه را مي خندانه!


   
R-MAMmad واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
صفحه 1 / 2
اشتراک: