Header Background day #08
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

3,149 ارسال‌
160 کاربران
8645 Reactions
495.8 K نمایش‌
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

با سلام
خوشحالم که خداوند عمری دادند و توانستیم دورگه رو به اینجا برسونیم، داستانی که به شخصه بدون انگیزه و علاقه شروع به نوشتنش کردم اما حالا که در حال تکمیل اون هستم نسبت به اون علاقه خاصی پیدا کردم، شاید شما با خوندن کتاب اول بگید اخه چه جذابیتی درسته و این رو به شما حق میدم چون معمولا در بخش های نخستین یک کتاب به شرح وضع حال و توصیف معما ها و خلق ماجرا ها معرفی شخصیت ها و محیط پرداخته میشه و عملا معمایی پاسخ داده نمیشه که خواننده جذب داستان بشه برای همین فکر میکنم اونهایی که دندون روی جگر گذاشتن و خوندن و صبر کردن در پایات کتاب دوم حسابی شگفت زده بشن، زیرا اون چیزی که در ذهن پروروندم رو اگر به طور کامل میدونستید از تعجب شاید چشماتون گرد می شد و دهنتون باز می موند. به دوستان قول معما هایی بسیار سخت و پیچیده رو میدم که حسابی ذهن شما رو درگیر خودش بکنه ماجراها مبارزاتی که شما رو حسابی سر ذوق بیاره صحنه هایی که شما رو به یاد نبرد های باستان بندازه، و اونهایی که مثل من آرزو میکردن که دنیا هم یک دنیای فانتزی بود رو به یک رویای طولانی و عمیق ببره، و زمانی بیدارتون کنه که حسابی سیراب شده باشید.

مقدمه ای از کتاب دوم:
آسمان تیره و تار اردوگاه دورگه ها سیاه تر و سنگ دلانه تر از هر زمانی شده بود، باران به شدت می بارید، هیچ دورگه ای دیده نمی شد هیچ سربازی نبود چادر ها ساکت و آرامتر از هر زمانی بودند و صدای مرگ را از هر گوشه اردوگاه می شد احساس کرد، از تپه شرقی که در بالای ان اتاقک چوبی ساخته شده بود دود سفیدی به بیرون و میان ابر های سیاه بالا می رفت.
تمام نفرات در میدان مبارزه اردوگاه جمع شده بودند اما بر خلاف همیشه هیچ صدایی از هیچ کدام شنیده نمی شد، تنها صدای چکه های قطرات باران بود که بر چاله های اب میریخت،صدای سربازی از دور به گوش رسید که سراسیمه این سکوت مرگ اور را شکست و زمانی که در میانه میدان مبارزه رسید بی توجه به فرماندهان اردوگاه رو به سمت دورگه ها برگشت و فریادی از سر ترس زد:
- دارن به اینجا میرسن، ادمخوار ها دارن به اینجا میرسن باید فرار کنیم.....
و اینگونه بود که سرنوشت دنیای اجنه برای اخرین بار رقم خورد.
صاحب حقیقی حلقه باز خواهد گشت، فراموش شدگان چشم به دنیا میدوزند، منتظر از سرنوشتی که به دست مردگان رقم خواهد خورد، نقابداری که از دنیای فراموش شدگان گذشته، دنیای مردگان را از پس گذاشته و پا به میان کارزار میگذارد.
آیا دنیا را با سیاهی دورنش به فرطه سقوط خواهد برد؟

با ما همراه باشید با نبرد های افسانه ای، سقوط شهر ها بیدار شدن خدایان باستان .

مژده برای دختر خانوم ها اگر توی کتاب اول جذب هیچ شخصیت دختری نشدید میتونید تفاوت رو در این کتاب احساس کنید با سوپر شخصیت مونث داستان ...... :53::53::3:

تالارگفتمان 1

دانلود کتاب اول
این شما و این فصول داستان:
لینک گروه در تلگرام: https://t.me/joinchat/Blb2kEqU7YxeurFbq1Kn8g

لینک کانال تلگرام (ارائه داستان): https://t.me/AmbrellA_Story

دورگه کتاب دوم

فصل
دانلود
فصل
دانلود
فصل 1(تعقییب و گریز) دانلود فصل 2(اِدورا) دانلود
فصل 3(برخورد) دانلود فصل 4(تصمیم) دانلود
فصل 5(ایا او یک هیولاست؟) دانلود فصل 6(منطقه تاناریس) دانلود
فصل 7(راه حل) دانلود فصل 8(روشنایی در تاریکی و تاریکی در روشنایی میمیرد) دانلود
فصل 9(در راه ناردا) دانلود فصل 10(حس جدید، انتقام...) دانلود
فصل 11(شیپور جنگ در ناردا) دانلود فصل 12(تعظیم در برابر دشمن) دانلود
فصل 13(ایلا) دانلود فصل 14(لورتگا) دانلود
فصل 15(دردسر در شمال) دانلود فصل 16(تصویری در اینه!) دانلود
فصل 17(اولین دیدار) دانلود فصل 18(عاشقانه در میدان جنگ) دانلود
فصل 19(خیانتکار) دانلود فصل 20!(اعتراف) دانلود
فصل 21(اولین نبرد واقعی) دانلود فصل22(اولین دختر دورگه) دانلود
فصل 23(دره ممنوعه) دانلود فصل 24(گرگ تنها) دانلود
فصل 25(شب برخورد) دانلود فصل 26(نبرد بزرگ،نزدیک تر از همیشه) دانلود
فصل 27(نبردبزرگ2،مه سیاه) دانلود فصل 28(نبرد بزرگ3،معبد) دانلود
فصل29 (نبرد بزرگ4، ارباب معبد) دانلود فصل 30(آن شب، نبرد بزرگ5) دانلود
فصل 31(شکاف، نبرد بزرگ6) دانلود فصل32 (خیلی دیراو را شناخت،نبرد بزرگ7) دانلود
فصل 33(ایا میتوان او را شناخت؟نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل34 دانلود
فصل 35(شروع یک پایان،نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل36(پروازروح، نبرد بزرگ نزدیک) دانلود
فصل 37(افکار،نبرد بزرگ) دانلود فصل 38(اتحاد، سایه نبرد بزرگ) دانلود
فصل 39(دروغگو،شروع نبرد بزرگ) دانلود فصل 40(اغاز نبرد) دانلود
فصل 41(پایان) دانلود فصل 42(او خواهد امد) دانلود
فصل 43(دروازه) عیدتون مبارک 29 اسفند 97 ساعت 12:19 دانلود فصل 44(بازگشت) دانلود
فصل45(افسانه سرنوشت) فصل تجمیع شده دانلود فصل 46(پایان نبرد بزرگ) دانلود
فصل 47(مردی روی شاخه) دانلود فصل 48(یک دقیقه بیشتر...) دانلود
فصل 49(هنری...) دانلود
فصل 50(لایه واقعی دنیا):bonheur: دانلود
فصل51(تسخیر شده) دانلود فصل52(هزار سال تنهایی) دانلود
فصل53(پایان روئیا) دانلود فصل 54(درخت وجود) دانلود
فصل 55 (ارباب اعماق) دانلود فصل 56 (مقابل یک خاطر قدیمی) دانلود
فصل ۵۷ (امید این فصل رو قهوه‌ای کرده، باید یه دور ویرایش جزئی بشه) دانلود فصل 58(اخرین دیدار) دانلود
فصل 59 (تاس سرنوشت) دانلود


ا

وبلاگ من میتونید از این وبلاگ هم داستان رو دانلود کنید
http://omidmoradpour.rozblog.com



دوستان در نظر داشته باشن که از فصل 43 به بعد فصل ها امتیازی خواهد بود و هیچ لینک رایگانی ارسال نخواهد شد
پس از همین حالا برای دانلود فصل مورد نظر خودتون به فکر باشید و برنامه ریزی کنید

توجه توجه:
دوستانی که امتییاز منفی زیادی دارن میتونن با انجام یه پروژه تنها یه پروژه تمام امتیاز منفی خودشون رو صفر کنن پس یه بار زخمت بکشید تا به سرعت اکانتتون برگرده به حالت اولیه.


اخبار:27/3/98
سلام به دوستان گل
اومدم یه اطلاعی بدم و برم
به قوله تا مدت نامعلومی ارائه فصول رو به تاخیر میدازم همینطور به نوشتن ادامه میدم اما به جایی رسیدم که نیاز به تمرکز زیادی برای جمع کردن و سرو سامون دادن به قضایای داسان دارم حجم داستان الان که خودم شروع کردم به خوندش وحشتناک بالاس. حقیقتش این بوده که تاالان هر زمان فصلی نوشتم دیگه خودم نخوندمش بعد هزارو اندی صفحه و سریع بدون ویرایش اپلودش کردم خخخ
بخشی که توی کتاب دوم دارم روش کار میکنم مسابقات بزرگی هست که بهش میگن مسابقات هزاره که برای ساختش باید بدون فشار طراحیش کنم که یه چیز تقلیدی نشه احتمال 99 درصد وقتی کتاب کامل شد همه کتاب رو یکجا اپلود میکنم.

توی گروه تلگرامیش هم حتما خبر هایی از نوشتن ادامش میدم به دوستان مرسی بابت پیگیر بودنتون امید وارم مارو بعده هم تنها نزارید.


آخرین و جدیدترین اطلاعیه:

واقعا میتونم بگم که متاسفم اما اون حرف رو از روی نادونی زدم زندگی مشترک دست و پا کردن تو دوره ای که دلارش پول و طلا و گرونیش به این شکله همین که بدویی و بتونی یه لغمه نون در بیاری کلاهت رو باید بندازی هوا هزار متر چه برسه رسیدن به علایق این دوره.
خیلی دوس داشتم خیالم از نظر اقتصادی راحت بود تا هر روز می نشستم و مینوشتم ولی یه کارگر با حقوق 3 تومنی چطور میتونه تو این روزگار بشینم بنویسم
واقعا میگم اگر پول نداری زن نگیر که بجز سختی و بدبختی چیزی نصیبت نمیشه نگرانیای زندگی خوردت میکنه. اگر پول داری زن بگیر بعد میتونی با خیال راحت بنویسی.
اگر نداری و ارزوهات برات مهمتره پس مجردی بهترین راهشه بشین و نون خشک سق بزنی ولی بری سمت اون چیزی که دوست داری نمیشه همه چیز رو با هم داشت دنیاش خیلی بی رحمه فقط یه چیز اگررررر بتونی بهش برسی هیچ وقت رو دوتا بزاری جفتش رو از دست میدی.

اگر زمانی اوضاع منم به اون شکل شد که نیاز نبود سگ دو بزنم برای چندرقاز حقوق میام و از نو شروع میکنم به نوشتن فقط #امید_مرادپور رو تو گوگل سرچ کنید.
یا علی


   
AlirezaDark، rasoulsss، A. M. D. R. Z. H و 103 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
Lord
 Lord
(@dark_rider)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 103
 

خبر آمد خبری در راه است!


   
MHZED و Batman واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
MHZED
(@mhzed)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 68
 

سلام منتظر خبر های خوب هستم . یک پرسش : سرنوشت خاله سونیا چه شد ؟


   
Batman، الهه آب و Lord واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Lord
 Lord
(@dark_rider)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 103
 

میترسم آخرش کرونا بگیرم بیفتم بمیرم آخر داستان و متوجه نشم ������


   
الهه آب و Batman واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
yasss
(@yasss)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 533
 

سلام امیدوارم بتونی وقت بذاری و زود زود ادامه رو بنویسی
از همین تریبون اعلام میکنم ما منتظریم
مرسی از این که وقت میذاری:53:


   
Batman، Lord و الهه آب واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Atish pare
(@daniyal)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 391
 

سلام اقا امید 🙂 عید نزدیکه ها ! من از همین الان منتظر عیدی هستم 🙂 اصلا مگه عیدی بهتر از ی فصل پر از هیجان دورگه هست؟ پس منتظریما ! 🙂


   
الهه آب و Lord واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
misare
(@misare)
Estimable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 117
 

اقا امید امیدوارم سلامت باشی ما همچنان منتظر ادامه داستان زیبات هستیم


   
الهه آب و Batman واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Atish pare
(@daniyal)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 391
 

درود مجدد ..........همچنان منتظر هستیما ؟؟؟! کاش ی خبر بدید حداقل :(......

( فقط جهت ابراز وجود 0_0 )


   
الهه آب و Batman واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
IBEe
 IBEe
(@eebi)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 186
 

امید جان ما منتظریم برا فصل جدید
هممون قرنطینه ایم


   
الهه آب واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
MHZED
(@mhzed)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 68
 

سلام
تهدید کرونا و قرنطینه را با مطالعه و نگارش به فرصت تبدیل کنید . کماکان منتظر ارائه فصل جدید هستیم


   
Atish pare و الهه آب واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Lord
 Lord
(@dark_rider)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 103
 

تورا بس منتظر ماندم...


   
Atish pare و الهه آب واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
reza379
(@reza379)
عضو Admin
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1063
 

خب بالاخره پس از سال‌ها طلسم شکسته شد و

پست اول ویرایش شد
فصل‌های 55، 56 و 57 اضافه شدن


خوش بگذره. یه دعایی بکنین برا روح نویسنده‌ش 🙂


   
Dark lord، zzareb2، الهه آب و 3 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Atish pare
(@daniyal)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 391
 

reza379;43316:
خب بالاخره پس از سال‌ها طلسم شکسته شد و

پست اول ویرایش شد
فصل‌های 55، 56 و 57 اضافه شدن


خوش بگذره. یه دعایی بکنین برا روح نویسنده‌ش 🙂

خداااااااااا خیرتتتتتتتتتتتتت بده داداشششششششششششش ........ مرسیییییییییییی بابت فصل اقا امید ! عجب فصل توپیههههههههههههه ...32 تا صفحه؟؟؟؟؟؟ ایوللللللللللللللللللللا ! دمت گرم :bonheur:


   
Dark lord، Batman و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

reza379;43316:
خب بالاخره پس از سال‌ها طلسم شکسته شد و

پست اول ویرایش شد
فصل‌های 55، 56 و 57 اضافه شدن


خوش بگذره. یه دعایی بکنین برا روح نویسنده‌ش 🙂

دستت طلا رضا ولی اون قهوه ای قضیش چیه نوشتین خدا بگم چیکارتون نکنه بگید مام بفهمیم

ساحره;43318:
خداااااااااا خیرتتتتتتتتتتتتت بده داداشششششششششششش ........ مرسیییییییییییی بابت فصل اقا امید ! عجب فصل توپیههههههههههههه ...32 تا صفحه؟؟؟؟؟؟ ایوللللللللللللللللللللا ! دمت گرم :bonheur:

خواهش میکنم ساحره خانم یه سوال کجاش رو سوتی دادم خودم نمیدونم که بچه ها میگن تو مسیرم نمیتونم بخونمش.
راستی شما اولین نقر از 140 نفر دانلود فصل بودین از صبح تا الان که نظر دادین ایشاا.. بقیه هم یاد بگیرن نظر دادن باعث تقویت روحیه میشه و انرژي میده برای نوشتن بیشتر


   
zzareb2، الهه آب، Atish pare و 2 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Atish pare
(@daniyal)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 391
 

AmbrellA;43319:

خواهش میکنم ساحره خانم یه سوال کجاش رو سوتی دادم خودم نمیدونم که بچه ها میگن تو مسیرم نمیتونم بخونمش.
راستی شما اولین نقر از 140 نفر دانلود فصل بودین از صبح تا الان که نظر دادین ایشاا.. بقیه هم یاد بگیرن نظر دادن باعث تقویت روحیه میشه و انرژي میده برای نوشتن بیشتر

سوتی ؟:39:...من ک چیزی حس نکردم ..انقد هیجان زده بود ک نگو :21: ..اخه بعد از مدت ها فصل اومده بود 🙂 ... فک میکنم اقا رضا فقط باب شوخی گفتن 🙂 .. و همونطور ک گفتن با ی ویرایش جزئی حل میشه ( ی مقدا اشتباه تایپی و ترتیب جملاتو .....) ولی سوتی انچنانی ؟ ن..از نظر روند داستانی درست بود ...سوتی نداشت ..ولی بازم چک میکنم 🙂 .. واو من اولین نفر بودم 0_0 ..ایول ب خودم ::50::.........منتظر فصل خفن بعدی هستیم اقا امید ......این فصله ب نظرم خیلی خوب بود ... فقط کاش مثل همین فصل صفحاتش بالا باشه :g: با تچکر


   
Dark lord، Batman، AmbrellA و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
misare
(@misare)
Estimable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 117
 

بالاخره فصصصصصصصصل جدییییییییییید
اقا امید خسته نباشی ممنون بابت عیدی برم بخونم که مردم از بیفصلی
امیدوارم سلامت باشی هم خودت و هم خانوادت و اگر وقت داری و اذیت نمیشی یدونه دیگه عیدی بهمون بدی
درضمن سال نوتم مبارک باشه امیدوارم سالی خوب و پربار و توام با سلامتی و آرامش در پیش داشته باشی


   
AmbrellA و الهه آب واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
صفحه 199 / 210
اشتراک: