Header Background day #09
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

3,149 ارسال‌
160 کاربران
8645 Reactions
495.9 K نمایش‌
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

با سلام
خوشحالم که خداوند عمری دادند و توانستیم دورگه رو به اینجا برسونیم، داستانی که به شخصه بدون انگیزه و علاقه شروع به نوشتنش کردم اما حالا که در حال تکمیل اون هستم نسبت به اون علاقه خاصی پیدا کردم، شاید شما با خوندن کتاب اول بگید اخه چه جذابیتی درسته و این رو به شما حق میدم چون معمولا در بخش های نخستین یک کتاب به شرح وضع حال و توصیف معما ها و خلق ماجرا ها معرفی شخصیت ها و محیط پرداخته میشه و عملا معمایی پاسخ داده نمیشه که خواننده جذب داستان بشه برای همین فکر میکنم اونهایی که دندون روی جگر گذاشتن و خوندن و صبر کردن در پایات کتاب دوم حسابی شگفت زده بشن، زیرا اون چیزی که در ذهن پروروندم رو اگر به طور کامل میدونستید از تعجب شاید چشماتون گرد می شد و دهنتون باز می موند. به دوستان قول معما هایی بسیار سخت و پیچیده رو میدم که حسابی ذهن شما رو درگیر خودش بکنه ماجراها مبارزاتی که شما رو حسابی سر ذوق بیاره صحنه هایی که شما رو به یاد نبرد های باستان بندازه، و اونهایی که مثل من آرزو میکردن که دنیا هم یک دنیای فانتزی بود رو به یک رویای طولانی و عمیق ببره، و زمانی بیدارتون کنه که حسابی سیراب شده باشید.

مقدمه ای از کتاب دوم:
آسمان تیره و تار اردوگاه دورگه ها سیاه تر و سنگ دلانه تر از هر زمانی شده بود، باران به شدت می بارید، هیچ دورگه ای دیده نمی شد هیچ سربازی نبود چادر ها ساکت و آرامتر از هر زمانی بودند و صدای مرگ را از هر گوشه اردوگاه می شد احساس کرد، از تپه شرقی که در بالای ان اتاقک چوبی ساخته شده بود دود سفیدی به بیرون و میان ابر های سیاه بالا می رفت.
تمام نفرات در میدان مبارزه اردوگاه جمع شده بودند اما بر خلاف همیشه هیچ صدایی از هیچ کدام شنیده نمی شد، تنها صدای چکه های قطرات باران بود که بر چاله های اب میریخت،صدای سربازی از دور به گوش رسید که سراسیمه این سکوت مرگ اور را شکست و زمانی که در میانه میدان مبارزه رسید بی توجه به فرماندهان اردوگاه رو به سمت دورگه ها برگشت و فریادی از سر ترس زد:
- دارن به اینجا میرسن، ادمخوار ها دارن به اینجا میرسن باید فرار کنیم.....
و اینگونه بود که سرنوشت دنیای اجنه برای اخرین بار رقم خورد.
صاحب حقیقی حلقه باز خواهد گشت، فراموش شدگان چشم به دنیا میدوزند، منتظر از سرنوشتی که به دست مردگان رقم خواهد خورد، نقابداری که از دنیای فراموش شدگان گذشته، دنیای مردگان را از پس گذاشته و پا به میان کارزار میگذارد.
آیا دنیا را با سیاهی دورنش به فرطه سقوط خواهد برد؟

با ما همراه باشید با نبرد های افسانه ای، سقوط شهر ها بیدار شدن خدایان باستان .

مژده برای دختر خانوم ها اگر توی کتاب اول جذب هیچ شخصیت دختری نشدید میتونید تفاوت رو در این کتاب احساس کنید با سوپر شخصیت مونث داستان ...... :53::53::3:

تالارگفتمان 1

دانلود کتاب اول
این شما و این فصول داستان:
لینک گروه در تلگرام: https://t.me/joinchat/Blb2kEqU7YxeurFbq1Kn8g

لینک کانال تلگرام (ارائه داستان): https://t.me/AmbrellA_Story

دورگه کتاب دوم

فصل
دانلود
فصل
دانلود
فصل 1(تعقییب و گریز) دانلود فصل 2(اِدورا) دانلود
فصل 3(برخورد) دانلود فصل 4(تصمیم) دانلود
فصل 5(ایا او یک هیولاست؟) دانلود فصل 6(منطقه تاناریس) دانلود
فصل 7(راه حل) دانلود فصل 8(روشنایی در تاریکی و تاریکی در روشنایی میمیرد) دانلود
فصل 9(در راه ناردا) دانلود فصل 10(حس جدید، انتقام...) دانلود
فصل 11(شیپور جنگ در ناردا) دانلود فصل 12(تعظیم در برابر دشمن) دانلود
فصل 13(ایلا) دانلود فصل 14(لورتگا) دانلود
فصل 15(دردسر در شمال) دانلود فصل 16(تصویری در اینه!) دانلود
فصل 17(اولین دیدار) دانلود فصل 18(عاشقانه در میدان جنگ) دانلود
فصل 19(خیانتکار) دانلود فصل 20!(اعتراف) دانلود
فصل 21(اولین نبرد واقعی) دانلود فصل22(اولین دختر دورگه) دانلود
فصل 23(دره ممنوعه) دانلود فصل 24(گرگ تنها) دانلود
فصل 25(شب برخورد) دانلود فصل 26(نبرد بزرگ،نزدیک تر از همیشه) دانلود
فصل 27(نبردبزرگ2،مه سیاه) دانلود فصل 28(نبرد بزرگ3،معبد) دانلود
فصل29 (نبرد بزرگ4، ارباب معبد) دانلود فصل 30(آن شب، نبرد بزرگ5) دانلود
فصل 31(شکاف، نبرد بزرگ6) دانلود فصل32 (خیلی دیراو را شناخت،نبرد بزرگ7) دانلود
فصل 33(ایا میتوان او را شناخت؟نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل34 دانلود
فصل 35(شروع یک پایان،نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل36(پروازروح، نبرد بزرگ نزدیک) دانلود
فصل 37(افکار،نبرد بزرگ) دانلود فصل 38(اتحاد، سایه نبرد بزرگ) دانلود
فصل 39(دروغگو،شروع نبرد بزرگ) دانلود فصل 40(اغاز نبرد) دانلود
فصل 41(پایان) دانلود فصل 42(او خواهد امد) دانلود
فصل 43(دروازه) عیدتون مبارک 29 اسفند 97 ساعت 12:19 دانلود فصل 44(بازگشت) دانلود
فصل45(افسانه سرنوشت) فصل تجمیع شده دانلود فصل 46(پایان نبرد بزرگ) دانلود
فصل 47(مردی روی شاخه) دانلود فصل 48(یک دقیقه بیشتر...) دانلود
فصل 49(هنری...) دانلود
فصل 50(لایه واقعی دنیا):bonheur: دانلود
فصل51(تسخیر شده) دانلود فصل52(هزار سال تنهایی) دانلود
فصل53(پایان روئیا) دانلود فصل 54(درخت وجود) دانلود
فصل 55 (ارباب اعماق) دانلود فصل 56 (مقابل یک خاطر قدیمی) دانلود
فصل ۵۷ (امید این فصل رو قهوه‌ای کرده، باید یه دور ویرایش جزئی بشه) دانلود فصل 58(اخرین دیدار) دانلود
فصل 59 (تاس سرنوشت) دانلود


ا

وبلاگ من میتونید از این وبلاگ هم داستان رو دانلود کنید
http://omidmoradpour.rozblog.com



دوستان در نظر داشته باشن که از فصل 43 به بعد فصل ها امتیازی خواهد بود و هیچ لینک رایگانی ارسال نخواهد شد
پس از همین حالا برای دانلود فصل مورد نظر خودتون به فکر باشید و برنامه ریزی کنید

توجه توجه:
دوستانی که امتییاز منفی زیادی دارن میتونن با انجام یه پروژه تنها یه پروژه تمام امتیاز منفی خودشون رو صفر کنن پس یه بار زخمت بکشید تا به سرعت اکانتتون برگرده به حالت اولیه.


اخبار:27/3/98
سلام به دوستان گل
اومدم یه اطلاعی بدم و برم
به قوله تا مدت نامعلومی ارائه فصول رو به تاخیر میدازم همینطور به نوشتن ادامه میدم اما به جایی رسیدم که نیاز به تمرکز زیادی برای جمع کردن و سرو سامون دادن به قضایای داسان دارم حجم داستان الان که خودم شروع کردم به خوندش وحشتناک بالاس. حقیقتش این بوده که تاالان هر زمان فصلی نوشتم دیگه خودم نخوندمش بعد هزارو اندی صفحه و سریع بدون ویرایش اپلودش کردم خخخ
بخشی که توی کتاب دوم دارم روش کار میکنم مسابقات بزرگی هست که بهش میگن مسابقات هزاره که برای ساختش باید بدون فشار طراحیش کنم که یه چیز تقلیدی نشه احتمال 99 درصد وقتی کتاب کامل شد همه کتاب رو یکجا اپلود میکنم.

توی گروه تلگرامیش هم حتما خبر هایی از نوشتن ادامش میدم به دوستان مرسی بابت پیگیر بودنتون امید وارم مارو بعده هم تنها نزارید.


آخرین و جدیدترین اطلاعیه:

واقعا میتونم بگم که متاسفم اما اون حرف رو از روی نادونی زدم زندگی مشترک دست و پا کردن تو دوره ای که دلارش پول و طلا و گرونیش به این شکله همین که بدویی و بتونی یه لغمه نون در بیاری کلاهت رو باید بندازی هوا هزار متر چه برسه رسیدن به علایق این دوره.
خیلی دوس داشتم خیالم از نظر اقتصادی راحت بود تا هر روز می نشستم و مینوشتم ولی یه کارگر با حقوق 3 تومنی چطور میتونه تو این روزگار بشینم بنویسم
واقعا میگم اگر پول نداری زن نگیر که بجز سختی و بدبختی چیزی نصیبت نمیشه نگرانیای زندگی خوردت میکنه. اگر پول داری زن بگیر بعد میتونی با خیال راحت بنویسی.
اگر نداری و ارزوهات برات مهمتره پس مجردی بهترین راهشه بشین و نون خشک سق بزنی ولی بری سمت اون چیزی که دوست داری نمیشه همه چیز رو با هم داشت دنیاش خیلی بی رحمه فقط یه چیز اگررررر بتونی بهش برسی هیچ وقت رو دوتا بزاری جفتش رو از دست میدی.

اگر زمانی اوضاع منم به اون شکل شد که نیاز نبود سگ دو بزنم برای چندرقاز حقوق میام و از نو شروع میکنم به نوشتن فقط #امید_مرادپور رو تو گوگل سرچ کنید.
یا علی


   
AlirezaDark، rasoulsss، A. M. D. R. Z. H و 103 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
Ryan2
(@ryan2)
Trusted Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 80
 

AmbrellA;40909:
نیرو بحثش با استفاده از جادو فرق داره شما گفتی منبع جادوی رهگذر چیه اما دلیلی که هنری نمیتونه جادو کنه نفرینی هست که روشه که الان بیشتر شبیه یه موهبت بهش نگاه میکنن. جادو نداره ولی فیزیکش قویه درد حس نمیکنه بهبودیشم که فوق بشری شده به نظرتون این فرد چرا دنبال برگشت جادوش باید باشه اینطوری که شکست ناپذیر تره! این سوال یه جورایی در طول این مدت ذهن من رو هم درگیر کرده چرا یه شخصیت باید خودش رو از این همه موهبت خلاص کنه اگر باطل کننده این نفرین رو هم بدست بیاره چرا باید ازش استفاده کنه به نظر من خنده داره صرف اینکه اون کرم ها شبیه به یه حالت هیولاییه غیر از اون مگه چیز بدیه؟ والا اصلا از این بهتر هم مگه داریم؟نهایتش بتونه قدرت دوگه ایش رو برگردونه که چی قدرت یه دورگه بیشتره یا الان هنری؟
چیزی هم که نیاز داره الان در اختیارشه نقطه ضعفش قبلا میگفتیم جادوئه خب ممکنه بزنن با جادو نفلش کنن خب یه قدرتی باید داشته باشه که جلوشون مقاومت کنه خب چی از یه سلاح ضد مجیک که ضاف گذاشتمش رو دستش دوس دارم داد بزنم سر این ملکه و زاک **** که اخه احمقا هنری به این خفنی چیکارش دارید! یا نکنه اصلا زیر سر اون برادر سومه ببینم شاید قصد داره هنری رو از راه به در کنه و خودش قدرت رو دس بگیره یا دخترش! خدا لعنت کنه ان افکار شیطانی رو نمیدونم این برادر سوم با آگاهی از زمانش اینده خطر ناک تره یا اون برادر اول! اگر یه وقت تو زرد از اب در اومد چی؟

نظرتون در باره ذهنیات من چیه البته اینها رو با فکر کردن به دید خواننده بهش رسیدم نمیدونم چقدر موفق بودم ذهنیاتم رو کنار بزارم و طبق اونچه گفته شده فکر کنم منتظر نظراتتون هستم.

ببین یه جاهایی برام گنگه گفتی هنری نفرین شدست!! کی این نفرینو رو هنری گذاشته؟؟چرا؟؟؟حتی اگرم با از بین بردن نفرین قدرت بدنی و ترمیمشو از دست بده با جادو نمیتونه جبران کنه ؟؟مثلا ورد بهبودی بخونه یا افزایش قدرت بدنی؛ از این ورد ها زیاد تو بازی ها و فیلم ها هست
درضمن قلب اژدها رو هم حساب کنیم از نظر مقدار انرژی نباید احساس کنبود کنه راهنمایی های رهگذر هم روش تازه با استفاده از جادو کلی قابلیت های دیگه هم بدست میاره که به اضافه مهارت های رزمی یه پا شوالیه جادویی میشه:دی:دی نفس کش حریف میطلبم


   
Hacker، AmbrellA، الهه آب و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Hunter
(@hunter)
Active Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 14
 

داستان داره به جاهای باحالی میرسه

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

واقعا از خوندن این رمان خوشحالم


   
Batman، AmbrellA و الهه آب واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
ZAHRA*J
(@zahraj)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 544
 

فصل جدید نداریم؟:(s1817):


   
Batman، الهه آب، AmbrellA و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
aminkh
(@aminkh)
Eminent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 47
 

سلام آقا امید این فصل یکی از فصولی بود که واقعا منو میخکوب کرد به خاطر یه سری اطلاعت جدید من همیشه فکر میکردم رهگذر یه همراهه تا یه روح که تو بدن هنری زندگی می کنی
یه سری سوالات کلی داشتم که شاید ربطی این فصل نداشته باشه اولا هرم قدرت تو دنیای دورگه چجوریه منظور از قدرت مقام نیست منظور قدرت جادویی یا قوی بودن به معنای محضه یعنی کی از همه قدرتمند تره یا کدوم نژاد قوی تره؟
بعد یه سوال دیگه وقتی میگن یه اژدهای ضعیف منظور شون چیه اخه هرچی هم ضعیف باشه هنوز هم یه اژدهاست و وقتی یه اژدهاست یعنی اندام یه اژدها رو داره پس به خودی خود باید قوی باشه نمونش هم همین قلب که باعث نجات هنری شده پس اونقدر عم ضعیف نیست که همه جا هی میگن ضعیف
یه سوال دیگه معیار مردن تو دنیای دورگه چیه منظورم اینه مردن جسم باعث نابودی روح میشه یا نه روح باقی می مونه تو این دنیا بعد یه سوال آیا روح می تونه تو ظروف مختلف حبس بشه و انتقال داده بشه مثلا تو قلب یا اعضای دیگه بعد یه سوال دیگه اگه رهگذر رو زنده فرض کنیم در حال حاضر آیا میشه یه شخص در آن واحد تو دوتا جسم باشه یعنی رهگذر بجز بدن هنری یه یدن دیگه مثلا داشته باشه و به واسطه اون بدن قدرت جمع کرده که بتونه ظهور به معنایی که تو کتاب گفته شد پیدا کنه؟
یه سوال درباره گنجینه ها آیا کسی می تونه با دریافت یکی از گنجینه ها به سطح مثلا برادر اول برسه یا اونا ورای این گنجینه ها قدرت دارن؟
یه سوال درباره الهه ها آیا هنوزم هستن؟ چون گفته شد جاودانن
یه سوال درباره نفرین این یه نفرین ابدیه؟ یا یه نفرین مقطعی مثلا برا قوی تر شدن هنری باشه که بعد مدت نابود بشه و قدرتش برگرده؟ یه سوال دیگه آیتاش تک فرزنده؟ بعد درباره اون پیشگویی راستیتش واسه من گنگ بود. بعد یه چیز دیگه میشه آدم زنده رو نفرین کرد مثل اون نیزه که مثلا طرف نفرین شه و مثلا با انجام کار خاصی مثلا کشتن چیزی باطل بشه؟
درباره اون فرد آخر داستان که قلب اژدها داره به نظرم براد اول نیست چون هنری اصلا براش اهمیت نداره ازطرفی به نظرم برادر سومه نمی دونم به نظرم اینجوریه اخه وقتی هنری فکر کرد اون موضعی که تعریف کرده قصه هستش ناراحت میشه چون عادت نداره کسی حرفاش رو باور نکنه چون همیشه حقیقت رو میدونه و چه کسی همیشه حقیقت رو می دونه؟ کسی که از گذشته و آینده با خبر باشه به خاطر همین ویژگی همه به حرفاش ایمان دارن پس یه همین دلیل شاید باعث ناراحتی اون شده بعد از طرفی وقتی که اون شخص درباره قلب اژدها میگه یاد قصه ای که آیتاش گفته میوفته پس حتما یه شباهتی باید باشه که یاد اون میوفته از طرفی آیتاش قصه رو برا کی می تونست تعریف کرده باشه؟
بازم ممنون بخاطر این فصل عالی
ببخشید زیاد شد


   
الهه آب، AmbrellA، mosadonya2 و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Hunter
(@hunter)
Active Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 14
 

واقعا داره حرس دار میشه ها


   
الهه آب واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
الهه آب
(@fateme12)
Estimable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 248
 

Aminkh;40928:
سلام آقا امید این فصل یکی از فصولی بود که واقعا منو میخکوب کرد به خاطر یه سری اطلاعت جدید من همیشه فکر میکردم رهگذر یه همراهه تا یه روح که تو بدن هنری زندگی می کنی
یه سری سوالات کلی داشتم که شاید ربطی این فصل نداشته باشه اولا هرم قدرت تو دنیای دورگه چجوریه منظور از قدرت مقام نیست منظور قدرت جادویی یا قوی بودن به معنای محضه یعنی کی از همه قدرتمند تره یا کدوم نژاد قوی تره؟
بعد یه سوال دیگه وقتی میگن یه اژدهای ضعیف منظور شون چیه اخه هرچی هم ضعیف باشه هنوز هم یه اژدهاست و وقتی یه اژدهاست یعنی اندام یه اژدها رو داره پس به خودی خود باید قوی باشه نمونش هم همین قلب که باعث نجات هنری شده پس اونقدر عم ضعیف نیست که همه جا هی میگن ضعیف
یه سوال دیگه معیار مردن تو دنیای دورگه چیه منظورم اینه مردن جسم باعث نابودی روح میشه یا نه روح باقی می مونه تو این دنیا بعد یه سوال آیا روح می تونه تو ظروف مختلف حبس بشه و انتقال داده بشه مثلا تو قلب یا اعضای دیگه بعد یه سوال دیگه اگه رهگذر رو زنده فرض کنیم در حال حاضر آیا میشه یه شخص در آن واحد تو دوتا جسم باشه یعنی رهگذر بجز بدن هنری یه یدن دیگه مثلا داشته باشه و به واسطه اون بدن قدرت جمع کرده که بتونه ظهور به معنایی که تو کتاب گفته شد پیدا کنه؟
یه سوال درباره گنجینه ها آیا کسی می تونه با دریافت یکی از گنجینه ها به سطح مثلا برادر اول برسه یا اونا ورای این گنجینه ها قدرت دارن؟
یه سوال درباره الهه ها آیا هنوزم هستن؟ چون گفته شد جاودانن
یه سوال درباره نفرین این یه نفرین ابدیه؟ یا یه نفرین مقطعی مثلا برا قوی تر شدن هنری باشه که بعد مدت نابود بشه و قدرتش برگرده؟ یه سوال دیگه آیتاش تک فرزنده؟ بعد درباره اون پیشگویی راستیتش واسه من گنگ بود. بعد یه چیز دیگه میشه آدم زنده رو نفرین کرد مثل اون نیزه که مثلا طرف نفرین شه و مثلا با انجام کار خاصی مثلا کشتن چیزی باطل بشه؟
درباره اون فرد آخر داستان که قلب اژدها داره به نظرم براد اول نیست چون هنری اصلا براش اهمیت نداره ازطرفی به نظرم برادر سومه نمی دونم به نظرم اینجوریه اخه وقتی هنری فکر کرد اون موضعی که تعریف کرده قصه هستش ناراحت میشه چون عادت نداره کسی حرفاش رو باور نکنه چون همیشه حقیقت رو میدونه و چه کسی همیشه حقیقت رو می دونه؟ کسی که از گذشته و آینده با خبر باشه به خاطر همین ویژگی همه به حرفاش ایمان دارن پس یه همین دلیل شاید باعث ناراحتی اون شده بعد از طرفی وقتی که اون شخص درباره قلب اژدها میگه یاد قصه ای که آیتاش گفته میوفته پس حتما یه شباهتی باید باشه که یاد اون میوفته از طرفی آیتاش قصه رو برا کی می تونست تعریف کرده باشه؟
بازم ممنون بخاطر این فصل عالی
ببخشید زیاد شد

وقتی که میگن اژدهای ضعیف منظورشون اینکه نسبت به اژدها هایی که وجود داشتن این یه اژدهای ضعیف بوده ، نه اینکه کلا ضعیف باشه .
اونجوری که توی رمان گفته شده هنوز هستن ؛ فقط مثل دراکل که خواب بود و فعالیتی نداشت این ها هم خواب هستن و درحال حاضر فعالیتی ندارن .
از کجا میگی هنری برای برادر اول اهمیتی نداره ؟ وقتی هنری از جادوی اژدها استفاده میکنه شروع میکنه به لبخند زدن ، شاید از اونموقع برای هنری نقشه ای کشیده باشه . شاید میخواد از توانایی های اون به نفع خودشون استفاده بکنه .
احتمالا منظورش از قصه ای که آیتاش گفته همون قلب اژدهای سفید توی سینه خود هنریه باشه . ممکنه نویسنده فراموش کرده باشه که این رهگذر بوده که داستان رو برای هنری گفته .


   
IBEe، Batman و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Ryan2
(@ryan2)
Trusted Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 80
 

اصلا تنهای هزار ساله فرمانرواعه مرگشم صحنه سازی بود میخواست ببینه بعد مرگش قراره چی بشه دوستو دشمنو بشناسه:24:


   
الهه آب، ZAHRA*J، Batman و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

Ryan2;40938:
اصلا تنهای هزار ساله فرمانرواعه مرگشم صحنه سازی بود میخواست ببینه بعد مرگش قراره چی بشه دوستو دشمنو بشناسه:24:

اوففف په فرضیه باحالی! خخخخ شایدم درست باشه! کی میدونه؟! :3:


   
الهه آب واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
Ryan2
(@ryan2)
Trusted Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 80
 

AmbrellA;40940:
اوففف په فرضیه باحالی! خخخخ شایدم درست باشه! کی میدونه؟! :3:

امید اینارو ولش کن از حرمسرا برامون بگو آماده سازیشو تموم کردی؟؟؟
ببین نژاد الف تو این داستانت نداری ؟؟(عیدی ما فراموش نشه تنها سه روز تا عید غدیر مونده:101:)


   
الهه آب و Batman واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

Aminkh;40928:
سلام آقا امید این فصل یکی از فصولی بود که واقعا منو میخکوب کرد به خاطر یه سری اطلاعت جدید من همیشه فکر میکردم رهگذر یه همراهه تا یه روح که تو بدن هنری زندگی می کنی
یه سری سوالات کلی داشتم که شاید ربطی این فصل نداشته باشه اولا هرم قدرت تو دنیای دورگه چجوریه منظور از قدرت مقام نیست منظور قدرت جادویی یا قوی بودن به معنای محضه یعنی کی از همه قدرتمند تره یا کدوم نژاد قوی تره؟
بعد یه سوال دیگه وقتی میگن یه اژدهای ضعیف منظور شون چیه اخه هرچی هم ضعیف باشه هنوز هم یه اژدهاست و وقتی یه اژدهاست یعنی اندام یه اژدها رو داره پس به خودی خود باید قوی باشه نمونش هم همین قلب که باعث نجات هنری شده پس اونقدر عم ضعیف نیست که همه جا هی میگن ضعیف
یه سوال دیگه معیار مردن تو دنیای دورگه چیه منظورم اینه مردن جسم باعث نابودی روح میشه یا نه روح باقی می مونه تو این دنیا بعد یه سوال آیا روح می تونه تو ظروف مختلف حبس بشه و انتقال داده بشه مثلا تو قلب یا اعضای دیگه بعد یه سوال دیگه اگه رهگذر رو زنده فرض کنیم در حال حاضر آیا میشه یه شخص در آن واحد تو دوتا جسم باشه یعنی رهگذر بجز بدن هنری یه یدن دیگه مثلا داشته باشه و به واسطه اون بدن قدرت جمع کرده که بتونه ظهور به معنایی که تو کتاب گفته شد پیدا کنه؟
یه سوال درباره گنجینه ها آیا کسی می تونه با دریافت یکی از گنجینه ها به سطح مثلا برادر اول برسه یا اونا ورای این گنجینه ها قدرت دارن؟
یه سوال درباره الهه ها آیا هنوزم هستن؟ چون گفته شد جاودانن
یه سوال درباره نفرین این یه نفرین ابدیه؟ یا یه نفرین مقطعی مثلا برا قوی تر شدن هنری باشه که بعد مدت نابود بشه و قدرتش برگرده؟ یه سوال دیگه آیتاش تک فرزنده؟ بعد درباره اون پیشگویی راستیتش واسه من گنگ بود. بعد یه چیز دیگه میشه آدم زنده رو نفرین کرد مثل اون نیزه که مثلا طرف نفرین شه و مثلا با انجام کار خاصی مثلا کشتن چیزی باطل بشه؟
درباره اون فرد آخر داستان که قلب اژدها داره به نظرم براد اول نیست چون هنری اصلا براش اهمیت نداره ازطرفی به نظرم برادر سومه نمی دونم به نظرم اینجوریه اخه وقتی هنری فکر کرد اون موضعی که تعریف کرده قصه هستش ناراحت میشه چون عادت نداره کسی حرفاش رو باور نکنه چون همیشه حقیقت رو میدونه و چه کسی همیشه حقیقت رو می دونه؟ کسی که از گذشته و آینده با خبر باشه به خاطر همین ویژگی همه به حرفاش ایمان دارن پس یه همین دلیل شاید باعث ناراحتی اون شده بعد از طرفی وقتی که اون شخص درباره قلب اژدها میگه یاد قصه ای که آیتاش گفته میوفته پس حتما یه شباهتی باید باشه که یاد اون میوفته از طرفی آیتاش قصه رو برا کی می تونست تعریف کرده باشه؟
بازم ممنون بخاطر این فصل عالی
ببخشید زیاد شد

سلام
یعنی ماشاا... سوال!!
خب بریم سر وقت جواب البته ببخشید دیر شد یکم دستم بند بود نمیتونستم جواب بدم:
ببین نژاد های مختلف نقاط قدرت و ضعف دارن و ممکنه یه نژاد توی یه موقعیت برتر باشه توی یه موقعیت دیگه توی ضعف باشه الان قصد توضیح در مورد این حرم جادویی رو ندارم توی یه کوچولو دیگه که به بخش های اموزشی معبد برای جیک برسیم درست درمون در مورد جادو هم توضیح کامل رو میدم:)
در مورد اژدهای ضعیف: اون اژدها هم داستان زندگی خودش رو داشته یه اژدهای سفید بوده که از برادراش خیلی ضعیفتر بوده رسم بوده که بچه ضعیف رو مادر از لونه بیرون میندازه تا اینکه قوی میشه و برمیگرده یا اینکه طعمه حیوانات میشده اما این اژدها به صورت مادرزادی نقض داشته در بدنش و حتی توان پرواز هم نداشته. و بین اژدها ها جایگاهی نداشته. اگر بخوایم با نژاد خودش مقایسش کنیم خیلی ضعیف بوده اما اگر با اجنه و انسانها مقایسش کنیم بالاخره فاصله قابل توجهی داره!

در باره مردن توی دنیای اجنه اول باید ببینیم چه موجودی مد نظرمونه:
الهه ها: این موجودات مرگ دارن اما نابودی ندارن یعنی اگر جسمشون از بین بره روحشون به طبیعت و اصلشون بر میگرده و بعد از مدتی شاید هزار سال شاید ده هزار سال شاید همین یه هفته بعد دوباره متولد بشه مگر در موارد خاص: خودکشی! یا در خواست خواب ابدی که باعث میشه اون الهه دیگه زنده نشه و به کل از هستی پاک میشه.
اژدهایان: هر اژدهایی در زمان مرگ روحش از بین نمیره و پرواز میکنه و سمت اژدهای مادر میرفته و روح اژدهای مادر اون رو جذب میکرده و به همین شکله که اژدهای مادر این قدرت هولناک رو داشته. و در مورد تولد اژدهای مادر هنوز اطلاعاتی در دسترس نیست.
اجنه و موجودات دیگه: این موجودات روحشون بعد از مرگ با عبور از دروازه پایان میپذیرن اما ارواحی هم هستن که به خاطر گناهانشون و یا نفرین توی دنیا سرگردون هستن و یا توی شیئی حبس شدن
در مورد شیاطین: توی کتاب شیطان گوژ پشت دربارش میخونید :دی:دی

در مورد سوال گنجینه ها: به هیچ وجه یک گنجینه نمیتونه یک نفر رو اونقدر بالا ببره که در حد یک اصیل زاده برسه اگرم بین اون گنجینه ها باشه تا حالا هیچ مورد این شکلی باز نشده (یکی برای جیک باز کنم:39: )
بله الهه ها هنوز هستن اما به خاطر نابودی توسط یه موجود سطح بالا مثل اژدهای مادر زمان بازیابیشون خیلی طول میکشه شاید صدها هزار سال.
نفرین هنری: نمیدونم دقیق منم اطلاعی ندارم تا نفهمیم منبعش چی بوده نمیشه گفت عوارض جانبیش چیه و دائمی یا موقتیه.
بله ایتاش تک فرزند بوده البته یه برادر ناتنی خدا بیامرز داشت بیچاره.
هر نفرینی پایانی داره هیچ جادویی ابدی نیست. وقتی نفرین میکنی شرطی برای پایانش مشخص میکنی مثل ارباب معبد که داخل اون کوه گیر کرده بودن. شرط خروجشون بدست اوردن اون کمان از دست اون اژدهای دریایی بوده که بایستی توسط یه شخص ثالث غیر از خودشون اقدام می شده که دیدیم که نفرین اژدهای مار هم بود و پایان یافت.

بازم در خدمتیم
فعلا
یا علی

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

Ryan2;40941:
امید اینارو ولش کن از حرمسرا برامون بگو آماده سازیشو تموم کردی؟؟؟
ببین نژاد الف تو این داستانت نداری ؟؟(عیدی ما فراموش نشه تنها سه روز تا عید غدیر مونده:101:)

خخخ حرمسرا رو داریم بین خودمون بمونه ولی فعلا دارم کیس های مناسبش رو جمع میکنم باید باب دندون هنری هم باشن خو 🙂
الف؟ اممم تا حالا که نه در اینده هم فکر نکنم اگر نژاد خاصی بخوام احتمالا خودم بسازمشون.
فکر عیدی هم نکن دیگه فصل نمیدم اون دوتام از دستم در رفت نمیدونم حوصلش بود و بیکار شدم شاید یه بخشیی باز دادم اما نمیدونم فرداس ییا یه ماه دیگه


   
الهه آب، Ryan2 و Batman واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Ryan2
(@ryan2)
Trusted Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 80
 

(عیدی:44:) ( تو سیّدی ها){به این متن های تو پرانتز زیاد توجه نکن اینارو من ننوشتم شخصیت دوّمم نوشته}
خوب هنری دقیقا کی نفرین شد تو کتاب که از نفرین حرفی نزدی شایدم یه اشاره ای کردیو من نفهمیدم؟؟
یه سوال وقتی یه گنیجینه میتونه کاری کنه که یه انسان(ریکای)از یه اجنه اشراف زاده قوی تر بشه چرا نتونه یه قدرتی بده که هم پای اصیل زاده ها بشه حالا نه برادر اول حداقل برادر دوازدهمی،یازدهمی چیزی.
میگم میخوای آنارو بفرستی معبد حداقل اون یه گنجینه بگیره
کتاب شیطان گوژ پشتو باید از کجا تهیه کنیم فکر کنم قبلا گفته بودی فقط چند فصل ازشو نوشتی بعد ولش کردی؟؟


   
الهه آب، AmbrellA و Batman واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

Ryan2;40943:
(عیدی:44:) ( تو سیّدی ها){به این متن های تو پرانتز زیاد توجه نکن اینارو من ننوشتم شخصیت دوّمم نوشته}
خوب هنری دقیقا کی نفرین شد تو کتاب که از نفرین حرفی نزدی شایدم یه اشاره ای کردیو من نفهمیدم؟؟
یه سوال وقتی یه گنیجینه میتونه کاری کنه که یه انسان(ریکای)از یه اجنه اشراف زاده قوی تر بشه چرا نتونه یه قدرتی بده که هم پای اصیل زاده ها بشه حالا نه برادر اول حداقل برادر دوازدهمی،یازدهمی چیزی.
میگم میخوای آنارو بفرستی معبد حداقل اون یه گنجینه بگیره
کتاب شیطان گوژ پشتو باید از کجا تهیه کنیم فکر کنم قبلا گفته بودی فقط چند فصل ازشو نوشتی بعد ولش کردی؟؟

اهم نصفم سیده خو یه عیدی دادم دومی نمیدم 🙂
خب هنری کیی نفرین شد رو دیگه خودتون باید بفهمین :}
شایدم باشه ها ولی من چیزی از محتواشون نمیدونم شاید یکی باشه که انقدر قدرت بده بشه هم سطح اژدها ولی تا حالا همچین قدرتی نداشتیم و کسی نمیدونه هست یا نه که اگر بود برادر اول رو هوا میزدش!
آنا بره معبد چیکار!
کتاب شیطان گوژ پشت را میتوانید از انتشاراتی های مجاز تهیه بفرمایید خخخ
شوخی میکنم شیطان گوژ پشت هنوز در حد یه مقدمه داستانیه که قراره بعد دورگه نوشته بشه. دقیقش بخوام بگم بعد جلد دوم.


   
الهه آب، Ryan2 و Batman واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Ryan2
(@ryan2)
Trusted Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 80
 

AmbrellA;40945:
اهم نصفم سیده خو یه عیدی دادم دومی نمیدم 🙂
خب هنری کیی نفرین شد رو دیگه خودتون باید بفهمین :}
شایدم باشه ها ولی من چیزی از محتواشون نمیدونم شاید یکی باشه که انقدر قدرت بده بشه هم سطح اژدها ولی تا حالا همچین قدرتی نداشتیم و کسی نمیدونه هست یا نه که اگر بود برادر اول رو هوا میزدش!
آنا بره معبد چیکار!
کتاب شیطان گوژ پشت را میتوانید از انتشاراتی های مجاز تهیه بفرمایید خخخ
شوخی میکنم شیطان گوژ پشت هنوز در حد یه مقدمه داستانیه که قراره بعد دورگه نوشته بشه. دقیقش بخوام بگم بعد جلد دوم.

یعنی نمی خوای دورگه رو ادا مه بدی ؟؟کتاب دوم دورگه دقیقا چند فصله؟؟ تا حالا چند صفحه نوشتی ؟؟چند درصد کار تموم شده؟؟


   
AmbrellA، الهه آب، Batman و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
wrahw992
(@wrahw992)
Eminent Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 21
 

هنوزم قراره بعد تموم شدنش کل کتاب یکجا گذاشته بشه یا نه؟


   
Batman، AmbrellA و الهه آب واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
الهه آب
(@fateme12)
Estimable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 248
 

AmbrellA;40945:
اهم نصفم سیده خو یه عیدی دادم دومی نمیدم 🙂
خب هنری کیی نفرین شد رو دیگه خودتون باید بفهمین :}
شایدم باشه ها ولی من چیزی از محتواشون نمیدونم شاید یکی باشه که انقدر قدرت بده بشه هم سطح اژدها ولی تا حالا همچین قدرتی نداشتیم و کسی نمیدونه هست یا نه که اگر بود برادر اول رو هوا میزدش!
آنا بره معبد چیکار!
کتاب شیطان گوژ پشت را میتوانید از انتشاراتی های مجاز تهیه بفرمایید خخخ
شوخی میکنم شیطان گوژ پشت هنوز در حد یه مقدمه داستانیه که قراره بعد دورگه نوشته بشه. دقیقش بخوام بگم بعد جلد دوم.

هنری از آخر جلد اول که سنون میخواست درمانش کنه نفرین شد .
مگه این گنجینه ها خودشون صاحبشون رو انتخاب نمیکنن ؟ پس اگر یه همچین گنجینه ای هم باشه ، اگر برادر اول رو انتخاب نکنه اون نمیتونه داشته باشدش ؛ مگر اینکه اینجوری باشه که اگر شخص خودش به اندازه کافی قوی باشه بتونه یک گنجینه رو مجبور کنه که اون رو انتخاب بکنه .
هنری که قراره بره معبد ، خوب آنا هم همراهش میره دیگه ؛ اونجا میتونه تصادفی اتاق گنجینه هارو پیدا بکنه و صاحب یکی از گنجینه ها بشه . و وقتی که هنری میره معبد و آموزش میبینه آنا هم اونجا هست و میتونه اونجا همراه هنری آموزش جادوهم ببینه .


   
Batman و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
صفحه 184 / 210
اشتراک: