Header Background day #19
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

3,149 ارسال‌
160 کاربران
8645 Reactions
499 K نمایش‌
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

با سلام
خوشحالم که خداوند عمری دادند و توانستیم دورگه رو به اینجا برسونیم، داستانی که به شخصه بدون انگیزه و علاقه شروع به نوشتنش کردم اما حالا که در حال تکمیل اون هستم نسبت به اون علاقه خاصی پیدا کردم، شاید شما با خوندن کتاب اول بگید اخه چه جذابیتی درسته و این رو به شما حق میدم چون معمولا در بخش های نخستین یک کتاب به شرح وضع حال و توصیف معما ها و خلق ماجرا ها معرفی شخصیت ها و محیط پرداخته میشه و عملا معمایی پاسخ داده نمیشه که خواننده جذب داستان بشه برای همین فکر میکنم اونهایی که دندون روی جگر گذاشتن و خوندن و صبر کردن در پایات کتاب دوم حسابی شگفت زده بشن، زیرا اون چیزی که در ذهن پروروندم رو اگر به طور کامل میدونستید از تعجب شاید چشماتون گرد می شد و دهنتون باز می موند. به دوستان قول معما هایی بسیار سخت و پیچیده رو میدم که حسابی ذهن شما رو درگیر خودش بکنه ماجراها مبارزاتی که شما رو حسابی سر ذوق بیاره صحنه هایی که شما رو به یاد نبرد های باستان بندازه، و اونهایی که مثل من آرزو میکردن که دنیا هم یک دنیای فانتزی بود رو به یک رویای طولانی و عمیق ببره، و زمانی بیدارتون کنه که حسابی سیراب شده باشید.

مقدمه ای از کتاب دوم:
آسمان تیره و تار اردوگاه دورگه ها سیاه تر و سنگ دلانه تر از هر زمانی شده بود، باران به شدت می بارید، هیچ دورگه ای دیده نمی شد هیچ سربازی نبود چادر ها ساکت و آرامتر از هر زمانی بودند و صدای مرگ را از هر گوشه اردوگاه می شد احساس کرد، از تپه شرقی که در بالای ان اتاقک چوبی ساخته شده بود دود سفیدی به بیرون و میان ابر های سیاه بالا می رفت.
تمام نفرات در میدان مبارزه اردوگاه جمع شده بودند اما بر خلاف همیشه هیچ صدایی از هیچ کدام شنیده نمی شد، تنها صدای چکه های قطرات باران بود که بر چاله های اب میریخت،صدای سربازی از دور به گوش رسید که سراسیمه این سکوت مرگ اور را شکست و زمانی که در میانه میدان مبارزه رسید بی توجه به فرماندهان اردوگاه رو به سمت دورگه ها برگشت و فریادی از سر ترس زد:
- دارن به اینجا میرسن، ادمخوار ها دارن به اینجا میرسن باید فرار کنیم.....
و اینگونه بود که سرنوشت دنیای اجنه برای اخرین بار رقم خورد.
صاحب حقیقی حلقه باز خواهد گشت، فراموش شدگان چشم به دنیا میدوزند، منتظر از سرنوشتی که به دست مردگان رقم خواهد خورد، نقابداری که از دنیای فراموش شدگان گذشته، دنیای مردگان را از پس گذاشته و پا به میان کارزار میگذارد.
آیا دنیا را با سیاهی دورنش به فرطه سقوط خواهد برد؟

با ما همراه باشید با نبرد های افسانه ای، سقوط شهر ها بیدار شدن خدایان باستان .

مژده برای دختر خانوم ها اگر توی کتاب اول جذب هیچ شخصیت دختری نشدید میتونید تفاوت رو در این کتاب احساس کنید با سوپر شخصیت مونث داستان ...... :53::53::3:

تالارگفتمان 1

دانلود کتاب اول
این شما و این فصول داستان:
لینک گروه در تلگرام: https://t.me/joinchat/Blb2kEqU7YxeurFbq1Kn8g

لینک کانال تلگرام (ارائه داستان): https://t.me/AmbrellA_Story

دورگه کتاب دوم

فصل
دانلود
فصل
دانلود
فصل 1(تعقییب و گریز) دانلود فصل 2(اِدورا) دانلود
فصل 3(برخورد) دانلود فصل 4(تصمیم) دانلود
فصل 5(ایا او یک هیولاست؟) دانلود فصل 6(منطقه تاناریس) دانلود
فصل 7(راه حل) دانلود فصل 8(روشنایی در تاریکی و تاریکی در روشنایی میمیرد) دانلود
فصل 9(در راه ناردا) دانلود فصل 10(حس جدید، انتقام...) دانلود
فصل 11(شیپور جنگ در ناردا) دانلود فصل 12(تعظیم در برابر دشمن) دانلود
فصل 13(ایلا) دانلود فصل 14(لورتگا) دانلود
فصل 15(دردسر در شمال) دانلود فصل 16(تصویری در اینه!) دانلود
فصل 17(اولین دیدار) دانلود فصل 18(عاشقانه در میدان جنگ) دانلود
فصل 19(خیانتکار) دانلود فصل 20!(اعتراف) دانلود
فصل 21(اولین نبرد واقعی) دانلود فصل22(اولین دختر دورگه) دانلود
فصل 23(دره ممنوعه) دانلود فصل 24(گرگ تنها) دانلود
فصل 25(شب برخورد) دانلود فصل 26(نبرد بزرگ،نزدیک تر از همیشه) دانلود
فصل 27(نبردبزرگ2،مه سیاه) دانلود فصل 28(نبرد بزرگ3،معبد) دانلود
فصل29 (نبرد بزرگ4، ارباب معبد) دانلود فصل 30(آن شب، نبرد بزرگ5) دانلود
فصل 31(شکاف، نبرد بزرگ6) دانلود فصل32 (خیلی دیراو را شناخت،نبرد بزرگ7) دانلود
فصل 33(ایا میتوان او را شناخت؟نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل34 دانلود
فصل 35(شروع یک پایان،نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل36(پروازروح، نبرد بزرگ نزدیک) دانلود
فصل 37(افکار،نبرد بزرگ) دانلود فصل 38(اتحاد، سایه نبرد بزرگ) دانلود
فصل 39(دروغگو،شروع نبرد بزرگ) دانلود فصل 40(اغاز نبرد) دانلود
فصل 41(پایان) دانلود فصل 42(او خواهد امد) دانلود
فصل 43(دروازه) عیدتون مبارک 29 اسفند 97 ساعت 12:19 دانلود فصل 44(بازگشت) دانلود
فصل45(افسانه سرنوشت) فصل تجمیع شده دانلود فصل 46(پایان نبرد بزرگ) دانلود
فصل 47(مردی روی شاخه) دانلود فصل 48(یک دقیقه بیشتر...) دانلود
فصل 49(هنری...) دانلود
فصل 50(لایه واقعی دنیا):bonheur: دانلود
فصل51(تسخیر شده) دانلود فصل52(هزار سال تنهایی) دانلود
فصل53(پایان روئیا) دانلود فصل 54(درخت وجود) دانلود
فصل 55 (ارباب اعماق) دانلود فصل 56 (مقابل یک خاطر قدیمی) دانلود
فصل ۵۷ (امید این فصل رو قهوه‌ای کرده، باید یه دور ویرایش جزئی بشه) دانلود فصل 58(اخرین دیدار) دانلود
فصل 59 (تاس سرنوشت) دانلود


ا

وبلاگ من میتونید از این وبلاگ هم داستان رو دانلود کنید
http://omidmoradpour.rozblog.com



دوستان در نظر داشته باشن که از فصل 43 به بعد فصل ها امتیازی خواهد بود و هیچ لینک رایگانی ارسال نخواهد شد
پس از همین حالا برای دانلود فصل مورد نظر خودتون به فکر باشید و برنامه ریزی کنید

توجه توجه:
دوستانی که امتییاز منفی زیادی دارن میتونن با انجام یه پروژه تنها یه پروژه تمام امتیاز منفی خودشون رو صفر کنن پس یه بار زخمت بکشید تا به سرعت اکانتتون برگرده به حالت اولیه.


اخبار:27/3/98
سلام به دوستان گل
اومدم یه اطلاعی بدم و برم
به قوله تا مدت نامعلومی ارائه فصول رو به تاخیر میدازم همینطور به نوشتن ادامه میدم اما به جایی رسیدم که نیاز به تمرکز زیادی برای جمع کردن و سرو سامون دادن به قضایای داسان دارم حجم داستان الان که خودم شروع کردم به خوندش وحشتناک بالاس. حقیقتش این بوده که تاالان هر زمان فصلی نوشتم دیگه خودم نخوندمش بعد هزارو اندی صفحه و سریع بدون ویرایش اپلودش کردم خخخ
بخشی که توی کتاب دوم دارم روش کار میکنم مسابقات بزرگی هست که بهش میگن مسابقات هزاره که برای ساختش باید بدون فشار طراحیش کنم که یه چیز تقلیدی نشه احتمال 99 درصد وقتی کتاب کامل شد همه کتاب رو یکجا اپلود میکنم.

توی گروه تلگرامیش هم حتما خبر هایی از نوشتن ادامش میدم به دوستان مرسی بابت پیگیر بودنتون امید وارم مارو بعده هم تنها نزارید.


آخرین و جدیدترین اطلاعیه:

واقعا میتونم بگم که متاسفم اما اون حرف رو از روی نادونی زدم زندگی مشترک دست و پا کردن تو دوره ای که دلارش پول و طلا و گرونیش به این شکله همین که بدویی و بتونی یه لغمه نون در بیاری کلاهت رو باید بندازی هوا هزار متر چه برسه رسیدن به علایق این دوره.
خیلی دوس داشتم خیالم از نظر اقتصادی راحت بود تا هر روز می نشستم و مینوشتم ولی یه کارگر با حقوق 3 تومنی چطور میتونه تو این روزگار بشینم بنویسم
واقعا میگم اگر پول نداری زن نگیر که بجز سختی و بدبختی چیزی نصیبت نمیشه نگرانیای زندگی خوردت میکنه. اگر پول داری زن بگیر بعد میتونی با خیال راحت بنویسی.
اگر نداری و ارزوهات برات مهمتره پس مجردی بهترین راهشه بشین و نون خشک سق بزنی ولی بری سمت اون چیزی که دوست داری نمیشه همه چیز رو با هم داشت دنیاش خیلی بی رحمه فقط یه چیز اگررررر بتونی بهش برسی هیچ وقت رو دوتا بزاری جفتش رو از دست میدی.

اگر زمانی اوضاع منم به اون شکل شد که نیاز نبود سگ دو بزنم برای چندرقاز حقوق میام و از نو شروع میکنم به نوشتن فقط #امید_مرادپور رو تو گوگل سرچ کنید.
یا علی


   
AlirezaDark، rasoulsss، A. M. D. R. Z. H و 103 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

DARK LORD;40018:
نکته بینی شما قابل تحسینه.همینطور اطلاعاتون از فصول گزشته.خوشحالم اینجور کسی اینجا فعالیت داره.واس بقیه هم مفیده.حداقل خودم.
چون ارماندو که دورگه هست از یه نودل الفا معمولی بزرگتره ولی بازم به بیگرو نمیرسه. نظرمن واس بیگرو یکم بیشتره

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

در مورد جیک هنری دقیقا منظورت چیه.موقع که انسان بودن هنری ظاهرا چیز خاصی نداشته و الان با هم نزدیک نیستن که بخاد تاثیر بگیره.متوجه نمیشم دقیقا منظورتون چیه

نظر شخصی من اینه کسی ریکا نمیشه.جیک زمانی میتونه با ریکا رقابت کنه که حداقل صاحب گنجینه ای چیزی بشه و خب برا اون خیلی زوده الان

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

مرسی از جوابت.واسم اطلاعات خوبی بود.مخصوصا خط های اخر.یجایی بکار میان
درباره تیر کمان واسم جاله که اجنه مشکلی نداشتن اینم احتمال بخاطر موقع وخیم اون زمان بود.

درباره هری پاتر اگ قرار باشه جادوگری توی ارتش انسانی باشه میشه از شخصیت های فیلم هری پاتر هم استفاده کرد.البته میشه مثل فن فیکشن جادوهاشو را ارتقا داد.در کل بنظرم اگ زمانی لشکر انسانی جادوگر خاست استفاده از این شخصیت ها میتوجه جالب باشه و همه اشنایی دارن باهشون

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

راستی حرف تغییر شکل شد.تو کتاب اول زمانی شوگا اومده پیش ثونیا برای بردن هنری میدونست اون ریکا هست؟
با به شکلی انسانیش نمیشناخت؟یا ثونیا هم از جادو استفاده کرده بود؟

خب ارتش انسانها تابع اجنه نبودن اون زمان متحد بودن استفاده از تیرو کمان برای توابع اونها ممنوع بوده مثلا برای کسایی که مستقیما توی سرزمین تحت تسلط اونها زندگی میکردن مثل قبائل شمال ولی برای کسایی که از یه دنیای دیگه میان و وابستگی حکومتی ندارن به هم و مستقل هستن این ممنوعیتی ایجاد نمیکنه. شاید زمانی لازم شد و ارتش انسانی با توپ و تانک وارد دنیای اجنه شد برای اونها ممنوعیت نداره استفاده از تکنولوژی برای اجنه استفاده از اونها توی سرزمینشون ممنوعه و باید طبق قانون عمل کنن.
میدونی در باره هری پاتر اصلا جادوهاشون رو دوس نداشتم همش جادوهای تکی زن بوده جادویی بوده که بزنن گروهی عمل کنه؟ جادوی وراثت و شمشیر حقیقت رو شاید استفاده کنم اما از هری پاتر بعید میدونم.
امم در باره شوگا و ثونیا احتمالا اون زمان شوگاه هیچ اهمی نبوده و بعدا گنده شده توسط نویسنده به عنوان یه شخصیت مهم :21: بعدا احتمالا این بخش ها که دچار نقص هست رو اصلاح کنم البت اگر عمری بود.


   
danyal، fariba.2016، anahitarafiee2 و 7 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
الهه آب
(@fateme12)
Estimable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 248
 

DARK LORD;40018:
در مورد جیک هنری دقیقا منظورت چیه.موقعی که انسان بودن هنری ظاهرا چیز خاصی نداشته و الان با هم نزدیک نیستن که بخاد تاثیر بگیره.متوجه نمیشم دقیقا منظورتون چیه

نظر شخصی من اینه کسی ریکا نمیشه.جیک زمانی میتونه با ریکا رقابت کنه که حداقل صاحب گنجینه ای چیزی بشه و خب برا اون خیلی زوده الان

با اینکه وقتی هنری توی دنیای انسان ها بود نمیدونست کیه و قدرت هاش یجورایی غیر فعال بود ، ولی اون قدرت ها توی بدن هنری قرار داشتن و فقط هنری نیاز به آموزش داشت تا بتونه از قدرتش استفاده کنه . و امکان داره جیک از همین نیروی درونی غیر فعال هنری تاثیر گرفته باشه .
شاید جیک یکی دیگه از گنجینه های دیگه دنیای اجنه رو بتونه بدست بیاره و از ریکاهم قویتر بشه تا بتونه به هنری کمک بکنه .


   
Dark lord، Batman، fariba.2016 و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

الهه آب;40037:
با اینکه وقتی هنری توی دنیای انسان ها بود نمیدونست کیه و قدرت هاش یجورایی غیر فعال بود ، ولی اون قدرت ها توی بدن هنری قرار داشتن و فقط هنری نیاز به آموزش داشت تا بتونه از قدرتش استفاده کنه . و امکان داره جیک از همین نیروی درونی غیر فعال هنری تاثیر گرفته باشه .
شاید جیک یکی دیگه از گنجینه های دیگه دنیای اجنه رو بتونه بدست بیاره و از ریکاهم قویتر بشه تا بتونه به هنری کمک بکنه .

سلام
مرسی تحلیل های جالبی میشه واقعا استفاده میکنم لازم میدونم یه نکته ای رو ذکر کنم اینجا منظور من از گرفتن نیرو از محیط و تحت شرایطی نیرو درون یه نسل یا نژاد فعال بشه چشمه جادوش بجوشه اینطور نبود که هر کسی بغل دست یه جادوگر زندگی کنه جادوگر میشه زندگی توی سرزمین های جادویی چشمه هایی که الهه های باستانی درشون وجود داشته قدیم ندیما حرم هایی که مربوط به دوران باستان بودن باعث این اتفاق میشن و ممکن هست اصلا توی یه نسل یا چند نسل دیده نشه و یهو توی یه نفر بروز کنه و اینکه جیک به خاطر رفاقت با هنری قدرتش فعال شده کلا بزارید کنار یکم عمیقتر شیرجه برید تو اتفاقات اینقدر سطحی نیست ماجراش


   
Hacker، Dark lord، Batman و 4 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
aminkh
(@aminkh)
Eminent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 47
 

خداروشکر که آخر جیک هم اومد یه بچه پول دار فانتزی باز که یهو عاشق سوزان شده و الانم می خواد بیاد به دنیای اجنه هوراااا.
امیدوارم سوزان هم بیاد باهاش هرچند که تو کتاب گفت قضیش فرق میکنه بعد یه سوال پدر جیک که نمی تونست بره به دنیای اجنه و در عین حال فرمانده جناح راست هم هست اگه جنگ بشه تو دنیای اجنه چیجوری بره به دنیای اجنه؟؟؟ بعد اگه رابط نیستن پس چجوری از این قضایا و دنیای اجنه با خبرن. الان نسل پدر جیک با جیک یکی پس چطور اون چشمه ها واسه پدرش فعال نشده ولی واسه جیک شده؟ یعنی میشه مثل آلفرد و پدرش باشن؟


   
الهه آب و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Lord
 Lord
(@dark_rider)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 103
 

فقط در مورد ی چیزی کنجکاو شدم اگه جیک ربطی به دنیای اجنه نداشته چجوری پیش پدر ش تونست ازش استفاده کنه یا این ک پدرش اشاره کرد مث مادرت ساده هستی پس حتما چیزای نگفته خیلی زیادی وجود داره با همه اینا من بیشتر دوست دارم داستان به روی اتفاقات هنری بچرخه جذاب تره


   
الهه آب، Batman و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Ahmade
(@ahmade)
Active Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 13
 

فصل بعد کی میاد؟اگه کتاب تموم شده کتاب بعد کی میاد ؟ یه چیز که ذهن منو خیلی مشغول کرده اون قسمتیه که بابای جیک میگه استون هنج یه دروازه به سوی دنیای اجنه است خوب اگر دراکل از این دروازه برای ورود به دنیای اجنه بخواد استفاده کنه چی میشه؟میتونه استفاده کنه اصلا؟


   
الهه آب، Hacker و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
الهه آب
(@fateme12)
Estimable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 248
 

یه سوال مگه قبل از اینکه اژدهای مادر رو بکشن به دنیای اجنه نرفتن ، که اژدهای مادر با ارباب معبد درگیر شد و از این حرفا ، فرستاده هم بعد از مرگ اژدهای مادر اومد و اجنه رو کنترل کرد دیگه ، درسته ؟ پس چرا توی این فصل نوشته بودید فرستاده دستور رفتن اجنه رو به دنیای دیگه ای داد ؟اونا که از قبل به اون دنیا رفته بودن .

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

Ahmade;40072:
فصل بعد کی میاد؟اگه کتاب تموم شده کتاب بعد کی میاد ؟ یه چیز که ذهن منو خیلی مشغول کرده اون قسمتیه که بابای جیک میگه استون هنج یه دروازه به سوی دنیای اجنه است خوب اگر دراکل از این دروازه برای ورود به دنیای اجنه بخواد استفاده کنه چی میشه؟میتونه استفاده کنه اصلا؟

اگر بخواد از این دروازه استفاده بکنه باید بتونه ارتشش رو به دنیای انسان ها بیاره که این هم کار ساده ای نیست . برای اون کار هم نیاز به یه دروازه پایدار داره که به دنیای انسان ها باز بشه .


   
Hacker، Batman، zzareb2 و 2 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Dark lord
(@darklord)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 454
 

الهه آب;40073:
یه سوال مگه قبل از اینکه اژدهای مادر رو بکشن به دنیای اجنه نرفتن ، که اژدهای مادر با ارباب معبد درگیر شد و از این حرفا ، فرستاده هم بعد از مرگ اژدهای مادر اومد و اجنه رو کنترل کرد دیگه ، درسته ؟ پس چرا توی این فصل نوشته بودید فرستاده دستور رفتن اجنه رو به دنیای دیگه ای داد ؟اونا که از قبل به اون دنیا رفته بودن .

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

اگر بخواد از این دروازه استفاده بکنه باید بتونه ارتشش رو به دنیای انسان ها بیاره که این هم کار ساده ای نیست . برای اون کار هم نیاز به یه دروازه پایدار داره که به دنیای انسان ها باز بشه .

زمان اژدهای مادر اجنه به سرزمین ناردا رفتن ولی نه همشون.موقعی فرستاده به قدرت رسید دستور داد کل اجنه به سرزمین ناردا برن

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

Ahmade;40072:
فصل بعد کی میاد؟اگه کتاب تموم شده کتاب بعد کی میاد ؟ یه چیز که ذهن منو خیلی مشغول کرده اون قسمتیه که بابای جیک میگه استون هنج یه دروازه به سوی دنیای اجنه است خوب اگر دراکل از این دروازه برای ورود به دنیای اجنه بخواد استفاده کنه چی میشه؟میتونه استفاده کنه اصلا؟

اگ بخاد از اون استفاده کنه باید اول به دنیایی انسا ها دروازه بزنه بعد از اون دروازه استفاده کنه.تازه اون دروازه هم محافظت شدس.
اگر بخاد به اجنه دستیابی پیدا کنه مستقیما از شمال به ایستگاه مرکزی دروازه میزنه چکاریه بخاد راه خودشو دور کنه


   
الهه آب، Batman و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
zzareb2
(@zzareb2)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 160
 
نوشته اصلی توسط

الهه آب

تالارگفتمان 2
یه سوال مگه قبل از اینکه اژدهای مادر رو بکشن به دنیای اجنه نرفتن ، که اژدهای مادر با ارباب معبد درگیر شد و از این حرفا ، فرستاده هم بعد از مرگ اژدهای مادر اومد و اجنه رو کنترل کرد دیگه ، درسته ؟ پس چرا توی این فصل نوشته بودید فرستاده دستور رفتن اجنه رو به دنیای دیگه ای داد ؟اونا که از قبل به اون دنیا رفته بودن .

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

اگر بخواد از این دروازه استفاده بکنه باید بتونه ارتشش رو به دنیای انسان ها بیاره که این هم کار ساده ای نیست . برای اون کار هم نیاز به یه دروازه پایدار داره که به دنیای انسان ها باز بشه .



زمان اژدهای مادر اجنه به سرزمین ناردا رفتن ولی نه همشون.موقعی فرستاده به قدرت رسید دستور داد کل اجنه به سرزمین ناردا برن

نکته خوبی بود - درسته که یه تعداد قبل رفته بودن ولی ارباب معبد هم گفت اول یه عده ازشون اومدن و بعد که علم و تکنولوژی ما رو یاد گرفتن ، این دفعه همشون اومدن برای تصاحب دنیای ما که اون موقع هنوز آزدهای مادر زنده بود ، چون بعد اینکه همشون اومدن درگیری بین اجنه و بومی ها درگرفت و اژدهای مادر قبلیه ارباب معبد رو مهر کرد تو اون منطقه.
فرستاده بعد مرگ مادر اومد.
پس به نظر من ایراد زمان بندی ای که الهه آب گرفت درسته


   
الهه آب، Hacker، AmbrellA و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

الهه آب;40073:
یه سوال مگه قبل از اینکه اژدهای مادر رو بکشن به دنیای اجنه نرفتن ، که اژدهای مادر با ارباب معبد درگیر شد و از این حرفا ، فرستاده هم بعد از مرگ اژدهای مادر اومد و اجنه رو کنترل کرد دیگه ، درسته ؟ پس چرا توی این فصل نوشته بودید فرستاده دستور رفتن اجنه رو به دنیای دیگه ای داد ؟اونا که از قبل به اون دنیا رفته بودن .

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

اگر بخواد از این دروازه استفاده بکنه باید بتونه ارتشش رو به دنیای انسان ها بیاره که این هم کار ساده ای نیست . برای اون کار هم نیاز به یه دروازه پایدار داره که به دنیای انسان ها باز بشه .

سلام علیکم و رحمتاا.... و از این حرفا
خب اولین نکته این رو بگم که ایا وقتی مردم اروپا به امریکا رفتن و با سرخ پوستا روبرو شدن چیکار کردن؟
اینجا هم همین اتفاق افتاد ابتدا اجنه با مردم بومی اون دنیا ها به خوبی و دوستی برخورد کردن و به ارومی هر روز رفته رفته جمعیت اکتشاف گرها و ماجراجوهای بیشتری به اون دنیا میرفت(جستجو گران طلا و گله دار ها و کشاورزا و این چیزا توی مهاجرت از اروپا به امریکا) اولین شهر زده شد در صورتی که هنوز مردم امریکا مهاجرین از اروپا، اسپانیا و پرتقالیون دستور میگرفتن اینجا هم همینطوره دنیای دورگه هم همینطوره اول ماجراجوها رفتن بعد مردم دیگه اکتشاف گرها کسایی که به دنبال قدرت بیشتر بودن و در اخر دیگر مردم برای کاسبی و دیدن یه دنیای جدید و همین روند شهر ها رو توی دنیای اجنه شکل داد اونجا بود که ارباب معبد گفت شهر ها رو ساختن و وقتی جمعیت زیاد شد بیین بومی سرخ پوست و مردم مهاجر درگیری پیش اومد و در نهایت سفید پوستا بردن حالا با هر حییله ای اینجا هم اژدهای مادر یهو سر رسید و قائله نبرد رو پایان داد با مهر کردن مردم و نابودی بقیه ارتش اونها.
خب حالا چی هنوز مهاجرین دولتی داشتن توی سرزمین جدید؟ نه هنوز مهاجر بودن اژدهای مادر مرد و دوران سیاه شروع شد و بعد فرستاده سر رسید و گفت اجنه چون از انسانها میخوان سو استفاده کنن پس دنیاشون از هم جدا باید باشه پس اجنه از زمین میرن همشون و اصل حکومت اون زمان از اروپا به امریکا میره.
یه چیز خیلی طبیعی که توی دنیای خودمونم مشابهش وجود داره مطمئن باشید اشکال زمانی در طول تاریخش نیست هر چند نمیخواستم الان این تاریخ رو بشکافم اما لازم شد چون در ذهن دوستان شک ایجاد نشه. همیین چند شب قبل با یکی از بچه ها تاریخچه مهاجرت و حرکت و اتفاقات رو مرور کردیم اونم شک داشت و وقتی براش گفتم کاملا متوجه شد ایرادی توش نیست و خیالتون راحت در اینده در فصل های خاص خودش تاریخچه اجنه رو کامل میارم چیزی که الان اینجا گفتم تنها شاید 5 درصد اتفاقات تاریخی دنیای اجنه و انسانها و غیره باشه.

در اخر اون دروازه استون هنج به ایستگاه مرکزی باز میشه نه به سرزمین های شمالی اگر دقت کرده باشید به بخش ساخت دروازه ها دروازه های مهم رو اکثرا به سمت ایستگاه مرکزی میسازن هر چند استون هنج یه دروازه دائمی نیست. سنگ هایی که در اطراف این بنا ساخته شده هر کدوم یک دروازه موقتیه که به ایستگاه های موقت و لحظه دنیای اجنه باز میشن. ایستگاه های دائمی همه یک طرفه و همگی از داخل ایستگاه مرکزی به جاهای دیگن هیچ دروازه ای نیست که دائمی باشه و از دنیای دیگه به دنیای دیگه ساخته شده باشه مثلا از شمال به دنیای انسانها یا از شمال به ایستگاه مرکزی اجنه از این دروازه ها استفاده نمیکنن چون امنیت دنیاشون به خطر میوفته همونطور که خودتونم دیدین نقابدارم دروازش رو کنار درخت زندگی ایجاد کرد تا ریشه درخت زندگی نیروی ساخت دروازه رو مصرف کنه و اون دروازه نابود بشه.
ساختش غیر ممکن نیست میشه بازم ساخت یا ایجاد کرد اما اجنه هیچ وقت این کار رو نکردن این از اصولشونه که هیچ دروازه دائمی به ایستگاه مرکزی باز نشه.

البته این وسط یه فاکتور بگیریم دروازه ای در شمال وجود داشته که قبلا به دنیای شیاطین باز شده بود که توسط جستجو گران علم ساخته شده بود که باعث ورود شیاطین به دنیای اجنه و حمله های چندین ساله شده بود و نبرد های ناردار ها سالها با شیاطین وارد شده از اون ناحیه بود که همون قبیله بعد از گندی که بالا اورد وسیله ای رو ساخت که جلوی اون دروازه رو گرفت و دیگه نمیزاره دروازه ای از بعد شیاطین به اینجا باز بشه.
البته بعده ها اژدهای مادر اون دروازه رو که در دره ممنوعه قرار داشته از بین میبره.
اینم خدمتت شما یکم از ماجراهای رخ داده در گذشته اجنه.
امید وارم همینطوری ذهن کنجکاوتون دنیال نقطه های اشتباه( نقطه (.) نه ها نقطه های اشتباه و ایراداتش باشه تا با هم برطرفشن کنیم) موفق باشید همگی

راستی این هفته فصلی نداریم ایشاا... هفته اینده

@zareb


   
Dark lord، zzareb2، الهه آب و 4 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Lord
 Lord
(@dark_rider)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 103
 

فصل جدید نداریم .19.::44::


   
Batman، الهه آب و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
,,, aref,,,
(@aref)
Eminent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 40
 

اقا یکی به من بگه چطور اسممو عوض کنم هر کاری میکنم نمیشه:20::20::20::20:


   
الهه آب واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
ahmadi.fereshteh222
(@ahmadi-fereshteh222)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 224
 

چجحخه;40129:
اقا یکی به من بگه چطور اسممو عوض کنم هر کاری میکنم نمیشه:20::20::20::20:

باید از مدیرا بخوای یه تایپیک تو انجمن هست برا تعویض نام کاربری بگرد پیداش کن تو اون نام جدیدتو درخواست کن وارد کنند


   
الهه آب واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
black J
(@black-j)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 101
 

سلام به نویسنده عزیز لطفا داستان ر از حاشیه بیارربیرون
شخیت اصلی به این خوبی داری تازه معرفیش کردی
همه باش اشناشدن
دارن داستان رو از دید اون میبینن و تصویر سازی میکنن
چرا افراد جدید میاری هنری بس نیست؟
هنوز داستان هنری مشخص نشده و این همه راز حل نشده داره
افراد جدید خط داستانت رو عوض میکنه
ذهن ما رو هم سردرگم.
با یکی جلو برو که ماهم بفهمیم چی میخونیم
و لطفا از حاشیه ها بیرون بیا خط سیر داستانت شده زندگی روزمره
حمام رفتن و بعضی بحث های مثبت هجده به داستان تو نمیاد
که براش فصل بنویسی اوتم چندتا پشت سر هم
حیف نکن داستانت رو اگر مشکل زمان داری خب وقت بزار عجله نکنید
ارزش داره چند هفته یا سال صبر کنی اما بعد داستان قشنگی بخونی


   
الهه آب، AmbrellA و Batman واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

دوستان پست اول بخش اخبارش رو مطالعه بفرمایند


   
Batman، Hacker و الهه آب واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
صفحه 173 / 210
اشتراک: