Header Background day #16
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

3,149 ارسال‌
160 کاربران
8645 Reactions
492.6 K نمایش‌
AmbrellA
(@ambrella)
Famed Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1038
شروع کننده موضوع  

با سلام
خوشحالم که خداوند عمری دادند و توانستیم دورگه رو به اینجا برسونیم، داستانی که به شخصه بدون انگیزه و علاقه شروع به نوشتنش کردم اما حالا که در حال تکمیل اون هستم نسبت به اون علاقه خاصی پیدا کردم، شاید شما با خوندن کتاب اول بگید اخه چه جذابیتی درسته و این رو به شما حق میدم چون معمولا در بخش های نخستین یک کتاب به شرح وضع حال و توصیف معما ها و خلق ماجرا ها معرفی شخصیت ها و محیط پرداخته میشه و عملا معمایی پاسخ داده نمیشه که خواننده جذب داستان بشه برای همین فکر میکنم اونهایی که دندون روی جگر گذاشتن و خوندن و صبر کردن در پایات کتاب دوم حسابی شگفت زده بشن، زیرا اون چیزی که در ذهن پروروندم رو اگر به طور کامل میدونستید از تعجب شاید چشماتون گرد می شد و دهنتون باز می موند. به دوستان قول معما هایی بسیار سخت و پیچیده رو میدم که حسابی ذهن شما رو درگیر خودش بکنه ماجراها مبارزاتی که شما رو حسابی سر ذوق بیاره صحنه هایی که شما رو به یاد نبرد های باستان بندازه، و اونهایی که مثل من آرزو میکردن که دنیا هم یک دنیای فانتزی بود رو به یک رویای طولانی و عمیق ببره، و زمانی بیدارتون کنه که حسابی سیراب شده باشید.

مقدمه ای از کتاب دوم:
آسمان تیره و تار اردوگاه دورگه ها سیاه تر و سنگ دلانه تر از هر زمانی شده بود، باران به شدت می بارید، هیچ دورگه ای دیده نمی شد هیچ سربازی نبود چادر ها ساکت و آرامتر از هر زمانی بودند و صدای مرگ را از هر گوشه اردوگاه می شد احساس کرد، از تپه شرقی که در بالای ان اتاقک چوبی ساخته شده بود دود سفیدی به بیرون و میان ابر های سیاه بالا می رفت.
تمام نفرات در میدان مبارزه اردوگاه جمع شده بودند اما بر خلاف همیشه هیچ صدایی از هیچ کدام شنیده نمی شد، تنها صدای چکه های قطرات باران بود که بر چاله های اب میریخت،صدای سربازی از دور به گوش رسید که سراسیمه این سکوت مرگ اور را شکست و زمانی که در میانه میدان مبارزه رسید بی توجه به فرماندهان اردوگاه رو به سمت دورگه ها برگشت و فریادی از سر ترس زد:
- دارن به اینجا میرسن، ادمخوار ها دارن به اینجا میرسن باید فرار کنیم.....
و اینگونه بود که سرنوشت دنیای اجنه برای اخرین بار رقم خورد.
صاحب حقیقی حلقه باز خواهد گشت، فراموش شدگان چشم به دنیا میدوزند، منتظر از سرنوشتی که به دست مردگان رقم خواهد خورد، نقابداری که از دنیای فراموش شدگان گذشته، دنیای مردگان را از پس گذاشته و پا به میان کارزار میگذارد.
آیا دنیا را با سیاهی دورنش به فرطه سقوط خواهد برد؟

با ما همراه باشید با نبرد های افسانه ای، سقوط شهر ها بیدار شدن خدایان باستان .

مژده برای دختر خانوم ها اگر توی کتاب اول جذب هیچ شخصیت دختری نشدید میتونید تفاوت رو در این کتاب احساس کنید با سوپر شخصیت مونث داستان ...... :53::53::3:

تالارگفتمان 1

دانلود کتاب اول
این شما و این فصول داستان:
لینک گروه در تلگرام: https://t.me/joinchat/Blb2kEqU7YxeurFbq1Kn8g

لینک کانال تلگرام (ارائه داستان): https://t.me/AmbrellA_Story

دورگه کتاب دوم

فصل
دانلود
فصل
دانلود
فصل 1(تعقییب و گریز) دانلود فصل 2(اِدورا) دانلود
فصل 3(برخورد) دانلود فصل 4(تصمیم) دانلود
فصل 5(ایا او یک هیولاست؟) دانلود فصل 6(منطقه تاناریس) دانلود
فصل 7(راه حل) دانلود فصل 8(روشنایی در تاریکی و تاریکی در روشنایی میمیرد) دانلود
فصل 9(در راه ناردا) دانلود فصل 10(حس جدید، انتقام...) دانلود
فصل 11(شیپور جنگ در ناردا) دانلود فصل 12(تعظیم در برابر دشمن) دانلود
فصل 13(ایلا) دانلود فصل 14(لورتگا) دانلود
فصل 15(دردسر در شمال) دانلود فصل 16(تصویری در اینه!) دانلود
فصل 17(اولین دیدار) دانلود فصل 18(عاشقانه در میدان جنگ) دانلود
فصل 19(خیانتکار) دانلود فصل 20!(اعتراف) دانلود
فصل 21(اولین نبرد واقعی) دانلود فصل22(اولین دختر دورگه) دانلود
فصل 23(دره ممنوعه) دانلود فصل 24(گرگ تنها) دانلود
فصل 25(شب برخورد) دانلود فصل 26(نبرد بزرگ،نزدیک تر از همیشه) دانلود
فصل 27(نبردبزرگ2،مه سیاه) دانلود فصل 28(نبرد بزرگ3،معبد) دانلود
فصل29 (نبرد بزرگ4، ارباب معبد) دانلود فصل 30(آن شب، نبرد بزرگ5) دانلود
فصل 31(شکاف، نبرد بزرگ6) دانلود فصل32 (خیلی دیراو را شناخت،نبرد بزرگ7) دانلود
فصل 33(ایا میتوان او را شناخت؟نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل34 دانلود
فصل 35(شروع یک پایان،نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل36(پروازروح، نبرد بزرگ نزدیک) دانلود
فصل 37(افکار،نبرد بزرگ) دانلود فصل 38(اتحاد، سایه نبرد بزرگ) دانلود
فصل 39(دروغگو،شروع نبرد بزرگ) دانلود فصل 40(اغاز نبرد) دانلود
فصل 41(پایان) دانلود فصل 42(او خواهد امد) دانلود
فصل 43(دروازه) عیدتون مبارک 29 اسفند 97 ساعت 12:19 دانلود فصل 44(بازگشت) دانلود
فصل45(افسانه سرنوشت) فصل تجمیع شده دانلود فصل 46(پایان نبرد بزرگ) دانلود
فصل 47(مردی روی شاخه) دانلود فصل 48(یک دقیقه بیشتر...) دانلود
فصل 49(هنری...) دانلود
فصل 50(لایه واقعی دنیا):bonheur: دانلود
فصل51(تسخیر شده) دانلود فصل52(هزار سال تنهایی) دانلود
فصل53(پایان روئیا) دانلود فصل 54(درخت وجود) دانلود
فصل 55 (ارباب اعماق) دانلود فصل 56 (مقابل یک خاطر قدیمی) دانلود
فصل ۵۷ (امید این فصل رو قهوه‌ای کرده، باید یه دور ویرایش جزئی بشه) دانلود فصل 58(اخرین دیدار) دانلود
فصل 59 (تاس سرنوشت) دانلود


ا

وبلاگ من میتونید از این وبلاگ هم داستان رو دانلود کنید
http://omidmoradpour.rozblog.com



دوستان در نظر داشته باشن که از فصل 43 به بعد فصل ها امتیازی خواهد بود و هیچ لینک رایگانی ارسال نخواهد شد
پس از همین حالا برای دانلود فصل مورد نظر خودتون به فکر باشید و برنامه ریزی کنید

توجه توجه:
دوستانی که امتییاز منفی زیادی دارن میتونن با انجام یه پروژه تنها یه پروژه تمام امتیاز منفی خودشون رو صفر کنن پس یه بار زخمت بکشید تا به سرعت اکانتتون برگرده به حالت اولیه.


اخبار:27/3/98
سلام به دوستان گل
اومدم یه اطلاعی بدم و برم
به قوله تا مدت نامعلومی ارائه فصول رو به تاخیر میدازم همینطور به نوشتن ادامه میدم اما به جایی رسیدم که نیاز به تمرکز زیادی برای جمع کردن و سرو سامون دادن به قضایای داسان دارم حجم داستان الان که خودم شروع کردم به خوندش وحشتناک بالاس. حقیقتش این بوده که تاالان هر زمان فصلی نوشتم دیگه خودم نخوندمش بعد هزارو اندی صفحه و سریع بدون ویرایش اپلودش کردم خخخ
بخشی که توی کتاب دوم دارم روش کار میکنم مسابقات بزرگی هست که بهش میگن مسابقات هزاره که برای ساختش باید بدون فشار طراحیش کنم که یه چیز تقلیدی نشه احتمال 99 درصد وقتی کتاب کامل شد همه کتاب رو یکجا اپلود میکنم.

توی گروه تلگرامیش هم حتما خبر هایی از نوشتن ادامش میدم به دوستان مرسی بابت پیگیر بودنتون امید وارم مارو بعده هم تنها نزارید.


آخرین و جدیدترین اطلاعیه:

واقعا میتونم بگم که متاسفم اما اون حرف رو از روی نادونی زدم زندگی مشترک دست و پا کردن تو دوره ای که دلارش پول و طلا و گرونیش به این شکله همین که بدویی و بتونی یه لغمه نون در بیاری کلاهت رو باید بندازی هوا هزار متر چه برسه رسیدن به علایق این دوره.
خیلی دوس داشتم خیالم از نظر اقتصادی راحت بود تا هر روز می نشستم و مینوشتم ولی یه کارگر با حقوق 3 تومنی چطور میتونه تو این روزگار بشینم بنویسم
واقعا میگم اگر پول نداری زن نگیر که بجز سختی و بدبختی چیزی نصیبت نمیشه نگرانیای زندگی خوردت میکنه. اگر پول داری زن بگیر بعد میتونی با خیال راحت بنویسی.
اگر نداری و ارزوهات برات مهمتره پس مجردی بهترین راهشه بشین و نون خشک سق بزنی ولی بری سمت اون چیزی که دوست داری نمیشه همه چیز رو با هم داشت دنیاش خیلی بی رحمه فقط یه چیز اگررررر بتونی بهش برسی هیچ وقت رو دوتا بزاری جفتش رو از دست میدی.

اگر زمانی اوضاع منم به اون شکل شد که نیاز نبود سگ دو بزنم برای چندرقاز حقوق میام و از نو شروع میکنم به نوشتن فقط #امید_مرادپور رو تو گوگل سرچ کنید.
یا علی


   
AlirezaDark, rasoulsss, A. M. D. R. Z. H and 103 people reacted
نقل‌قول
sina66
(@sina66)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 66
 

داشتم چتای تو گروهو میخوندم یه نظر بود ک شاید شخصی باشه و دیگران این حسو نداشته باشن ولی برای من خیلی نمایانه تو دورگه کل داستان خوبه ولی وقتی رو شخصیتا خورد بشیم یوم اوضاع خراب میشه شخصیتا انگار همه یه جنسن حالا هر جورم ک فکر کنن و سفید یا سیاه باشن انگار تو داستان هر نفر یا کاراکتر شخصیت جدا گونه ندارن یعنی نمیشه هنریو بدون نقشای دیگ در نظر گرفت یعنی اونقدر برای وجه های مختلف یه شخصیت کار نشده کاش بعد اینکه این کتاب تموم شد چندتا داستان ریز مکمل نوشته بشه برای شناخت بهتر نقش ها


   
پاسخنقل‌قول
Dark lord
(@darklord)
Prominent Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 454
 

AmbrellA;39774:
تبریک به دوستان رسیدیم به 2500 نقد و نظر تشکر بابت همراهی یکسالتون ایشاا... رکورد رو بالاتر از اینم برسونیم.
مرسی از این همه نظر و باید بگم اگر همراهی و نظرات شما نبود مطمئنا هیچ وقت تا اینجا نمیرسیدیم.

سلام
راجب این فصل کتاب قانون قضیش چیه؟چیزی خاصی داره یا نه
بئاتریس سمت خاصی در دربار داره؟چه سیاسی و چ نظامی
غیر دختر خوانده فرمانروا بودن مسولیتی داره؟
الان که بئاتریس فرمانده شد پس نقش زاک حذف میشه؟
خبری از این نقشه دنیایی اجنه هم نشد
یه سوال دارم در این مورد
ادم خوار ها اگ به روشی از شمال خارج بشن میرسن به درخت زندگی درسته؟ جایی وجود داره بتونن راحتر بهش نفوذ کنن یا همه مکان ها مثل هستند؟(سرزمین نودل ها و تایرن ها و پایتخت و...)

یادمه بئاتریس شاهزاده پری های دریایی را دستگیر کرده بود(حالا اگ کسی دیگه هم بود یادم نیست).قضیه اونا چی شد؟

هنری شاگرد زاک هست.از نیروهای معبد هست.جزو این گارد جدید هم هست.میخاد فرزند خونده ملکه هم بشه
به فرض کارش پیش زاک تموم بشه به گارد فرمانروایی میره یا به معبد؟
اخر فصل که یه نفر میاد هیچ وقت این فکرو نکردم که ممکنه انا باشه.گرچه امیدی به این فکرم ندارم ولی واسم جالب میشه اگر اون باشه


   
الهه آب, Hacker, zzareb2 and 3 people reacted
پاسخنقل‌قول
حسین
(@hossein-72)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 760
 

Rosela;39773:
سلام یه سوالی واسم پیش اومده
همونطور که گفتین هنری یه دورگه اس فرمانروا یه جن معمولی بوده و مادرشم یه انسان جادوگره
خب حالا نکته:
در کتاب اول وقتی هنری تازگیا اومده بود اردوگاه دورگه چرا سطح قدرتش بیشتر از بقیه بود؟ مثال میزنم: فکر کنم زاک و فرمانده کارگابن ها داشتن حرف میزدن(مطمئن نیستم کیا بودن) دور از همه ایستاده بودن ولی فقط هنری بود که صداشونو میشنوید یا چرا تونست کاری کنه فعال شدن نیروز درونش به تعکیق بیفته؟ اینا همه یه تفاوتی که تو وجود هنری هست رو باید آشکار کنه
قدرت های الآن هنری رو هم که میشه بگیم بعد از اینکه تقریبا مرد و زنده شد اینطور شد و همین طور تاثیر قلب اژدها که توی قلب هنریه و رهگذر
ولی خب وقتی هنری هم یه دورگه معمولیه پس چرا تو کتاب اول تونست کارایی بکنه که بقیه دورگه ها نمیتونستن؟
با تشکر

سلام

خوب بزار چن تا چیز رو بگم که باهاش میشه توجیه کرد این مورد رو.

01. از کجا معلوم واقعا بچه فرمانروا باشه هنری ؟؟

02. اگر بچه فرمانروا باشه ؛ زمانی که نطفه هنری گذاشته شد ؛ آیا پادشاه اون حلقه رو نواشت ؛ میتونه به واسطه حلقه به نوزاد هنوز شکل نگرفته قدرت داده بشه (اگر کتاب تلماسه رو خونده باشی ؛ چنین چیزی دقیقا داخل داستان اتفاق افتاد)

03. ممکنه از طرف مادری ژن خاصی به هنری رسیده باشه (خاله هنری رو در نظر بگیر که با وجود این که یه انسان معمولی هست ؛ ولی چه قدرتی داره)

04. اون حلقه ای که سوزان داخل فصل های اولی به هنری داد ؛ اون رو هم میشه دخیل کرد.

05.کسانی که حلقه رو به فرمانرا دادن ؛ میخواستن مطمعن شن این حلقه به دست هنری برسه ؛ چون پیشگویی بود که میگفت اتفاق بدی میخواد بیفته و.... و اونا میخواستن یکی رو برای مقابله باهاش آماده کنن

و خیلی چیزای دیگه میشه گفت برای توجیه کردن این کار (من داستان رو خیلی با جزعایت یادم نمونده)


   
الهه آب, Hacker, zzareb2 and 4 people reacted
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Famed Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1038
شروع کننده موضوع  

DARK LORD;39792:
سلام
راجب این فصل کتاب قانون قضیش چیه؟چیزی خاصی داره یا نه
بئاتریس سمت خاصی در دربار داره؟چه سیاسی و چ نظامی
غیر دختر خوانده فرمانروا بودن مسولیتی داره؟
الان که بئاتریس فرمانده شد پس نقش زاک حذف میشه؟
خبری از این نقشه دنیایی اجنه هم نشد
یه سوال دارم در این مورد
ادم خوار ها اگ به روشی از شمال خارج بشن میرسن به درخت زندگی درسته؟ جایی وجود داره بتونن راحتر بهش نفوذ کنن یا همه مکان ها مثل هستند؟(سرزمین نودل ها و تایرن ها و پایتخت و...)

یادمه بئاتریس شاهزاده پری های دریایی را دستگیر کرده بود(حالا اگ کسی دیگه هم بود یادم نیست).قضیه اونا چی شد؟

هنری شاگرد زاک هست.از نیروهای معبد هست.جزو این گارد جدید هم هست.میخاد فرزند خونده ملکه هم بشه
به فرض کارش پیش زاک تموم بشه به گارد فرمانروایی میره یا به معبد؟
اخر فصل که یه نفر میاد هیچ وقت این فکرو نکردم که ممکنه انا باشه.گرچه امیدی به این فکرم ندارم ولی واسم جالب میشه اگر اون باشه

کتاب قانون چیزیه که همه جوامع دارن یک سری قوانین داره یک سری ممنوعیات و یک سری دستورات حتی برای فرمانروایان و پادشاهان مناطق و شهر های مختلف البته یک سری قوانین هم برای رویارویی با نژاد های مختلف داره داخلش که بعدا توی کتاب بعدی دربارش میخونیم.
بئاتریس سفیر ملکه هست و نماینده اون همچنین رئیس گارد فرمانروایی.
باید دید در مورد این یگان کوچیک نظر خود بئاتریس چیه شاید زاک رو به عنوان یه نماینده از سمت خودش بزاره که کارهاش رو موقتا انجام بده هر چی نباشه بئاتریسم کم مسعولیت نداره.
هعیییی رو کاغذ کشیدم واس خودم ولی وقت نکردم بشینم بییارمشون تو فوتوشاپ. ایشا... در اینده
سرزمین ها نسبت به هم دیگه از نظر بعد مکانی دور و نزدیک هستن مثلا چند بار گفتیم که دنیای شیاطین و سرزمین های شمالی در نزدیک ترین فاصله به هم قرار دارن. این قضیه هم برای بقیه سرزمین ها صادقه باید دید کدوم دنیا به به شمال نزدیک تره تاناریس ناردا ادورا یا ایستگاه مرکزی اینش دیگه بماند برای اینده.
هنری نیروی معبده و بعد از پایان اموزشش باید بره اموزش معبد رو ببینه و نیروی اونها بشه گارد فرمانرواییی رو که به بئاتریس داد و باید ببینیم که فرزند خوندگی ملکه رو میپذیره یا نه مسئله این هم هست.
درباره شاهزاده دنیای زیر اب بله هنوز گروگان توی زندان اجنه هستش لامصب ملکه دریا زده کل دریا رو مهر و موم کوفتی کرده هیچ جوره نمیشه باهاشون ارتباط برقرار کرد انشا... به زودی یه اتفاقی رخ بده که دلیل این کار اونها رو هم بفهمیم.
خخخ انا باشه خیلی چیزه اون ناجیش رو ول میکنه که الکس باشه و میچسبه به هنری که انقدر زجرش داده مگه اینکه از درد و زجر کشیدن خوشش بیاد و یه شخصیت بیمار گونه داشته باشه و یا بخواد با فریب هنری به هدفی برسه که امممم باید روش فکر کنم ببینم چی میشه شاید.... خخخخخ
در خدمتیم

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

H.O.S.S.E.I.N;39793:
سلام

خوب بزار چن تا چیز رو بگم که باهاش میشه توجیه کرد این مورد رو.

01. از کجا معلوم واقعا بچه فرمانروا باشه هنری ؟؟

02. اگر بچه فرمانروا باشه ؛ زمانی که نطفه هنری گذاشته شد ؛ آیا پادشاه اون حلقه رو نواشت ؛ میتونه به واسطه حلقه به نوزاد هنوز شکل نگرفته قدرت داده بشه (اگر کتاب تلماسه رو خونده باشی ؛ چنین چیزی دقیقا داخل داستان اتفاق افتاد)

03. ممکنه از طرف مادری ژن خاصی به هنری رسیده باشه (خاله هنری رو در نظر بگیر که با وجود این که یه انسان معمولی هست ؛ ولی چه قدرتی داره)

04. اون حلقه ای که سوزان داخل فصل های اولی به هنری داد ؛ اون رو هم میشه دخیل کرد.

05.کسانی که حلقه رو به فرمانرا دادن ؛ میخواستن مطمعن شن این حلقه به دست هنری برسه ؛ چون پیشگویی بود که میگفت اتفاق بدی میخواد بیفته و.... و اونا میخواستن یکی رو برای مقابله باهاش آماده کنن

و خیلی چیزای دیگه میشه گفت برای توجیه کردن این کار (من داستان رو خیلی با جزعایت یادم نمونده)

خب گزینه یک میتونه درست باشه میتونه نباشه ارجاع داده بشه به جایی که حتی سنون هم شک میکنه که این کارهای خفن از دست یه دورگه بر میاد یا جایی که حتی ایتاش شک میکنه چرا پدرش مییخواد اونها رو از هم جدا کنه نکنه اون یهو برادرش از اب در بیاد! و از سویی هم میشه اینطور هم گفت که اگر فرزند فرمانروا نبود چطور جادوی تعهد نودل ها زد و اون فرمانده خفن و گردن کلفت گارد رو توی فصل اخر کتاب یک اونطور لتو پار کرد حالا ان مسائل رو کنار هم بزارید حدس بزنید هنری واقعا کیه!
خب حسین گزینه دو رو به کل رد میکنم کلا از این فرضه چندشم شد خیالت راحت این نیست!!
گزینه سه اممم خب مگه مادر هنری ژن خاصی داشت؟ یا با مادر الفرد اشتباهش گرفتی؟ ملکه هیچ چیز شاخی نداره و دلییل خفن بودن ریکا هم توی خاطرات ملکه اومده و دلیلش هم جذب یکی از گنجینه های دنیای اجنه به اسم تاج سفیده. اگر اسمش رو اشتباه نگفته باشم.
گزینه چهار هم سوزان بعدا زمانی که ملکه و ثونیا و بئاتریس توی دنیای اجنه بودن این رو رد کرد و گفت من هیچ چیزی به هنری ندادم و هنوز هیچ کدوم نمیدونن چه کسی به هنری اون حلقه رو داده و اون جعبه سیاه رو چه کسی تو اتاق هنری گذاشته.
گزینه 5 اممم چرا حسین روی اطلاعاتی که موجوده تمرکز نمیکنی وقتی این فرضیه رو با فرضیه ژن خاص مادر هنری مقایسه میکنم بیشتر به این نتیجه میرسم که بیشتر سفیر رو داری میاری تو دورگه. ... در مورد دورگه اینطور نیست نداریم. تمام معما های داستان ردی ازشون توی کتاب یک و فصول قبلتر اومده یعنی قبلتر من زمینه سازی کردم براشون بعد اومدم اجراشون کردم مثلا در مورد حلقه یعنی اول اومدیم اول گذاشتیمش تاثیرش رو دیدیم دربارش بحث کردیم و حالا موجوداتی که چنین قدرتی دارن که یه حلقه به هنری بدن رو هم اوردیم بئاتریس ملکه فرمانروا برادر بزرگ برادر سوم معبد فرستاده جانشین فرستاده و افراد دیگه ای که توی داستان هستن چیزی از بیرون دایره داستانی نداریم که فلان موجود خفن که اسمی ازش برده نشده از اسمون نازل شده و حلقه رو دادن به هنری چون پیشگویی میخواسته. حتی در مورد حلقه فرمانروا هم من از فصل های زیر 5 (اگر دقیق یادم باشه)کتاب اول اشاراتی کردم بهش و بعدا همون مسئله رو باز میکنم و میزارم جلو پای هنری دیگه یهو اتفاق نمی افته بعد بگم اره فلانی اورده گذاشته اونجا چون سرنوشت بوده.
جدا سازی سفیر و دورگه به نظرم بهترین کار میتونه باشه
و اممم تو میتونی :11:حسین ببینم میتونی بگی حلقه الان دست کیه و کجاست همین الان بخوام توی یه پاراگراف اثباتش کنم دست کیه میتونم بهت بگم و بعد به خودت بگی عععع پس دلیل فلان اتفاق این بود.
ببینم چه میکنی میابیش یا نه


   
M,baran, Batman, الهه آب and 5 people reacted
پاسخنقل‌قول
Ahmade
(@ahmade)
Eminent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 13
 

AmbrellA;39795:
کتاب قانون چیزیه که همه جوامع دارن یک سری قوانین داره یک سری ممنوعیات و یک سری دستورات حتی برای فرمانروایان و پادشاهان مناطق و شهر های مختلف البته یک سری قوانین هم برای رویارویی با نژاد های مختلف داره داخلش که بعدا توی کتاب بعدی دربارش میخونیم.
بئاتریس سفیر ملکه هست و نماینده اون همچنین رئیس گارد فرمانروایی.
باید دید در مورد این یگان کوچیک نظر خود بئاتریس چیه شاید زاک رو به عنوان یه نماینده از سمت خودش بزاره که کارهاش رو موقتا انجام بده هر چی نباشه بئاتریسم کم مسعولیت نداره.
هعیییی رو کاغذ کشیدم واس خودم ولی وقت نکردم بشینم بییارمشون تو فوتوشاپ. ایشا... در اینده
سرزمین ها نسبت به هم دیگه از نظر بعد مکانی دور و نزدیک هستن مثلا چند بار گفتیم که دنیای شیاطین و سرزمین های شمالی در نزدیک ترین فاصله به هم قرار دارن. این قضیه هم برای بقیه سرزمین ها صادقه باید دید کدوم دنیا به به شمال نزدیک تره تاناریس ناردا ادورا یا ایستگاه مرکزی اینش دیگه بماند برای اینده.
هنری نیروی معبده و بعد از پایان اموزشش باید بره اموزش معبد رو ببینه و نیروی اونها بشه گارد فرمانرواییی رو که به بئاتریس داد و باید ببینیم که فرزند خوندگی ملکه رو میپذیره یا نه مسئله این هم هست.
درباره شاهزاده دنیای زیر اب بله هنوز گروگان توی زندان اجنه هستش لامصب ملکه دریا زده کل دریا رو مهر و موم کوفتی کرده هیچ جوره نمیشه باهاشون ارتباط برقرار کرد انشا... به زودی یه اتفاقی رخ بده که دلیل این کار اونها رو هم بفهمیم.
خخخ انا باشه خیلی چیزه اون ناجیش رو ول میکنه که الکس باشه و میچسبه به هنری که انقدر زجرش داده مگه اینکه از درد و زجر کشیدن خوشش بیاد و یه شخصیت بیمار گونه داشته باشه و یا بخواد با فریب هنری به هدفی برسه که امممم باید روش فکر کنم ببینم چی میشه شاید.... خخخخخ
در خدمتیم

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

خب گزینه یک میتونه درست باشه میتونه نباشه ارجاع داده بشه به جایی که حتی سنون هم شک میکنه که این کارهای خفن از دست یه دورگه بر میاد یا جایی که حتی ایتاش شک میکنه چرا پدرش مییخواد اونها رو از هم جدا کنه نکنه اون یهو برادرش از اب در بیاد! و از سویی هم میشه اینطور هم گفت که اگر فرزند فرمانروا نبود چطور جادوی تعهد نودل ها زد و اون فرمانده خفن و گردن کلفت گارد رو توی فصل اخر کتاب یک اونطور لتو پار کرد حالا ان مسائل رو کنار هم بزارید حدس بزنید هنری واقعا کیه!
خب حسین گزینه دو رو به کل رد میکنم کلا از این فرضه چندشم شد خیالت راحت این نیست!!
گزینه سه اممم خب مگه مادر هنری ژن خاصی داشت؟ یا با مادر الفرد اشتباهش گرفتی؟ ملکه هیچ چیز شاخی نداره و دلییل خفن بودن ریکا هم توی خاطرات ملکه اومده و دلیلش هم جذب یکی از گنجینه های دنیای اجنه به اسم تاج سفیده. اگر اسمش رو اشتباه نگفته باشم.
گزینه چهار هم سوزان بعدا زمانی که ملکه و ثونیا و بئاتریس توی دنیای اجنه بودن این رو رد کرد و گفت من هیچ چیزی به هنری ندادم و هنوز هیچ کدوم نمیدونن چه کسی به هنری اون حلقه رو داده و اون جعبه سیاه رو چه کسی تو اتاق هنری گذاشته.
گزینه 5 اممم چرا حسین روی اطلاعاتی که موجوده تمرکز نمیکنی وقتی این فرضیه رو با فرضیه ژن خاص مادر هنری مقایسه میکنم بیشتر به این نتیجه میرسم که بیشتر سفیر رو داری میاری تو دورگه. ... در مورد دورگه اینطور نیست نداریم. تمام معما های داستان ردی ازشون توی کتاب یک و فصول قبلتر اومده یعنی قبلتر من زمینه سازی کردم براشون بعد اومدم اجراشون کردم مثلا در مورد حلقه یعنی اول اومدیم اول گذاشتیمش تاثیرش رو دیدیم دربارش بحث کردیم و حالا موجوداتی که چنین قدرتی دارن که یه حلقه به هنری بدن رو هم اوردیم بئاتریس ملکه فرمانروا برادر بزرگ برادر سوم معبد فرستاده جانشین فرستاده و افراد دیگه ای که توی داستان هستن چیزی از بیرون دایره داستانی نداریم که فلان موجود خفن که اسمی ازش برده نشده از اسمون نازل شده و حلقه رو دادن به هنری چون پیشگویی میخواسته. حتی در مورد حلقه فرمانروا هم من از فصل های زیر 5 (اگر دقیق یادم باشه)کتاب اول اشاراتی کردم بهش و بعدا همون مسئله رو باز میکنم و میزارم جلو پای هنری دیگه یهو اتفاق نمی افته بعد بگم اره فلانی اورده گذاشته اونجا چون سرنوشت بوده.
جدا سازی سفیر و دورگه به نظرم بهترین کار میتونه باشه
و اممم تو میتونی :11:حسین ببینم میتونی بگی حلقه الان دست کیه و کجاست همین الان بخوام توی یه پاراگراف اثباتش کنم دست کیه میتونم بهت بگم و بعد به خودت بگی عععع پس دلیل فلان اتفاق این بود.
ببینم چه میکنی میابیش یا نه

دست خوده ملکس فکر کنم یه جایی تو فصلا بهش اشاره شده بود و اونجایی که یکی از اصیل زاده ها میخواست ملکه رو دستگیر کنه نتونست


   
Batman and الهه آب reacted
پاسخنقل‌قول
Dark lord
(@darklord)
Prominent Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 454
 

Ahmade;39796:
دست خوده ملکس فکر کنم یه جایی تو فصلا بهش اشاره شده بود و اونجایی که یکی از اصیل زاده ها میخواست ملکه رو دستگیر کنه نتونست

سلام اینجوری ما متوجه شدیم اون موقع دستگیری برادر سوم به ملکه کمک کرد و یک اصیل زاده جلوس یک اصیل زاده را گرفت.


   
Batman, yesesy, الهه آب and 1 people reacted
پاسخنقل‌قول
حسین
(@hossein-72)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 760
 

AmbrellA;39795:

خب گزینه یک میتونه درست باشه میتونه نباشه ارجاع داده بشه به جایی که حتی سنون هم شک میکنه که این کارهای خفن از دست یه دورگه بر میاد یا جایی که حتی ایتاش شک میکنه چرا پدرش مییخواد اونها رو از هم جدا کنه نکنه اون یهو برادرش از اب در بیاد! و از سویی هم میشه اینطور هم گفت که اگر فرزند فرمانروا نبود چطور جادوی تعهد نودل ها زد و اون فرمانده خفن و گردن کلفت گارد رو توی فصل اخر کتاب یک اونطور لتو پار کرد حالا ان مسائل رو کنار هم بزارید حدس بزنید هنری واقعا کیه!
خب حسین گزینه دو رو به کل رد میکنم کلا از این فرضه چندشم شد خیالت راحت این نیست!!
گزینه سه اممم خب مگه مادر هنری ژن خاصی داشت؟ یا با مادر الفرد اشتباهش گرفتی؟ ملکه هیچ چیز شاخی نداره و دلییل خفن بودن ریکا هم توی خاطرات ملکه اومده و دلیلش هم جذب یکی از گنجینه های دنیای اجنه به اسم تاج سفیده. اگر اسمش رو اشتباه نگفته باشم.
گزینه چهار هم سوزان بعدا زمانی که ملکه و ثونیا و بئاتریس توی دنیای اجنه بودن این رو رد کرد و گفت من هیچ چیزی به هنری ندادم و هنوز هیچ کدوم نمیدونن چه کسی به هنری اون حلقه رو داده و اون جعبه سیاه رو چه کسی تو اتاق هنری گذاشته.
گزینه 5 اممم چرا حسین روی اطلاعاتی که موجوده تمرکز نمیکنی وقتی این فرضیه رو با فرضیه ژن خاص مادر هنری مقایسه میکنم بیشتر به این نتیجه میرسم که بیشتر سفیر رو داری میاری تو دورگه. ... در مورد دورگه اینطور نیست نداریم. تمام معما های داستان ردی ازشون توی کتاب یک و فصول قبلتر اومده یعنی قبلتر من زمینه سازی کردم براشون بعد اومدم اجراشون کردم مثلا در مورد حلقه یعنی اول اومدیم اول گذاشتیمش تاثیرش رو دیدیم دربارش بحث کردیم و حالا موجوداتی که چنین قدرتی دارن که یه حلقه به هنری بدن رو هم اوردیم بئاتریس ملکه فرمانروا برادر بزرگ برادر سوم معبد فرستاده جانشین فرستاده و افراد دیگه ای که توی داستان هستن چیزی از بیرون دایره داستانی نداریم که فلان موجود خفن که اسمی ازش برده نشده از اسمون نازل شده و حلقه رو دادن به هنری چون پیشگویی میخواسته. حتی در مورد حلقه فرمانروا هم من از فصل های زیر 5 (اگر دقیق یادم باشه)کتاب اول اشاراتی کردم بهش و بعدا همون مسئله رو باز میکنم و میزارم جلو پای هنری دیگه یهو اتفاق نمی افته بعد بگم اره فلانی اورده گذاشته اونجا چون سرنوشت بوده.
جدا سازی سفیر و دورگه به نظرم بهترین کار میتونه باشه
و اممم تو میتونی :11:حسین ببینم میتونی بگی حلقه الان دست کیه و کجاست همین الان بخوام توی یه پاراگراف اثباتش کنم دست کیه میتونم بهت بگم و بعد به خودت بگی عععع پس دلیل فلان اتفاق این بود.
ببینم چه میکنی میابیش یا نه

گرممه ؛ روزه ام ؛ خسته ام ؛ بربدم ؛ داغونم ؛ توان برام نمونده ؛ با این که آخر هفته هست ولی نمیرسم برم خونه ؛ پس نه داداش ؛ کشش رو ندارم که بهش فک کنم و اگر هم زودتر خودت بهم بگی ؛ خرخرت رو میجوم.


   
Batman, IBEe, الهه آب and 2 people reacted
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Famed Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1038
شروع کننده موضوع  

H.O.S.S.E.I.N;39798:
گرممه ؛ روزه ام ؛ خسته ام ؛ بربدم ؛ داغونم ؛ توان برام نمونده ؛ با این که آخر هفته هست ولی نمیرسم برم خونه ؛ پس نه داداش ؛ کشش رو ندارم که بهش فک کنم و اگر هم زودتر خودت بهم بگی ؛ خرخرت رو میجوم.

احساست رو درک میکنم منم تا 2 شنبه اینجا سرکارم بعد برا تعطیلات میرم خونه.
منم روزه ام گشنمه تشنمه از سر کارم میام بعدم میشینم طراحی سایت بعد دورگه رو هم باید برسونم یعنی قدرت در حد برادر بزرگ بالاس ولی همین الان دیگه احساس بیحالی و سستی میکنم موخمم رو به تعطل شدنه افطارم باید درست کنم امممم دیگه نمیدونم چی بگم.
یاهاهاها یعنی با این گفتنت انقدر دلم خواست که لوش بدم یاهاهاها


   
IBEe, Batman, Dark lord and 2 people reacted
پاسخنقل‌قول
Athena97
(@athena97)
Trusted Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 64
 

الهه آب;39788:
فقط روش بزن بعد از هفت ، هشت ثانیه برات لینک رو میاره .

مرسی برای راهنمایی


   
Batman and الهه آب reacted
پاسخنقل‌قول
حسین
(@hossein-72)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 760
 

AmbrellA;39799:
احساست رو درک میکنم منم تا 2 شنبه اینجا سرکارم بعد برا تعطیلات میرم خونه.
منم روزه ام گشنمه تشنمه از سر کارم میام بعدم میشینم طراحی سایت بعد دورگه رو هم باید برسونم یعنی قدرت در حد برادر بزرگ بالاس ولی همین الان دیگه احساس بیحالی و سستی میکنم موخمم رو به تعطل شدنه افطارم باید درست کنم امممم دیگه نمیدونم چی بگم.
یاهاهاها یعنی با این گفتنت انقدر دلم خواست که لوش بدم یاهاهاها

ای دهنتو پسر. :s3:

منم مث خودت به احتمال خیلی زیاد (%60) از دوشنبه تا آخر هفته آزاد باشم و بتونم نفس بکشم.

پی نوشت : تو گرمای ما رو نداری که ؛ دما اینجا الان 43 درجه هست. (الان هنوز بهاره و به تابستون نرسیدیم.) .10.


   
IBEe and الهه آب reacted
پاسخنقل‌قول
Ahmade
(@ahmade)
Eminent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 13
 

فردا فصل جدید داریم؟
به جز تاج سفید ریکا که یه قدرت مهر و موم شده بود و به ریکا رسید دیگه چه قدرت های مهر و موم شده ای وجود داره؟اون استوانه که اون غریبه برای باز کردن دروازه استفادا کرد از همین قدرتاست؟؟


   
پاسخنقل‌قول
IBEe
 IBEe
(@eebi)
Reputable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 179
 

من فصل میخوام تا نظری بنویسم


   
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Famed Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1038
شروع کننده موضوع  

H.O.S.S.E.I.N;39801:
ای دهنتو پسر. :s3:

منم مث خودت به احتمال خیلی زیاد (%60) از دوشنبه تا آخر هفته آزاد باشم و بتونم نفس بکشم.

پی نوشت : تو گرمای ما رو نداری که ؛ دما اینجا الان 43 درجه هست. (الان هنوز بهاره و به تابستون نرسیدیم.) .10.

در خدمتیم حسین جان اینجا الان درجش رو 8 و یه نسیم خنکم میوزه ولی حیف که روز کاریه الان باید بر میداشتی تو این هوا با عهدو عیال میرفتی کوه نوردی بعد یه چایی صبحونه میزدی تا بفهمی زندگی یعنی چی

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

Ahmade;39803:
فردا فصل جدید داریم؟
به جز تاج سفید ریکا که یه قدرت مهر و موم شده بود و به ریکا رسید دیگه چه قدرت های مهر و موم شده ای وجود داره؟اون استوانه که اون غریبه برای باز کردن دروازه استفادا کرد از همین قدرتاست؟؟

احتمالش کمه امروز سر کارم نمیرسم چیزی بنویسم
قدرت تاج سفید داخل همون گوی قرار داشته
و امممم اون استوانه که یه چیز خاص و مهمه که بعدا به ابهتش پی می‌برید فقط یادتون بهش باشه
قدرت‌هایی وجود دارن که در اختیار موجودات نختلف دنیاها بودن قهرمانان حیوانات افسانه ای الهه های قدیمی ابزا. های ساخته شده توسط اونها قدرت های روحی اونها که نمیتونن دنیا رو ترک کنن و خیلیای دیگه که توسط اجنه جمع آوری شدن و تا زمانی که فرد مناسبش نرسه از داخل گوی خودشون بیرون نمیان

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

Ahmade;39803:
فردا فصل جدید داریم؟
به جز تاج سفید ریکا که یه قدرت مهر و موم شده بود و به ریکا رسید دیگه چه قدرت های مهر و موم شده ای وجود داره؟اون استوانه که اون غریبه برای باز کردن دروازه استفادا کرد از همین قدرتاست؟؟

احتمالش کمه امروز سر کارم نمیرسم چیزی بنویسم
قدرت تاج سفید داخل همون گوی قرار داشته
و امممم اون استوانه که یه چیز خاص و مهمه که بعدا به ابهتش پی می‌برید فقط یادتون بهش باشه
قدرت‌هایی وجود دارن که در اختیار موجودات نختلف دنیاها بودن قهرمانان حیوانات افسانه ای الهه های قدیمی ابزا. های ساخته شده توسط اونها قدرت های روحی اونها که نمیتونن دنیا رو ترک کنن و خیلیای دیگه که توسط اجنه جمع آوری شدن و تا زمانی که فرد مناسبش نرسه از داخل گوی خودشون بیرون نمیان


   
Batman, حسین, الهه آب and 1 people reacted
پاسخنقل‌قول
herokhosro2
(@herokhosro2)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 68
 

AmbrellA;39809:

احتمالش کمه امروز سر کارم نمیرسم چیزی بنویسم
قدرت تاج سفید داخل همون گوی قرار داشته
و امممم اون استوانه که یه چیز خاص و مهمه که بعدا به ابهتش پی می‌برید فقط یادتون بهش باشه
قدرت‌هایی وجود دارن که در اختیار موجودات نختلف دنیاها بودن قهرمانان حیوانات افسانه ای الهه های قدیمی ابزا. های ساخته شده توسط اونها قدرت های روحی اونها که نمیتونن دنیا رو ترک کنن و خیلیای دیگه که توسط اجنه جمع آوری شدن و تا زمانی که فرد مناسبش نرسه از داخل گوی خودشون بیرون نمیان

سلام. به نظرم این جور توضیحات یا مثلا توضیحی که درباره نوع دنیاها و منشا جادو ها و طرز استفاده ازشون رو که داخل تاپیک گفتی رو اگه به طریقی داخل داستان بیاری خیلی بهتر و جذا تر میشه. حالا اینکه چطور این کارو بکنی قطعا خودت بهتر میدونی: میشه به شکل یک دیالوگ باشه، میتونه مثلا تو یک کتاب باشه که هنری یا یکی از دورگه ها میخوندش یا هزار جور دیگه. ولی به نظرم واقعا لازمه
من این توضیحات رو که خوندم ارتباط بهتری تونستم با داستانت برقرار کنم قبلش از این لحاظ این موضوعات یک مقدار گنگ بودن برام


   
Batman, yesesy, الهه آب and 1 people reacted
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Famed Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1038
شروع کننده موضوع  

khosrohkh;39810:
سلام. به نظرم این جور توضیحات یا مثلا توضیحی که درباره نوع دنیاها و منشا جادو ها و طرز استفاده ازشون رو که داخل تاپیک گفتی رو اگه به طریقی داخل داستان بیاری خیلی بهتر و جذا تر میشه. حالا اینکه چطور این کارو بکنی قطعا خودت بهتر میدونی: میشه به شکل یک دیالوگ باشه، میتونه مثلا تو یک کتاب باشه که هنری یا یکی از دورگه ها میخوندش یا هزار جور دیگه. ولی به نظرم واقعا لازمه
من این توضیحات رو که خوندم ارتباط بهتری تونستم با داستانت برقرار کنم قبلش از این لحاظ این موضوعات یک مقدار گنگ بودن برام

توی کتاب سوم یه بخش آموزشی حسابی داریم به مرور تمام افسانه ها و اتفاقات و آموزش همه چیز رو داخلش میاریم مثل کمپ دورگه ها نیس کاملا متفاوته


   
Batman, yesesy, Hacker and 4 people reacted
پاسخنقل‌قول
صفحه 168 / 210
اشتراک: