موهبت برزخی [ فصل دوازده اضافه شد ]

فصل خوبی بود ..فقط حرص و جوش زیاد خوردم..آخرشم که وا رفتم چرا اینجوری فصل تموم شد ..یه فصل کامله چپیدن تو اون اتاق .10.

من تونستم فقط تا فصل شش داستانت رو بخونم
داستان خیلی خوبی نوشتی
شخصیت ها کاملا مستقل هستن

فقط اگر امکانش هست میزان امتیاز مصرفی برای هر فصل رو کاهش بدید

به زودی..فصل میاد تا شنبه...کما فی السابق
چشمم به راه منتظر تا کی می رسد خبر...

سلام به همه
خب داستان رو تا فصل ده تونستم بخونم اونم به لطف امتیازایی که داشتم بوده متاسفانه به دلیل درس و دانشگاه نمیتونم فعالیت کنم یعنی وقتم کمه اما همچنان اگه وقتی گیر بیارم بعضی داستانای سایتو میخونم این داستانم تا جایی که خوندم رو میتونم نظر بدم
خب داستانای سینا مث همیشه عالین ولی فک کنم این سینا دیگه اون سینای سفیر کبیری که بیشتر از ده بار داستانشو خوندم نیست چون اون سینا با حوصله و دقیق و با جزئیات همه چیزو شرح میداد اما این سینا کم حوصله و عجله ایه انگار میخواد فقط رد شه بره و دیگه اون هیجان سفیر کبیر رو نداره داستان خوبیه و اثر قویه ولی میگم بخاطر کم حوصلگی نویسنده دیگه اون هیجان رو نمیتونه به مخاطب منتقل کنه و شاید میتونست مث سفیر کبیر بشه ولی با این کم حوصلگی دیگه به اون خوبی امکان نداره بشه مگه اینکه نویسنده حوصله به خرج بده
مورد بعدی اینکه از سینا میخوام لطفا بخاطر مخاطباش که واقعا کمتر نویسنده ای رو دیدم که اینجور هوادار داشته باشه اینکه دو هفته یا بیشتر منتظر بشن که فصل بعدی بیاد هر روز به سایت سر بزنن و ... لطفا تعداد صفحات فصلا و حجم فصول رو کمی بیشتر کن نه بخاطر بنده بلکه بخاطر هوادارای گرامی
مورد بعد اینکه من نتونستم با توضیحات سینا دقیقا بفهمم قضیه دستکشا چجوریه یعنی اینا مثلا سی سانت ناخن دارن بعد دستکش چجوری میره دستش دستکش جذب دست میشه یا نه ناخنا از دستکش رد میشه فقط دست تو دسکشه نمیدونم میشه یکم راجبش توضیح بدین که تصویر سازی بهتر بشه مورد آخر اینکه داستان داره خیلی سریع پیش میره و اینکه داره خیلی چیزا رو خیلی راحت بدست میاره که ارزش بالایی دارن اصلا غیر قابل قبوله دوتا کتابای استرلا رو اینجوری و خیلی راحت بدست بیاره بازم اولیش آره میشه و اونی که از کتابداره گرفت خیلی زود و ساده بود کاش یکم بیشتر پیچیدش میکردی به نظرم داستان اگه یکم حوصله بخرج داده بشه و بیشتر روش کار بشه خیلی بهتر جواب میده و اثر بهتری میشه
اما درکل مث همیشه داستانای سینا حرف نداره و میشه گفت تو ایران تو سبک فانتزی جادویی کسی به پاش نمیرسه و بی رقیبه
خب فک کنم دیگه تا مدتها نتونم در مورد داستان نظر بدم چون دیگه امتیازی ندارم که داستانو بخونم متاسفانه وقت فعالیتم ندارم
آرزوی موفقیت دارم واستون ایشالله که این داستان پایانی داشته باشه
یا حق

AHMADREZA.Y;38279:
سلام به همه
خب داستان رو تا فصل ده تونستم بخونم اونم به لطف امتیازایی که داشتم بوده متاسفانه به دلیل درس و دانشگاه نمیتونم فعالیت کنم یعنی وقتم کمه اما همچنان اگه وقتی گیر بیارم بعضی داستانای سایتو میخونم این داستانم تا جایی که خوندم رو میتونم نظر بدم
خب داستانای سینا مث همیشه عالین ولی فک کنم این سینا دیگه اون سینای سفیر کبیری که بیشتر از ده بار داستانشو خوندم نیست چون اون سینا با حوصله و دقیق و با جزئیات همه چیزو شرح میداد اما این سینا کم حوصله و عجله ایه انگار میخواد فقط رد شه بره و دیگه اون هیجان سفیر کبیر رو نداره داستان خوبیه و اثر قویه ولی میگم بخاطر کم حوصلگی نویسنده دیگه اون هیجان رو نمیتونه به مخاطب منتقل کنه و شاید میتونست مث سفیر کبیر بشه ولی با این کم حوصلگی دیگه به اون خوبی امکان نداره بشه مگه اینکه نویسنده حوصله به خرج بده
مورد بعدی اینکه از سینا میخوام لطفا بخاطر مخاطباش که واقعا کمتر نویسنده ای رو دیدم که اینجور هوادار داشته باشه اینکه دو هفته یا بیشتر منتظر بشن که فصل بعدی بیاد هر روز به سایت سر بزنن و ... لطفا تعداد صفحات فصلا و حجم فصول رو کمی بیشتر کن نه بخاطر بنده بلکه بخاطر هوادارای گرامی
مورد بعد اینکه من نتونستم با توضیحات سینا دقیقا بفهمم قضیه دستکشا چجوریه یعنی اینا مثلا سی سانت ناخن دارن بعد دستکش چجوری میره دستش دستکش جذب دست میشه یا نه ناخنا از دستکش رد میشه فقط دست تو دسکشه نمیدونم میشه یکم راجبش توضیح بدین که تصویر سازی بهتر بشه مورد آخر اینکه داستان داره خیلی سریع پیش میره و اینکه داره خیلی چیزا رو خیلی راحت بدست میاره که ارزش بالایی دارن اصلا غیر قابل قبوله دوتا کتابای استرلا رو اینجوری و خیلی راحت بدست بیاره بازم اولیش آره میشه و اونی که از کتابداره گرفت خیلی زود و ساده بود کاش یکم بیشتر پیچیدش میکردی به نظرم داستان اگه یکم حوصله بخرج داده بشه و بیشتر روش کار بشه خیلی بهتر جواب میده و اثر بهتری میشه
اما درکل مث همیشه داستانای سینا حرف نداره و میشه گفت تو ایران تو سبک فانتزی جادویی کسی به پاش نمیرسه و بی رقیبه
خب فک کنم دیگه تا مدتها نتونم در مورد داستان نظر بدم چون دیگه امتیازی ندارم که داستانو بخونم متاسفانه وقت فعالیتم ندارم
آرزوی موفقیت دارم واستون ایشالله که این داستان پایانی داشته باشه
یا حق

سرعت جلو رفتن داستان خیلی هم خوب هست وضعیت دستکشها در مانند باقی روایاتی که شده در فصول بعدی احتمال بسیار زیاد توضیح میده نویسند
مثل داستان هایی که از اخر کشروع م

سلام بر نویسنده عزیز و طرفداران این کتاب در اول گله ای داشتم که که واجب هست بگم اونم در مورد امتیاز ها هستش من تقریبا 2 هفته هست که دارم سعی میکنم امتیازاتم بیشتر بشه که واقعا سخته چون من به شخصه فقط میتونم در بخش تایپ فعالیت کنم که اونم سهمیه اش خیلی کم هست و به من نرسیده پس اگه ممکنه داشتن امتیاز رو از این کتاب بردارید این از این موضوع در مورد کتاب من تونستم تا فص 6 رو بخونم و رابطه اش رو با کتاب سفیر کبیر یا مسایل که در کتاب سفیر کبیر بود رو در این کتاب که تا فصل 6 رو خوندم پیدا نکردم موضوع 2 نویسنده عزیز آقا سینا تصویر دنیایی که داستانت داره درش اتفاق میفته اصلا خوب نیست لطفا در ضمینه تصویرسازی دنیای داستانت بیشتر کار کن تا تصویر ذهنی بهتری ارایه بدی شما در کتاب سفیر کبیر حتی به ریزترین عناصر هم توجه داشتید موضوع سوم در مورد خاندان اش هست توضیحاتتون خیلی کم هست شما به ظاهر افراد قبلا خیلی اهمیت میدادید به رنگ مو . حالت چهره قد و هیکل شما همینکه وارد داستان میشیم از سقوت خاندان اش صحبت میکنید که قبلا خیلی قدرت مند بودن اگه بشه در مورد تاریخ این خاندان بیشتر بگید در پایان ازتون خواهش میکنم که به عناصر دنیایی که خلق کردید بیشتر توجه کنید تا منه خاننده تصویر واضحتری دریافت کنم امیدوارم همیشه موفق و سربلند باشی

عجب..... به نظر من داستان موهبت خیلی هم خوبه ! این چیزای که نوشتین دیگه خیلی اغراقه ... تصویر سازی اگه یه خورده تخیل داشته باشی خوب متوجه میشه .. مورد دوم ...هر کسی مشغولیت هایی داره ..من خاننده باید نویسنده رو درک کنم ! و همین که هر شنبه فصل ها میاد ..باید خیلی متشکر هم باشم .... امتیاز هایی که اقای فتحی گذاشته هم خوبه به نظرم .. 20 تا خیلیه ؟ ....اگه مگه کسی هست که این داستا نا رو مجانی بزاره داخل سایت ؟؟؟ اصلا تو نت بگرد نیست ! .. باید خیلی هم ممنون باشیم از اقای فتحی ! مورد سوم ... خب از همون اول کنه اش با الفرد ملاقات نمی کنه ! اول زمینه می خواد ..اول ما زندگی اش رو مورد برسی قرار می دیم .. بعد میریم سراغ الفرد ... اگه یهو بریم سفت الفرد که مزه نمی ده ! ... در ضمن موهبت خیلی با جزئیات نوشته شده ! به طوری که یه فصل کلا داخل یه اتاقا ؟! چطور این حر فا رو می زنید؟! ..واقعا که ..!
رمان های اقای فتحی عالیه ! و رقیب نداره ! دقت کنی کسی هم جرعت در افتادن با چنین نویسنده ای رو هم نداره ! ایشون نوشته هاشون فوقالعاده هست ! کسی نمی تونه از ایشون عیب بگیره ! نه اینکه بگم بی عیب بی عیبه نه ! ما هم باید شرایط اقای فتحی رو درک کنیم .. خب شاید یکی از اقوم نزدیکشون فوت کرده بوده؟ یا هزار جور مشکل دیگه ای که همه داریم ....
اصلا خوشم نیومد این طوری حرف زدید! اقای فتحی امید وارم همیشه موفق باشد و با همین انرژی پیش برید ! و روز به روز بهتر بشید !
و در اخر ممنون از پارت ها!

vaheded12;38287:
سلام بر نویسنده عزیز و طرفداران این کتاب در اول گله ای داشتم که که واجب هست بگم اونم در مورد امتیاز ها هستش من تقریبا 2 هفته هست که دارم سعی میکنم امتیازاتم بیشتر بشه که واقعا سخته چون من به شخصه فقط میتونم در بخش تایپ فعالیت کنم که اونم سهمیه اش خیلی کم هست و به من نرسیده پس اگه ممکنه داشتن امتیاز رو از این کتاب بردارید این از این موضوع در مورد کتاب من تونستم تا فص 6 رو بخونم و رابطه اش رو با کتاب سفیر کبیر یا مسایل که در کتاب سفیر کبیر بود رو در این کتاب که تا فصل 6 رو خوندم پیدا نکردم موضوع 2 نویسنده عزیز آقا سینا تصویر دنیایی که داستانت داره درش اتفاق میفته اصلا خوب نیست لطفا در ضمینه تصویرسازی دنیای داستانت بیشتر کار کن تا تصویر ذهنی بهتری ارایه بدی شما در کتاب سفیر کبیر حتی به ریزترین عناصر هم توجه داشتید موضوع سوم در مورد خاندان اش هست توضیحاتتون خیلی کم هست شما به ظاهر افراد قبلا خیلی اهمیت میدادید به رنگ مو . حالت چهره قد و هیکل شما همینکه وارد داستان میشیم از سقوت خاندان اش صحبت میکنید که قبلا خیلی قدرت مند بودن اگه بشه در مورد تاریخ این خاندان بیشتر بگید در پایان ازتون خواهش میکنم که به عناصر دنیایی که خلق کردید بیشتر توجه کنید تا منه خاننده تصویر واضحتری دریافت کنم امیدوارم همیشه موفق و سربلند باشی

من یه سری خلاصه داستان نیاز دارم، که بابتش امتیاز میدم. مایلید امتیاز دریافت کنید به ازاش یه متن پاراگرافی خلاصه داستان تحویل بدید که زمان زیادی هم نمیبره، به من یا نفیسه مراجعه کنید. nafise

سلام میشه سرمایه واسه فصل هارو کم تر کنین؟
ولی خب به هرحال مثل همیشه فوق‌العاده است ����

فصل واقعا عالی بود. من معمولا تو خوندن هیچ داستانی استرس نمی‌گیرم یا هیجان زده نمی‌شم. ولی این داستان و سفیر کبیر اونقدر هیجان انگیز و خوب هستن که من واقعا موقع خوندنشون هیجان زده میشم. برای سفیر کبیر من یه ماه وقت گذاشتم تا بخونم چون هر قسمت رو با دقت می‌خوندم و این داستانم که جای خود دارد. البته این حرف هایی هم که درباره روند داستان میزنید غلطه. داستان خیلی خوب پیش میره و به نظر من هم تو ایران هیچ کستگ تو فانتزی نویسی به اقا سینا نمیرسه.
اقا سینا قلمت پر بار و زندگیت پر از شیرینی باشه.

منتظر پارت هستیم اقای فتحی ......فقط امید وارم ساعت 11 نیاد یه خورده زود تر ..... چون من خوابم ..متاسفانه... :20:

تیک تاک...تیک تاک .... تا امشب !
:42:

به نظرم با این وضع صفحات به جای اون مرد هفت رنگ ما باید بریم پیش روانشناس...۱۶؟؟؟؟؟؟.؟
لطفا واسه عید که سرت یکم خلوت تر میشه صفحه ها رو بیشتر کن؛موقع خوندن هی به خودم میگم،نه هنوز یه عالمه مونده که تموم شه اما ۱۶ صفحه، دیگه جایی واسه تلقین هم نمی ذاره.

سلام خیلی عالی هست به چه شکلی داستانها رو دریافت کنم در ضمن بابت این کمک ممنون

فصل خوبی بود.بنظر من اون فرد مرموز مدیر اکادمی بود