Header Background day #09
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

3,149 ارسال‌
160 کاربران
8645 Reactions
495.9 K نمایش‌
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

با سلام
خوشحالم که خداوند عمری دادند و توانستیم دورگه رو به اینجا برسونیم، داستانی که به شخصه بدون انگیزه و علاقه شروع به نوشتنش کردم اما حالا که در حال تکمیل اون هستم نسبت به اون علاقه خاصی پیدا کردم، شاید شما با خوندن کتاب اول بگید اخه چه جذابیتی درسته و این رو به شما حق میدم چون معمولا در بخش های نخستین یک کتاب به شرح وضع حال و توصیف معما ها و خلق ماجرا ها معرفی شخصیت ها و محیط پرداخته میشه و عملا معمایی پاسخ داده نمیشه که خواننده جذب داستان بشه برای همین فکر میکنم اونهایی که دندون روی جگر گذاشتن و خوندن و صبر کردن در پایات کتاب دوم حسابی شگفت زده بشن، زیرا اون چیزی که در ذهن پروروندم رو اگر به طور کامل میدونستید از تعجب شاید چشماتون گرد می شد و دهنتون باز می موند. به دوستان قول معما هایی بسیار سخت و پیچیده رو میدم که حسابی ذهن شما رو درگیر خودش بکنه ماجراها مبارزاتی که شما رو حسابی سر ذوق بیاره صحنه هایی که شما رو به یاد نبرد های باستان بندازه، و اونهایی که مثل من آرزو میکردن که دنیا هم یک دنیای فانتزی بود رو به یک رویای طولانی و عمیق ببره، و زمانی بیدارتون کنه که حسابی سیراب شده باشید.

مقدمه ای از کتاب دوم:
آسمان تیره و تار اردوگاه دورگه ها سیاه تر و سنگ دلانه تر از هر زمانی شده بود، باران به شدت می بارید، هیچ دورگه ای دیده نمی شد هیچ سربازی نبود چادر ها ساکت و آرامتر از هر زمانی بودند و صدای مرگ را از هر گوشه اردوگاه می شد احساس کرد، از تپه شرقی که در بالای ان اتاقک چوبی ساخته شده بود دود سفیدی به بیرون و میان ابر های سیاه بالا می رفت.
تمام نفرات در میدان مبارزه اردوگاه جمع شده بودند اما بر خلاف همیشه هیچ صدایی از هیچ کدام شنیده نمی شد، تنها صدای چکه های قطرات باران بود که بر چاله های اب میریخت،صدای سربازی از دور به گوش رسید که سراسیمه این سکوت مرگ اور را شکست و زمانی که در میانه میدان مبارزه رسید بی توجه به فرماندهان اردوگاه رو به سمت دورگه ها برگشت و فریادی از سر ترس زد:
- دارن به اینجا میرسن، ادمخوار ها دارن به اینجا میرسن باید فرار کنیم.....
و اینگونه بود که سرنوشت دنیای اجنه برای اخرین بار رقم خورد.
صاحب حقیقی حلقه باز خواهد گشت، فراموش شدگان چشم به دنیا میدوزند، منتظر از سرنوشتی که به دست مردگان رقم خواهد خورد، نقابداری که از دنیای فراموش شدگان گذشته، دنیای مردگان را از پس گذاشته و پا به میان کارزار میگذارد.
آیا دنیا را با سیاهی دورنش به فرطه سقوط خواهد برد؟

با ما همراه باشید با نبرد های افسانه ای، سقوط شهر ها بیدار شدن خدایان باستان .

مژده برای دختر خانوم ها اگر توی کتاب اول جذب هیچ شخصیت دختری نشدید میتونید تفاوت رو در این کتاب احساس کنید با سوپر شخصیت مونث داستان ...... :53::53::3:

تالارگفتمان 1

دانلود کتاب اول
این شما و این فصول داستان:
لینک گروه در تلگرام: https://t.me/joinchat/Blb2kEqU7YxeurFbq1Kn8g

لینک کانال تلگرام (ارائه داستان): https://t.me/AmbrellA_Story

دورگه کتاب دوم

فصل
دانلود
فصل
دانلود
فصل 1(تعقییب و گریز) دانلود فصل 2(اِدورا) دانلود
فصل 3(برخورد) دانلود فصل 4(تصمیم) دانلود
فصل 5(ایا او یک هیولاست؟) دانلود فصل 6(منطقه تاناریس) دانلود
فصل 7(راه حل) دانلود فصل 8(روشنایی در تاریکی و تاریکی در روشنایی میمیرد) دانلود
فصل 9(در راه ناردا) دانلود فصل 10(حس جدید، انتقام...) دانلود
فصل 11(شیپور جنگ در ناردا) دانلود فصل 12(تعظیم در برابر دشمن) دانلود
فصل 13(ایلا) دانلود فصل 14(لورتگا) دانلود
فصل 15(دردسر در شمال) دانلود فصل 16(تصویری در اینه!) دانلود
فصل 17(اولین دیدار) دانلود فصل 18(عاشقانه در میدان جنگ) دانلود
فصل 19(خیانتکار) دانلود فصل 20!(اعتراف) دانلود
فصل 21(اولین نبرد واقعی) دانلود فصل22(اولین دختر دورگه) دانلود
فصل 23(دره ممنوعه) دانلود فصل 24(گرگ تنها) دانلود
فصل 25(شب برخورد) دانلود فصل 26(نبرد بزرگ،نزدیک تر از همیشه) دانلود
فصل 27(نبردبزرگ2،مه سیاه) دانلود فصل 28(نبرد بزرگ3،معبد) دانلود
فصل29 (نبرد بزرگ4، ارباب معبد) دانلود فصل 30(آن شب، نبرد بزرگ5) دانلود
فصل 31(شکاف، نبرد بزرگ6) دانلود فصل32 (خیلی دیراو را شناخت،نبرد بزرگ7) دانلود
فصل 33(ایا میتوان او را شناخت؟نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل34 دانلود
فصل 35(شروع یک پایان،نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل36(پروازروح، نبرد بزرگ نزدیک) دانلود
فصل 37(افکار،نبرد بزرگ) دانلود فصل 38(اتحاد، سایه نبرد بزرگ) دانلود
فصل 39(دروغگو،شروع نبرد بزرگ) دانلود فصل 40(اغاز نبرد) دانلود
فصل 41(پایان) دانلود فصل 42(او خواهد امد) دانلود
فصل 43(دروازه) عیدتون مبارک 29 اسفند 97 ساعت 12:19 دانلود فصل 44(بازگشت) دانلود
فصل45(افسانه سرنوشت) فصل تجمیع شده دانلود فصل 46(پایان نبرد بزرگ) دانلود
فصل 47(مردی روی شاخه) دانلود فصل 48(یک دقیقه بیشتر...) دانلود
فصل 49(هنری...) دانلود
فصل 50(لایه واقعی دنیا):bonheur: دانلود
فصل51(تسخیر شده) دانلود فصل52(هزار سال تنهایی) دانلود
فصل53(پایان روئیا) دانلود فصل 54(درخت وجود) دانلود
فصل 55 (ارباب اعماق) دانلود فصل 56 (مقابل یک خاطر قدیمی) دانلود
فصل ۵۷ (امید این فصل رو قهوه‌ای کرده، باید یه دور ویرایش جزئی بشه) دانلود فصل 58(اخرین دیدار) دانلود
فصل 59 (تاس سرنوشت) دانلود


ا

وبلاگ من میتونید از این وبلاگ هم داستان رو دانلود کنید
http://omidmoradpour.rozblog.com



دوستان در نظر داشته باشن که از فصل 43 به بعد فصل ها امتیازی خواهد بود و هیچ لینک رایگانی ارسال نخواهد شد
پس از همین حالا برای دانلود فصل مورد نظر خودتون به فکر باشید و برنامه ریزی کنید

توجه توجه:
دوستانی که امتییاز منفی زیادی دارن میتونن با انجام یه پروژه تنها یه پروژه تمام امتیاز منفی خودشون رو صفر کنن پس یه بار زخمت بکشید تا به سرعت اکانتتون برگرده به حالت اولیه.


اخبار:27/3/98
سلام به دوستان گل
اومدم یه اطلاعی بدم و برم
به قوله تا مدت نامعلومی ارائه فصول رو به تاخیر میدازم همینطور به نوشتن ادامه میدم اما به جایی رسیدم که نیاز به تمرکز زیادی برای جمع کردن و سرو سامون دادن به قضایای داسان دارم حجم داستان الان که خودم شروع کردم به خوندش وحشتناک بالاس. حقیقتش این بوده که تاالان هر زمان فصلی نوشتم دیگه خودم نخوندمش بعد هزارو اندی صفحه و سریع بدون ویرایش اپلودش کردم خخخ
بخشی که توی کتاب دوم دارم روش کار میکنم مسابقات بزرگی هست که بهش میگن مسابقات هزاره که برای ساختش باید بدون فشار طراحیش کنم که یه چیز تقلیدی نشه احتمال 99 درصد وقتی کتاب کامل شد همه کتاب رو یکجا اپلود میکنم.

توی گروه تلگرامیش هم حتما خبر هایی از نوشتن ادامش میدم به دوستان مرسی بابت پیگیر بودنتون امید وارم مارو بعده هم تنها نزارید.


آخرین و جدیدترین اطلاعیه:

واقعا میتونم بگم که متاسفم اما اون حرف رو از روی نادونی زدم زندگی مشترک دست و پا کردن تو دوره ای که دلارش پول و طلا و گرونیش به این شکله همین که بدویی و بتونی یه لغمه نون در بیاری کلاهت رو باید بندازی هوا هزار متر چه برسه رسیدن به علایق این دوره.
خیلی دوس داشتم خیالم از نظر اقتصادی راحت بود تا هر روز می نشستم و مینوشتم ولی یه کارگر با حقوق 3 تومنی چطور میتونه تو این روزگار بشینم بنویسم
واقعا میگم اگر پول نداری زن نگیر که بجز سختی و بدبختی چیزی نصیبت نمیشه نگرانیای زندگی خوردت میکنه. اگر پول داری زن بگیر بعد میتونی با خیال راحت بنویسی.
اگر نداری و ارزوهات برات مهمتره پس مجردی بهترین راهشه بشین و نون خشک سق بزنی ولی بری سمت اون چیزی که دوست داری نمیشه همه چیز رو با هم داشت دنیاش خیلی بی رحمه فقط یه چیز اگررررر بتونی بهش برسی هیچ وقت رو دوتا بزاری جفتش رو از دست میدی.

اگر زمانی اوضاع منم به اون شکل شد که نیاز نبود سگ دو بزنم برای چندرقاز حقوق میام و از نو شروع میکنم به نوشتن فقط #امید_مرادپور رو تو گوگل سرچ کنید.
یا علی


   
AlirezaDark، rasoulsss، A. M. D. R. Z. H و 103 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

black J;38020:
ملکه می خواست مسابقه ای برگزار کنه که جایزش باعث بهبودی وضعیت جادوی هنری میشد
تو این فصل شاهزاده ر قهرمان اون مسابقه اعلام کردی
پس جایزه دست اونه
جادوی هنری چی میشه
هنری اخر فصل میفهمه که فرزند فرمانروا هست یا نه
چرا اینقدر این مسئله ر طولانی کردید
در فهم این چه چیز خاصی میخواد پنهان باشه
حداقل بدانه برای چی اینقدر سختی کشیده
پسر فرمانروا باشه و اینقدر بلا و مصیبت به سرش بیاد

مسابقه هزاره با مسابقه دوره ای تاناریس فرقش از زمین تا اسمونه کجا گفتم جایزه دست شاهزادس؟
خب داستان این شکلیه چیکار کنم بگم اره تو بچه فرمانروایی و بایید بیای بشینی تو کاخ ور دل من؟ ایین چه کیفی داره؟ روند داستان این شکلیه و قرار نیست گفته بشه فعلا قراره روی پای خودش واسته و نقشه ای که فرمانروا و برادر سوم و ملکه با هم ریختن عملی شه پس شاید دلیلی داره که نگفتن.


   
paradise، Dark lord، Hacker و 3 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
lord ice man
(@lord-ice-man)
Eminent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 24
 

کتاب دومش تموم شده یا نه هنوز ؟
چند فصل داره کتاب دومش ؟
فصل بندیش مثل قبل دو هفته ای ی باره یا با تموم شدنش فصل بندی فرق میکنه ؟
ممنون میشم در جریان بگذارید دوستان رو


   
الهه آب واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

lord ice man;38035:
کتاب دومش تموم شده یا نه هنوز ؟
چند فصل داره کتاب دومش ؟
فصل بندیش مثل قبل دو هفته ای ی باره یا با تموم شدنش فصل بندی فرق میکنه ؟
ممنون میشم در جریان بگذارید دوستان رو

نخیر داستان ادامه داره و نمیدونم به چند فصل بکشه تا تموم بشه چون همزمان با شما دارم مینویسم و میرم جلو.
و بله هر دو هفته یکبار فصل قرار میگیره.


   
Dark lord، اسماعیلی، Hacker و 4 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
اسماعیلی
(@asmaeile)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 52
 

سلام ببخشید فصل بعدی کی مییاد یه هفته کذشته اما هنوز نیومده اکر میشه فصل هاش طولانی بشه داستانش قشنک تر میشه ممنون


   
Dark lord، King.a.f.k و الهه آب واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
King.a.f.k
(@ebi77)
Trusted Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 86
 

ما تا الان منتظر موندیم وای میستم تا ادامه فصل ها هم بیاد اجله نکن کامل توضیح بده


   
الهه آب، Batman و اسماعیلی واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
black J
(@black-j)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 101
 

AmbrellA;38032:
مسابقه هزاره با مسابقه دوره ای تاناریس فرقش از زمین تا اسمونه کجا گفتم جایزه دست شاهزادس؟
خب داستان این شکلیه چیکار کنم بگم اره تو بچه فرمانروایی و بایید بیای بشینی تو کاخ ور دل من؟ ایین چه کیفی داره؟ روند داستان این شکلیه و قرار نیست گفته بشه فعلا قراره روی پای خودش واسته و نقشه ای که فرمانروا و برادر سوم و ملکه با هم ریختن عملی شه پس شاید دلیلی داره که نگفتن.

پس با این جوابی که دادی میشه نتیجه گرفت
اتش و نحوه استفاده ی اون توسط هنری به جادوی اون ارتباطی نداره و باید منتظر یک اتفاقه خارالعاده دیگه برای هنری باشیم


   
الهه آب و Batman واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AtaRoD
(@atarod)
Eminent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 20
 

سلام..من به عشق موهبت اومدم اینجا و دورگه رو پیدا کردم ..واو..عالی بود ..عجب نویسنده هایی داریم:ye: چه فصلهای پرو پیمونی میدی ممنون..فقط چرا انقد جیلا و جلدا رو قاطی میکنی?..و این دختررو بکشش اصلا ازش خوشم نمیاد قدرتاش باحالتر از هنریه یعنی چی اصلا دوس ندارم....چرا همه نویسنده ها دوس دارن شخصیت اصلی داستانو از نظر ذهنی محدود کنن...اون از آلفرد ..اون از اش..اینم از این..همش یکی داره به کله اینا ور میره اه..هنری چرا انقد غشو ضعف میکنه نشد یه بار یه کار کنه بعدش ولو نشه..بقیش کی میاد هر چند وقت فصل میدید?جلدای بعدی هم داره این داستان?خخخ ممنون نویسنده..پایدار باشی...


   
setarein2، fariba.2016، الهه آب و 4 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

AtaRoD;38124:
سلام..من به عشق موهبت اومدم اینجا و دورگه رو پیدا کردم ..واو..عالی بود ..عجب نویسنده هایی داریم:ye: چه فصلهای پرو پیمونی میدی ممنون..فقط چرا انقد جیلا و جلدا رو قاطی میکنی?..و این دختررو بکشش اصلا ازش خوشم نمیاد قدرتاش باحالتر از هنریه یعنی چی اصلا دوس ندارم....چرا همه نویسنده ها دوس دارن شخصیت اصلی داستانو از نظر ذهنی محدود کنن...اون از آلفرد ..اون از اش..اینم از این..همش یکی داره به کله اینا ور میره اه..هنری چرا انقد غشو ضعف میکنه نشد یه بار یه کار کنه بعدش ولو نشه..بقیش کی میاد هر چند وقت فصل میدید?جلدای بعدی هم داره این داستان?خخخ ممنون نویسنده..پایدار باشی...

سلام
خوشحالم که به جمع دورگه دوستا پیوستی.
هوفففف جلدا جیلا اصلا یه وضعیه ها باید اسماشون رو توی بازنویشی کلا عوض کنم اینطور فایده نداره.خخخخ شوخی کردم اسماش رو ملت دیگه شناختن نمیشه عوض کرد. ول با ویرایش سعی میکنم درستشون کنم.
دلت میاد ایتاش به این خفنی به این ابهت ناناز جیگررر هنری رو احتمالا بکشم که جا برای هنر نمایی هنری باز شه ولی ایتاش رو نمیکشم هوم
محدودیت ذهنی هنری؟ کجا هنری از نظر ذهنی محدودش کردم یادم نیست لطف میکنی ادرس صفحه رو بدی؟
ضعفش هم دلیل منطقی داره اون یه دورگس و قدرت یه نیمچه اجنه رو داره وقتی یه قدرت خفن میزنه طبیعیه که نیروی زیادی ازش گرفته بشه و چپه بشه. فعلا زوده براش که زیادی خفن بازی در بیاره و و بعدش پزش رو بده ولی کم کم دارم با اماده سازی ها برای نبرد های طولانی تر و مهمتر امادش مینمایم کمی صبر سحر نزدیک است یاهاهاهاها
مرسی از اینکه نظر دادی امید وارم این اخرین نظر و پستت نباشه و برای همه فصل ها نظرت و ببینم.
فصل ها هم هر دو هفته یکبار میان اینطوری منم توی زندگی روزمره فشار کمتری بهم وارد میشه.
موفق باشی یا علی


   
Batman، Dark lord، zzareb2 و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
الهه آب
(@fateme12)
Estimable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 248
 

AmbrellA;38135:
سلام
خوشحالم که به جمع دورگه دوستا پیوستی.
هوفففف جلدا جیلا اصلا یه وضعیه ها باید اسماشون رو توی بازنویشی کلا عوض کنم اینطور فایده نداره.خخخخ شوخی کردم اسماش رو ملت دیگه شناختن نمیشه عوض کرد. ول با ویرایش سعی میکنم درستشون کنم.
دلت میاد ایتاش به این خفنی به این ابهت ناناز جیگررر هنری رو احتمالا بکشم که جا برای هنر نمایی هنری باز شه ولی ایتاش رو نمیکشم هوم
محدودیت ذهنی هنری؟ کجا هنری از نظر ذهنی محدودش کردم یادم نیست لطف میکنی ادرس صفحه رو بدی؟
ضعفش هم دلیل منطقی داره اون یه دورگس و قدرت یه نیمچه اجنه رو داره وقتی یه قدرت خفن میزنه طبیعیه که نیروی زیادی ازش گرفته بشه و چپه بشه. فعلا زوده براش که زیادی خفن بازی در بیاره و و بعدش پزش رو بده ولی کم کم دارم با اماده سازی ها برای نبرد های طولانی تر و مهمتر امادش مینمایم کمی صبر سحر نزدیک است یاهاهاهاها
مرسی از اینکه نظر دادی امید وارم این اخرین نظر و پستت نباشه و برای همه فصل ها نظرت و ببینم.
فصل ها هم هر دو هفته یکبار میان اینطوری منم توی زندگی روزمره فشار کمتری بهم وارد میشه.
موفق باشی یا علی

فکر میکنم منظورشون همون پاک کردن ذهن هنری هست که دوجا توی جلد اول ذهنش رو پاک میکنند و دوجاهم توی جلد دوم .


   
Batman و Dark lord واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Dark lord
(@darklord)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 454
 

الهه آب;38137:
فکر میکنم منظورشون همون پاک کردن ذهن هنری هست که دوجا توی جلد اول ذهنش رو پاک میکنند و دوجاهم توی جلد دوم .

البته اینجوری من میبنم در اینده هنری این قصه سر دراز داره.حالا حالا پاک کردن ذهن داریم.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

Zzzz;38100:
سلام ببخشید فصل بعدی کی مییاد یه هفته کذشته اما هنوز نیومده اکر میشه فصل هاش طولانی بشه داستانش قشنک تر میشه ممنون

سلام فصل اخر هفته میاد و هر دو هفته یکبار میاد

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

AtaRoD;38124:
سلام..من به عشق موهبت اومدم اینجا و دورگه رو پیدا کردم ..واو..عالی بود ..عجب نویسنده هایی داریم:ye: چه فصلهای پرو پیمونی میدی ممنون..فقط چرا انقد جیلا و جلدا رو قاطی میکنی?..و این دختررو بکشش اصلا ازش خوشم نمیاد قدرتاش باحالتر از هنریه یعنی چی اصلا دوس ندارم....چرا همه نویسنده ها دوس دارن شخصیت اصلی داستانو از نظر ذهنی محدود کنن...اون از آلفرد ..اون از اش..اینم از این..همش یکی داره به کله اینا ور میره اه..هنری چرا انقد غشو ضعف میکنه نشد یه بار یه کار کنه بعدش ولو نشه..بقیش کی میاد هر چند وقت فصل میدید?جلدای بعدی هم داره این داستان?خخخ ممنون نویسنده..پایدار باشی...

سلام
بنظر میاد بین سه تا پنچ جلد بشه دورگه.
البته جلد اول خودش سه کتابه که الان فصل های کتاب دومو میخونیم.

در مورد کشتن ایتاش و قدرت هاش ک میگی باحال تر از هنریه بنظر میاد با اصیل زاده ها زیاد اشنا نشدی مخصوصا برادر اول

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

Zzzz;38022:
سلام قسمت های دیکه کی مییاد ولی فصل هاش رو زیاد کن ممنون

هر فصل باید بجای مناسبی برسه برای تموم شدن.اگ بخاد بیشتر نوشته بشه زمان اومدن فصل طولانی تر میشه. و نویسنده با توجه به مشغله های زیاد دیگه فصل های خیلی طولانی تر از این ها بده.البته با توجه به اتفاقات داستان میتونه چندین صفحه بیشتر بشه.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

black J;38020:
ملکه می خواست مسابقه ای برگزار کنه که جایزش باعث بهبودی وضعیت جادوی هنری میشد
تو این فصل شاهزاده ر قهرمان اون مسابقه اعلام کردی
پس جایزه دست اونه
جادوی هنری چی میشه
هنری اخر فصل میفهمه که فرزند فرمانروا هست یا نه
چرا اینقدر این مسئله ر طولانی کردید
در فهم این چه چیز خاصی میخواد پنهان باشه
حداقل بدانه برای چی اینقدر سختی کشیده
پسر فرمانروا باشه و اینقدر بلا و مصیبت به سرش بیاد

بنظر من هر چند بیشتر مشهور بشه خطر های بیشتری تهدیدش میکنن .نظر خود هنری در داستان هم همینه.اگ بفهمه فرزند فرمانرواس در این زمان خطر های بزرگتر ممکنه تهدیدش کنه.و اگر اصیل زاده ها چیزی بفهمن روزگارش سیاه میشه.هر چند الانم خوب نیست ولی خب خیلی بدتر خواهد شد.حتی ممکنه موقعیت ملکه هم بخطر بیوفته .زمان خیلی حساسی برا اجنس.
دونستن حیقیقت همیشه خوب نیست و زمان و مکان خاص و درستش باید پیش بیاد

البته اینا نظرات شخصی منه


   
الهه آب، zzareb2، Batman و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
nima01
(@nima01)
Eminent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 26
 

بیصبرانه منتظر فصل جدید هستم
امیدوارم یه فصل پر و پیمون و جذاب مثل فصل قبل باشه.
فقط بعد این فصل توی عید از فصل جدید خبری هست یا نه؟؟؟؟؟؟


   
الهه آب و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AtaRoD
(@atarod)
Eminent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 20
 

اره دقیقا منظورم پاک کردن ذهنش بود..تو این همه پاک کردنا چطور یکیشون یادش اومد!اونجایی که با آیتاش جنگید بار اول تبدیل شدن آرماندو..بعد این نودل ها که جادو ندارن دقیقا بیگرو چطوری حرفاشو تو هوا مینویسه..امیدوارم جلدای این رمان زیاد باشه ..وهر دفعه از یه قسمت از سرزمینشون بنویسی مثل غولهای سنگی و ..واینجوری متحدای ززیادی پیدا کنه..وای چی پیدا کردم ..عجب کتابییی الان خیلی ب خودم افتخار میکنم:662c45b0092db3a79dd خدا منو صبر بده تا فصل جدید میاد دیوونه نشم..


   
setarein2، الهه آب و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
alex azadi
(@alexazadi)
New Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 4
 

با سلام به علت امتیاز منفی سنگین اگر می شود لینک دانلود فصول 40 و 41 را برای من بفرستید
ایمیل Alex.azadi@gmail.com
خیلی ممنون می شوم داستانتان بسیلر فوق العاده است


   
الهه آب و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

alexazadi;38153:
با سلام به علت امتیاز منفی سنگین اگر می شود لینک دانلود فصول 40 و 41 را برای من بفرستید
ایمیل Alex.azadi@gmail.com
خیلی ممنون می شوم داستانتان بسیلر فوق العاده است

سلام
لایک اولین پست برای دورگه باعث افتخاره!
امکان ارسال ایمیل ندارم اما لینکاش رو براتون توی سایت پیام خصوصی میفرستم
خوشحالم که از دورگه خوشتون اومده باعث خوشحالیه که نظراتت رو توی تاپیکش بخونم .
مرسی

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

AtaRoD;38151:
اره دقیقا منظورم پاک کردن ذهنش بود..تو این همه پاک کردنا چطور یکیشون یادش اومد!اونجایی که با آیتاش جنگید بار اول تبدیل شدن آرماندو..بعد این نودل ها که جادو ندارن دقیقا بیگرو چطوری حرفاشو تو هوا مینویسه..امیدوارم جلدای این رمان زیاد باشه ..وهر دفعه از یه قسمت از سرزمینشون بنویسی مثل غولهای سنگی و ..واینجوری متحدای ززیادی پیدا کنه..وای چی پیدا کردم ..عجب کتابییی الان خیلی ب خودم افتخار میکنم:662c45b0092db3a79dd خدا منو صبر بده تا فصل جدید میاد دیوونه نشم..

همن قصد رو هم دارم توی کتاب های بعدی در مورد سرزمین های دیگه اجنه هم اشنا خواهید شد و جلداشم تا همین الان 5 جلد رو برنامه ریزی کردم که البته هنوز تو جلد یکیم:71:


   
اسماعیلی، Batman، الهه آب و 2 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AtaRoD
(@atarod)
Eminent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 20
 

5جلد ?دمت گرم واقعا ذوق کردم ولی با این سرعت فصل دهی به نظرت امکانش هست که نوه نتیجمون بتونن جلدسه چهارو بخونن?:0141: قلمت انقدر خوبه احساس میکنم دارم فیلم میبینم..هدیه کارگابن اعظم به هنری چی بود?چرا گرگا به هنری میگن بوت آشناس?آیا فرمانروا واقعا مرده یا تظاهر به مرگش کردن همش احساس میکنم ورپریده شاید مرگشو جعل کرده قایم شده.تو جنگل .شایدم نه..شاید سلاح هتریم اون ساخته مثلا نمیتونه خودش استفاده کنه یا داره میمیره ..یا مریضه...تا حالا فکر میکردم فرزنددسوم و فرمانروا یه نفرن..اون برده کریستوفه?بهش گفت کسف شوک شد انگار..ایده گرگا که میتونن بزرگ بشن رو خیلی دوس داشتم ..درباره مسابقات هزاره خیلی ذوق دارم سر فرصت بنویس یه جا نوشته بودی هنری خاطرات قبلیشو زیاد یادش نمیاد حتی اسم بهترین دوستش بعد چند فصل بعدش یهو هنری گفت جیک اینجوری اونجوری یهو یادش اومد.29. این عکسم خیلی به آیتاش میاد و آدمخوارهای دورش خخخ ..ولی تم داستانت شبیه شمشیر حقیقته..تاریک..خخ..حتی سنگ سایه ..ولی تو باحالتر ازش استفاده کردی..یه بارم از کلمه جادوگر تراز اول استفاده کردی که احساس کردم این کتابه خیلی روت تاثیر گزاشته..خخ..امم یه چیز دیگم بود یه جا گفتی بئا نزاشت هنری با خودش عکس مادرشو بیاره ولی تو داستان انگار عکس دست هنری بود زیاد مطمئن نیستم الان شک کردم..برم یه نگا بندازم :b5b3f1535cda515fa31 من انقدر کتاب تورو بلدم درسامو بلد نیستم .31. امید انجا رو نگاه کن :th_092_: زل بزن ..آرره.. فصلا رو زودتر بده صفحاتو بیشتر کن آفرین..


   
setarein2، paradise، الهه آب و 2 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
صفحه 142 / 210
اشتراک: