آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه
داستان سفیر کبیر
1,112
ارسال
197
کاربران
3645
Reactions
225.1 K
نمایش
شروع کننده موضوع 27/06/1394 4:08 ب.ظ
|
فرار از سرنوشت نیازمند اراده ای پولادین است. گاه نیازهایی وجود دارند که مانند بندی نامرئی فرد را وادار می‌کنند تا به سوی ناشناخته ها قدم بردارد. میدانم که راهی که انتخاب کرده ام تنها به یک نقطه ختم خواهد شد. اما دیگر اهمیتی ندارد. اندوهی که بر شانه هایم سنگینی میکند باعث ضعفم نخواهد شد.بلکه اراده ام را برای آنچه که میخواهم تقویت خواهد کرد.آتشی که در درونم شعله ور است به سادگی خاموش نمیشود.من در مسیر رسیدن به آنچه که میخواهم تنها هستم.تنها تر از هر زمان دیگری و اینک نوبت من است تا سرنوشت را به بازی بگیرم. |
| فصل اول تا پنجم | ( نسخه ویرایش شده - دانلود آزاد)لینک دانلود |
فصل ششم
فصل ششم کلمه عبور: bookpage
فصل هفتم
فصل هفتم کلمه عبور BookPage
فصل هشتم
فصل هشتم کلمه عبور: bookpage
فصل نهم
فصل نه .کلمه عبور: bookpage
فصل دهم
فصل ده
فصل یازدهم
فصل یازده
فصل دوازده
فصل دوازده
توجه: من نظر همه بچه ها رو خوندم؛ منتهی دو سه باری که جواب می خواستم بدم ولی به دلیل چند تا مشکل کل جواب هام پرید و چون جدیدا من آدم بی حوصله ای شدم دیگه حس نوشتن نداشتم ولی سعی می کنم تا آخر هفته جواب بدم. این دم عیدی بقدری شلوغ شده سرم که دقیقه نود فصل میدم مهرنوش پس اگه کم و کاستی دیدید مشکل از سمت من هست که وقت لازم رو ندارم. ممنون
| فصل سیزدهم: |
26/11/1397 10:54 ق.ظ
با تشکر از نویسنده عزیز بابت حضور مجددشون و دادان ادامه داستان و تشکر از شما دوستان بابت امتیازی که هدیه نمودید من خودم گوشی ندارم هفته یکبار گوشی دوستان را میگیرم برای همین امتیازی نمی تونم جمع کنم تا یه گوشی بخرم
26/11/1397 4:14 ب.ظ
به امید یک تعطیلات کوتاه
با توجه به دو بار پیام مدیریت به خاطر نحوه پست زدنتون
شما با اخطار سوم از امروز به مدت یک هفته برای بار اول بلاک خواهید شد.
در صورت تکرار در دفعات بعدی این مدت به یک ماه خواهد رسید
با احترام مدیریت وبسایت بوک پیج
26/11/1397 8:30 ب.ظ
شاید انتظار زیادی باشه ولی تاریخ زدن تایپیکو نگاه کن
قبل این یکی دو ماه که فصل جدیدی نیامده بود،همش استراحت بود کافی نبود برای نوشتن 10 فصل؟
واقعا نمیشه انتظاری داشت نویسنده ی این داستان زن، زندگی و کار داره و یه فرد 17،18 ساله نیست که توقع داشته باشین روزانه بنویسه. شاید در سال حداکثر یک ماه بیشتر ننویسه.
26/11/1397 8:45 ب.ظ
ایشالله مثل تعطیلات سفیر نیست این دفعه که?
27/11/1397 4:16 ب.ظ
سلام منم امیدوارم که هر چه زودتر مشکلاتتون بر طرف بشه بابت فوت یکی از اشنایانتان هم تسلیت میگم موفق باشید:53:
منم تسلیت میگم
الهه آب reacted
27/11/1397 4:19 ب.ظ
راستی از کجا فهمیدی کی بهت گفته
mehr@ بانو این حقیقت داره
mehr
سلام ببخشید خودم فهمیدم
چطور میتونم پستم رو اگه خواستم حذف کنم
الهه آب reacted
28/11/1397 0:56 ق.ظ
تسلیت میگم خدا رحمتشون کنه ممنون بابت اطلاع رسانی انشالله با نظرات سازنده بتونیم زحماتتون رو جبران کنیم و در ارتقا سطح داستان بتونیم سهیم باشیم
الهه آب reacted
28/11/1397 3:53 ق.ظ
تسلیت میگم بهتون اقا سینا خدا بیامرزدش امیداورم هر چ زود تر فصول جدید برسه خیلی مشتاق ادامه داستان هستم اگه براتون مقدور هست تعداد صفحات رو بیشتر کنید ممنون از زحماتتون
الهه آب and Fighter_Blade reacted
