در مورد نژاد آلفرد ، در طول هزاره های مختلف خشایار چون می خواست بچه های بدنیا اومده از نسل خواهرش قوی تر و دارای ویژگی های برتری بشن , باعث وصلتشون با نژادهای خاص میشد و آلفرد از نسل ده ها و شاید بیشتر موجود باشه ولی اون چه که تو داستان ذکر شده و ما مسلماً مطمئنیم در موردش اینه که آلفرد ویژگی های 4 نسل رو مستقیم داره:
1- مکنده قدرت
2- ذهن پردازان
3- اجنه از طرف مادربزرگ پدریش
4- شبیه ساز از طرف مادرش
یه جایی گفتی به علت مکنده بودن می تونه قدرت بیش از حد جذب کنه. این رو تصحیح کنم که به علت مکنده بودن می تونه قدرت جذب کنه ولی بیش از حد جذب کردنش به خاطر بدنشه که بدن شبیه ساز و گنجایش بالایی برای جذب قدرت داره و همون طور که هادور و آکشا پی برده بودن و می گفتن انگار کل بدنش جادو هستش - همین دارا بودن بدن یک شبیه سازه. به علت همنی بدن هم هستش که آلفرد می تونه قدرتش رو کم و زیاد کنه تا بتونه از هر دروازه ای به هر مکانی بره. چون بقیه این قابلیت رو ندارن ، بسته به قدرتشون نیاز به دروازه ای دارن که توانیی انتقال اون حجم قدرت بدنشون رو داشته باشه.
در مورد نژاد آلفرد ، در طول هزاره های مختلف خشایار چون می خواست بچه های بدنیا اومده از نسل خواهرش قوی تر و دارای ویژگی های برتری بشن , باعث وصلتشون با نژادهای خاص میشد و آلفرد از نسل ده ها و شاید بیشتر موجود باشه ولی اون چه که تو داستان ذکر شده و ما مسلماً مطمئنیم در موردش اینه که آلفرد ویژگی های 4 نسل رو مستقیم داره:
1- مکنده قدرت
2- ذهن پردازان
3- اجنه از طرف مادربزرگ پدریش
4- شبیه ساز از طرف مادرش
سلام
توضیحات تکمیلی خوبیه، یادم رفته بود اضافه کنم.
فقط با وجودِ شبیه ساز بودن، نمیتونیم اون رو ذهن پرداز بدونیم.
یه جایی گفتی به علت مکنده بودن می تونه قدرت بیش از حد جذب کنه. این رو تصحیح کنم که به علت مکنده بودن می تونه قدرت جذب کنه ولی بیش از حد جذب کردنش به خاطر بدنشه که بدن شبیه ساز و گنجایش بالایی برای جذب قدرت داره و همون طور که هادور و آکشا پی برده بودن و می گفتن انگار کل بدنش جادو هستش - همین دارا بودن بدن یک شبیه سازه. به علت همنی بدن هم هستش که آلفرد می تونه قدرتش رو کم و زیاد کنه تا بتونه از هر دروازه ای به هر مکانی بره. چون بقیه این قابلیت رو ندارن ، بسته به قدرتشون نیاز به دروازه ای دارن که توانیی انتقال اون حجم قدرت بدنشون رو داشته باشه.
اینجوری که کتاب گفته مکنده های قدرت قابلیت جذب بالای جادو نسبت به دیگران رو دارن:
- تاليا، عالیجناب یک مکنده قدرت هستند، برای همین هم به مراتب بیشتر از هر کسی میتونند، قدرتمند بشند.
یعنی در حالت عادی هم مکنده ها بیشتر از بقیه جادو جذب میکنن.
بازم میدونیم که هم میتونه مقدار جادو رو کم و زیاد کنه (احتمالا به خاطر مکنده بودنش) و هم جادوی سرکش و متفاوت شبیه ساز رو جذب کنه ولی جایی گفته نشده قابلیت بالای جذب جادوش (تنها) به دلیل نژادِ شبیه سازه.
خشی:
اما شبیه سازها دو خصوصیت متمایز و منحصر به فرد دارند؛ بدن متفاوت و ذهن تو در تو که در این مورد به خاطر حفاظت گویها از ذهنت خصوصیت دوم قابل تشخیص نبود. از طرفی تو یک مکنده قدرت بودی برای همین هم از نظر بدنی شباهت زیادی به شبیه سازها نداشتی. اما باید اعتراف کنم که در این مورد اشتباه کردم، جای دادن چنین قدرتی در چنین بدنی تنها نشان دهنده اینه که تو تمام خصوصیت ها رو با هم داری. یک بدن خاص با قدرت عجیب و فوق العاده؛
ذهن پرداز بودن با شبیه ساز بودنش منافاتی نداره که میگی چون شبیه سازه نمی تونیم ذهن پرداز بدونیمش. چون دقت کنی وقتی تو جزیره دنبال ریتا و بقیه بودن با جادوهایی که مخصوص ذهن پردازهاست برخورد کردن و آلفرد میگه که اونها چون مثل خودش ذهن پرداز نیستن و فقط جادوش رو یاد گرفتن مثل آلفرد نمی تونن چشم هایی که برای مراقبت از غار گذاشته بودن روکنترل کنن. و چندین جا خودش و خشایار رو به عنوان اخرین ذهن پردازها بر شمرده.
ذهن پردازها خصوصیت جادوهای ذهنی فوق العاده بالایی داشتن و ...
به نظرم می تونیم اینجوری بگیم که آلفرد تمام خصوصیات سه نژاد ذهن پرداز و مکندگان قدرت و شبیه ساز ها رو داره.
قدرت های ذهنی فوق العاده بالا به همراه جادوهای ذهن پردازها که زیر نظر خشایار یادشون گرفت و فیزیک مکندگان قدرت به همراه جادوهاشون که از کتاب سرخ یاد گرفته و نوع خاص بدن شبیه ساز ها رو هم داره ولی جادویی از شبیه سازها رو فعلا یاد نگرفته , چون اون قوم هم جادوهای مخصوص خودشون رو داشتن ( اولین باری که با مهراد درگیر شد و وقتی بیهوش بود خشایار گفت که اون شبیه سازیه که بعد قرن ها دیده و شانس آوردن که جادوی مخصوص شبیه سازها رو بلد نبوده وگرنه کارشون تموم بود)
این جادوهای مخصوص سه قوم واقعا مختص به خودشون بوده به علت خصوصیت نژادیشون مثل کگه گنکای تو ناروتو که نینجوتسوهای خانوادگی هر خاندانی داشته.
ذهن تو در تو رو آلفرد طبق نقل قول بالات دارا هستش ولی قدرت جادوهای ذهنیش به خاطر ذهن پرداز بودنشه و ذهن تو در تو بیشتر خصوصیت دفاعییه مثل مادرش که کسی نمی تونست ذهنش رو بخونه.
سلام
برای تکمیل اطلاعات نگهبانان جادو چندتا راهنمایی میخوایم. اطلاعات تکمیلی داریم؟ (تحلیل نه، اطلاعاتِ کتاب)
(امتیازم توشه!) :دی
متن خام:
به هفت تن از جادوگران مقدس، برگزیده از هفت نژاد باستانی که هر یک، قدرتی باستانی را تحت سیطره خود دارند، نگهبانان جادو می گویند. آنها با هفت نشان بر روی سینه هایشان زاده می شوند.
اطلاعات حاشیه ای:
برای تائید صلاحیت، سفرا رو زیر نظر میگیرن.
-----------------
کلاغ سفید، نشان اولین نگهبان است، رگالاس، او را آخرین نگهبان ارشد هم صدا می زدند. او در بین نگهبانان قدرتمندترین و تمامی عناصر، زیر سلطه اش هستند. او نگهبان اصلی گذرگاههای سطوح ماورایی با دنیای فیزیکی و فانی بود. در کتب قدیمی به او لقب فرشته مقرب هم داده بودند.
سلامبرای تکمیل اطلاعات نگهبانان جادو چندتا راهنمایی میخوایم. اطلاعات تکمیلی داریم؟ (تحلیل نه، اطلاعاتِ کتاب)
(امتیازم توشه!) :دیمتن خام:
نگهبانان جادوبه هفت تن از جادوگران مقدس، برگزیده از هفت نژاد باستانی که هر یک، قدرتی باستانی را تحت سیطره خود دارند، نگهبانان جادو می گویند. آنها با هفت نشان بر روی سینه هایشان زاده می شوند.
اطلاعات حاشیه ای:
برای تائید صلاحیت، سفرا رو زیر نظر میگیرن.
-----------------
کلاغ سفید، نشان اولین نگهبان است، رگالاس، او را آخرین نگهبان ارشد هم صدا می زدند. او در بین نگهبانان قدرتمندترین و تمامی عناصر، زیر سلطه اش هستند. او نگهبان اصلی گذرگاههای سطوح ماورایی با دنیای فیزیکی و فانی بود. در کتب قدیمی به او لقب فرشته مقرب هم داده بودند.
اون نواده فرمانروا ها هستن رو توی کتاب هست قبلا گفتم.در ضمن رو سینشون حروف مرگ حک شده ک اگ اشتباه قضاوت کنن کشته میشن.
رگالاس هم رتبه و مقام خشایار بود و قدرت ذهنی بالایی داشت
ظاهرا اگ اتفاق خاصی نیوفته یجورایی به خواب میرن.چون برای رسیدگی به کار الفرد میخاستن بیدار بشن.
طبق گفته بچه ها نگهبانان از نژاد های باستانی هستن یعنی پس نماینده از مکندگان و شبیه ساز ها و ذهن پرداز ها هم هست. يجورايي هنوز شبیه ساز هست که به آلفرد آموزش بده
دو این که اگه تو کتاب گفته شبیه ساز ها خیلی قبل تر از ذهن پرداز ها از بین رفتن پس مادر آلفرد چه جوری یه شبیه سازه .
سوم این که الان که بلوغ الفرده روح تونسته قدرتش رو بگیره یا نیمه سیاهش روی اون حاکم شده
در مورد پرستو ها هم بیشتر اطلاعات بدید حس م
یکم این دوتا پرستو خیلی مهم هستن قرار برای نجات آلفرد از بدبختی الان خیلی اثر داشته باشن
طبق گفته بچه ها نگهبانان از نژاد های باستانی هستن یعنی پس نماینده از مکندگان و شبیه ساز ها و ذهن پرداز ها هم هست. يجورايي هنوز شبیه ساز هست که به آلفرد آموزش بده
دو این که اگه تو کتاب گفته شبیه ساز ها خیلی قبل تر از ذهن پرداز ها از بین رفتن پس مادر آلفرد چه جوری یه شبیه سازه .
سوم این که الان که بلوغ الفرده روح تونسته قدرتش رو بگیره یا نیمه سیاهش روی اون حاکم شده
در مورد پرستو ها هم بیشتر اطلاعات بدید حس میکم این دوتا پرستو خیلی مهم هستن قرار برای نجات آلفرد از بدبختی الان خیلی اثر داشته باشن
حرفتو در مورد نژاد ها این حرف خشایار که میگه تو اخرین مکنده و شبیه سازی هستی که باید ازش محافظت کنم رد میکنه.
دوما اینکه نژاد های باستانی هستن دلیل بر این نمیشه الزاما مکنده ویاشبیه ساز باشن.نژاد های مختلفی وجود داره
ذهن پرداز ها ک ملکه سیاه و پدرش هستن غیر الفرد.گروهی جدید هم ایجاد شده با تقریبا با همون قابلیت
حرفتو در مورد نژاد ها این حرف خشایار که میگه تو اخرین مکنده و شبیه سازی هستی که باید ازش محافظت کنم رد میکنه.
دوما اینکه نژاد های باستانی هستن دلیل بر این نمیشه الزاما مکنده ویاشبیه ساز باشن.نژاد های مختلفی وجود داره
ذهن پرداز ها ک ملکه سیاه و پدرش هستن غیر الفرد.گروهی جدید هم ایجاد شده با تقریبا با همون قابلیت
در مورد نژاد میتونه دلیل دیگه ای هم داشته باشه.
خشایار:
تو آخرین شبیه ساز و مکنده ای هستی که باید ازش محافظت می کردم.
آلفرد:
ولی من آخرين مکنده نیستم.
خشایار:
چرا هستی، قدرت های تو کاملا توسط یک مکنده فعال شده.
----------------
آلفرد:
... پدرم وارد دنیای مردگان شده! اون اینطوری قدرتش رو فعال کرده؟! شما خودتون به ملکه ها گفتید؛ پس او هم یک مکنده هست.
خشایار:
نه نیست. میدونی من جواب گوی تصمیمات دیگران نیستم، قطعا در زمان مناسب به آن چیزی که می خواهی پی خواهی برد. فقط اینو بهت میگم که پدرت یک مکنده به حساب نمی آید.
آدامز قدرت هاش توسط یه مکنده قدرت فعال نشده پس رسما یه مکنده به حساب نمیاد.
حتی خشایار هم اطلاعی از شبیه سازا نداره که احتمالا یعنی نگهبانای جادو هیچکدوم از این نژاد نیستن.
حرفتو در مورد نژاد ها این حرف خشایار که میگه تو اخرین مکنده و شبیه سازی هستی که باید ازش محافظت کنم رد میکنه.
دوما اینکه نژاد های باستانی هستن دلیل بر این نمیشه الزاما مکنده ویاشبیه ساز باشن.نژاد های مختلفی وجود داره
ذهن پرداز ها ک ملکه سیاه و پدرش هستن غیر الفرد.گروهی جدید هم ایجاد شده با تقریبا با همون قابلیت
ممکنه یکی از نگهبانان جادو شبیه ساز یا مکنده یا ذهن پرداز باشه چون خشایار گفته بود تو اخرین مکنده و شبیه ساز هستی که باید ازش محافظت کنم. نگهبان جادو که نیاز به محافظت خشایار نداره خودش اونقدر قدرت داره که از پس مشکلاتش بر بیاد یا اگر هم برنیاد از بقیه نگهبانان کمک میگیره
طبق گفته بچه ها نگهبانان از نژاد های باستانی هستن یعنی پس نماینده از مکندگان و شبیه ساز ها و ذهن پرداز ها هم هست. يجورايي هنوز شبیه ساز هست که به آلفرد آموزش بده
دو این که اگه تو کتاب گفته شبیه ساز ها خیلی قبل تر از ذهن پرداز ها از بین رفتن پس مادر آلفرد چه جوری یه شبیه سازه .
سوم این که الان که بلوغ الفرده روح تونسته قدرتش رو بگیره یا نیمه سیاهش روی اون حاکم شده
در مورد پرستو ها هم بیشتر اطلاعات بدید حس میکم این دوتا پرستو خیلی مهم هستن قرار برای نجات آلفرد از بدبختی الان خیلی اثر داشته باشن
اگه شبیه سازی باشه که خشایار بشناستش، قدرتش فعال نشده مثل سامانتا. پس شبیه ساز به حساب نمیاد.
جواب قبلیم شاید کمکت کنه.
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
ممکنه یکی از نگهبانان جادو شبیه ساز یا مکنده یا ذهن پرداز باشه چون خشایار گفته بود تو اخرین مکنده و شبیه ساز هستی که باید ازش محافظت کنم. نگهبان جادو که نیاز به محافظت خشایار نداره خودش اونقدر قدرت داره که از پس مشکلاتش بر بیاد یا اگر هم برنیاد از بقیه نگهبانان کمک میگیره
شاید... شایدم نه
خشایار:
مادرت. او از نسل مردمانی بود که نژادشان هزاران سال قبل از تولد من نابود شده بود و ما ذهن پردازها به خاطر الندر قبلی دارای تعدادی از خصوصیات بارز اونها بودیم. باورت میشه که حتی من هم چیزی در مورد شبیه سازها نمیدونستم...
اگه یکی از محافظای جادو که زیر نظر خشایار فعالیت میکنه شبیه ساز بود، خشایار میفهمید.
در مورد نژاد میتونه دلیل دیگه ای هم داشته باشه.آدامز قدرت هاش توسط یه مکنده قدرت فعال نشده پس رسما یه مکنده به حساب نمیاد.
حتی خشایار هم اطلاعی از شبیه سازا نداره که احتمالا یعنی نگهبانای جادو هیچکدوم از این نژاد نیستن.
خشایار ازشون اطلاع داشته همونطور که خودش گفت همونجا توی دنیای مردگان وقتی باملکه ها حرف میزد گفت که میدونه الفرد یه شبیه سازه
اگه اطلاع نداشت پس نباید میتونست نژاد الفرد رو بشناسه
تنها جیزی که نمیدونست بنظر من این بود که مادر الفرد از نسل شبیه ساز هاست خشایار درباره گوی میدونست درباره سازنده هاشون هم اطلاع داشته اون نگهبان زمان بوده باتوانای سفر در زمان به گذشته
میتونست خیلی راحت از چیز های که فراموش شدن اطلاع پیدا کنه
خشایار ازشون اطلاع داشته همونطور که خودش گفت همونجا توی دنیای مردگان وقتی باملکه ها حرف میزد گفت که میدونه الفرد یه شبیه سازه
اگه اطلاع نداشت پس نباید میتونست نژاد الفرد رو بشناسه
تنها جیزی که نمیدونست بنظر من این بود که مادر الفرد از نسل شبیه ساز هاست خشایار درباره گوی میدونست درباره سازنده هاشون هم اطلاع داشته اون نگهبان زمان بوده باتوانای سفر در زمان به گذشته
میتونست خیلی راحت از چیز های که فراموش شدن اطلاع پیدا کنه
درباره شبیه ساز بودن آلفرد اطلاع داشت چون قدرت گوی رو جذب کرد، قدرتی که هیچ نژادی جز شبیه ساز نمیتونست دریافتش کنه.
به ملکه ها هم گفت آلفرد شبیه سازه تا دست از سرش بردارن و به خاطر جذب قدرت گوی، مجازاتش نکنن.
از طرفی نشانه های شبیه سازا رو میدونست که اونم احتمالا به خاطر نگهبان زمان بودنش باشه (و ارتباطشون به نژاد ذهن پرداز)
در کل اطلاعات خاصی از اون نژاد نداشت و حتی نمیدونست هنوز بازمانده ای وجود داره برای همین خودش میگه این برام یه شوک بود.
خشایار:
مادرت. او از نسل مردمانی بود که نژادشان هزاران سال قبل از تولد من نابود شده بود و ما ذهن پردازها به خاطر الندر قبلی دارای تعدادی از خصوصیات بارز اونها بودیم. باورت میشه که حتی من هم چیزی در مورد شبیه سازها نمیدونستم...
این نشانه کافی نیست؟ آیا ایمان نمی آورید؟ :دی
درباره شبیه ساز بودن آلفرد اطلاع داشت چون قدرت گوی رو جذب کرد، قدرتی که هیچ نژادی جز شبیه ساز نمیتونست دریافتش کنه.
به ملکه ها هم گفت آلفرد شبیه سازه تا دست از سرش بردارن و به خاطر جذب قدرت گوی، مجازاتش نکنن.
از طرفی نشانه های شبیه سازا رو میدونست که اونم احتمالا به خاطر نگهبان زمان بودنش باشه (و ارتباطشون به نژاد ذهن پرداز)در کل اطلاعات خاصی از اون نژاد نداشت و حتی نمیدونست هنوز بازمانده ای وجود داره برای همین خودش میگه این برام یه شوک بود.
این نشانه کافی نیست؟ آیا ایمان نمی آورید؟ :دی
من به این سادگی ایمان نمی اورم
من به خود این خشی شک دارم
بنظرم این که به الفرد چیزی درباره شبیه یاز ها نمی گه خودش یه قسمت از نقشه هاش باشه
من به این سادگی ایمان نمی اورم
من به خود این خشی شک دارم
بنظرم این که به الفرد چیزی درباره شبیه یاز ها نمی گه خودش یه قسمت از نقشه هاش باشه
شک دلیل میخواد. جایی از داستان نیومده خشایار چیزی رو درباره نژاد شبیه ساز از آلفرد مخفی کرده باشه (به جز اصله موضوع که اونم آخره سر توضیح داد)
غیر از اینکه دقت نکرده باشم
تنها چیزی که این وسط مشکوکه روحِ درون گوی هست که چیزی دربارش نگفت
شک دلیل میخواد. جایی از داستان نیومده خشایار چیزی رو درباره نژاد شبیه ساز از آلفرد مخفی کرده باشه (به جز اصله موضوع که اونم آخره سر توضیح داد)
غیر از اینکه دقت نکرده باشمتنها چیزی که این وسط مشکوکه روحِ درون گوی هست که چیزی دربارش نگفت
خشایار خودش از اول تا اخرش شکه یه کار کوچیک بگو که اون بدون نقشه قبلی انجام داده باشه من به همین مردنش هم شک دارم
توی مقدمه اوای مرگ الفرد خشی رو دید دوتا سکته هم زد
خشایار خودش از اول تا اخرش شکه یه کار کوچیک بگو که اون بدون نقشه قبلی انجام داده باشه من به همین مردنش هم شک دارم
توی مقدمه اوای مرگ الفرد خشی رو دید دوتا سکته هم زد
بدون نقشه فرق داره با مخفی کاری. آخره داستان خشایار به سادگی هرجا که نخواست میگه نمیتونم توضیح بدم ولی درباره شبیه سازها همه چیز رو میگه بدون مخفی کردن.
خشایار مرده. دلیلی نداشت زنده بمونه وقتی از زندگی خسته بود (از عمر طولانی و نفرین کتاب شاکی بود)
اگه به آخر داستان دقت کنی میبینی ماجرای باز شدن دروازه ها بعد از مرگ خشایار با چیزی که خودش میگفت همخونی نداره (تا جایی که یادمه)
اینجوری که به نظر میاد جسم خشایار دست شیاطین افتاده و تسخیرش کردن. همونجوری که خود خشایار گفته بود، جسمم نباید دست دیگران بیفته.
فصل اوله جلد دوم از زبان تیامته. اگه به فضایی که مقدمه و نویسنده توصیف کرده دقت کنی، گوینده آلفرد نیست. احتمال زیاد خوده تیامت باشه.