در مورد نژاد آلفرد ، در طول هزاره های مختلف خشایار چون می خواست بچه های بدنیا اومده از نسل خواهرش قوی تر و دارای ویژگی های برتری بشن , باعث وصلتشون با نژادهای خاص میشد و آلفرد از نسل ده ها و شاید بیشتر موجود باشه ولی اون چه که تو داستان ذکر شده و ما مسلماً مطمئنیم در موردش اینه که آلفرد ویژگی های 4 نسل رو مستقیم داره:
1- مکنده قدرت
2- ذهن پردازان
3- اجنه از طرف مادربزرگ پدریش
4- شبیه ساز از طرف مادرش
یه جایی گفتی به علت مکنده بودن می تونه قدرت بیش از حد جذب کنه. این رو تصحیح کنم که به علت مکنده بودن می تونه قدرت جذب کنه ولی بیش از حد جذب کردنش به خاطر بدنشه که بدن شبیه ساز و گنجایش بالایی برای جذب قدرت داره و همون طور که هادور و آکشا پی برده بودن و می گفتن انگار کل بدنش جادو هستش - همین دارا بودن بدن یک شبیه سازه. به علت همنی بدن هم هستش که آلفرد می تونه قدرتش رو کم و زیاد کنه تا بتونه از هر دروازه ای به هر مکانی بره. چون بقیه این قابلیت رو ندارن ، بسته به قدرتشون نیاز به دروازه ای دارن که توانیی انتقال اون حجم قدرت بدنشون رو داشته باشه.
در مورد نژاد آلفرد ، در طول هزاره های مختلف خشایار چون می خواست بچه های بدنیا اومده از نسل خواهرش قوی تر و دارای ویژگی های برتری بشن , باعث وصلتشون با نژادهای خاص میشد و آلفرد از نسل ده ها و شاید بیشتر موجود باشه ولی اون چه که تو داستان ذکر شده و ما مسلماً مطمئنیم در موردش اینه که آلفرد ویژگی های 4 نسل رو مستقیم داره:
1- مکنده قدرت
2- ذهن پردازان
3- اجنه از طرف مادربزرگ پدریش
4- شبیه ساز از طرف مادرش
سلام
توضیحات تکمیلی خوبیه، یادم رفته بود اضافه کنم.
فقط با وجودِ شبیه ساز بودن، نمیتونیم اون رو ذهن پرداز بدونیم.
یه جایی گفتی به علت مکنده بودن می تونه قدرت بیش از حد جذب کنه. این رو تصحیح کنم که به علت مکنده بودن می تونه قدرت جذب کنه ولی بیش از حد جذب کردنش به خاطر بدنشه که بدن شبیه ساز و گنجایش بالایی برای جذب قدرت داره و همون طور که هادور و آکشا پی برده بودن و می گفتن انگار کل بدنش جادو هستش - همین دارا بودن بدن یک شبیه سازه. به علت همنی بدن هم هستش که آلفرد می تونه قدرتش رو کم و زیاد کنه تا بتونه از هر دروازه ای به هر مکانی بره. چون بقیه این قابلیت رو ندارن ، بسته به قدرتشون نیاز به دروازه ای دارن که توانیی انتقال اون حجم قدرت بدنشون رو داشته باشه.
اینجوری که کتاب گفته مکنده های قدرت قابلیت جذب بالای جادو نسبت به دیگران رو دارن:
- تاليا، عالیجناب یک مکنده قدرت هستند، برای همین هم به مراتب بیشتر از هر کسی میتونند، قدرتمند بشند.
یعنی در حالت عادی هم مکنده ها بیشتر از بقیه جادو جذب میکنن.
بازم میدونیم که هم میتونه مقدار جادو رو کم و زیاد کنه (احتمالا به خاطر مکنده بودنش) و هم جادوی سرکش و متفاوت شبیه ساز رو جذب کنه ولی جایی گفته نشده قابلیت بالای جذب جادوش (تنها) به دلیل نژادِ شبیه سازه.
خشی:
اما شبیه سازها دو خصوصیت متمایز و منحصر به فرد دارند؛ بدن متفاوت و ذهن تو در تو که در این مورد به خاطر حفاظت گویها از ذهنت خصوصیت دوم قابل تشخیص نبود. از طرفی تو یک مکنده قدرت بودی برای همین هم از نظر بدنی شباهت زیادی به شبیه سازها نداشتی. اما باید اعتراف کنم که در این مورد اشتباه کردم، جای دادن چنین قدرتی در چنین بدنی تنها نشان دهنده اینه که تو تمام خصوصیت ها رو با هم داری. یک بدن خاص با قدرت عجیب و فوق العاده؛
ذهن پرداز بودن با شبیه ساز بودنش منافاتی نداره که میگی چون شبیه سازه نمی تونیم ذهن پرداز بدونیمش. چون دقت کنی وقتی تو جزیره دنبال ریتا و بقیه بودن با جادوهایی که مخصوص ذهن پردازهاست برخورد کردن و آلفرد میگه که اونها چون مثل خودش ذهن پرداز نیستن و فقط جادوش رو یاد گرفتن مثل آلفرد نمی تونن چشم هایی که برای مراقبت از غار گذاشته بودن روکنترل کنن. و چندین جا خودش و خشایار رو به عنوان اخرین ذهن پردازها بر شمرده.
ذهن پردازها خصوصیت جادوهای ذهنی فوق العاده بالایی داشتن و ...
به نظرم می تونیم اینجوری بگیم که آلفرد تمام خصوصیات سه نژاد ذهن پرداز و مکندگان قدرت و شبیه ساز ها رو داره.
قدرت های ذهنی فوق العاده بالا به همراه جادوهای ذهن پردازها که زیر نظر خشایار یادشون گرفت و فیزیک مکندگان قدرت به همراه جادوهاشون که از کتاب سرخ یاد گرفته و نوع خاص بدن شبیه ساز ها رو هم داره ولی جادویی از شبیه سازها رو فعلا یاد نگرفته , چون اون قوم هم جادوهای مخصوص خودشون رو داشتن ( اولین باری که با مهراد درگیر شد و وقتی بیهوش بود خشایار گفت که اون شبیه سازیه که بعد قرن ها دیده و شانس آوردن که جادوی مخصوص شبیه سازها رو بلد نبوده وگرنه کارشون تموم بود)
این جادوهای مخصوص سه قوم واقعا مختص به خودشون بوده به علت خصوصیت نژادیشون مثل کگه گنکای تو ناروتو که نینجوتسوهای خانوادگی هر خاندانی داشته.
ذهن تو در تو رو آلفرد طبق نقل قول بالات دارا هستش ولی قدرت جادوهای ذهنیش به خاطر ذهن پرداز بودنشه و ذهن تو در تو بیشتر خصوصیت دفاعییه مثل مادرش که کسی نمی تونست ذهنش رو بخونه.
منم یه چیز رو توی داستان متوجه نشدم فکر می کنم جزو قسمت های گنگ داستان تا الان باشه قدرت شبیه ساز الفرد توسط گوی فعال شد درسته پس قدرت سامانتا چطور فعال شده؟
خب قدرت و ویژیگی های سامانتا فعال نشده بود. بعدشم که به الفرد ارث رسید.
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
من فکر میکنم همشون دارن ولی میزانش فرق میکنه برا هر شخصی. یه جورایی همشون نیروی بالقوه را دارن فقط بالفعل نشده.
کلا میراث کهن همون تاج و عصا و شاید خرقه باشن که به جز عصا الندر قبلی از بقیه میراث میتونسته استفاده کنه. اینم که آلفرد عصا بهش رسیده چون وارث آخر اقوامه و هم به خاطر اون پیشگویی هم هست.
این نتیجه گیری منه.
یه چیزی که تو داستان گیجم کرد ، این بود که یه جا گفته بود که هیچ کس نمیتونه تو تالار اصلی ظاهر بشه به جز الفرد و البته محافظانشم در صورت همراهی آلفرد میتونن
بعد موقع بلوغ نوشته بود که محافظاش با کمک رئیس سورناها تونستن الفردو بیارن تالار و بعدشم رئیس سورناها همشونو غیب کرد
حالا این سوتیه یا که نه نمیدونم
خب جایی گفته نشد اعصای الفرد اون زمان در دسترس الندر بوده یا نه.
موقع بلوغ چون الفرد رو اورده بودن تونستن ظاهرش کن تو تالار.بعدش نگفته بود غیبشون کرد گفته بود فرار کردن فقط همین.لازمونبوده حتما غیب بشن برای این کار
خب قدرت و ویژیگی های سامانتا فعال نشده بود. بعدشم که به الفرد ارث رسید.- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
خب جایی گفته نشد اعصای الفرد اون زمان در دسترس الندر بوده یا نه.
موقع بلوغ چون الفرد رو اورده بودن تونستن ظاهرش کن تو تالار.بعدش نگفته بود غیبشون کرد گفته بود فرار کردن فقط همین.لازمونبوده حتما غیب بشن برای این کار
چرا گفته شده یه قسمت کتاب از زبان آتش گفته میشه که الندر قبلی عصا را نداشته
فرار کردن خب همون غیب و ظاهر شدن مگه نیست ؟
چرا گفته شده یه قسمت کتاب از زبان آتش گفته میشه که الندر قبلی عصا را نداشتهفرار کردن خب همون غیب و ظاهر شدن مگه نیست ؟
الندر اون اعصا رو نداشته اینو میدونم ولی با داشتن و نتونسته استفاده کنه فرق داره.
خب دو تا گزینه واس این فرار کردن هست
۱-از در رفتن به طور معمولی
۲-فقظ ظاهر شدن داخل تالار نیاز به مجوز داره برگشتن مشکلی نی
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
یچیز دیگه
آتش یجا میگه از موقعی که تاج ساخته شد در اختیار فرمانروا بودم
به ذهن من میاد با اینجور گفتن تاج زمان فرمانروا ساخته شده و اتش یا همون شعله ها از قبل بودن و به تاج افزوده شدن.
خب قدرت و ویژیگی های سامانتا فعال نشده بود. بعدشم که به الفرد ارث رسید.
تو داستان الفرد از نسل شبیه ساز ها بوده یکی از ویژگی ها و قدرت هاشونم ذهن تو در تو بوده الفرد بعد از تمرین تونسته ذهن عادیشو به یک ذهن تو درتو تبدیل کنه از اول ذهن تو درتو نبوده چون اینشکلی خیلی ها نمیتونستن توی اولای داستان ذهنشو بخونن پس سامانتا هم با تمرین تونسته اینکارو بکنه پس در نتیجه قدرتاش فعال شده بوده خب حالا چه کسی قدرتاشو فعال کرده بود؟
اگه غلط میگم بگو
چرا گفته شده یه قسمت کتاب از زبان آتش گفته میشه که الندر قبلی عصا را نداشته
فرار کردن خب همون غیب و ظاهر شدن مگه نیست ؟
خب میتونستن تو تالار بدون و از تو تالار بزنن بیرون تا اسیب نبینن تالار در ورودی داشته محیط بسته نبوده
یه سوال الان مادر الفرد شبیه سازه بقیه خانواده چی ؟مادربزرگش دایی ها و بقیه فامیلش
یعنی فقط مادرش شبیه ساز بوده؟
دقت کنین توی داستان فقط گفته شده ذهن سامانتا پیچ در پیچه هیچ جا نگفته که سامانتا شبیه سازه می تونه نژاد دیگه ای داشته باشه
من فکر میکنم همشون دارن ولی میزانش فرق میکنه برا هر شخصی. یه جورایی همشون نیروی بالقوه را دارن فقط بالفعل نشده.
کلا میراث کهن همون تاج و عصا و شاید خرقه باشن که به جز عصا الندر قبلی از بقیه میراث میتونسته استفاده کنه. اینم که آلفرد عصا بهش رسیده چون وارث آخر اقوامه و هم به خاطر اون پیشگویی هم هست.
این نتیجه گیری منه.
یه چیزی که تو داستان گیجم کرد ، این بود که یه جا گفته بود که هیچ کس نمیتونه تو تالار اصلی ظاهر بشه به جز الفرد و البته محافظانشم در صورت همراهی آلفرد میتونن
بعد موقع بلوغ نوشته بود که محافظاش با کمک رئیس سورناها تونستن الفردو بیارن تالار و بعدشم رئیس سورناها همشونو غیب کرد
حالا این سوتیه یا که نه نمیدونم
منظورت از خط اول، نیروی شبیه سازی هست؟
ظاهرا بعضی خصوصیات ذاتا فعال هستن چه قدرت ها فعال بشه و چه نشه. انگار ذهن تو در تو هم جز اون خصوصیات حساب میشه.
برای همین عجیبه که فقط سامانتا همچین خصوصیاتی از خودش نشون داده. وگرنه باید بگیم سامانتا به شکلی قدرت شبیه سازیش رو فعال کرده که به نظر غیرممکن میاد.
درباره میراث کهن... نمیدونم. فعلا مطئنیم تاج و هادس هستن. اگر فرمانروایان کهن از عصایی استفاده کرده باشن، اون عصا یکی از میراث کهن محسوب میشه؟
به هر حال ارزش میراث کهن (طبق گفته آتیش) به خالقین و استفاده کننده هاشون هست، ممکنه میراث کهن مربوط به اشخاصی قدرتمند تر از فرمانروایان کهن باشه؟ فکر نکنم.
---------------
درباره ظاهر و غیب شدن توی تالار، شاید سوتی باشه شایدم نباشه ولی اگه جای نویسنده بودم دستم باز بود.
میگفتم خشایار و تئودور مخفیانه قابلیت مخفی و ضروری برای محافظان گذاشته بودن که توی شرایط بلوغ، استثناء بتونن آلفرد رو به اونجا منتقل کنن و خودشون فلنگو ببندن.
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
منم یه چیز رو توی داستان متوجه نشدم فکر می کنم جزو قسمت های گنگ داستان تا الان باشه قدرت شبیه ساز الفرد توسط گوی فعال شد درسته پس قدرت سامانتا چطور فعال شده؟
فعال نشد. ذهن تو در تو یه خصوصیت بود که ظاهرا باید برای همه ی شبیه سازا فعال باشه.
آلفرد:
- ... حتی به ذهنم هم خطور نکرده بود که امکان دارد از طرف مادری هم خصوصیات ویژه ای به ارث برده باشم. شاید هم عقاید و تفکرات دیگران، کسانی که میشناختم باعث شده بود که هرگز به این موضوع مهم توجه نکنم، آنها بیشتر به خاندان پدری من؛ مکندگان و ذهن پردازها، توجه داشتند تا مادرم که از لحاظ موقعیت اجتماعی و جادویی در رده جادوگران متوسط رو به بالا قرار می گرفت . پس چرا مادرم فاقد...خشایار که ذهنم را خوانده بود، گفت:
- حواست باشه که بعضی از خصوصیت ها باید فعال شوند، شاید شانس جادوگری تو خیلی زیاد باشه. همیشه در بهترین مکان و موقعیت قدرت هات فعال شده، مثل قدرت مکندگیت، ولی مادرت در شرایطی قرار نداشته تا چنین اتفاقی براش بیافته.
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
تو داستان الفرد از نسل شبیه ساز ها بوده یکی از ویژگی ها و قدرت هاشونم ذهن تو در تو بوده الفرد بعد از تمرین تونسته ذهن عادیشو به یک ذهن تو درتو تبدیل کنه از اول ذهن تو درتو نبوده چون اینشکلی خیلی ها نمیتونستن توی اولای داستان ذهنشو بخونن پس سامانتا هم با تمرین تونسته اینکارو بکنه پس در نتیجه قدرتاش فعال شده بوده خب حالا چه کسی قدرتاشو فعال کرده بود؟
اگه غلط میگم بگوخب میتونستن تو تالار بدون و از تو تالار بزنن بیرون تا اسیب نبینن تالار در ورودی داشته محیط بسته نبوده
ظاهرا آلفرد از قبل ذهن تو در تو داشته ولی به خاطر حفاظت گوی اشک از ذهنش، کسی نمیتونست متوجه بشه.
سامانتا هم که این خصوصیت رو پیش فرض داشته با وجود اینکه قدرتاش فعال نشده.
قدرت بعضی نژادها فقط توسط افرادی از خود اون نژاد فعال میشه. مثلا آلفرد میگه قدرت مکنده ها توسط یه مکنده ی دیگه فعال میشه. توی داستان دیدیم قدرت شبیه سازی آلفرد هم توسط قدرت جادوییه فعال شده ی یه شبیه ساز که توی گوی بود، فعال شد. خشایار هم که چند خط بالاتر گفته بود قدرت سامانتا فعال نشده بود.
ولی هنوزم این سوالو جواب نمیده که چرا بقیه اعضای خانواده ی سامانتا، ذهن تو در تو نداشتن؟
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
دقت کنین توی داستان فقط گفته شده ذهن سامانتا پیچ در پیچه هیچ جا نگفته که سامانتا شبیه سازه می تونه نژاد دیگه ای داشته باشه
دو هزار صفحه. تا یه قسمتو میخونی، یجای دیگه یادت میره:دی
خشایار:
... مادرت. او از نسل مردمانی بود که نژادشان هزاران سال قبل از تولد من نابود شده بود و ما ذهن پردازها به خاطر الندر قبلی دارای تعدادی از خصوصیات بارز اونها بودیم. باورت میشه که حتی من هم چیزی در مورد شبیه سازها نمیدونستم
دقت کنین توی داستان فقط گفته شده ذهن سامانتا پیچ در پیچه هیچ جا نگفته که سامانتا شبیه سازه می تونه نژاد دیگه ای داشته باشه
دوست عزیزمون کامل گفت .اگ نژاد دیگه داشت پس الفرد از رو هوا شبیه ساز بوده.این درست نیست
یه سوال دیگم پیش میاد
این سامانتا چطور شبیه ساز بوده.ممکنه از پدرش به ارث برده باشه.مادرش یا بقیه اعضای خانواده ذهنی مثل سامانتا نداشتن.
تازه اگ نسلشون منقرض شده چطوری سامانتا شبیه ساز بوده
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
دوستان نظرتون درباره اون حرف من در مورد تاج هم بگین لطفا
یجوری بنظر میرسه انگار تاج در زمان فرمانروا ساخته شده یا شاید من جمله رو میخونم.
صفحه۵۸۹
دوست عزیزمون کامل گفت .اگ نژاد دیگه داشت پس الفرد از رو هوا شبیه ساز بوده.این درست نیستیه سوال دیگم پیش میاد
این سامانتا چطور شبیه ساز بوده.ممکنه از پدرش به ارث برده باشه.مادرش یا بقیه اعضای خانواده ذهنی مثل سامانتا نداشتن.
تازه اگ نسلشون منقرض شده چطوری سامانتا شبیه ساز بوده- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
دوستان نظرتون درباره اون حرف من در مورد تاج هم بگین لطفا
یجوری بنظر میرسه انگار تاج در زمان فرمانروا ساخته شده
معلوم نیست. جواب این دوتا سوال احتمالا میره برای جلدای بعد. هر چیزی ممکنه باشه.
همینجوری هم آینده ی سامانتا برای خشایار مبهم بود. انگار یه داستانی برا خودش داره
دوستان توجه کنین اگه قرار بود کل برادر و خواهرهای سامانتا هم خصوصیات شبیه سازی میداشتن- پس تمام شجره خانوادگیشون هم باید میداشت!!
حالا چون سامانتا ذهن تو در تو داره قرار نیست بقیه هم داشته باشن - بعضی خصوصیات موروثی ممکنه جهشی بعد از چند نسل تو یکی از افراد خاندان پیدا بشه.
خب از اونجاییکه اگه بخوام نقل قول بزنم باید همه را بزنم درنتیجه همینجوری مینویسم ولی در جواب حرفهای شماست :دی
درباره ساخته شدن تاج هیچ جای کتاب اشاره ای بهش نشده و همه جا گفتن معلوم نیست ولی این ایده جالبیه که در زمان فرمانروا ساخته شده باشن
درباره میراث کهن من به نظرم فقط همین دوتاس و بقیه عصاها فقط عصای ممنوعه ان که از پادشاهان کهن مونده اند و هیچ جا اشاره نشده که میتونن از میراث کهن باشند اون سخن نامیرا هم فقط مربوط به هادس بود
درباره سبیه ساز بودن بقیه اعضای خونواده اینکه ذهن تو در تو دارن یا نه هیچ وقت اشاره نشده بهش پس از کجا معلوم نداشته باشند؟ البته بعید به نظر میرسه ولی خب به هرحال. یا اصلا شاید سامانتا از یه زن دیگه بوده :دی
درباره غیب شدنشون تو تالار قانع شدم تشکر
به نظرتون اون روحه تو بدن مونده یا الفرد؟ چی تو جعبه زندگی هست؟ دلیل پیروی شیطان از ملکه سیاه چیه؟ ریتا زنده اس یا نه؟
دوستان توجه کنین اگه قرار بود کل برادر و خواهرهای سامانتا هم خصوصیات شبیه سازی میداشتن- پس تمام شجره خانوادگیشون هم باید میداشت!!
حالا چون سامانتا ذهن تو در تو داره قرار نیست بقیه هم داشته باشن - بعضی خصوصیات موروثی ممکنه جهشی بعد از چند نسل تو یکی از افراد خاندان پیدا بشه.
خشایار:
من نسل اندر نسل در کنار فرزندان و نوادگان او بودم؛ بعضی از نسلها دچار جا افتادگی می شدند و هیچ قدرت جادویی نداشتند. به همین دلیل هر زمان که لازم میدیدم در سرنوشت آنها دست می بردم تا در نسلهای بعد دوباره قدرت جادویی ظهور کند.
--------------
حرف خشایار درباره نسل آلفرد هست ولی احتمالا با بقیه نسل ها هم همخونی داره.
توضیحی که دادی با تعریف جا افتادگی همخونی نداره.
سامانتا دو برادر و یه خواهر و چند خواهر زاده و برادر زاده داره اما ظاهرا هیچکدوم مثل سامانتا نیستن. عجیب نیست که دقیقا فقط سامانتا این خصوصیت رو داره؟
اصلا ممکنه سامانتا فرزند واقعی اون خانواده نباشه؟
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
خب از اونجاییکه اگه بخوام نقل قول بزنم باید همه را بزنم درنتیجه همینجوری مینویسم ولی در جواب حرفهای شماست :دی
درباره ساخته شدن تاج هیچ جای کتاب اشاره ای بهش نشده و همه جا گفتن معلوم نیست ولی این ایده جالبیه که در زمان فرمانروا ساخته شده باشن
درباره میراث کهن من به نظرم فقط همین دوتاس و بقیه عصاها فقط عصای ممنوعه ان که از پادشاهان کهن مونده اند و هیچ جا اشاره نشده که میتونن از میراث کهن باشند اون سخن نامیرا هم فقط مربوط به هادس بود
درباره سبیه ساز بودن بقیه اعضای خونواده اینکه ذهن تو در تو دارن یا نه هیچ وقت اشاره نشده بهش پس از کجا معلوم نداشته باشند؟ البته بعید به نظر میرسه ولی خب به هرحال. یا اصلا شاید سامانتا از یه زن دیگه بوده :دی
درباره غیب شدنشون تو تالار قانع شدم تشکر
به نظرتون اون روحه تو بدن مونده یا الفرد؟ چی تو جعبه زندگی هست؟ دلیل پیروی شیطان از ملکه سیاه چیه؟ ریتا زنده اس یا نه؟
فکر نکنم بقیه شبیه ساز بوده باشن وگرنه توی حملات ذهن روبی، هیچکس حریفشون نمیشد. همینجور که آلفرد واینر و فردریک (خون آشام) نتونستن به ذهن سامانتا نفوذ کنن.
و دیگران هم متوجه ذهن متفاوت اون ها میشدن.
ریتا که ریق رحمتو سر کشید.
خشایار:
من نسل اندر نسل در کنار فرزندان و نوادگان او بودم؛ بعضی از نسلها دچار جا افتادگی می شدند و هیچ قدرت جادویی نداشتند. به همین دلیل هر زمان که لازم میدیدم در سرنوشت آنها دست می بردم تا در نسلهای بعد دوباره قدرت جادویی ظهور کند.
--------------
حرف خشایار درباره نسل آلفرد هست ولی احتمالا با بقیه نسل ها هم همخونی داره.توضیحی که دادی با تعریف جا افتادگی همخونی نداره.
سامانتا دو برادر و یه خواهر و چند خواهر زاده و برادر زاده داره اما ظاهرا هیچکدوم مثل سامانتا نیستن. عجیب نیست که دقیقا فقط سامانتا این خصوصیت رو داره؟
اصلا ممکنه سامانتا فرزند واقعی اون خانواده نباشه؟- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
فکر نکنم بقیه شبیه ساز بوده باشن وگرنه توی حملات ذهن روبی، هیچکس حریفشون نمیشد. همینجور که آلفرد واینر و فردریک (خون آشام) نتونستن به ذهن سامانتا نفوذ کنن.
و دیگران هم متوجه ذهن متفاوت اون ها میشدن.
ریتا که ریق رحمتو سر کشید.
احتمالا خواهرخونده اس اصلا :دی
ریتا حالا شایدم نمرده باشه شاید اون لحظه الفردو جو گرفته بودش
گرچه در کل بخش عشقی داستان ضعیف بود ولی من ریتا را دوس داشتم همینطور محیط مدرسه ام دوس داشتم
نظرت درباره اون روحی که توی گوی تعادل بوده چیه؟ چیکار کرده بوده؟ بعد این معلوم شدن خاطرات لباس میتونت باز حرف بزنه یا نه؟ کاش جلد دومم مینوشت -_-
احتمالا خواهرخونده اس اصلا :دی
ریتا حالا شایدم نمرده باشه شاید اون لحظه الفردو جو گرفته بودش
گرچه در کل بخش عشقی داستان ضعیف بود ولی من ریتا را دوس داشتم همینطور محیط مدرسه ام دوس داشتم
نظرت درباره اون روحی که توی گوی تعادل بوده چیه؟ چیکار کرده بوده؟ بعد این معلوم شدن خاطرات لباس میتونت باز حرف بزنه یا نه؟ کاش جلد دومم مینوشت -_-
سونیا با گریه اومده بود خبر بهوش اومدن ریتا رو بده؟ :23:
معلوم نیست روح کیه. میخواستم بگم شاید شبیه ساز باشه ولی توی گوی نمیتونست قدرت شبیه سازو جذب کنه. (شاید بدلیل خواب اجباری، شایدم نمیتونست چون شبیه ساز نبود)
از یه طرف قدرتش از شیطان هم کمتر بود ولی ظاهرا شیطان میشناختش.
این قدرتم داشت که خودشو به جای قدرت سیاه آلفرد جا بزنه. روح، خودش رو شبیه به قدرت سیاه آلفرد کرده بود...
این قدرت با اسمِ نژاده شبیه ساز و کاری که آلفرد کرد (ساخت ماه مصنوعی با همون خصوصیات) همخونی نداره؟
در کل همش حدسه
احتمالا خواهرخونده اس اصلا :دی
ریتا حالا شایدم نمرده باشه شاید اون لحظه الفردو جو گرفته بودش
گرچه در کل بخش عشقی داستان ضعیف بود ولی من ریتا را دوس داشتم همینطور محیط مدرسه ام دوس داشتم
نظرت درباره اون روحی که توی گوی تعادل بوده چیه؟ چیکار کرده بوده؟ بعد این معلوم شدن خاطرات لباس میتونت باز حرف بزنه یا نه؟ کاش جلد دومم مینوشت -_-
لباس اگ آدرین زنده باشه احتمالا بتونه.در مورد روح من میگم شاید یه تکه از روح ملکه سیاه باشه.البته دلیل خاصی واسش ندارم فقط حدس میزنم
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
سونیا با گریه اومده بود خبر بهوش اومدن ریتا رو بده؟ :23:معلوم نیست روح کیه. میخواستم بگم شاید شبیه ساز باشه ولی توی گوی نمیتونست قدرت شبیه سازو جذب کنه. (شاید بدلیل خواب اجباری، شایدم نمیتونست چون شبیه ساز نبود)
از یه طرف قدرتش از شیطان هم کمتر بود ولی ظاهرا شیطان میشناختش.
این قدرتم داشت که خودشو به جای قدرت سیاه آلفرد جا بزنه. روح، خودش رو شبیه به قدرت سیاه آلفرد کرده بود...
این قدرت با اسمِ نژاده شبیه ساز و کاری که آلفرد کرد (ساخت ماه مصنوعی با همون خصوصیات) همخونی نداره؟در کل همش حدسه
اگ خیلی خوشبینانه نگاه کنیم این گریه میتونه واس مادر الفرد باشه یا حتی گریه شوق واس ریتا.البته خوشبینانه
لباس اگ آدرین زنده باشه احتمالا بتونه.در مورد روح من میگم شاید یه تکه از روح ملکه سیاه باشه.البته دلیل خاصی واسش ندارم فقط حدس میزنم- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
اگ خیلی خوشبینانه نگاه کنیم این گریه میتونه واس مادر الفرد باشه یا حتی گریه شوق واس ریتا.البته خوشبینانه
یکی از راه های حرف زدنه دوباره ی لباس، کفتره آلفرد بود که پرپر شد.
مادر آلفرد که مرده بود و مراسمشو گرفتن، بعد از مراسم سونیا با گریه وارد شد.
اینجوریم که از سینا فهمیدیم ظاهرا فاتحه ی ریتا رو خونده.
طبق داستانم ریتا رفتنی بود.