Header Background day #22
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

اربابان زمین (فصل 24 )

250 ارسال‌
53 کاربران
1287 Reactions
93.2 K نمایش‌
lord.1711712
(@lord-1711712)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1032
شروع کننده موضوع  

تالارگفتمان 1

نام داستان: اربابان زمین
نویسنده: Hermit
ویراستاران:
MAMmad
PrinceOfDarkness
Mahmoodramtin
سایت مرجع: بوک پیج

خلاصه ای از داستان:


درحال تبدیل به چه موجودی هستم؟...سلاحی برای کشتن؟...برای شکار قاتلی که هویتش برایم نا مشخص است!؟ موجودی که رسیدن به او همانند تجربه یک رویای زیبا، یک روز خوش، برایم دست نیافتنی ست...
هیولای درونم مرا به تاریکی کشانده و رهایم نمی کند... مدت زیادیست که از نور حقیقی گریزانم...
سرنوشتی عجیب!... صدای نفس های مرگم را می شنوم! نزدیکتر می شود... تشنه و بی قرار است!...
آیا در پایان به آرامش خواهم رسید؟

فصل بیست و چهارم

فصل صفر تا نوزده
فصل بیستم
فصل بیست و یکم
فصل بیست و دوم
فصل ببیست و سوم



   
wrahw992، paradise، King.a.f.k و 117 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
R-MAMmad
(@r-mammad)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 555
 

جان من یعنی فصل شانزده 609 تا دانلود بشه بعد تو فراسو فقط 6 نفر نظر بدن!!!:0124: فکر کنم یه جای کار میلنگه!!:kh:
هرکی هر سوالی چیزی داره یا جایی رو نفهمیده یه پیام بده تا تو چت باکس باهم یه گپی در بارش بزنیم:0133:


   
الهه آب، parnian3920، vania و 16 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Michael
(@wingknight)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 536
 

تو فقط تیکه ایی که میکائیل(من) با کوروش دوئل کردو بچسب:(s1204):
در کل تا اینجا که عالی بوده
من که همه سوالارو از مرتضی پرسیدم
ولی اگه تو فصل 16 در مورد شخصیت این جادوگر های یزرگ بیشتر توضیح میدادین بهتر بود
البته در فصل های آینده باهاشون آشنا میشیما ولی امان ازین کنجکاوی:kh:


   
الهه آب، M.H.F، parnian3920 و 15 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
R-MAMmad
(@r-mammad)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 555
 

wingknight;711:
تو فقط تیکه ایی که میکائیل(من) با کوروش دوئل کردو بچسب:(s1204):
در کل تا اینجا که عالی بوده
من که همه سوالارو از مرتضی پرسیدم
ولی اگه تو فصل 16 در مورد شخصیت این جادوگر های یزرگ بیشتر توضیح میدادین بهتر بود
البته در فصل های آینده باهاشون آشنا میشیما ولی امان ازین کنجکاوی:kh:

کی گفته فصل های آینده بیشتر باهاشون آشنا میشین؟:onion048:

یه چیز هایی از قدرت هاشون رو میفهمین ولی کو تا کوروش برسه دستشون!!! بذار کوروش زنده در بره!!:aa:
بعد تو اگه سوال داری بپرس! چرا وقت مرتضی رو میگیزری بنده خدا درگیره... کی وقت کنه ناروتو بخونه کی وقت کنه واسه کنکور بخونه تازه چت باکس رو کجای دلش بذاره؟؟


   
الهه آب، M.H.F، vania و 12 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Michael
(@wingknight)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 536
 

overlord;714:
کی گفته فصل های آینده بیشتر باهاشون آشنا میشین؟:onion048:

یه چیز هایی از قدرت هاشون رو میفهمین ولی کو تا کوروش برسه دستشون!!! بذار کوروش زنده در بره!!:aa:
بعد تو اگه سوال داری بپرس! چرا وقت مرتضی رو میگیزری بنده خدا درگیره... کی وقت کنه ناروتو بخونه کی وقت کنه واسه کنکور بخونه تازه چت باکس رو کجای دلش بذاره؟؟

راس میگی دیگه مزاحمش نمیشم سرش خیلس شلوغه:24:
بعدشم مگه جرائت داری کوروشو بیشتر این تو بیماری بزاری من که میگم تو فصل 17 حالش خوب میشه
یه قدرت نمایی هم برای استادای آیندش انجام میده:bb8:
من فقط تو قدرت سایمون موندم آخه تو اینهمه آدم قدرتمند مثه هکتور و اینا البته اگه نخوایم مهردادو در نظر نگیریم
کوروش فقط تو صدای سایمون قدرت احساس کرد البته هرمیت هنوز نیومده اونم شاید اینطور باشه اخه آناهیتا خیلی از شنیدن اسمش تعجب کرد!!!!!!!!!!!
ممد انقد منو دق نده پا میشم میام ساری میکشمتا:0135:


   
الهه آب، vania، yasss و 12 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
moradievill
(@moradievill)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 46
 

سلام ممنون به خاطر داستان عالیت و من هنوز توفکر این هستم که توفصل چهاردهم اماندا کیه وچرا به کوروش گفت تراس.


   
الهه آب، vania، sunnyboy1988 و 11 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
draGonh_762
(@dragonh_762)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 74
 

دمت گرم خیلی حال کردم.من آخرش هم نفهیمیدم که این هکتور و آناهیتا آدم های خوبی هستند یانه؟:106:
راستی راجع به اون طلسمی که رو کوروش زدند توضیح بیشتری میدی؟مگه قرار نبود نصف عمرش بره ولی خوب بشه؟یعنی الآن نصف عمرش الکی رفت؟


   
الهه آب، nilay، Smajids و 5 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
R-MAMmad
(@r-mammad)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 555
 

wingknight;728:

ممد انقد منو دق نده پا میشم میام ساری میکشمتا:0135:

چی شد؟...تالارگفتمان 2 تهدید میکنی؟:0124:????what you mean
همینجا رسما اعلام میکنم که شخصیت میکائیل هولووو... مرتضی رو ویرایشگرش خیـــــــلی حساسه بفهمه خودکشی میکنه!!!
کات کردیم این شخصیت رو رفت:onion048:تو یکی از فصل ها میگیم میکائیل توسط خفت کن ها به مقام شهادت رسید!!!تالارگفتمان 3

تمام:0230:

draGonh_78;829:
دمت گرم خیلی حال کردم.من آخرش هم نفهیمیدم که این هکتور و آناهیتا آدم های خوبی هستند یانه؟:106:
راستی راجع به اون طلسمی که رو کوروش زدند توضیح بیشتری میدی؟مگه قرار نبود نصف عمرش بره ولی خوب بشه؟یعنی الآن نصف عمرش الکی رفت؟

سعی ممیکنیم تو یکی دو فصل بعد درباره ی طلسمه یکم توضیح بدیم.
بازم ممنون.


   
الهه آب، sajjad.zahiri2، nilay و 5 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
warrior
(@warrior)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 145
 

wingknight;728:
راس میگی دیگه مزاحمش نمیشم سرش خیلس شلوغهتالارگفتمان 4
بعدشم مگه جرائت داری کوروشو بیشتر این تو بیماری بزاری من که میگم تو فصل 17 حالش خوب میشه
یه قدرت نمایی هم برای استادای آیندش انجام میده:bb8:
من فقط تو قدرت سایمون موندم آخه تو اینهمه آدم قدرتمند مثه هکتور و اینا البته اگه نخوایم مهردادو در نظر نگیریم
کوروش فقط تو صدای سایمون قدرت احساس کرد البته هرمیت هنوز نیومده اونم شاید اینطور باشه اخه آناهیتا خیلی از شنیدن اسمش تعجب کرد!!!!!!!!!!!
ممد انقد منو دق نده پا میشم میام ساری میکشمتا:0135:

اگر نظر منو بخوای مشکل همینجاست، مرتضی زیادی جرئت داره که طرف رو تو حالت بیماری نگه داره:0155: راستی مرتضی اگر خواستی گلو کسی رو جر بدی اون زنه رو ترجیح میدم.:0135:اون میکائیلم اگر زنده بزاری من میدونم با تو، اخه کدوم "موجودی" میاد و طرفی که از خواب پاشده که معلوم نیست زنده بیرون میاد یا نه رو وادار به دوئل می کنه، نیرو کوروش زیاد بود که بود، عصبانی بود که بود ولی حداقل بیهوشش می کردند می دیدند حالش بهتره، فکر کنم طرف زیاد فیلم دیده بود پاشده گفته "برین کنار ببینم ارزش کافی رو داره یانه..." خجالتم خوب چیزیه.:(s1211):
فکر قدرت نمایی رو نکن این حرکت ها برای مرتضی کوچک، شاید یک حرکت زیر پوستی انجام بده اما اخر باید اساسی این کوش باید رونه بیمارستان شه:(s1787):
سایمون میخواست بگه منم هستم برای همین تو صداش یکم قدرت ریخت احتمالا:0137:

overlord;837:
چی شد؟...تالارگفتمان 2 تهدید میکنی؟:0124:????what you mean
همینجا رسما اعلام میکنم که شخصیت میکائیل هولووو... مرتضی رو ویرایشگرش خیـــــــلی حساسه بفهمه خودکشی میکنه!!!
کات کردیم این شخصیت رو رفت:onion048:تو یکی از فصل ها میگیم میکائیل توسط خفت کن ها به مقام شهادت رسید!!!تالارگفتمان 3

تمام:0230:

محمد، خوبی، چه می کنی؟:ye:
یک نکته، مرتضی رو ویراشگرش خیلی حساس ولی خوب رو داستانش حساس تر، تو کات کنی، اون بعدا پیستش می کنه می گه خودش رو از دست اون خفت کن های بین ابعادی که قوی تر از اونا کسی نیست در رفته روحش اومده به کوروش اموزش بده:(s1204):

دفعه دیگه هم از این پست ها بدین که وقت من رو بگیره من میدونم و شما دو تا:0184::(s1211):چقدر مهربونم:0155:

مرتضی جدا از شوخی هایی که با این دو نفر داشتم"واقعا شوحی بود آیا؟:0155:" بعضی جاهای داستان جملات رو یک جوری بکار بردی، مثل اینکه یک نوجوان داره صحبت می کنه نه یک بزرگ سال قدرتمند و کارآزموده!
مثلا اونجا که دست شیطان گفت:«چی؟میدونی که اثرات بعدش چیه دیگه؟»...................میتونستی اون دیگه رو حذف کنی که به نظرم خیلی بهتر می شد.
به علاوه توضیحات رو عملا بعضی جا ها که از نظر من واقعا نیاز بود ننوشتی.....مثلا زمانی که داشتن این بزرگان صحبت می کردند می تونستی یک مانور کوتاه روی اون مکانی که هستند و حالت و قیافشون بدی.عملا بهتر می شد.

پ.ن:راستی کوروش کی ارباب اربابان زمین میشه:0230:


   
الهه آب، sajjad.zahiri2، nilay و 5 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
R-MAMmad
(@r-mammad)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 555
 

این واریر رو بگیرین:qw:
کجایی پسر ؛ پیدات نیست؟ چه عجب!!!تالارگفتمان 7 باید سور بدیم!!
خوب بعضی از حرفات رو قبول دارم ولی بعضی دیگه رو متاسفانه نه...!!!!!!!!تالارگفتمان 8
بر اساس شرایطی که ما درش هستیم به نظرم این جوری فصل دادن باز هم بد نیس. من یه توضیحی درباره ی این فصل ها بدم:
تمام این فصل ها رو مرتضی قبل از تابستون نوشته بود و الان نمیتونه رو متن اونقدری که اوایل دست میبرد ؛ دست ببره. فصل اول رو 8 تا 9 بار ویرایش کردیم ولی فصل 16 رو من یه بار ویرایش از بالا و پایین انجام دادم بعد یه دور خوندم!!!
بعد اونجا که گفتی حالات بزرگان رو یکم بیشتر توضیح مییدادین.
من اونجا رو میخواستم بگم که سایمون یه ردا ی بدون آستین طلایی رنگ براقی پوشیده و یه حلقه ی فلزی طلایی به دور بازوش هست؛ ولی از کجا معلوم بود که مرتضی میخواد که اون لباس های گرون قیمت بپوشه؟؟
بعد اونجا کوروش بیهوش بود !!
جمله ی دست شیطان که به نظرم ایرادی نداشت!! تازه حرکت میکائیل که اونجا گفت : برین کنار ببینم ارزشش رو داره... خوب اون هم من مشکلی توش نمیبینم.
فکر کردن که خوب شده. تازه کوروش 7 روز تو بیهوشی بود ها!!! این یعنی کوروش چند روزی داشته استراحت میکرده!!
بازم ممنون.


   
الهه آب، sajjad.zahiri2، nilay و 6 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Michael
(@wingknight)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 536
 

محمد راس میگه تو فرض کن که میکائیل با کوروش مبارزه نمیکرد
در اون صورت کوروش اونقدی عصبانی بود که اجازه نده بهش نزدیک بشن و حتی بیهوشش کنن
البته اونا هم جادوگرای قابلی بودن ولی بعد از اجرای طلسم احیا فکر نمیکردن که هنوز کوروش دچار بیماری باشه
و همچنین اون گوی که وارده بدنه کوروش شده بود نیروی کمی به اون نداده بود کوروش باید به نوعی اون انرژی رو آزاد میکرد
و مبارزه با میکائیل براش لازم بوده


   
الهه آب، nilay، milad.m و 3 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
R-MAMmad
(@r-mammad)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 555
 

proti;916:
سلام
یه لینک کلی میدی لطفام
ممنون میشم

لینک کلی که من متاسفانه ندارم به نویسنده خبر میدم که یه فایل از تمام فصل ها بده بهم چشم. تا یکی دو روز آینده حتما بهتون میدم.
اصلا یه چیز من این جمعه همراه با فصل 17 سعی میکنم کل فصول رو بذارم. یه دستی هم باید به فصل 10 بکشم. مایه ی آبرو ریزیه این فصل.
اگه تا جمعه صبر کنین ممنون میشم.


   
الهه آب، nilay، milad.m و 3 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
warrior
(@warrior)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 145
 

wingknight;900:
حالا از همه ی اینا بگذریم
تو برو بشین درس بخون باید پاشی بیای داستانتو ادامه بدی
فک نکن داستان مرتضی اومده ماله تورو فراموش کردیم
من یکی که به خونت تشنم باقیه رو نمیدونم:be7:

تو فکرشم ولی حتی یک خط هم ننوشتم:moji:خودم از نوع نوستن فصل های قیلیم عملا نا امید شدم، اگر من جای خواننده ها بودم دو تا فش اساسی به خودم داده بود مکه نوشتنم رو بهتر کنم:be7:فعلا فعلا ها در انتظار باشید چون تا تموم نکنم داستان رو محال بزارم!:(s1203):این تحدید اخری هم اتفاق نمی افته چون به تجربه ثابت شده که خواننده ها به خاطر علاقه به داستان نویسنده ها تا قبل از پایان داستان نویسنده مورد نظر رو نمی کشن و نویسنده ها هم برای دفاع از خود هیچوقت داستان رو پایان نمی برند:aa:

overlord;902:
این واریر رو بگیرین:qw:
کجایی پسر ؛ پیدات نیست؟ چه عجب!!!تالارگفتمان 7 باید سور بدیم!!
خوب بعضی از حرفات رو قبول دارم ولی بعضی دیگه رو متاسفانه نه...!!!!!!!!تالارگفتمان 8
بر اساس شرایطی که ما درش هستیم به نظرم این جوری فصل دادن باز هم بد نیس. من یه توضیحی درباره ی این فصل ها بدم:
تمام این فصل ها رو مرتضی قبل از تابستون نوشته بود و الان نمیتونه رو متن اونقدری که اوایل دست میبرد ؛ دست ببره. فصل اول رو 8 تا 9 بار ویرایش کردیم ولی فصل 16 رو من یه بار ویرایش از بالا و پایین انجام دادم بعد یه دور خوندم!!!
بعد اونجا که گفتی حالات بزرگان رو یکم بیشتر توضیح مییدادین.
من اونجا رو میخواستم بگم که سایمون یه ردا ی بدون آستین طلایی رنگ براقی پوشیده و یه حلقه ی فلزی طلایی به دور بازوش هست؛ ولی از کجا معلوم بود که مرتضی میخواد که اون لباس های گرون قیمت بپوشه؟؟
بعد اونجا کوروش بیهوش بود !!
جمله ی دست شیطان که به نظرم ایرادی نداشت!! تازه حرکت میکائیل که اونجا گفت : برین کنار ببینم ارزشش رو داره... خوب اون هم من مشکلی توش نمیبینم.
فکر کردن که خوب شده. تازه کوروش 7 روز تو بیهوشی بود ها!!! این یعنی کوروش چند روزی داشته استراحت میکرده!!
بازم ممنون.

معلومه کجام، خونمون:ye:بدید:bb8:
چه بد، پس در اشتباهی...:onion048:
من مگه گفتم بده، توضیح بده ببینم::0199:
خوب منتظر می مونیم تو ویراش نهایی خر مرتضی رو میگیرم، اولین مورد حق با تو بود:(s1213):

خوب مورد دومم حق با تو بودتالارگفتمان 11
درمورد مورد سوم، وقتی من جمله میکائیل رو خوندم، نمی دونم به بفیه هم این حس دست داد یا نه، والی عملا خوشم نیومد، یکجورایی مثل این فیلم چینی ها شده بود، در هر حال یکم این شخصیت ها رو سنگین ترشون کن. یکم جدیتر و نه اینقدر ساده و بی ریا. این افراد می دونن نباید به برادر خودشون هم اعتماد کنند و در عین حال باید به همه اهتماد کنند پس یکم تنش و جدیت رو ببر بالا.
و اون کلمه دیگه رو از آخر جمله دست شیطان حذف کن، به من حس خوندن فن فیکشن های ضعیف هری پاتری می ده.:0184:

و در ضمن من نمی دونم اینا چقدر تو کارشون استادن اما من اگر جای یکی از اون ها بودن حتی مانع می شدم تا اون بهوش بیاد چه بررسه که باهاش مبارزه کنم، شرط میبندم همون میکائیل میتونست تو یه ثانیه پشت کوروش باشه و اون رو بی هوش کنه.این کار مثل اینن می مونه که بیمار سرطانی رو که هنوز دوره نقاهتش توسط شیمی درمانی کامل نشده و مطمئن نشدن رو ول کنن.:0178:

wingknight;905:
محمد راس میگه تو فرض کن که میکائیل با کوروش مبارزه نمیکرد
در اون صورت کوروش اونقدی عصبانی بود که اجازه نده بهش نزدیک بشن و حتی بیهوشش کنن
البته اونا هم جادوگرای قابلی بودن ولی بعد از اجرای طلسم احیا فکر نمیکردن که هنوز کوروش دچار بیماری باشه
و همچنین اون گوی که وارده بدنه کوروش شده بود نیروی کمی به اون نداده بود کوروش باید به نوعی اون انرژی رو آزاد میکرد
و مبارزه با میکائیل براش لازم بوده

محمد کی گفت؟:0160:
این افراد با قدرت افسانه ای هستن و هر کدومشون برای خودشون اوازه دارن، حداقل 100 سال به طور فشرده برای این قدرت کار کردن(موندم چقدر خوصله و عمر داشتن، اینا حضرت نوح رو جلوی خودشون خاضع کردن!) و همونطور که گفتم هر کدومشون میتونسط سریع کوروش رو بی هوش کنه.
:0155:
بر فرضم که فکر نمی کردن، یعنی اینقدر عقل نداشتن که بفهمن اون جادو احیا ممکنه تاثیرات منفی گذاشته باشه واسه خودشون دردسر شه؟بلاخره خودشونن بزرگان سبک های مختلف جادو بودن.در ضمن اون قضیه بمار سرطانی رو هم بالا بخون، جواب این سوالت رو کاملتر می کنه.
:22:
اصلا لازم نبود، اگر نیاز بود پس چطوری به هوش اومده، اون قدرت آزاد شده بود ولی هیچ اشاره ای به نیاز بودن به تحلیه اون گفته نشد.انرژی هم خودش رو با بدن کوروش وقف داده بود و عملا از نظر من احتیاجی به تخلیه شدن نبود.:9:

خوب حل، ببینید، از خود مرتضی داستان رو بهتر بلدم:0155::0230:


   
nilay، milad.m، ******** و 3 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Michael
(@wingknight)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 536
 

warrior;924:
تو فکرشم ولی حتی یک خط هم ننوشتم:moji:خودم از نوع نوستن فصل های قیلیم عملا نا امید شدم، اگر من جای خواننده ها بودم دو تا فش اساسی به خودم داده بود مکه نوشتنم رو بهتر کنم:be7:فعلا فعلا ها در انتظار باشید چون تا تموم نکنم داستان رو محال بزارم!:(s1203):این تحدید اخری هم اتفاق نمی افته چون به تجربه ثابت شده که خواننده ها به خاطر علاقه به داستان نویسنده ها تا قبل از پایان داستان نویسنده مورد نظر رو نمی کشن و نویسنده ها هم برای دفاع از خود هیچوقت داستان رو پایان نمی برند:aa:

معلومه کجام، خونمون:ye:بدید:bb8:
چه بد، پس در اشتباهی...:onion048:
من مگه گفتم بده، توضیح بده ببینم::0199:
خوب منتظر می مونیم تو ویراش نهایی خر مرتضی رو میگیرم، اولین مورد حق با تو بود:(s1213):

خوب مورد دومم حق با تو بودتالارگفتمان 11
درمورد مورد سوم، وقتی من جمله میکائیل رو خوندم، نمی دونم به بفیه هم این حس دست داد یا نه، والی عملا خوشم نیومد، یکجورایی مثل این فیلم چینی ها شده بود، در هر حال یکم این شخصیت ها رو سنگین ترشون کن. یکم جدیتر و نه اینقدر ساده و بی ریا. این افراد می دونن نباید به برادر خودشون هم اعتماد کنند و در عین حال باید به همه اهتماد کنند پس یکم تنش و جدیت رو ببر بالا.
و اون کلمه دیگه رو از آخر جمله دست شیطان حذف کن، به من حس خوندن فن فیکشن های ضعیف هری پاتری می ده.:0184:

و در ضمن من نمی دونم اینا چقدر تو کارشون استادن اما من اگر جای یکی از اون ها بودن حتی مانع می شدم تا اون بهوش بیاد چه بررسه که باهاش مبارزه کنم، شرط میبندم همون میکائیل میتونست تو یه ثانیه پشت کوروش باشه و اون رو بی هوش کنه.این کار مثل اینن می مونه که بیمار سرطانی رو که هنوز دوره نقاهتش توسط شیمی درمانی کامل نشده و مطمئن نشدن رو ول کنن.:0178:

محمد کی گفت؟:0160:
این افراد با قدرت افسانه ای هستن و هر کدومشون برای خودشون اوازه دارن، حداقل 100 سال به طور فشرده برای این قدرت کار کردن(موندم چقدر خوصله و عمر داشتن، اینا حضرت نوح رو جلوی خودشون خاضع کردن!) و همونطور که گفتم هر کدومشون میتونسط سریع کوروش رو بی هوش کنه.
:0155:
بر فرضم که فکر نمی کردن، یعنی اینقدر عقل نداشتن که بفهمن اون جادو احیا ممکنه تاثیرات منفی گذاشته باشه واسه خودشون دردسر شه؟بلاخره خودشونن بزرگان سبک های مختلف جادو بودن.در ضمن اون قضیه بمار سرطانی رو هم بالا بخون، جواب این سوالت رو کاملتر می کنه.
:22:
اصلا لازم نبود، اگر نیاز بود پس چطوری به هوش اومده، اون قدرت آزاد شده بود ولی هیچ اشاره ای به نیاز بودن به تحلیه اون گفته نشد.انرژی هم خودش رو با بدن کوروش وقف داده بود و عملا از نظر من احتیاجی به تخلیه شدن نبود.:9:

خوب حل، ببینید، از خود مرتضی داستان رو بهتر بلدم:0155::0230:

از نظر من این بحث به جایی نمیرسه
تو یه دیدگاهی داری ما هم یه دیدگاهی بعدش کی گفته اینا با قدرت های افسانه ای هستن؟:bb8:
ما یه نظر داریم توام به نظر پس ولش کنیم خیلی بهتره
حالا تا فردا هم بنویسی اینا نباید مبارزه میکردن باز من میگم باید مبارزه میکردن:0230:
حالا اینارو ول کن طرفدارات شاید نکشنت ولی میزننت تا دفعه دیگه مردمو تو خماری نزاری:ye:


   
nilay، milad.m، ******** و 4 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
lord.1711712
(@lord-1711712)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1032
شروع کننده موضوع  

آقا نقد چیه !!!!
داستان رو بزارین ویرایش کنم بعد کنکور بعد نقدش کنین !
تازه داستان نصفه نیمه چیشی نقد داره !؟ فایل کلی رو احتمالا فردا میزارم البته تا جایی که میدونم فصلا رو ممد داره.


   
nilay، milad.m، ******** و 2 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
صفحه 1 / 17
اشتراک: