نواده اژدها «داستان مستقل»

سلام
فصلو خوندمش نسبت به قبل خییلی بهتر شده بود واقعا‌عالیه و خواننده رو برای خوندن فصل بعد جذب میکنه فقط اینکه مگه جک به خونه ی عموش فکر نکرد چرا توی یه کوچه ظاهر شد
دراکولاها از کجا فهمیدن اون اومده اونجا؟
چرا اونجا نمی تونست جادو بکنه یعنی ممکنه دراکولا ها کاری کرده باشن که هیچ دراگونی نتونه اونجا جادو کنه؟
میگم کاش یه توصیفی از چهره ی شخصیتا و همین طور اونجایی که جک توش شکنجا شده بود می دادین
راستش هیچ تصوری از اینا ندارم و اینکه اصلا جک چند سالشه؟ ودیگه اینکه خیلی عجیبه که اون قصری که جک توش زندانی بود هیچ نگهبانی نداشت و اگه هم داشته و جک مخفیانه دنبال اون شی می گشته پس باید حداقل حالتاش و اینکه دقیقا چیکار می کرده رو می گفتین
یا از شکل و ویژگی های اونجایی که توش زندانی بود حرف میزدین
با اینکه خیلی عالی بود ولی اگه این کارارو می کردین بهتر از اینم میشد
با تشکر از شما
موفق باشین

@amir-fire
من پست اولتو درست کردم برات. فقط به نظرم مقدمه رو بدون امتیاز بذار. چون باید یه ایده ای داشته باشن که بخوان ببینن چی نوشتی. از اول امتیازی باشه کسی نمیاد طرفت.

mehr;35636:
@amir-fire
من پست اولتو درست کردم برات. فقط به نظرم مقدمه رو بدون امتیاز بذار. چون باید یه ایده ای داشته باشن که بخوان ببینن چی نوشتی. از اول امتیازی باشه کسی نمیاد طرفت.

خیلی ممنونم ازتون و تشکر میکنم. به نظر خودم هم مقدمه اشتباه بود امتیازی بودنش و رایگانش کردم.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

Rosela;35633:
سلام
فصلو خوندمش نسبت به قبل خییلی بهتر شده بود واقعا‌عالیه و خواننده رو برای خوندن فصل بعد جذب میکنه فقط اینکه مگه جک به خونه ی عموش فکر نکرد چرا توی یه کوچه ظاهر شد
دراکولاها از کجا فهمیدن اون اومده اونجا؟
چرا اونجا نمی تونست جادو بکنه یعنی ممکنه دراکولا ها کاری کرده باشن که هیچ دراگونی نتونه اونجا جادو کنه؟
میگم کاش یه توصیفی از چهره ی شخصیتا و همین طور اونجایی که جک توش شکنجا شده بود می دادین
راستش هیچ تصوری از اینا ندارم و اینکه اصلا جک چند سالشه؟ ودیگه اینکه خیلی عجیبه که اون قصری که جک توش زندانی بود هیچ نگهبانی نداشت و اگه هم داشته و جک مخفیانه دنبال اون شی می گشته پس باید حداقل حالتاش و اینکه دقیقا چیکار می کرده رو می گفتین
یا از شکل و ویژگی های اونجایی که توش زندانی بود حرف میزدین
با اینکه خیلی عالی بود ولی اگه این کارارو می کردین بهتر از اینم میشد
با تشکر از شما
موفق باشین

سلام.
شاید جوابی که به سوالاتی که مطرح کردید میدم به نظرتون مسخره و غیر منطقی باشه اما اینو جدی میگم اینکه برای شما سوالات بی جوابی پیش میاد مثل اینهایی که گفتید در واقع من از قصد و اراده اینطور مینویسم که برای خواننده سوال پیش بیاد و عطش فهمیدن جواب سوالات درش ایجاد بشه . البته این نکته مهم هم بگم که این سوالات بی جواب نخواهد ماند و جواب اونها در فصول دیگه داده میشه مثلا ممکنه من یه سوال در فصل اول مطرح کنم و در فصل ششم جوابش رو به خواننده بدم .
در رابطه با توصیفات هم راست حقیقتش نخواستم که زیاد به زندان بپرادازم چون قرار بود مکانی باشه که زود از داستان حذف بشه و من فقط به اتاقی که جک بود بسنده کردم و در رابطه نگهبانان هم بگم این از همون سوالایی هست که در فصول بعد جوابش رو میگیرید.
به قول معروف اول بنویس بعد ویرایش کن. همونطور که خودتون هم میدونید من نواده اژدها رو تا حالا خیلی لفتش دادم یعنی خیلی فصولش طول می کشید اراعش و من دلیلش رو چند وقت پیش فهمیدم که اشتباهم و دلیل طولانی شدنش هم این بوده که من اول مینوشتم بعد فقط میچسبیدم به ویرایش ولکه گیری که ناجور تو ذوقم میزد و ایده هام رو کور میکرد در نتیجه الان فقط مینویسم و نقد هارو انشاالله وقتی به فصل سوم رسیدیم یه وقفه یک ماهه میندازم و اعمال میکنم.
در کل ازتون خیلی متشکرم که وقت گذاشتید و داستان رو نقد کردید و نکته بینانه لکه ها واشکالاتش رو گفتید و من با تمام حرفاتون موافقم و از خواننده های دیگه هم تقاضا دارم تا میتونن داستان رو نقد کنن و من اصلا ناراحت نمیشم و تو ذوقم نمیخوره بلکه خوشحال میشم که داستانم رو بکوبن.
با تشکر.

amir-fire;35644:
خیلی ممنونم ازتون و تشکر میکنم. به نظر خودم هم مقدمه اشتباه بود امتیازی بودنش و رایگانش کردم.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

سلام.
شاید جوابی که به سوالاتی که مطرح کردید میدم به نظرتون مسخره و غیر منطقی باشه اما اینو جدی میگم اینکه برای شما سوالات بی جوابی پیش میاد مثل اینهایی که گفتید در واقع من از قصد و اراده اینطور مینویسم که برای خواننده سوال پیش بیاد و عطش فهمیدن جواب سوالات درش ایجاد بشه . البته این نکته مهم هم بگم که این سوالات بی جواب نخواهد ماند و جواب اونها در فصول دیگه داده میشه مثلا ممکنه من یه سوال در فصل اول مطرح کنم و در فصل ششم جوابش رو به خواننده بدم .
در رابطه با توصیفات هم راست حقیقتش نخواستم که زیاد به زندان بپرادازم چون قرار بود مکانی باشه که زود از داستان حذف بشه و من فقط به اتاقی که جک بود بسنده کردم و در رابطه نگهبانان هم بگم این از همون سوالایی هست که در فصول بعد جوابش رو میگیرید.
به قول معروف اول بنویس بعد ویرایش کن. همونطور که خودتون هم میدونید من نواده اژدها رو تا حالا خیلی لفتش دادم یعنی خیلی فصولش طول می کشید اراعش و من دلیلش رو چند وقت پیش فهمیدم که اشتباهم و دلیل طولانی شدنش هم این بوده که من اول مینوشتم بعد فقط میچسبیدم به ویرایش ولکه گیری که ناجور تو ذوقم میزد و ایده هام رو کور میکرد در نتیجه الان فقط مینویسم و نقد هارو انشاالله وقتی به فصل سوم رسیدیم یه وقفه یک ماهه میندازم و اعمال میکنم.
در کل ازتون خیلی متشکرم که وقت گذاشتید و داستان رو نقد کردید و نکته بینانه لکه ها واشکالاتش رو گفتید و من با تمام حرفاتون موافقم و از خواننده های دیگه هم تقاضا دارم تا میتونن داستان رو نقد کنن و من اصلا ناراحت نمیشم و تو ذوقم نمیخوره بلکه خوشحال میشم که داستانم رو بکوبن.
با تشکر.

سلام خب پس عالیه بی صبرانه منتظر فصل های بعدی هستم:53:

قبلا داستانا ی سیر عاشقانه هم داشت
الان همه شده فانتزی و کلا این موضوع حذف شده
به نظرم جذاب تر میکنه داستانو اگه اینم بعد ها اضافه شه

amir-;35655:
قبلا داستانا ی سیر عاشقانه هم داشت
الان همه شده فانتزی و کلا این موضوع حذف شده
به نظرم جذاب تر میکنه داستانو اگه اینم بعد ها اضافه شه

امممم...نمیخوام داستانو لو بودم اما شاهد یه رمنس هم خواهید بود و این ژانر هم در داستان وجود داره.

خسته نباشی
حیف که موقع امتحاناته وگرنه
می‌خوندمش
می‌رم که یه ۲-۳ هفته‌ی دیگه
فعلا

Arya;35682:
خسته نباشی
حیف که موقع امتحاناته وگرنه
می‌خوندمش
می‌رم که یه ۲-۳ هفته‌ی دیگه
فعلا

ما که امتحانامون تموم شد .
پس منتظرم تا بیای بخونیش و ممنون که برات اهمیت داره.

البته من بیشتر ممنونم
که داستان می‌نویسی
اگه شما نویسنده‌ها نبودید چه بلایی سرمون می‌اومد

سلام
خوب داستنتو خوندم.
باید بگم از اون چیزی که اونموقع خوندم خیــــــــــــلی بهتر بود. فضاسازی خوب بود، شخصیت پردازی ه تا حدودیخوب انجام دادی.
فقط احساس می کنم تو هم اری یه کم تند جلو میری و عجله می کنی. آرامش داشته باش فکر کن تو خودت جکی و با زمانبندی اون پیش برو. مثلا اگه قرار باشه ه رو تو سلول بمونه، احساسکن یه روز ت سلول زندانی هستی. این طوری بهتر میتونی از تند رفتن جلو گیریی کنی.

اون حقه ای که به دراکولاها زد، یکم ..... نمی دونم چه صفتی به کار ببرم، مسخره؟
آخه دراکولاها اونقدر خنگن که ولش کنن بره؟ یا این که شوکه شدن؟ یه دلیلی باید داشته باشه درسته؟
در کل:ممنون که نوشتی و ذاشتی و میدونم که در فصول آینده بهتر خواهد شد.

helen praspro;35748:
سلام
خوب داستنتو خوندم.
باید بگم از اون چیزی که اونموقع خوندم خیــــــــــــلی بهتر بود. فضاسازی خوب بود، شخصیت پردازی ه تا حدودیخوب انجام دادی.
فقط احساس می کنم تو هم اری یه کم تند جلو میری و عجله می کنی. آرامش داشته باش فکر کن تو خودت جکی و با زمانبندی اون پیش برو. مثلا اگه قرار باشه ه رو تو سلول بمونه، احساسکن یه روز ت سلول زندانی هستی. این طوری بهتر میتونی از تند رفتن جلو گیریی کنی.

اون حقه ای که به دراکولاها زد، یکم ..... نمی دونم چه صفتی به کار ببرم، مسخره؟
آخه دراکولاها اونقدر خنگن که ولش کنن بره؟ یا این که شوکه شدن؟ یه دلیلی باید داشته باشه درسته؟
در کل:ممنون که نوشتی و ذاشتی و میدونم که در فصول آینده بهتر خواهد شد.

خیلی ممنون که خوندی و نظر دادی. کاملا با حرفهات موافقم که عجله میکنم و انشاالله در فصول دیگه سعی میکنم کمتر عجله کنم.اما برای سوال دومت فک کنم باید جوابی که به روسلا دادم رو بخونی!
منتظر فصول بعدی باشید

داداش سرعتر بنویس.

من هی میبینم اسم تاپیک رو ؛ و بعدش چشمم که تعداد فصل ها میفته ، خونم به جوش میاد و حرس میخورم .29.

H.O.S.S.E.I.N;35763:
داداش سرعتر بنویس.

من هی میبینم اسم تاپیک رو ؛ و بعدش چشمم که تعداد فصل ها میفته ، خونم به جوش میاد و حرس میخورم .29.

چشم دادا حتما تا آخر این هفته یا شنبه ، دوشنبه هفته بعد فصل دوم رو میدم.

خب تازه دارم مقدمه را میخونم
خلاصه اول " دشمنان با دوستان میجنگند" درسته تو خلاصه جملات کلی و مبهم و اسرار آمیز مینویسند ولی این توی هیچ کدوم این دسته ها نیست بعد گفتی آخرین اژدها دنیا را دگرگون میکنه با ظهورش ولی سریع بعدش گفتی سرنوشت در اختیار آخرین نواده خواهد بود یعنی به کل بدون هیچ نقطه اتصالی پرش داشتی و موضاعاتی مطرح کردی که اول داستان هیچ ربطی ندارند و خیلی پرت هستند یکم ابهامش زیاده
شروع داستان با جمله روزی روزگاری که هنوز از شمشیر در جنگ استفاده میشد
خب وقتی که به این موضوع اشاره کردی انتظار داشتم داستان با جنگ شروع بشه ولی بازم دیده میشه جمله اولی ربطی به بقیه پاراگراف نداره
بعد گفتی دوتا بچه را میذارن جلوی دوتا غار مختلف و ادامه اینجا بهتره ترتیب رعایت بشه غار اول اسم اول درست رعایت شده ولی تو جمله بعدی درباره توضیح رنگ مو ترتیب عوض شده
بعد گفتی که خفاشا اومدن چیکار کردن و چی شد کلشو تو دو خط جمع کردی اینو میتونستی خیلی بهتر از این توصیف کنی یه توصیفی از غارها محیط جو موجود بر فضا
فضاسازی خیلی کم به کار میبری به طوری که تا اینجا حس همراهی با داستان نکردم به شخصه بیشتر کسیه که داره یه داستانو تعریف میکنه
حالا بازم ادامه مقدمه را بخونم ببینم چی میشه به هرحال من موضوعات خون آشامی دوس دارم

Scarlet;35884:
خب تازه دارم مقدمه را میخونم
خلاصه اول " دشمنان با دوستان میجنگند" درسته تو خلاصه جملات کلی و مبهم و اسرار آمیز مینویسند ولی این توی هیچ کدوم این دسته ها نیست بعد گفتی آخرین اژدها دنیا را دگرگون میکنه با ظهورش ولی سریع بعدش گفتی سرنوشت در اختیار آخرین نواده خواهد بود یعنی به کل بدون هیچ نقطه اتصالی پرش داشتی و موضاعاتی مطرح کردی که اول داستان هیچ ربطی ندارند و خیلی پرت هستند یکم ابهامش زیاده
شروع داستان با جمله روزی روزگاری که هنوز از شمشیر در جنگ استفاده میشد
خب وقتی که به این موضوع اشاره کردی انتظار داشتم داستان با جنگ شروع بشه ولی بازم دیده میشه جمله اولی ربطی به بقیه پاراگراف نداره
بعد گفتی دوتا بچه را میذارن جلوی دوتا غار مختلف و ادامه اینجا بهتره ترتیب رعایت بشه غار اول اسم اول درست رعایت شده ولی تو جمله بعدی درباره توضیح رنگ مو ترتیب عوض شده
بعد گفتی که خفاشا اومدن چیکار کردن و چی شد کلشو تو دو خط جمع کردی اینو میتونستی خیلی بهتر از این توصیف کنی یه توصیفی از غارها محیط جو موجود بر فضا
فضاسازی خیلی کم به کار میبری به طوری که تا اینجا حس همراهی با داستان نکردم به شخصه بیشتر کسیه که داره یه داستانو تعریف میکنه
حالا بازم ادامه مقدمه را بخونم ببینم چی میشه به هرحال من موضوعات خون آشامی دوس دارم

خوشحالم که داستان رو میخونید و انقدر ریز ریز نقدش می کنید با نقد هاتون موافقم و ازتون میخوام که من رو ببخشید چون این اولین کتابیه که مینویسم و قطعا پر از غیب و اشکاله مخصوصا مقدمش که کلا اشکاله! انشاالله عیب هایی که گفتید رو درست میکنم در فصول بعد.