Header Background day #27
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

3,149 ارسال‌
160 کاربران
8645 Reactions
499.7 K نمایش‌
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

با سلام
خوشحالم که خداوند عمری دادند و توانستیم دورگه رو به اینجا برسونیم، داستانی که به شخصه بدون انگیزه و علاقه شروع به نوشتنش کردم اما حالا که در حال تکمیل اون هستم نسبت به اون علاقه خاصی پیدا کردم، شاید شما با خوندن کتاب اول بگید اخه چه جذابیتی درسته و این رو به شما حق میدم چون معمولا در بخش های نخستین یک کتاب به شرح وضع حال و توصیف معما ها و خلق ماجرا ها معرفی شخصیت ها و محیط پرداخته میشه و عملا معمایی پاسخ داده نمیشه که خواننده جذب داستان بشه برای همین فکر میکنم اونهایی که دندون روی جگر گذاشتن و خوندن و صبر کردن در پایات کتاب دوم حسابی شگفت زده بشن، زیرا اون چیزی که در ذهن پروروندم رو اگر به طور کامل میدونستید از تعجب شاید چشماتون گرد می شد و دهنتون باز می موند. به دوستان قول معما هایی بسیار سخت و پیچیده رو میدم که حسابی ذهن شما رو درگیر خودش بکنه ماجراها مبارزاتی که شما رو حسابی سر ذوق بیاره صحنه هایی که شما رو به یاد نبرد های باستان بندازه، و اونهایی که مثل من آرزو میکردن که دنیا هم یک دنیای فانتزی بود رو به یک رویای طولانی و عمیق ببره، و زمانی بیدارتون کنه که حسابی سیراب شده باشید.

مقدمه ای از کتاب دوم:
آسمان تیره و تار اردوگاه دورگه ها سیاه تر و سنگ دلانه تر از هر زمانی شده بود، باران به شدت می بارید، هیچ دورگه ای دیده نمی شد هیچ سربازی نبود چادر ها ساکت و آرامتر از هر زمانی بودند و صدای مرگ را از هر گوشه اردوگاه می شد احساس کرد، از تپه شرقی که در بالای ان اتاقک چوبی ساخته شده بود دود سفیدی به بیرون و میان ابر های سیاه بالا می رفت.
تمام نفرات در میدان مبارزه اردوگاه جمع شده بودند اما بر خلاف همیشه هیچ صدایی از هیچ کدام شنیده نمی شد، تنها صدای چکه های قطرات باران بود که بر چاله های اب میریخت،صدای سربازی از دور به گوش رسید که سراسیمه این سکوت مرگ اور را شکست و زمانی که در میانه میدان مبارزه رسید بی توجه به فرماندهان اردوگاه رو به سمت دورگه ها برگشت و فریادی از سر ترس زد:
- دارن به اینجا میرسن، ادمخوار ها دارن به اینجا میرسن باید فرار کنیم.....
و اینگونه بود که سرنوشت دنیای اجنه برای اخرین بار رقم خورد.
صاحب حقیقی حلقه باز خواهد گشت، فراموش شدگان چشم به دنیا میدوزند، منتظر از سرنوشتی که به دست مردگان رقم خواهد خورد، نقابداری که از دنیای فراموش شدگان گذشته، دنیای مردگان را از پس گذاشته و پا به میان کارزار میگذارد.
آیا دنیا را با سیاهی دورنش به فرطه سقوط خواهد برد؟

با ما همراه باشید با نبرد های افسانه ای، سقوط شهر ها بیدار شدن خدایان باستان .

مژده برای دختر خانوم ها اگر توی کتاب اول جذب هیچ شخصیت دختری نشدید میتونید تفاوت رو در این کتاب احساس کنید با سوپر شخصیت مونث داستان ...... :53::53::3:

تالارگفتمان 1

دانلود کتاب اول
این شما و این فصول داستان:
لینک گروه در تلگرام: https://t.me/joinchat/Blb2kEqU7YxeurFbq1Kn8g

لینک کانال تلگرام (ارائه داستان): https://t.me/AmbrellA_Story

دورگه کتاب دوم

فصل
دانلود
فصل
دانلود
فصل 1(تعقییب و گریز) دانلود فصل 2(اِدورا) دانلود
فصل 3(برخورد) دانلود فصل 4(تصمیم) دانلود
فصل 5(ایا او یک هیولاست؟) دانلود فصل 6(منطقه تاناریس) دانلود
فصل 7(راه حل) دانلود فصل 8(روشنایی در تاریکی و تاریکی در روشنایی میمیرد) دانلود
فصل 9(در راه ناردا) دانلود فصل 10(حس جدید، انتقام...) دانلود
فصل 11(شیپور جنگ در ناردا) دانلود فصل 12(تعظیم در برابر دشمن) دانلود
فصل 13(ایلا) دانلود فصل 14(لورتگا) دانلود
فصل 15(دردسر در شمال) دانلود فصل 16(تصویری در اینه!) دانلود
فصل 17(اولین دیدار) دانلود فصل 18(عاشقانه در میدان جنگ) دانلود
فصل 19(خیانتکار) دانلود فصل 20!(اعتراف) دانلود
فصل 21(اولین نبرد واقعی) دانلود فصل22(اولین دختر دورگه) دانلود
فصل 23(دره ممنوعه) دانلود فصل 24(گرگ تنها) دانلود
فصل 25(شب برخورد) دانلود فصل 26(نبرد بزرگ،نزدیک تر از همیشه) دانلود
فصل 27(نبردبزرگ2،مه سیاه) دانلود فصل 28(نبرد بزرگ3،معبد) دانلود
فصل29 (نبرد بزرگ4، ارباب معبد) دانلود فصل 30(آن شب، نبرد بزرگ5) دانلود
فصل 31(شکاف، نبرد بزرگ6) دانلود فصل32 (خیلی دیراو را شناخت،نبرد بزرگ7) دانلود
فصل 33(ایا میتوان او را شناخت؟نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل34 دانلود
فصل 35(شروع یک پایان،نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل36(پروازروح، نبرد بزرگ نزدیک) دانلود
فصل 37(افکار،نبرد بزرگ) دانلود فصل 38(اتحاد، سایه نبرد بزرگ) دانلود
فصل 39(دروغگو،شروع نبرد بزرگ) دانلود فصل 40(اغاز نبرد) دانلود
فصل 41(پایان) دانلود فصل 42(او خواهد امد) دانلود
فصل 43(دروازه) عیدتون مبارک 29 اسفند 97 ساعت 12:19 دانلود فصل 44(بازگشت) دانلود
فصل45(افسانه سرنوشت) فصل تجمیع شده دانلود فصل 46(پایان نبرد بزرگ) دانلود
فصل 47(مردی روی شاخه) دانلود فصل 48(یک دقیقه بیشتر...) دانلود
فصل 49(هنری...) دانلود
فصل 50(لایه واقعی دنیا):bonheur: دانلود
فصل51(تسخیر شده) دانلود فصل52(هزار سال تنهایی) دانلود
فصل53(پایان روئیا) دانلود فصل 54(درخت وجود) دانلود
فصل 55 (ارباب اعماق) دانلود فصل 56 (مقابل یک خاطر قدیمی) دانلود
فصل ۵۷ (امید این فصل رو قهوه‌ای کرده، باید یه دور ویرایش جزئی بشه) دانلود فصل 58(اخرین دیدار) دانلود
فصل 59 (تاس سرنوشت) دانلود


ا

وبلاگ من میتونید از این وبلاگ هم داستان رو دانلود کنید
http://omidmoradpour.rozblog.com



دوستان در نظر داشته باشن که از فصل 43 به بعد فصل ها امتیازی خواهد بود و هیچ لینک رایگانی ارسال نخواهد شد
پس از همین حالا برای دانلود فصل مورد نظر خودتون به فکر باشید و برنامه ریزی کنید

توجه توجه:
دوستانی که امتییاز منفی زیادی دارن میتونن با انجام یه پروژه تنها یه پروژه تمام امتیاز منفی خودشون رو صفر کنن پس یه بار زخمت بکشید تا به سرعت اکانتتون برگرده به حالت اولیه.


اخبار:27/3/98
سلام به دوستان گل
اومدم یه اطلاعی بدم و برم
به قوله تا مدت نامعلومی ارائه فصول رو به تاخیر میدازم همینطور به نوشتن ادامه میدم اما به جایی رسیدم که نیاز به تمرکز زیادی برای جمع کردن و سرو سامون دادن به قضایای داسان دارم حجم داستان الان که خودم شروع کردم به خوندش وحشتناک بالاس. حقیقتش این بوده که تاالان هر زمان فصلی نوشتم دیگه خودم نخوندمش بعد هزارو اندی صفحه و سریع بدون ویرایش اپلودش کردم خخخ
بخشی که توی کتاب دوم دارم روش کار میکنم مسابقات بزرگی هست که بهش میگن مسابقات هزاره که برای ساختش باید بدون فشار طراحیش کنم که یه چیز تقلیدی نشه احتمال 99 درصد وقتی کتاب کامل شد همه کتاب رو یکجا اپلود میکنم.

توی گروه تلگرامیش هم حتما خبر هایی از نوشتن ادامش میدم به دوستان مرسی بابت پیگیر بودنتون امید وارم مارو بعده هم تنها نزارید.


آخرین و جدیدترین اطلاعیه:

واقعا میتونم بگم که متاسفم اما اون حرف رو از روی نادونی زدم زندگی مشترک دست و پا کردن تو دوره ای که دلارش پول و طلا و گرونیش به این شکله همین که بدویی و بتونی یه لغمه نون در بیاری کلاهت رو باید بندازی هوا هزار متر چه برسه رسیدن به علایق این دوره.
خیلی دوس داشتم خیالم از نظر اقتصادی راحت بود تا هر روز می نشستم و مینوشتم ولی یه کارگر با حقوق 3 تومنی چطور میتونه تو این روزگار بشینم بنویسم
واقعا میگم اگر پول نداری زن نگیر که بجز سختی و بدبختی چیزی نصیبت نمیشه نگرانیای زندگی خوردت میکنه. اگر پول داری زن بگیر بعد میتونی با خیال راحت بنویسی.
اگر نداری و ارزوهات برات مهمتره پس مجردی بهترین راهشه بشین و نون خشک سق بزنی ولی بری سمت اون چیزی که دوست داری نمیشه همه چیز رو با هم داشت دنیاش خیلی بی رحمه فقط یه چیز اگررررر بتونی بهش برسی هیچ وقت رو دوتا بزاری جفتش رو از دست میدی.

اگر زمانی اوضاع منم به اون شکل شد که نیاز نبود سگ دو بزنم برای چندرقاز حقوق میام و از نو شروع میکنم به نوشتن فقط #امید_مرادپور رو تو گوگل سرچ کنید.
یا علی


   
AlirezaDark، rasoulsss، A. M. D. R. Z. H و 103 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
Sorna
(@sorna)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 600
 

mnsim;32782:
خوب بود ممنون. قرار نبود جناب زاک فورا هنری و ببره اون مکانی که به ملکه گفت میتونه قدرت هنری و برگردونه؟ پس چرا انقدر دست دست میکنه؟

به نظرم اون مکان به مسابقات ربط داره و برای رسیدن بهش باید مسابقات رو ببره


   
M,baran و fariba.2016 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

با عرض سلام خدمت همه دوستان گل و شرمنده از اینکه پست هاتون رو بدون پاسخ گذاشتم این مدت میدونید که کلا ادمیم که یه پست بزارن ملت حتمی جواب میدم امید وارم این مدت که مشکل داشتم و نت نبوده من رو بخشیده باشید.
خب و اما در باره مسائل پیش اومده توی این فصل مسئله مسابقه هزاره رو قبلا یه بار گفتم فک کنم ببینید توی کل دنیای اجنه سه مدل مسابقه برگذار میشه اولین مسابقش مسابقه محلی هست که توی اردوگاه های اموزشی و اینا برگذار میشه این مدل برای اجنه کامل برقراره اما برای دورگه ها ممنوع شده
نوع دوم مسابقاتی هست که سراسری هست هر 4 سال یکبار انجام میشه و از تمام سرزمین های اجنه برای شرکت در اون نام نویسی میکنن مبارزات شبیه مبارزات گلادیاتوری هستن سبک مبارزات. توی این نوع مبارزه ریکا رکورد داره.

نوع سوم مسابقات هزاره هست دربارش توضیح زیاد تری نمیدم که از هیجانش کم نشه و توی داستان بفهمیدش اما مراحلش سخت و طولانی مدته مسابقه زمانی که شروع میشه به مدت یک ماه طول میکشه و توی این یک ماه نفرات باید زنده بمونن ممکنه نفری که بغل دستت واستاده وسط راه برگرده چاقو بزنه بکشتت میتونه فریبت بده میتونه هر کاری بکنه که خودش جلو بیوفته و در انتها هیچ سوالی ازش در باره چرا اینکارو کردی چرا اون رو کشتی چرا و اینا ازش نمیپرسن فقط نتیجه مهمه زنده موندن و رسیدن به مرحله پایانی و تنها کسی که بهش میتونی اعتماد کنی خودتی مراحل به صورت پیوسته هست و از محیط یکی وارد دیگری میشی و هیچ استراحت و یا جایی برای خارج شدن از مرحله وجود نخواهد داشت کسیی که شروع کنه مرگش به قوله پای خودشه! نتیجتا این مسابقات برای رسیدن به افتخار و طی کردن مراحل بیشتر برگذار میشه برخی هم برای تصفیه حساب های شخصی ازش استفاده میکنن.
این مسابقات زمان خاصی برای برگذاریش وجود نداره و هر بار فرمانروا دستور برگذاری بدن برگذار میشه.

خب مسابقات تموم برسیم به سایه، زیاد عجله نکنید به ماهیت اون موجود هم میرسیم توی فصل بعدی یه جزئیات کمی ازش گفته میشه ولی توی ادامه در بارش بیشتر میخونین.
و اممم به نظرم خودم این فصل (16) یه فصل خنثی بود شاید یه سری بگن هیجانش کم بود اولش ولی خب داستان که نمیشه سر تا سرش مبارزه و اتفاق باشه باید یه سری داستان و اتفاقات فرعی هم کنارش داشته باشه که باید طی بشه مثلا در باره دربار و قصر بیشتر بفهمیم درباره خیلی مسائل ریز دیگه که شاید اصلا مهم به نظر نیاد ولی شاید کلید ییه سری از معما ها توی همین بخشا باشه که با کنار هم گذاشتن این قسمت ها بشه معما های داستان رو فهمید مطمئن باشید خودم از کش دادن الکی داستان ها توسط نویسنده ها متنفرم و به شخصه علاقه دارم ماجرا پشت ماجرا بخونم اما الان که خودم دارم مینویسم به این نتیجه رسیدم که باید همه رو با هم داشت به هر حال امید وارم خستتون نکرده باشم تا اینجای داستان و تونسته باشم یه منظره و دید از فضایی که ساختم توی ذهنم بهتون بدم.

به امید موفقیت همه و پایان خوش برای این رمان و دعا برای اینکه به پایان برسه
یا علی

پ.ن:
راستی همینجا تشکر کنم از مهرنوش بانو که زحمت ویرایش فصل های کتاب اول رو کشیدن Mehr و همچنین بگم که با کمک ویراستار جدیدمون جناب soks_sia در حال ویرایش فایل های کتاب دوم هستیم که در نهایت یک فایل نهایی از اونها بیرون بدیم همینجا از ایشون هم تشکر میکنم.


   
anahitarafiee2، zzareb2، fariba.2016 و 4 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
nasren1232
(@nasren1232)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 185
 

:3::36::103:


   
AmbrellA و Sorna واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Dumbledore
(@dumbledore)
Estimable Member
عضو شده: 4 سال قبل
ارسال‌: 103
 

واقعا خسته نباشی.به قول خودتم فصله زیاد هیجان انگیز نبود ولی خوب بود دیگه:67:

آها نمیدونم چرا در مورد این پسره چی چی بود اسمش اومد با هنری حرف زد بدبینم زیادی فضول دهلگ به نظر میومد به نظرم باسه هنری دردسر درست میکنه شایدم من بدبینم :106:


   
arashsohrabi1972، AmbrellA و Sorna واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
sasa
 sasa
(@sanso)
Eminent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 43
 

سلام داستان رو خیلی خوب داری پیش میبری به نطرم اگه فقط توی دنیای اجنه داستان رو پیش نبری و به دنیای انسانها هم سری بزنی بهتر میشه موفق باشی


   
AmbrellA و arashsohrabi1972 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
M,baran
(@m-baran)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 187
 

AmbrellA;32793:
با عرض سلام خدمت همه دوستان گل و شرمنده از اینکه پست هاتون رو بدون پاسخ گذاشتم این مدت میدونید که کلا ادمیم که یه پست بزارن ملت حتمی جواب میدم امید وارم این مدت که مشکل داشتم و نت نبوده من رو بخشیده باشید.
خب و اما در باره مسائل پیش اومده توی این فصل مسئله مسابقه هزاره رو قبلا یه بار گفتم فک کنم ببینید توی کل دنیای اجنه سه مدل مسابقه برگذار میشه اولین مسابقش مسابقه محلی هست که توی اردوگاه های اموزشی و اینا برگذار میشه این مدل برای اجنه کامل برقراره اما برای دورگه ها ممنوع شده
نوع دوم مسابقاتی هست که سراسری هست هر 4 سال یکبار انجام میشه و از تمام سرزمین های اجنه برای شرکت در اون نام نویسی میکنن مبارزات شبیه مبارزات گلادیاتوری هستن سبک مبارزات. توی این نوع مبارزه ریکا رکورد داره.

نوع سوم مسابقات هزاره هست دربارش توضیح زیاد تری نمیدم که از هیجانش کم نشه و توی داستان بفهمیدش اما مراحلش سخت و طولانی مدته مسابقه زمانی که شروع میشه به مدت یک ماه طول میکشه و توی این یک ماه نفرات باید زنده بمونن ممکنه نفری که بغل دستت واستاده وسط راه برگرده چاقو بزنه بکشتت میتونه فریبت بده میتونه هر کاری بکنه که خودش جلو بیوفته و در انتها هیچ سوالی ازش در باره چرا اینکارو کردی چرا اون رو کشتی چرا و اینا ازش نمیپرسن فقط نتیجه مهمه زنده موندن و رسیدن به مرحله پایانی و تنها کسی که بهش میتونی اعتماد کنی خودتی مراحل به صورت پیوسته هست و از محیط یکی وارد دیگری میشی و هیچ استراحت و یا جایی برای خارج شدن از مرحله وجود نخواهد داشت کسیی که شروع کنه مرگش به قوله پای خودشه! نتیجتا این مسابقات برای رسیدن به افتخار و طی کردن مراحل بیشتر برگذار میشه برخی هم برای تصفیه حساب های شخصی ازش استفاده میکنن.
این مسابقات زمان خاصی برای برگذاریش وجود نداره و هر بار فرمانروا دستور برگذاری بدن برگذار میشه.

خب مسابقات تموم برسیم به سایه، زیاد عجله نکنید به ماهیت اون موجود هم میرسیم توی فصل بعدی یه جزئیات کمی ازش گفته میشه ولی توی ادامه در بارش بیشتر میخونین.
و اممم به نظرم خودم این فصل (16) یه فصل خنثی بود شاید یه سری بگن هیجانش کم بود اولش ولی خب داستان که نمیشه سر تا سرش مبارزه و اتفاق باشه باید یه سری داستان و اتفاقات فرعی هم کنارش داشته باشه که باید طی بشه مثلا در باره دربار و قصر بیشتر بفهمیم درباره خیلی مسائل ریز دیگه که شاید اصلا مهم به نظر نیاد ولی شاید کلید ییه سری از معما ها توی همین بخشا باشه که با کنار هم گذاشتن این قسمت ها بشه معما های داستان رو فهمید مطمئن باشید خودم از کش دادن الکی داستان ها توسط نویسنده ها متنفرم و به شخصه علاقه دارم ماجرا پشت ماجرا بخونم اما الان که خودم دارم مینویسم به این نتیجه رسیدم که باید همه رو با هم داشت به هر حال امید وارم خستتون نکرده باشم تا اینجای داستان و تونسته باشم یه منظره و دید از فضایی که ساختم توی ذهنم بهتون بدم.

به امید موفقیت همه و پایان خوش برای این رمان و دعا برای اینکه به پایان برسه
یا علی

پ.ن:
راستی همینجا تشکر کنم از مهرنوش بانو که زحمت ویرایش فصل های کتاب اول رو کشیدن Mehr و همچنین بگم که با کمک ویراستار جدیدمون جناب soks_sia در حال ویرایش فایل های کتاب دوم هستیم که در نهایت یک فایل نهایی از اونها بیرون بدیم همینجا از ایشون هم تشکر میکنم.

نکنه هنری بخواد توی این مسابقات شرکت کنه؟؟ :13: مخصوصا توی این شرایط بی نیرویی،تا زمانیکه این بچه واسه خودش توی دنیای اجنه یه کسی بشه ها من از حرص پیر میشم:102:


   
AmbrellA واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
Hacker
(@hacker)
Estimable Member
عضو شده: 4 سال قبل
ارسال‌: 148
 

سلام خسته نباشی امید جان. این فصل هم خوب بود که 25صفحه زود تموم شد از بس داستان خوب است


   
AmbrellA واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
fariba.2016
(@fariba-2016)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 91
 

جدا جلدای بعدی رو برا فروش بذارید :((( زودتر بخونیمش، هر هفته خیلی زباده:2:


   
AmbrellA واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

Ezrail97;32796:
واقعا خسته نباشی.به قول خودتم فصله زیاد هیجان انگیز نبود ولی خوب بود دیگه:67:
آها نمیدونم چرا در مورد این پسره چی چی بود اسمش اومد با هنری حرف زد بدبینم زیادی فضول دهلگ به نظر میومد به نظرم باسه هنری دردسر درست میکنه شایدم من بدبینم :106:

مرسی ایشاا... با روحیه ادامه میدم

sasa;32799:
سلام داستان رو خیلی خوب داری پیش میبری به نطرم اگه فقط توی دنیای اجنه داستان رو پیش نبری و به دنیای انسانها هم سری بزنی بهتر میشه موفق باشی

سلام
خب یه برنامه هایی هم برای سر زدن به دنیای ادمها هم دارم اما فعلا به این زودی ها فک نکنم ولی بازگشت هنری به دنیای انسانها به نظرم میتونه خیلی جالب باشه:67:
راستی جیز اولین پست برای دورگهتالارگفتمان 2

M,baran;32804:
نکنه هنری بخواد توی این مسابقات شرکت کنه؟؟ :13: مخصوصا توی این شرایط بی نیرویی،تا زمانیکه این بچه واسه خودش توی دنیای اجنه یه کسی بشه ها من از حرص پیر میشم:102:

اتفاقا باید یه دهنی ازش توی این مسابقاتم سرویس کنم باید مرد بشه اینطوری که نمیشه:19::دی

hacker20;32805:
سلام خسته نباشی امید جان. این فصل هم خوب بود که 25صفحه زود تموم شد از بس داستان خوب است

مرسی از یو که همیشه دنبال میکنی و همیشه هم نظر میدی

fariba.2016;32812:
جدا جلدای بعدی رو برا فروش بذارید :((( زودتر بخونیمش، هر هفته خیلی زباده:2:

خخخخ جدا فکر کردن به اینکه من یه کتاب بنویسم و یکی بخره برام هیجان انگیزه :24:
به خودم امید وار شدم!


   
Hacker، M,baran، fariba.2016 و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
soks_sia2
(@soks_sia2)
Eminent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 21
 

AmbrellA;32793:
ب
نوع دوم مسابقاتی هست که سراسری هست هر 4 سال یکبار انجام میشه و از تمام سرزمین های اجنه برای شرکت در اون نام نویسی میکنن مبارزات شبیه مبارزات گلادیاتوری هستن سبک مبارزات. توی این نوع مبارزه ریکا رکورد داره.

سلام و درود به همه
امیدخان یه نگاه به سطر 62 فایل ایندکسی که برات فرستادم بکنی یه جا گفتی این مسابقات

خاندان شنئوکن - اوکن یکی از هفت خاندان نشان خورشید - جریباف مشهورترین فرد که مسابقات صدساله اجنه رو پایه‌ریزی کرده و خودش قهرمان سه دوره آن بوده و این مسابقات هنوز هم هست که خاله ثونیا با اسم ریکا در آخرین مسابقه با یکی از اجنه مشترکا اول شده

گفتی صد ساله و اینجا چهار سال.

جریان چیه؟

بای تیل های


   
Hacker، zzareb2 و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

soks_sia;32820:
سلام و درود به همه
امیدخان یه نگاه به سطر 62 فایل ایندکسی که برات فرستادم بکنی یه جا گفتی این مسابقات

خاندان شنئوکن - اوکن یکی از هفت خاندان نشان خورشید - جریباف مشهورترین فرد که مسابقات صدساله اجنه رو پایه‌ریزی کرده و خودش قهرمان سه دوره آن بوده و این مسابقات هنوز هم هست که خاله ثونیا با اسم ریکا در آخرین مسابقه با یکی از اجنه مشترکا اول شده

گفتی صد ساله و اینجا چهار سال.

جریان چیه؟

بای تیل های

سلام عزیز جان
اره اون زمان نمیخواستم مسابقه دیگه ای رو توی دوره ای که هنری هست به اجرا در بیارم اما وقتی جلو رفتم دیدم مسئله جالبی میشه اگر یه دورش رو برگذار کنیم به خاطر همین صد سال رو کردم چهار سال که بتونم هماهنگ کنم با اتفاقات پیش رو باید اون بخش کتاب قبل رو یه ویرایش بزنم.
ولی عجب ایندکس خفنی درست کردی همه چیزم توش هست!
خسته نباشی عزیز


   
zzareb2 و soks_sia2 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
soks_sia2
(@soks_sia2)
Eminent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 21
 

سلام و درود

یک. یه ایمیل برات فرستادم نگاه کن
دو. لینک شانزده رو برام بفرست

ممنون
بای تیل های


   
AmbrellA و zzareb2 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Mr.R
 Mr.R
(@mr-r)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 89
 

واقعا داره خوب وبا ریتم عالی جلو میره:54:


   
AmbrellA واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

soks_sia;32827:
سلام و درود

یک. یه ایمیل برات فرستادم نگاه کن
دو. لینک شانزده رو برام بفرست

ممنون
بای تیل های

فایل اصلی رو برات ایمیل کردم از روی اون بخون وقتی بیشتر شد بازم برات میفرستم.


   
Hacker و soks_sia2 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Dark lord
(@darklord)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 454
 

AmbrellA;32825:
سلام عزیز جان
اره اون زمان نمیخواستم مسابقه دیگه ای رو توی دوره ای که هنری هست به اجرا در بیارم اما وقتی جلو رفتم دیدم مسئله جالبی میشه اگر یه دورش رو برگذار کنیم به خاطر همین صد سال رو کردم چهار سال که بتونم هماهنگ کنم با اتفاقات پیش رو باید اون بخش کتاب قبل رو یه ویرایش بزنم.
ولی عجب ایندکس خفنی درست کردی همه چیزم توش هست!
خسته نباشی عزیز

با سلام فقط این نیست در طول داستان و مخصوصا جلد اول با جلد دوم تناقص هایی دیده میشه.حتما باید ویرایش بزنی مخصوصا در مورد سیزده بردار.این فصل هم خوب بود امیدوارم ایتاش هم بعد دو فصل این فصلی مطلب داشته باشیم ازش.ایتاش هم شرکت میکنه در مسابقه؟


   
fariba.2016 واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
صفحه 53 / 210
اشتراک: