Header Background day #19
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

3,149 ارسال‌
160 کاربران
8645 Reactions
493 K نمایش‌
AmbrellA
(@ambrella)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1038
شروع کننده موضوع  

با سلام
خوشحالم که خداوند عمری دادند و توانستیم دورگه رو به اینجا برسونیم، داستانی که به شخصه بدون انگیزه و علاقه شروع به نوشتنش کردم اما حالا که در حال تکمیل اون هستم نسبت به اون علاقه خاصی پیدا کردم، شاید شما با خوندن کتاب اول بگید اخه چه جذابیتی درسته و این رو به شما حق میدم چون معمولا در بخش های نخستین یک کتاب به شرح وضع حال و توصیف معما ها و خلق ماجرا ها معرفی شخصیت ها و محیط پرداخته میشه و عملا معمایی پاسخ داده نمیشه که خواننده جذب داستان بشه برای همین فکر میکنم اونهایی که دندون روی جگر گذاشتن و خوندن و صبر کردن در پایات کتاب دوم حسابی شگفت زده بشن، زیرا اون چیزی که در ذهن پروروندم رو اگر به طور کامل میدونستید از تعجب شاید چشماتون گرد می شد و دهنتون باز می موند. به دوستان قول معما هایی بسیار سخت و پیچیده رو میدم که حسابی ذهن شما رو درگیر خودش بکنه ماجراها مبارزاتی که شما رو حسابی سر ذوق بیاره صحنه هایی که شما رو به یاد نبرد های باستان بندازه، و اونهایی که مثل من آرزو میکردن که دنیا هم یک دنیای فانتزی بود رو به یک رویای طولانی و عمیق ببره، و زمانی بیدارتون کنه که حسابی سیراب شده باشید.

مقدمه ای از کتاب دوم:
آسمان تیره و تار اردوگاه دورگه ها سیاه تر و سنگ دلانه تر از هر زمانی شده بود، باران به شدت می بارید، هیچ دورگه ای دیده نمی شد هیچ سربازی نبود چادر ها ساکت و آرامتر از هر زمانی بودند و صدای مرگ را از هر گوشه اردوگاه می شد احساس کرد، از تپه شرقی که در بالای ان اتاقک چوبی ساخته شده بود دود سفیدی به بیرون و میان ابر های سیاه بالا می رفت.
تمام نفرات در میدان مبارزه اردوگاه جمع شده بودند اما بر خلاف همیشه هیچ صدایی از هیچ کدام شنیده نمی شد، تنها صدای چکه های قطرات باران بود که بر چاله های اب میریخت،صدای سربازی از دور به گوش رسید که سراسیمه این سکوت مرگ اور را شکست و زمانی که در میانه میدان مبارزه رسید بی توجه به فرماندهان اردوگاه رو به سمت دورگه ها برگشت و فریادی از سر ترس زد:
- دارن به اینجا میرسن، ادمخوار ها دارن به اینجا میرسن باید فرار کنیم.....
و اینگونه بود که سرنوشت دنیای اجنه برای اخرین بار رقم خورد.
صاحب حقیقی حلقه باز خواهد گشت، فراموش شدگان چشم به دنیا میدوزند، منتظر از سرنوشتی که به دست مردگان رقم خواهد خورد، نقابداری که از دنیای فراموش شدگان گذشته، دنیای مردگان را از پس گذاشته و پا به میان کارزار میگذارد.
آیا دنیا را با سیاهی دورنش به فرطه سقوط خواهد برد؟

با ما همراه باشید با نبرد های افسانه ای، سقوط شهر ها بیدار شدن خدایان باستان .

مژده برای دختر خانوم ها اگر توی کتاب اول جذب هیچ شخصیت دختری نشدید میتونید تفاوت رو در این کتاب احساس کنید با سوپر شخصیت مونث داستان ...... :53::53::3:

تالارگفتمان 1

دانلود کتاب اول
این شما و این فصول داستان:
لینک گروه در تلگرام: https://t.me/joinchat/Blb2kEqU7YxeurFbq1Kn8g

لینک کانال تلگرام (ارائه داستان): https://t.me/AmbrellA_Story

دورگه کتاب دوم

فصل
دانلود
فصل
دانلود
فصل 1(تعقییب و گریز) دانلود فصل 2(اِدورا) دانلود
فصل 3(برخورد) دانلود فصل 4(تصمیم) دانلود
فصل 5(ایا او یک هیولاست؟) دانلود فصل 6(منطقه تاناریس) دانلود
فصل 7(راه حل) دانلود فصل 8(روشنایی در تاریکی و تاریکی در روشنایی میمیرد) دانلود
فصل 9(در راه ناردا) دانلود فصل 10(حس جدید، انتقام...) دانلود
فصل 11(شیپور جنگ در ناردا) دانلود فصل 12(تعظیم در برابر دشمن) دانلود
فصل 13(ایلا) دانلود فصل 14(لورتگا) دانلود
فصل 15(دردسر در شمال) دانلود فصل 16(تصویری در اینه!) دانلود
فصل 17(اولین دیدار) دانلود فصل 18(عاشقانه در میدان جنگ) دانلود
فصل 19(خیانتکار) دانلود فصل 20!(اعتراف) دانلود
فصل 21(اولین نبرد واقعی) دانلود فصل22(اولین دختر دورگه) دانلود
فصل 23(دره ممنوعه) دانلود فصل 24(گرگ تنها) دانلود
فصل 25(شب برخورد) دانلود فصل 26(نبرد بزرگ،نزدیک تر از همیشه) دانلود
فصل 27(نبردبزرگ2،مه سیاه) دانلود فصل 28(نبرد بزرگ3،معبد) دانلود
فصل29 (نبرد بزرگ4، ارباب معبد) دانلود فصل 30(آن شب، نبرد بزرگ5) دانلود
فصل 31(شکاف، نبرد بزرگ6) دانلود فصل32 (خیلی دیراو را شناخت،نبرد بزرگ7) دانلود
فصل 33(ایا میتوان او را شناخت؟نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل34 دانلود
فصل 35(شروع یک پایان،نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل36(پروازروح، نبرد بزرگ نزدیک) دانلود
فصل 37(افکار،نبرد بزرگ) دانلود فصل 38(اتحاد، سایه نبرد بزرگ) دانلود
فصل 39(دروغگو،شروع نبرد بزرگ) دانلود فصل 40(اغاز نبرد) دانلود
فصل 41(پایان) دانلود فصل 42(او خواهد امد) دانلود
فصل 43(دروازه) عیدتون مبارک 29 اسفند 97 ساعت 12:19 دانلود فصل 44(بازگشت) دانلود
فصل45(افسانه سرنوشت) فصل تجمیع شده دانلود فصل 46(پایان نبرد بزرگ) دانلود
فصل 47(مردی روی شاخه) دانلود فصل 48(یک دقیقه بیشتر...) دانلود
فصل 49(هنری...) دانلود
فصل 50(لایه واقعی دنیا):bonheur: دانلود
فصل51(تسخیر شده) دانلود فصل52(هزار سال تنهایی) دانلود
فصل53(پایان روئیا) دانلود فصل 54(درخت وجود) دانلود
فصل 55 (ارباب اعماق) دانلود فصل 56 (مقابل یک خاطر قدیمی) دانلود
فصل ۵۷ (امید این فصل رو قهوه‌ای کرده، باید یه دور ویرایش جزئی بشه) دانلود فصل 58(اخرین دیدار) دانلود
فصل 59 (تاس سرنوشت) دانلود


ا

وبلاگ من میتونید از این وبلاگ هم داستان رو دانلود کنید
http://omidmoradpour.rozblog.com



دوستان در نظر داشته باشن که از فصل 43 به بعد فصل ها امتیازی خواهد بود و هیچ لینک رایگانی ارسال نخواهد شد
پس از همین حالا برای دانلود فصل مورد نظر خودتون به فکر باشید و برنامه ریزی کنید

توجه توجه:
دوستانی که امتییاز منفی زیادی دارن میتونن با انجام یه پروژه تنها یه پروژه تمام امتیاز منفی خودشون رو صفر کنن پس یه بار زخمت بکشید تا به سرعت اکانتتون برگرده به حالت اولیه.


اخبار:27/3/98
سلام به دوستان گل
اومدم یه اطلاعی بدم و برم
به قوله تا مدت نامعلومی ارائه فصول رو به تاخیر میدازم همینطور به نوشتن ادامه میدم اما به جایی رسیدم که نیاز به تمرکز زیادی برای جمع کردن و سرو سامون دادن به قضایای داسان دارم حجم داستان الان که خودم شروع کردم به خوندش وحشتناک بالاس. حقیقتش این بوده که تاالان هر زمان فصلی نوشتم دیگه خودم نخوندمش بعد هزارو اندی صفحه و سریع بدون ویرایش اپلودش کردم خخخ
بخشی که توی کتاب دوم دارم روش کار میکنم مسابقات بزرگی هست که بهش میگن مسابقات هزاره که برای ساختش باید بدون فشار طراحیش کنم که یه چیز تقلیدی نشه احتمال 99 درصد وقتی کتاب کامل شد همه کتاب رو یکجا اپلود میکنم.

توی گروه تلگرامیش هم حتما خبر هایی از نوشتن ادامش میدم به دوستان مرسی بابت پیگیر بودنتون امید وارم مارو بعده هم تنها نزارید.


آخرین و جدیدترین اطلاعیه:

واقعا میتونم بگم که متاسفم اما اون حرف رو از روی نادونی زدم زندگی مشترک دست و پا کردن تو دوره ای که دلارش پول و طلا و گرونیش به این شکله همین که بدویی و بتونی یه لغمه نون در بیاری کلاهت رو باید بندازی هوا هزار متر چه برسه رسیدن به علایق این دوره.
خیلی دوس داشتم خیالم از نظر اقتصادی راحت بود تا هر روز می نشستم و مینوشتم ولی یه کارگر با حقوق 3 تومنی چطور میتونه تو این روزگار بشینم بنویسم
واقعا میگم اگر پول نداری زن نگیر که بجز سختی و بدبختی چیزی نصیبت نمیشه نگرانیای زندگی خوردت میکنه. اگر پول داری زن بگیر بعد میتونی با خیال راحت بنویسی.
اگر نداری و ارزوهات برات مهمتره پس مجردی بهترین راهشه بشین و نون خشک سق بزنی ولی بری سمت اون چیزی که دوست داری نمیشه همه چیز رو با هم داشت دنیاش خیلی بی رحمه فقط یه چیز اگررررر بتونی بهش برسی هیچ وقت رو دوتا بزاری جفتش رو از دست میدی.

اگر زمانی اوضاع منم به اون شکل شد که نیاز نبود سگ دو بزنم برای چندرقاز حقوق میام و از نو شروع میکنم به نوشتن فقط #امید_مرادپور رو تو گوگل سرچ کنید.
یا علی


   
AlirezaDark, rasoulsss, A. M. D. R. Z. H and 103 people reacted
نقل‌قول
Dark lord
(@darklord)
Prominent Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 454
 

AmbrellA;31935:

Ezrail97;31932:

توی این داستان همه چیز ممکنه

امیدوارم علاقه به کشتن شخصیت های اصلی داستان نداشته باشی.البته قتل عام درباره جنگ ادمخوارا بیشتر از هنری گفتی فقط جزیات نداره زیاد به چشم نیومده.درباره مشکلات هنری هم در به قدرت رسیدنو بعدش فرمانروایی(اگ برسه) باید همین مشکلاتی میگی سرش بیاد .معمولا اینجوریه


   
Pouryakht2 reacted
پاسخنقل‌قول
arashsohrabi1972
(@arashsohrabi1972)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 232
 

اقا پیشنهاد میکنم که هنری و ایتاش رو بکش یه شخصیت جدید بزار تو داستان :21:


   
Pouryakht2 and AmbrellA reacted
پاسخنقل‌قول
hiva3216542
(@hiva3216542)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 41
 

سلام داش امید
من از دنبال کننده های قدیمی داستان های فانتزی هستم
از اولی که این داستانها تازه مد شده بود تا الان بنوعی ما نسلی بودیم که دنبال راه فراری بودیم که یه مدتی از وضعیتی درش بودیم فرار کنیم این داستاهای فانتزی زمینه ای فراهم می کرد که چند ساعتی توی فضای غیر واقعی قرار بگیریم و از مشکلات و اعصاب خوردی هامون فرار کنیم
منم مث خیلی ها دست به قلم شدم و شرو کردم به نوشتن یه دنیایی فانتزی خلق کردم با این تفاوت که من تمام ارزوهامو توی شخصیت داستانم قرار دادم بنوعی همه عقده هامو توسط داستانم خالی کردم این داستان یه داستان شخصی بود که خودم برای خودم نوشتم و خیلی هم برام خوب بود الان که باز می خونمش بهم لذت میده
میدونم که از نوشتن لذت می بری از اینکه می تونی با خواننده های داستانت ارتباط برقرار کنی لذت میبری
این ها همه برات یه یه نوعی ارامش بخشه ازت میخوام تو هم مث خیلی از ما توی این شرایطی که هستی ناراحت نباشی چون تنها نیستی نا امیدی بدترین دشمنه
به تلاشت ادامه بده و فقط برای خودت کار کن ولذت ببر
موفق باشی


   
Hacker, arashsohrabi1972, Pouryakht2 and 4 people reacted
پاسخنقل‌قول
fariba.2016
(@fariba-2016)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 89
 

دو روز دیگه پست داریم:69:


   
arashsohrabi1972, Pouryakht2, M,baran and 1 people reacted
پاسخنقل‌قول
M,baran
(@m-baran)
Reputable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 184
 

سلام,فصل بعدی کی اپلود میشه؟؟؟ :5:


   
پاسخنقل‌قول
kh
 kh
(@violonist)
Active Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 3
 

فصل 11 دانلود نمیشه


   
AmbrellA reacted
پاسخنقل‌قول
M,baran
(@m-baran)
Reputable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 184
 

امید اقا منم تقریبا هم سن شما حساب میشم, عاشق رمان خوندنم, مخصوصا تخیلی و فانتزی و حتی ترسناک. و واقعا خوشحالم که ماهم توی کشور جوونهایی داریم که به سمت این سبک نوشتن روی اوردن و ما مجبور نیستیم دنبال رمانهای تخیلی نویسنده های خارجی باشیم, دورگه اولین رمانیه که من از شما دارم میخونم و واقعا همینجا بهت تبریک میگم, از قوه ی تخیل بالایی برخورداری ,قدراستعدادتو بدون چون این نعمت به هرکسی داده نمیشه, هیچوقت اجازه نده کسی سنگ جلو پات بزاره و تورو از هدفت منصرف کنه,نزار یه تعداد ادمهایی که چشم دیدن موفقیتت رو ندارن سنگ جلو پات بزارن و با حرفها و عقاید بی ارزششون مسمومت کنن و تو دست به اشتباهی بزنی و تموم زحمتهایی که تا الان کشیدی برباد بره, اینو بدون طرفدارهایی داری همیشه منتظر رمانهاتن و دنبالت میکنن یکی هم خود من, پس بخاطر ما هم که شده قوی باش,


   
Hacker, zzareb2, fariba.2016 and 1 people reacted
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1038
شروع کننده موضوع  

M,baran;31945:
امید اقا منم تقریبا هم سن شما حساب میشم, عاشق رمان خوندنم, مخصوصا تخیلی و فانتزی و حتی ترسناک. و واقعا خوشحالم که ماهم توی کشور جوونهایی داریم که به سمت این سبک نوشتن روی اوردن و ما مجبور نیستیم دنبال رمانهای تخیلی نویسنده های خارجی باشیم, دورگه اولین رمانیه که من از شما دارم میخونم و واقعا همینجا بهت تبریک میگم, از قوه ی تخیل بالایی برخورداری ,قدراستعدادتو بدون چون این نعمت به هرکسی داده نمیشه, هیچوقت اجازه نده کسی سنگ جلو پات بزاره و تورو از هدفت منصرف کنه,نزار یه تعداد ادمهایی که چشم دیدن موفقیتت رو ندارن سنگ جلو پات بزارن و با حرفها و عقاید بی ارزششون مسمومت کنن و تو دست به اشتباهی بزنی و تموم زحمتهایی که تا الان کشیدی برباد بره, اینو بدون طرفدارهایی داری همیشه منتظر رمانهاتن و دنبالت میکنن یکی هم خود من, پس بخاطر ما هم که شده قوی باش,

هوم مرسی از دلداریت. با اینکه دیگه دوران فانتزی تو ایران سربالایی نمیره و داره سقوط میکنه اما تمام سعیم رو میکنم که ادامه بدم و هر چی تونستم بنویسم. حد اقلش این چهار کتاب وابسته به دورگه رو تموم کنم. البته به کمک شما.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

hiva321654;31938:
سلام داش امید
من از دنبال کننده های قدیمی داستان های فانتزی هستم
از اولی که این داستانها تازه مد شده بود تا الان بنوعی ما نسلی بودیم که دنبال راه فراری بودیم که یه مدتی از وضعیتی درش بودیم فرار کنیم این داستاهای فانتزی زمینه ای فراهم می کرد که چند ساعتی توی فضای غیر واقعی قرار بگیریم و از مشکلات و اعصاب خوردی هامون فرار کنیم
منم مث خیلی ها دست به قلم شدم و شرو کردم به نوشتن یه دنیایی فانتزی خلق کردم با این تفاوت که من تمام ارزوهامو توی شخصیت داستانم قرار دادم بنوعی همه عقده هامو توسط داستانم خالی کردم این داستان یه داستان شخصی بود که خودم برای خودم نوشتم و خیلی هم برام خوب بود الان که باز می خونمش بهم لذت میده
میدونم که از نوشتن لذت می بری از اینکه می تونی با خواننده های داستانت ارتباط برقرار کنی لذت میبری
این ها همه برات یه یه نوعی ارامش بخشه ازت میخوام تو هم مث خیلی از ما توی این شرایطی که هستی ناراحت نباشی چون تنها نیستی نا امیدی بدترین دشمنه
به تلاشت ادامه بده و فقط برای خودت کار کن ولذت ببر
موفق باشی

ممنون حتما ادامه میدم دقیقا منم همچین حالتی دارم همیشه ارزو میکنم ای کاش به خواب فرو برم و برای باقی عمرم خواب یه زندگی توی دنیای فانتزی رو ببینم و به قول خودت شاید چند دقیقه ای با دورگه بتونم به دنیای فانتزی که مورد علاقمه پرواز کنم و توش زندگی کنم شاید.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

M,baran;31943:
سلام,فقط تا فصل 10 میشه دان کرد؟؟؟؟؟

نه هر 11 فصل رو میشه دانلود کرد اما فصل 11 امتیازی هست که 10 امتیاز ازتون کم میکنه خدا رو شکر شما امتیازتون مثبته

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

kosar;31944:
فصل 11 دانلود نمیشه

فصل 11 امتیازی هست و امتیاز شما منفیه فصل ها از این به بعد همه امتیازی هستن.
یه پیام خصوصی برای من بفرستید تا لینک اون فصل رو براتون ارسال کنم.


   
M,baran and zzareb2 reacted
پاسخنقل‌قول
Dark lord
(@darklord)
Prominent Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 454
 

darklord4192;31937:
اقا پیشنهاد میکنم که هنری و ایتاش رو بکش یه شخصیت جدید بزار تو داستان :21:

شاید ایتاش رو بشه حذف کرد ولی هنری رو سخته چون از خون فرمانرواست ولی خب یه راهی داره اونم بچه هنری بیاد جای هنری رو پر کنه گرچه معلوم نیست قدرت های هنری رو داشته باشه یا نه.هنری منحصر ب فرده تو داستان


   
پاسخنقل‌قول
hiva3216542
(@hiva3216542)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 41
 

اتفاقا میشه هری رو حذف کرد با یه نقش مکمل در داستان یکی که همیشه دست کم گرفته شده هیچ کار خاصی انجام نداده و در اخر اون همه کاره میشه همونطور که در دنیایی واقعی اینجوریه


   
M,baran, Aryamo, arashsohrabi1972 and 1 people reacted
پاسخنقل‌قول
Dumbledore
(@dumbledore)
Estimable Member
عضو شده: 4 سال قبل
ارسال‌: 103
 

به طور عجیبی منو یاد جرج آر آر مارتین میاندازی:68:
ولی بدون بخاطر red wedding هنوزم که هنوزه روزی 2 بار تهدید به مرگ میشه نمونه بارزشم خودم:67:
پس امیدوارم خوانندگان رو راضی کنی واگرنه:94::دی
جدا از شوخی کارت خیلی درسته امیدوارم همیشه موفق باشی::47:::53:


   
M,baran, Hacker, arashsohrabi1972 and 1 people reacted
پاسخنقل‌قول
fariba.2016
(@fariba-2016)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 89
 

رمان های بعدیتونو برا فروش بذارید یا همین مجموعه دورگه.. هم ما کامل میخونیمش .... هم شما حداقل زحمتی که کشیدید جبران بشه��


   
M,baran, Hacker, arashsohrabi1972 and 1 people reacted
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Famed Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1038
شروع کننده موضوع  

fariba.2016;31950:
رمان های بعدیتونو برا فروش بذارید یا همین مجموعه دورگه.. هم ما کامل میخونیمش .... هم شما حداقل زحمتی که کشیدید جبران بشه������

:19::19::19: چقدر وسوسه انگیز :19::19::19:

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

راستی یه خبر خوب بدم یه خبر بد

اول خبر بده رو میگم
حدودا 50 صفحه از داستان پاک کردم تا از نو یه تجدید نظر توش بکنم.
خبر خوب اینکه هنری اولین حرکتش رو برای زدن موخ ایتاش انجام داد! خودم از خجالت این سکانس ها رو با چشم بسته تایپ میکنم مزاحم خلوتشون نشم!:دی:38:


   
M,baran, Hacker, zzareb2 and 4 people reacted
پاسخنقل‌قول
Dark lord
(@darklord)
Prominent Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 454
 

AmbrellA;31952:
:19::19::19: چقدر وسوسه انگیز :19::19::19:

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

راستی یه خبر خوب بدم یه خبر بد

اول خبر بده رو میگم
حدودا 50 صفحه از داستان پاک کردم تا از نو یه تجدید نظر توش بکنم.
خبر خوب اینکه هنری اولین حرکتش رو برای زدن موخ ایتاش انجام داد! خودم از خجالت این سکانس ها رو با چشم بسته تایپ میکنم مزاحم خلوتشون نشم!:دی:38:

به به پس بالاخره شروع کرد.چند هفته دیگه بهش میرسیم؟
۵۰ صفحه خیلیه.بنظرم به فصل دهی ضرر میرسونه

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

hiva321654;31948:
اتفاقا میشه هری رو حذف کرد با یه نقش مکمل در داستان یکی که همیشه دست کم گرفته شده هیچ کار خاصی انجام نداده و در اخر اون همه کاره میشه همونطور که در دنیایی واقعی اینجوریه

فک کنم به داستان ضربه بزنه نبود هنری .اینقدر وقت و نقشه صرف شده
اینجا داستانه خب قراره با دنیای واقعی فرق بکنه دیگه


   
پاسخنقل‌قول
arashsohrabi1972
(@arashsohrabi1972)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 232
 

DARK LORD;31947:
شاید ایتاش رو بشه حذف کرد ولی هنری رو سخته چون از خون فرمانرواست ولی خب یه راهی داره اونم بچه هنری بیاد جای هنری رو پر کنه گرچه معلوم نیست قدرت های هنری رو داشته باشه یا نه.هنری منحصر ب فرده تو داستان

اتفاقا میشه
درسته هنری خاص هست اما کامل نیست
مشکل شدید قلبی داره که باید هر۶ ماه بهش رسیدگی بشه
مشکل عدم تمرکز و خشم داره که بدجوری براش گرون تموم میشه
شما ک انتظار نداری بتونه مثلا گانل رو شکست بده!!!
هنری خون پادشاه داره اما یادت نره چیزی ک پادشاه رو خاص کرد((حلقه قدرت)) بود که ب تمام اجنه دستور میداد و حکومت میکرد نه خون و قدرت اون
اما فک نمیکنم نویسنده بخاد این همه سختی ب خودش بده!!


   
Hacker and Dark lord reacted
پاسخنقل‌قول
صفحه 32 / 210
اشتراک: