داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

هوففففففف خدای را شکر خدایی که توی غربه و توی شرقه خدایی که بالاس و پایینه

این شکر گفتن رو دلیلش رو میدونید چیه؟
یه نفر پیدا شده که قبول کرده نقطه بزاره این متن من رو که دعاش میکنم هر چی میخواد خدا بش بده
ایشون کسی نیستن جزززززززززز حنا بانوووووووووووووووو واقعا مرسی مرسی
زمانی که نقطه گذاری تموم شد به سرعت مراحل بعدی و اتمام کار انجام میشه و روی سایت قرار میگیره!
تشکر فراوان از همه شما دوستا که صبور بوده اید و عزر خواهی زیاد از ویراستاران صبورمون پروتی بانو و مهرنوش بانو!

سلام. خیلی ممنون بابت زحماتتون. نمیدونم چرا یه حسی شدید داره به من میگه که بخش اول موقعی میاد که من وسط امتحاناتمم. موبایلم ندارم و به نت هم دسترسی ندارم! :20:
تو رو خدا زودتر بزارینش منو به این عذاب مبتلا نکنین:63::42:

fatemeh;30948:
سلام. خیلی ممنون بابت زحماتتون. نمیدونم چرا یه حسی شدید داره به من میگه که بخش اول موقعی میاد که من وسط امتحاناتمم. موبایلم ندارم و به نت هم دسترسی ندارم! :20:
تو رو خدا زودتر بزارینش منو به این عذاب مبتلا نکنین:63::42:

سلام فاطمه خانم
خواهش میکنم در خدمتیم.
امتحانات شما تاریخش کیه؟؟
خدا نکنه عذاب :53: چشم به محض اماده شدن قرارش میدم

بدجور منتظر داستانیم

درحال انتظار .....:دی:37:.20.:bl6:

سلام عزیز، منتظریم 🙂

اقا امید چی شد تموم نشد کارا :46::46::2:

ویرایش کلا متوقف شده . به خاطر ضعف ادبیات من و استفاده نکردن از نقطه . نمیدونم چه کنم واقعا .
ممکنه همشو بدون ویرایش یجا بزارم و کلا غید ویراستاری رو بزنم خودم هم اصلا مغزم کشش نداره برگردم نقطه بزارم.
این روزا هم یکم درگیری ذهنی پیدا کردم دقیقا نمیدونم چه بکنم.

AmbrellA;30966:
ویرایش کلا متوقف شده . به خاطر ضعف ادبیات من و استفاده نکردن از نقطه . نمیدونم چه کنم واقعا .
ممکنه همشو بدون ویرایش یجا بزارم و کلا غید ویراستاری رو بزنم خودم هم اصلا مغزم کشش نداره برگردم نقطه بزارم.
این روزا هم یکم درگیری ذهنی پیدا کردم دقیقا نمیدونم چه بکنم.

مگه نگفتی حنا خانم می زنه چی شد پس؟

Envelope;30967:
مگه نگفتی حنا خانم می زنه چی شد پس؟

سرشون شلوغه وقت نمیکنن.

پیشنهاد من اینه نسخه بدون ویرایش یا حداقل کم ویرایش بزار بعد با ارامش خیال و ارام و پیوسته ویرایشش کن و بعد امدن نسخه ویرایش شده اونو جایگزین نسخه بدون ویرایش کن اینطوری نه سیخ میسوزه نه کباب

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

مورد بعدی هم اینه که امیدوارم هردرگیری ذهنی داری بزودی و با خوشی و خیر تموم بشه

معذرت فقط کی جلد دوم رو میزارید.

اینجوری که داره پیش می‌ره انشاالله تابستون سال دیگه نسخه ویرایش شدش میاد بعد عیدم ویرایش نشدش:دی

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

darklord4192;30971:
پیشنهاد من اینه نسخه بدون ویرایش یا حداقل کم وی رایش بزار بعد با ارامش خیال و ارام و پیوسته ویرایشش کن و بعد امدن نسخه ویرایش شده اونو جایگزین نسخه بدون ویرایش کن اینطوری نه سیخ میسوزه نه کباب

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

مورد بعدی هم اینه که امیدوارم هردرگیری ذهنی داری بزودی و با خوشی و خیر تموم بشه

منم با نظر این دوستمون موافقم فعلا ویرایش نشدشو بزارید تا بخواد ویرایش بشه عید رو رد می‌کنه یه حرکتی بزنید خداوکیلی

نویسنده عزیز و دوست داشتنی یه اطلاع رسانی راجع به داستان میکنی؟!!

خب داستان در حال ویرایش و به قوله یه نفر پیدا شده از همین بچه هایی که داستان رو میخوند داره زحمت نقطه گذاریش رو میکشه گمونم دیگه زمانی نبره که انجام بشه.
انشاا... خدا بخواد همین روزا تموم میشه.
امید وارم همین روزا خبرای خوبی بیام اینجا بزارم