نقد کتاب : مسخ

نام کتاب : مسخ
نوشته : کافکا
سال انتشار 1915

فرانتس کافکا (۳ ژوئیه ۱۸۸۳- ۳ ژوئن ۱۹۲۴) یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان آلمانی‌زبان در قرن بیستم بود.

قبل از مرگش وصیت کرد تمام کتاب هایش سوزانده شود اما برعکس بیشترشان منتشر شد و در زمره تاثیر گذار ترین کتاب ها قرار گرفت .

البته بیشترین نقدی که دارم به مترجم هست چون میتوانست از کلمات و جملات ساده تر استفاده کند .

در نگاه به کتاب مسخ اون رو به عنوان یک رمان کوتاه معرفی میکنم ، ایده جذابی بود و شخصیت پردازی خوبی داشت ، شخصیت اول داستان گره گور سامسا هست که در یک روز وقتی از خواب بیدار میشود به یک حشره تبدیل شده است ، توصیفات کامل به نظر میرسد و نویسنده در جانشین سازی و بیان احساسات موفق بوده ، نویسنده کاری کرده بود که در انتها هم خانواده سامسا هم جامعه و هم خواننده گره گور رو فراموش کنه ، نشون داده بود وقتی یک نفر از کار میافته چقدر تلخ از همه جا طرد میشه و این طرد شدن گره گور باعث مرگش بود ، اما خب نکته های منفی ان هم این بود که اتفاقات خطی رخ دادند و جذابیت و هیجانی وجود نداشت .
حتی خود نویسنده هم معتقد است که میتوانست این داستان را کمی خلاقانه تر بنویسد ، شاید همه ی این عوامل بدین سبب رعایت نشده که ذهن خواننده را درگیر حوادث واتفاقات هیجان انگیز وجذابیت های ظاهری نکند وتمام انرژی و ذوق خواننده صرف فکری ورای داستان شود و یک تامل بزرگ در ذهن به وجود آورد: خب که چه؟ چرا؟ چرایی که یافتن پاسخ اش درست مانند یافتن پاسخ به زندگی است که چرا زندگی می کنیم ، چرا با شخصیت های متفاوتی هستیم ، چرا و چرا و چرا ...

http://ketabnak.com/merger.php?dlid=851 لینک کتاب