نکات مهم در پیرنگ، به شدت فشرده!

به نام خدا
یه سری گشت و گوشت های اینترنتی من دارم، توشون چنین چیزایی رو پیدا میکنم. امیدوارم خوب باشه.
منبع: http://puyanama.com/1389/259.html
کارُل لِسیاس Carol Lglesias تعریف مختصر و مفیدی از داستان ارائه می کند : ” کسی که به دنبال به دست آوردن هدفی است( خوب یا بد )، در این راه متحمل فشار یا زجر می شود.”
در این تعریف سه عنصر اصلی را می توان دید : کاراکتر یا شخصیت – هدف کاراکتر – کشمکش. بدون این عناصر ، داستان وجود نخواهد داشت.
1- کاراکتر Character : کسی است که داستان از دیدگاه او مطرح می شود.
2- هدف Goal : یک موضوع فیزیکی است که کاراکتر در صدد تصاحب آن است ( پرنسس، گنج، فرمانروایی و… )
3- کشمکش Conflict :چیزی است که بین کاراکتر و هدفش قرار گرفته است ، بر سه نوع است:
• کاراکتر در مقابل کاراکتر Character Vs Character
• کاراکتر در مقابل محیط Character Vs Enviroment
• کاراکتر در مقابل خودش Character Vs Self
کشمکش ها ، مشکلات، موانع و وضعیت های دشوار را به وجود می آورند تا کاراکتر را در مقابل مخاطرات قرار دهند، کاراکتر باید به مقابله با این خطرات رفته و بر آنها فائق آید.
عناصر دیگری که در یک داستان وجود دارد، عبارت اند از :
محل Location : داستانها در مکان و زمان اتفاق می افتند، هر داستانی، نیازمند مکان – یا مکان های – خودش است.
لحظه ی آغاز Inciting Moment : در هر داستان؛ دنیای کاراکتر، نرمال و طبیعی است، تا وقتی که اتفاقی رخ دهد، این لحظه ، لحظه ی آغازین داستان است.
سوال داستان Story Question : لحظه ی آغازین، سوالاتی را در ذهن بیننده بوجود می آورد که باید در انتهای داستان به آن پاسخ داده شود.
مفهوم Theme : داستان بر اساس یک مضمون اصلی بناست. این شالوده معنای اصلی فیلم است. مانند : آسیب رساندن انسان به طبیعیت. تکنولوژی در مقابل انسان و….
نیاز Need : کاراکتر، گاهی اوقات نیاز دارد چیزی یاد بگیرد، تا بتواند به هدفش برسد.
منحنی Arc : وقتی کاراکتر یاد گرفت، یک منحنی احساسی در درون او شکل می گیرد که او را متحول می سازد. مثال، تغییر احساس در انیمیشن کوتاه ” گوفر بروک ” گوفر از حالت خوشحالی به یاس و نا امیدی می رسد.
پایان و نتیجه گیری Ending/Resolution : داستان ، پایان یافته . تمامی سوالات به پاسخ رسیده، احساسات فروکش می کند.
در 20 دقیقه ی اول فیلم، قهرمان باید وارد شود و اتفاقی بیافتد که او را داخل گرداب آشفتگی و هرج و مرج بکشاند، برای ساعت های بعد، با دشمنان بجنگد. در 20 دقیقه ی آخر، قهرمان شکست می خورد و سپس در لحظات آخر پیروزی را جشن می گیرد. این روند، ساختار یک داستان کلاسیک است.
نظریه اسطوره شناسی ژوزف کمبل Joseph Campbell (مردم شناس و سخنران آمریکایی) مراحل زیادی دارد، ولی به طور خلاصه شامل این موارد است :
• نشان دادن قهرمان Introduce the Hero. : قهرمان، شخصیتی که داستان بر اساس او نقل می شود. این قهرمان در دنیای معمولی خودش است.
• نقص قهرمان The Hero Has a Flaw : بیننده نیاز دارد که با قهرمان همذاد پنداری کند تا بتواند با پیروزی های او همسو شود. پس قهرمان عالی نیست، بی عیب و نقص هم نیست. او یا به هوای نفس یا به خوبی، تن در می دهد یا خطایی از او سر می زند تا سرانجام سرنوشت او را به سوی پیروزی یا سقوط هدایت کند.
• اتفاق غیر منتظره Unexpected Event : چیزی باید اتفاق بیفتد تا دنیای معمولی قهرمان را عوض کند.
• به مبارزه طلبیدن Call to Adventure : قهرمان نیاز دارد تا هدفش را به اتمام برساند. ( نجات پرنسس، حفظ گنج و…) در مواقعی، قهرمان از این کار منصرف می شود، ولی تحت نصیحت دوستان و هم پیمانان خود قرار گرفته و ترغیب می شود.
• جستجو The Quest : قهرمان دنیای خودش را ترک می کند و به دنبال هدف به را می افتد. در این راه با دشمنان، امتحانات و … روبرو می شود. و با پشت سر گذاشتن این موانع به هدف می رسد.
• برگشت The Return : قهرمان بر میگردد.
• بحران The Crisis : چیزی در لحظات پایانی اشتباه است.
• مرحله نهایی The Showdown : قهرمان با آخرین چالش رودر روست، معمولا مرگ و زندگی، در برابر بزرگترین دشمنش قرار می گیرد. او باید از تمامی چیزهایی که آموخته، برای بدست اوردن پیروزی استفاده کند.
• نتیجه گیری The Resolution : این پایان، معمولا با پیروزی و موفقیت قهرمان همراه است.
در انیمیشن شگفت انگیزان The Incredibles محصول 2004 کمپانی پیکسار ، این روند به این شکل است :
ورود قهرمان : آقای شگفت انگیز سعی می کند به مردم شهر کمک کند . پدر خوبی باشد و در جامعه شایسته باشد.
عیب قهرمان : آقای شگفت انگیز در مورد این که به مقابله با مجرمان می رود دروغ می کوید و منکر آن می شود . او دوست دارد تنهایی کار کند.
اتفاق غیر منتظره : دریافت یک پیغام محرمانه از میراژ و درخواست فعالیت در بخش آزمایش اختراعات فوق تکنولوژیک .
به مبارزه طلبیدن : باب یک طعمه است ! او این پیشنهاد را می پذیرد( در حالی که نمی داند ). به خانواده اش دروغ می گوید.
جستجو : این همکاری، تله ای بود که سندروم ( آنتاگونیست اصلی) ایجاد کرده بود. آقای شگفت انگیز اسیر می شود . تلاش خانواده برای یافتن او آغاز می شود.
برگشت : سندروم روباتی را که فقط خودش می تواند کنترل کند، به شهر می فرستد. باید متوقفش کرد.
بحران : ولی آقای شگفت انگیز اسیر شده ، او فکر می کند خانواده اش کشته شده اند . شهر در خطر است.
مرحله نهایی : خانواده اش زنده اند. آقای شگفت انگیز را نجات دادند .آقای شگفت انگیز یاد گرفت که بدون خانواده اش کاری نمی تواند انجام دهد .
پایان خوش : شهر را نجات دادند. ولی سندروم جک جک را دزدیده است! نگران نباشید! او میداند چگونه از خود محافظت کند !… سندروم کشته می شود . تمامی اعضای خانواده خوشحال و خندان در کنار هم هستند.