به نام خدا
این تاپیک به نظرم یکی از مهم ترین تاپیک های هست که دارم میزنم.چون واقعا بحث جدیی هستش.
در حداقل پنج سال اخیر،ما شاهد رشد روز افزون شخصیت های مونث در داستان ها بودیم.که واقعا چیز خوبی هست و خوشبختانه چند داستان سطح بالا هم شاهد بودیم.مثل هانگر گیمز،دایورجنت و........ .
و البته متاسفانه،چند داستان نه چندان خوب هم داشتیم که........ .بگذریم.
حالا موضوع بحث چیست؟
در یک داستان فانتزی اکشن آیا میتوانیم از زن به عنوان یک وزنه ی اکشن استفاده کنیم؟
اگر پایخ شما بله است،چگونه میتوان از یک شخصیت مونث به عنوان یک وزنه ی اکشن استفاده کرد؟
بگونه ای که زنانگی شخصیت حفظ شود و شخصیت زن یک حالت مردانه و حیوانی پیدا نکند.
به عبارت بهتر،شخصیت اصلی ادای یک مرد را در نیاورد.یک زن اکشن باشد.
ممنون میشوم که در تاپیک شرکت کنید.
اما نظر خود من
هیچ اشکالی ندارد که از اشخاص مونث به عنوان قهرمانان اکشن استفاده شود.
ولی موضوع چگونگی آن است.
من به شخصه به عنوان یک پسر به تقریبا به جز شخصیت گامورا در نگهبانان کهکشان و کتنیس در هانگر گیمز،به نظرم بعضی از شخصیت های زن دیگر یک جوریند.انگار از روی مردان کپی زدند و با یکسری چیزهای حیوانی ترکیب کردند.
من دوست دارم زن اکشن،شخصیت والای زنیتش حفظ شود.نه اینکه خویی حیوانی و خشمگین بگیرد و با خشونت تمام(در این حالت)آدم بکشد.
امممم در مورد خشونت که صحیحه اما از نظر اکشن به نظرم زن ها هم می تونن اکشن خوبی داشته باشن که باورپذیر باشه. مواردش تو کتاب ها و فیلم ها زیاده. سلینا ساردوثین در سریر شیشه ای، رز هاتاوی در آکادمی خون آشام، کتنیس اوردین در عطش مبارزه، کاترین کروفیلد در زن شکارچی شب، و ...
به نظر من یه جاهایی نیازه خانوما از نظر فیزیکی تو داستان کم بیارن و اینجا از بقیه قدرت های زنونشون استفاده کنن
قدرت برای زن نیست سیاست و ظرافت برای یه زنه
به نظر من یه جاهایی نیازه خانوما از نظر فیزیکی تو داستان کم بیارن و اینجا از بقیه قدرت های زنونشون استفاده کنن
قدرت برای زن نیست سیاست و ظرافت برای یه زنه
اممم خب زن ها می تونن هم قدرت داشته باشن هم سیاست و ظرافت. داشتن یکی به منزله نداشتن اون یکی نیست.
اگه بخایم واقعی نیگاه کنیم زنی که سیاست مداره نیازی به قدرت جسمانی نداره
اگه بخایم واقعی نیگاه کنیم زنی که سیاست مداره نیازی به قدرت جسمانی نداره
سیاست همه جا کاربرد نداره. مثلا آخر کتاب سرمازدگی رز هاتاوی نمی تونست با خون آشام های استریگویی که دوستش میسن رو کشته بودن بحث کنه. باید هر دوشون رو می کشت. اینطور موقعیت هایی که سیاست توشون کاربرد نداره کم نیستن.
سیاست همه جا کاربرد نداره. مثلا آخر کتاب سرمازدگی رز هاتاوی نمی تونست با خون آشام های استریگویی که دوستش میسن رو کشته بودن بحث کنه. باید هر دوشون رو می کشت. اینطور موقعیت هایی که سیاست توشون کاربرد نداره کم نیستن.
سیاست به مجموعه رفتارایی که ما انجام میدیم .اما اینکه مثلا بره توی جنگ مث یه ابر قهرمان کل سپاهو نابود کنه اصا دات زنونه رو زیر سوال میبره!منظورم با شمشیرو ایناست!حتی روش جنگیدن یه مونث به شدت با روشای جنگ یک مرد باید فرق کنه توی شخصیت پردازی قوی!
منظور منو از سیاست نفهمیدی
سیاست به مجموعه رفتارایی که ما انجام میدیم .اما اینکه مثلا بره توی جنگ مث یه ابر قهرمان کل سپاهو نابود کنه اصا دات زنونه رو زیر سوال میبره!منظورم با شمشیرو ایناست!حتی روش جنگیدن یه مونث به شدت با روشای جنگ یک مرد باید فرق کنه توی شخصیت پردازی قوی!
منظور منو از سیاست نفهمیدی
فهمیدم منظورتون رو اما بازم شخصیت مونث می تونه به اندازه شخصیت مذکر قوی و سرسخت باشه.
فهمیدم منظورتون رو اما بازم شخصیت مونث می تونه به اندازه شخصیت مذکر قوی و سرسخت باشه.
اونوخت فرق بین شخصیت مونث مذکر چیه؟قدرت چسمانی عموما تو خانوما کمتره
اما قدرت ذهن و روحانی بیشتری دارن
من تنها قدرتی ک میگم خانوما باید توی داستان کمتر داشته باشن قدرت بدنیه حتی در مورد فنون و حرکات حرف نمیزنم فقط قدرت بدنی
اونوخت فرق بین شخصیت مونث مذکر چیه؟قدرت چسمانی عموما تو خانوما کمتره
اما قدرت ذهن و روحانی بیشتری دارن
من تنها قدرتی ک میگم خانوما باید توی داستان کمتر داشته باشن قدرت بدنیه حتی در مورد فنون و حرکات حرف نمیزنم فقط قدرت بدنی
خود شما می گین قدرت جسمانی در جنس مونث عموما کمتره و آره، قطعا همینطوره. ولی قدرت فیزیکی فقط به قدرت جسمانی خالص خلاصه نمی شه و موارد دیگه هم هستن.
والا خیلی خوبه که بحث خوبی پیش میاد.
ولی به نظرم بهترین نمونه ی زنش در انیمیشن ناروتو یا آواتار هستش.
چون کلا هنر های رزمی شرقی خیلی لطیف تر(در عین کارامد ترینشون) از هنر های غربی هستند.
اصلا شما مشت های بوکس وار غرب رو با حرکات نرم کنگ فو یا وشو مقایسه کنید.
یا یو اف سی با کنگ فو.
حالا بگذریم. توی ناروتو زنه خیلی بکش بکشش رو داشت ولی مثل فیلمxxxیا فیلمxxxتو ذوق نمیزد.
یعنی یارو کلا فضاش یه چیز دیگه میشد.
به نظرم بهترین این شخصیت ها در شرق است و بس.
به نظر من زنان رو میتونید به عنوان کاراگاه , پلیس,و....بدون مشکل استفاده کنید ولی اگه بخواید به عنوان جنگ جو استفاده کنید نیازمند یکی از این دو چیزه
1گذشته تاریک
2محیطی که تمام شخصیتا باید درش خشن باشن (مثل هانگر گیمز)
البته فقط از اولی میشه برای ساخت داستان در دنیای کنونی استفاده کرد
دومی رو باید با ساخت یه دنیای جدید درست کنی
ولی به به طور کلی بر این باورم که چه زن ویا مرد اگر درشرایط مناسبش قرار گیره میتونه به هرچی تبدیل بشه از شخصیت منفود داستان بگیر تا الاهیه محبت
به نظر من شدنیه
البته نه در فانتزی وطنی
مثلا من با شخصیت اول مسابقات عطش ارتباط خوبی گرفتم اما این برمیگرده به نویسنده و تفکرش
اینکه میگی به جز دوتا شخصیت بقیه به نظرت یه جورین به خاطر اینه که نویسنده نتونسته درست درش بیاره
اتفاقا قدیما یه کتاب خوندم سنگ سحر آمیز (کتابی که قرنهااست دنبالشم و پیداش نمیکنم) نوشته یه فردی به اسم لاول خیلی خوب تونسته بود از زن بودن و احساسات و نگرانی های یه دختر داستان فانتزی در بیاره یادش بخیر
به نظر من شدنیه
البته نه در فانتزی وطنی
مثلا من با شخصیت اول مسابقات عطش ارتباط خوبی گرفتم اما این برمیگرده به نویسنده و تفکرش
اینکه میگی به جز دوتا شخصیت بقیه به نظرت یه جورین به خاطر اینه که نویسنده نتونسته درست درش بیاره
اتفاقا قدیما یه کتاب خوندم سنگ سحر آمیز (کتابی که قرنهااست دنبالشم و پیداش نمیکنم) نوشته یه فردی به اسم لاول خیلی خوب تونسته بود از زن بودن و احساسات و نگرانی های یه دختر داستان فانتزی در بیاره یادش بخیر
امممم دلیلی هست که تو فانتزی وطنی نشه این کار رو کرد؟ یه پساآخرالزمان زامبی محور یا یه تناوب تاریخی بستر مناسبیه برای این کار. اگه درست فکر شه روش های دیگه ای هم هست برای در آوردنش تو فانتزی وطنی.
امممم دلیلی هست که تو فانتزی وطنی نشه این کار رو کرد؟ یه پساآخرالزمان زامبی محور یا یه تناوب تاریخی بستر مناسبیه برای این کار. اگه درست فکر شه روش های دیگه ای هم هست برای در آوردنش تو فانتزی وطنی.
عجب چیز مشت باحالی.
البته علی به نظرم خیلی است میگی. فانتزی وطنی آخرالزمانی خیلی راحت میشه تو ایران جا انداخت. جدی میگم.
یه فضای خراب شده(به قول باسوادا دیستوپیا) و ظالمانه و تهشم که هممون بلدیم.
توشونم راحت میشه شخصیت مونث جا داد. گرچه شخصیت مونث انقلابی در آخرالزمان کمی تکراری شده
به نظرم بهترین فضا براشون همین الانه!
یعنی یه فانتزی بنویسیم که داستانش تو همین الان باشه.
مثلا چمیدونم یه باند مواد مخدر یا یه مافیای زورگیری توی تهرانرو بهش مایه های فانتزی بدیم.
امممم دلیلی هست که تو فانتزی وطنی نشه این کار رو کرد؟ یه پساآخرالزمان زامبی محور یا یه تناوب تاریخی بستر مناسبیه برای این کار. اگه درست فکر شه روش های دیگه ای هم هست برای در آوردنش تو فانتزی وطنی.
هست مرحوم فردوسی، یه شهر با همین ایده ساخت.
گرچه شخصیت مونث انقلابی در آخرالزمان کمی تکراری شده
در ادبیات فانتزی غرب آره ولی تا حالا نمونه وطنیش رو نداشتیم. می تونه جالب باشه.
یعنی یه فانتزی بنویسیم که داستانش تو همین الان باشه.
مثلا چمیدونم یه باند مواد مخدر یا یه مافیای زورگیری توی تهرانرو بهش مایه های فانتزی بدیم.
ایده جالبیه. چرا شروع نمی کنی؟