|
|
به مناسبت بازگشت سایت هم شده یه فصل بدید که ما ذوق کنیم دیگه
فصل حاضر نیست خب
خیلی درگیرم این چند روزه وگرنه بازنویسی اون بخش فقط ۲ ساعت زمان میخواد
نمیتونم بنویسمش الان
ولی در اسرع وقت میرسونم
ضمن عرض خسته نباشید به نویسنده والا من الان سرباز هستم هر وقت میام مرخصی زود میام ببینم نویسنده فصل داده یا نه ولی چون فصلها رو دیر به دیر میده کلا یادم میره داستان چی شد به نظر من اگه نویسنده روند داستان دادنو منظم کنه مخاطبش زیاد میشن و پراکنده نمیشن یا لااقل بگه کی به کی فصل دهی میکنه هم خوبه این داستان خیلی عالیه منو یه جورایی یاد داستان سینا میندازه ای بگذریم یه مشکل دیگه هم سرمایه زیادیه که میخوادهستش جمع کردنه سرمایه برای منی که سربازم و خیلی کم میام مرخصی معضلی شده و فعلا به خاطر کمی سرمایه نتونستم فصل 24 رو بخونم :20:ممنون از همگی به خاطر اینکه به درد دلام گوش دادین:8:
در مورد دستکاری شدن خاطراتش ک شکی ندارم ولی در مورد قدرتاش نظری ندارم، در واقع فکر نمیکنم اون موقع صاحب قدرت خاصی بوده باشهدو نفر تو فصل صفر بودن ک یه جورایی جاودانه بودن، اولی چند قرن عمر کرده بود و هنوز هم کارایی واسه انجام داشت، دومی هم تو غار بود ک داشت خودش رو جاودانه میکرد، کسی در مورد هویت اون دو نفر نظری داره؟ من فکر میکنم اولی همون روح محافظ باشه و دومی ک یه جورایی مطمئن تر هستم تراس باید باشه به نظرم، البته اولی میتونه از اجداد کوروش هم باشه، :/ به هر حال فکر میکنم از اربابها مقامشون بالاتر باشه یا بالاتر بشه، دیما کی هست، فکر میکنم تو داستان یه جا دیگه هم بهش اشاره شد ولی یادم نیس کجا بود، از بچه های سیمرغ بود؟؟
قراره همه ابهامات داستان تو شش فصل آینده روشن بشن ؟!؟! یا موکول میشن به جلد بعدی؟!
این نفر رو که میگید من فکر می کنم که ارباب شعله ها باشه چون از یک زخم رو صورتش صحبت میکنه که تو یکی از فصل ها اشاره شد که ارباب شعله ها یک زخم روی صورتش دارشته
هرجند میتونه ربطی نداشته باشه
ضمن عرض خسته نباشید به نویسنده والا من الان سرباز هستم هر وقت میام مرخصی زود میام ببینم نویسنده فصل داده یا نه ولی چون فصلها رو دیر به دیر میده کلا یادم میره داستان چی شد به نظر من اگه نویسنده روند داستان دادنو منظم کنه مخاطبش زیاد میشن و پراکنده نمیشن یا لااقل بگه کی به کی فصل دهی میکنه هم خوبه این داستان خیلی عالیه منو یه جورایی یاد داستان سینا میندازه ای بگذریم یه مشکل دیگه هم سرمایه زیادیه که میخوادهستش جمع کردنه سرمایه برای منی که سربازم و خیلی کم میام مرخصی معضلی شده و فعلا به خاطر کمی سرمایه نتونستم فصل 24 رو بخونم :20:ممنون از همگی به خاطر اینکه به درد دلام گوش دادین:8:
درود بر شما
راستشو بخوای من نمیتونم چنین کاری بکنم
هر فصلی که حاضر میشه درجا میزارم روی سایت
اگه زودتر بشه زودتر میذارم، اگرم دیرتر بشه،که همیشه میشه :دی، چاره ای ندارم
اگه من بخوام زمان بندی بدم میگم هر دوماه یک فصل که کاملا برسم بنویسم و ویرایش کنم با حوصله :((
سلام
لطفا یه نفر اتفاقات داستان رو تعریف و تفسیر کنه.
یه سری قسمت ها کلا از دستم در رفت، هر بار میخونم متوجه نمیشم.
مرتضی واقعا منتظرم ببینم هکتور می خواد چی کار کنه ؟؟؟
منظور سیروس از بچه تراسه نه ؟؟؟؟
من دقیقا نفهمیدم این حقیقت کیه و چه جوری کارا رو انجام میده یکم زیادی پیچیده بود یکی لطفا توضیح بده
من خیلی خیلی منتظر فصل بعدم
من گفتم بازنویسیشو سعی میکنم جمعه تموم کنم که نشد
انگار بیشتر از اونی کار میخواد که فکر میکردم
هنوز بازنویسیش تموم نشده
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
وای مرتضی من سه ماه نبودم تو کلا فقط یه فصل دادی؟؟؟؟؟؟؟؟؟:102::14::70:
من گفتم بیام میبینم جلد یک تموم شده . این فصل رو می خونم بعد میام نظر میدم
راستی مشکل سایت چی بود سه روز پیش اومدم اما ارور عجیب می دادمیگم این مسعود همون مسعود پیشگوی خودمونه؟؟؟؟؟؟
سرعت کار پایینه:bonheur:
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
ها راستی دوستان یه خبر 🙂 MAMmad از ویرایش این داستان کناره گیری کرده
و سجاد عزیز ( blackmarauder ) ویرایش هارو انجام میده
سلام یک سوال برام پیش اومد
دوک شدو چطوری تراس رو دیده بود وقتی اون سالیان دراز درون کوروش بوده؟؟؟؟
یک فصل جدید کی میاد
دوم دوک شدو حداقل چند صد سال عمر کرده
و تراسم از اول که داخل بدن کورش زندانی نبوده
و بر اساس گفته های شهردار پنجم اون از افراد تراس بوده
که خیانت کرده
یک فصل جدید کی میاددوم دوک شدو حداقل چند صد سال عمر کرده
و تراسم از اول که داخل بدن کورش زندانی نبوده
و بر اساس گفته های شهردار پنجم اون از افراد تراس بوده
که خیانت کرده
من اینا رو میدونم ولی اخه زمان مبارزه رو5 سال پیش اعلام کرد یعنی زمانی که اون تراس داخل بدن کوروش بوده
من اینا رو میدونم ولی اخه زمان مبارزه رو5 سال پیش اعلام کرد یعنی زمانی که اون تراس داخل بدن کوروش بوده
بنظر من این بدن در اصل مال تراس بوده و اونا کورش رو جایگذین تراس کردن به خاطر همین وقتی که هکتور به ذهن کورش نفوذ کرد گفت که خاطراتش ساختگیه
یا اون موقع که تراس تونست کنترل بدن رو در دست بگیره به کورش گفت که داخل بدن خودش زندانیه
یا وقتی که شهردار پنجم برای اولین بار اون رو دید تراس خطابش کرد
یا همسر جان وقتی به کورش حمله کرد
فقط نمی دونم روح کورش از کجا اومده
بنظر من این بدن در اصل مال تراس بوده و اونا کورش رو جایگذین تراس کردن به خاطر همین وقتی که هکتور به ذهن کورش نفوذ کرد گفت که خاطراتش ساختگیه
یا اون موقع که تراس تونست کنترل بدن رو در دست بگیره به کورش گفت که داخل بدن خودش زندانیه
یا وقتی که شهردار پنجم برای اولین بار اون رو دید تراس خطابش کرد
یا همسر جان وقتی به کورش حمله کرد
فقط نمی دونم روح کورش از کجا اومده
این حرف شما هم جالبه و به نوعی قابل قبوله
و ایا امکان داره این روح نیکلاس باشه؟؟؟
ولی اگر این طور بود چطوری بدنش رو کوچیک کردن که 13 ساله باشه؟؟؟؟
تازه چطور از اتیش های مقدس استفاده میکنه چون باتوجه این نکته که این اتیش ها ارثی هستن و باید با بدن سازگار باشن
این حرف شما هم جالبه و به نوعی قابل قبوله
و ایا امکان داره این روح نیکلاس باشه؟؟؟
ولی اگر این طور بود چطوری بدنش رو کوچیک کردن که 13 ساله باشه؟؟؟؟
تازه چطور از اتیش های مقدس استفاده میکنه چون باتوجه این نکته که این اتیش ها ارثی هستن و باید با بدن سازگار باشن
به نظرم نیکلاس نیست که اگه بود لازم نبود که براش خاطرات تقلبی بسازند و اون هم مهارت و دانش زیادی داشت
دی گه لازم نبود که از اول اموزشش بدن
بدنش هم مثل شهردار پنجم که یه دختر بچه رو نشون می ده
قدرت اتش ها به نظرم از روح سر چشمه می گیره
سلام
میشه بگید که فصل 25 کی روی سایت گذاشنه می شه؟؟؟؟
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
به نظرم نیکلاس نیست که اگه بود لازم نبود که براش خاطرات تقلبی بسازند و اون هم مهارت و دانش زیادی داشت
دی گه لازم نبود که از اول اموزشش بدن
بدنش هم مثل شهردار پنجم که یه دختر بچه رو نشون می ده
قدرت اتش ها به نظرم از روح سر چشمه می گیره
خوب فکر کنم قانع شدم
ممنون از توضیح خوبتون
بنظر من این بدن در اصل مال تراس بوده و اونا کورش رو جایگذین تراس کردن به خاطر همین وقتی که هکتور به ذهن کورش نفوذ کرد گفت که خاطراتش ساختگیه
یا اون موقع که تراس تونست کنترل بدن رو در دست بگیره به کورش گفت که داخل بدن خودش زندانیه
یا وقتی که شهردار پنجم برای اولین بار اون رو دید تراس خطابش کرد
یا همسر جان وقتی به کورش حمله کرد
فقط نمی دونم روح کورش از کجا اومده
فکر نمیکنم بدن مال تراس باشه چون یه جایی اگه یادتون باشه تراس گفت به زودی بدنمو پس میگیرم واونیکی روح گفت این بدن اصلا از اول مال تو نبود. به نظر من کوروش قبلا آدم قوی و مهمی بوده و شاید تو جنگی چیزی، طوریش شده که باعث شد ضعیف بشه و تراس بیاد تو بدنش شاید دلیل خاطراتش هم همینه