داستان کوتاه : افسانه شومان

eragorn;19147:
سلام
داستان کجاست؟؟؟

لینک پی دی اف هستش دوست عزیز .

http://s6.picofile.com/file/8235669592/Legend_Of_The_Shoman.pdf.html

خوب باید بگم که ایول، عجب داستان کوتاه سر حال کننده ای بود!این داستان کوتاه که در واقع یک داستان مشتق یه با قول خارجکیا یه اسپین آف از افسانه اولین رانده شده است(یه دو جلدی نوشته همین میلاد خودمون) به داستان جنیان میپردازد، جنیانی که در داستان افسانه بسیار نقش داشتند و هر جا که ظاهر میشدند با خود خرابی به بار می آوردند و ما در این داستان میبینیم که چه شد اصلا کار این نژاد به اینجا کشیده شد؟
این داستان خلاقانه که از ابتدای خلقت شروع میشود، به داستان جنیان میپردازد و بیاد بگویم که دساتان در بسط دادن ایده بسیار خلاق است.داستان به خوبی پیش میرود و با پایانی غافلگیر کننده به کار خود پایان میدهد.
البته باید بگویم که یکی از چیز های باحال این داستان وجود شخصی به نام متاترون است که خودم شخصا علاقه ای عمیق ه آن دارم.التبه داستان دو نکته ی کوچک هم داشت:
1-ریتم شلاقی: ریتم خیلی در اوایل خوب بود ولی وقتی جلو تر رفت به نظرم کمی سرعتش بیشتر شد(که البته لازمه اینگونه داستان ها است) سرعت در کل خوب بود ولی اگر کمی ریتم پایین می آمد و داستان با حوصله بیشتری روایت میشد بهتر بود.
2- توصیفات داستان عالی بودند مخصوصا در قسمت قصر ولی اگر در قصر دو نکته رعایت میشد(که شامل گفتن اینکه این جن عزیز در کجا به دنیا آمده اند و چی شد یهو قصر رو دیدند و دیگر اینکه کاش کمی این توصیفات عالی بیشتر مشدند.)که گفتمشون، داستان از لحاظ توصیفی نیز بهتر میشد.
در کل خیلی باحال بود.البته بازم میم میلاد جان خواستی عمل کن خواستی نکن

بزرگترین مشکل این داستان این بود که خیلی سریع جلو رفت، کل داستان میتونست در تعداد صفحات بیشتر نوشته بشه و بهتر حس داستان رو برسونه.
حیف این ایده ی زیباست واقعا...با اینکه این داستان رو میخوندم حس کردم قبلا یکجا شنیدمش ، اما با یک ورژن کمی تا حدودی متفاوت
بازم میگم رونده داستان تند بود.
موفق باشی

اولش به شومان میگن تو اولین جن افریده شده هستی بعد که میگه باید بری به زمین میگه یه زن از جنس خودت میاد پیشت. حالا کدومشون اول افریده شدن؟ شومان یا زنه؟
متن احتیاج به بازبینی داره بعضی جاها فعل درستی نزاشتی یا جمله درست نیست مثلا «او یک زن از دود بود مانند سایه ها چشم هاي آتشینش صورتی گرد و قدي متوسط داشت»
ملاد چرا اینهمه سریع تو سه خط جنگ شد. شوما دخالت کرد. با جان جنگید و مرد:|
من برای فهم بیشتر باید اولین رانده شده رو بخونم نه؟

MAMmad;19312:
بزرگترین مشکل این داستان این بود که خیلی سریع جلو رفت، کل داستان میتونست در تعداد صفحات بیشتر نوشته بشه و بهتر حس داستان رو برسونه.
حیف این ایده ی زیباست واقعا...با اینکه این داستان رو میخوندم حس کردم قبلا یکجا شنیدمش ، اما با یک ورژن کمی تا حدودی متفاوت
بازم میگم رونده داستان تند بود.
موفق باشی

ممنون محمد عزیز بابت نظری که دادی بله خودم هم قبول دارم که خیلی سریع پیش رفت . :53:

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

sina.m;19325:
اولش به شومان میگن تو اولین جن افریده شده هستی بعد که میگه باید بری به زمین میگه یه زن از جنس خودت میاد پیشت. حالا کدومشون اول افریده شدن؟ شومان یا زنه؟
متن احتیاج به بازبینی داره بعضی جاها فعل درستی نزاشتی یا جمله درست نیست مثلا «او یک زن از دود بود مانند سایه ها چشم هاي آتشینش صورتی گرد و قدي متوسط داشت»
ملاد چرا اینهمه سریع تو سه خط جنگ شد. شوما دخالت کرد. با جان جنگید و مرد:|
من برای فهم بیشتر باید اولین رانده شده رو بخونم نه؟

زنه بعد از اون به وجود آمده بود ، میکائیل قبل از اون به شومان گفته بود که تو زمین به دنبال هدفش که همون زنه بود بگرده !
ممنون بابت نظرت سینای عزیز خودم هم می دونم سریع بود ببخشید .
بله این داستان از جلد اول افسانه اولین رانده شده بود ...
یا علی