|
|
بیشتر از 1ماهه فصل ندادین ماه مهرم اومد چی شد پس؟
فصل دیر رسید به ممد و ممد هم یه مدته مشغول داستان ژنراله وقت نداره
( واسه همین چیزاس زار میزد میگفت چن نفر که پیشرفت سایت واسشون نهمه برای ویرایش باهاش همکاری کنن و ملت فقط توی تایپ داستان کوتاه رخ نمایانیدن )
و واسه اربابان هم. تقریبا آره
یه سری مناطق آزاد م هست و مرز دقیق نی
البته این چیزی که میگم
توی ذهن منه
و قرار نیست حالا حالا ها تو متن بیاد
اولین سوال: این اربابان به چه شکلی شاگرد های خودشون رو انتخاب می کنن اخه هکتور رو تو یک جشن پیدا کرده بود این به نظر خیلی ساده میاد بدون هیچ امتحان یا چیزی
دومین سوال:در مورد این روح های محافظ یکم توضیح میدی مثل توانایی اون ها و....
سومین سوال و مهم ترین اون ها : تو رو خدا بگین فصل کی میاد بابا مردم از فضولی که این سایمون چی به کوروش میگه
اولین سوال: این اربابان به چه شکلی شاگرد های خودشون رو انتخاب می کنن اخه هکتور رو تو یک جشن پیدا کرده بود این به نظر خیلی ساده میاد بدون هیچ امتحان یا چیزی
دومین سوال:در مورد این روح های محافظ یکم توضیح میدی مثل توانایی اون ها و....
سومین سوال و مهم ترین اون ها : تو رو خدا بگین فصل کی میاد بابا مردم از فضولی که این سایمون چی به کوروش میگه
هکتور رو تو یک جشن دیده بود. بعد از انجام یک مبارزه. فک کنم گارد پادشاه رو شکست داد و نظره ارباب رو به خودش جلب کرد
میکائیل هم فک کنم گفتیما. دقیق یادم نیست ولی فک کنم تو جنگل یافته بود.
درکل به اینم می رسیم.
روح محافظ؟ این به مرور باید برسین.
سواله اخرت سواله خوبی بود:دی تلاشمون برای جمعست ولی شاید یک روز این ور اون ور بشه.
میگم امروز جمعه هستش یادتون نره
داشت یادم میرفت
میگم این کاور داستان پاهای این کوروش رو یکم پهن نیست اخه از شونه هاش تا پایین یک اندازس
و بعد این کتاب روی کاور همون کتاب ماریاس ؟؟ یا همون کتاب ی هستش که دست شیطان بهش داد یا ....
و در اخر امروز جمعس
میگم امروز جمعه هستش یادتون نرهداشت یادم میرفت
میگم این کاور داستان پاهای این کوروش رو یکم پهن نیست اخه از شونه هاش تا پایین یک اندازس
و بعد این کتاب روی کاور همون کتاب ماریاس ؟؟ یا همون کتاب ی هستش که دست شیطان بهش داد یا ....
و در اخر امروز جمعس
سوالتو که من نمیدونم جواب بدم. ولی از همین الان سوال منم هست :دی مسئولین جوابگو باشید.
واسه ی فصل هم شب بیاید، آخر شب. احتمالا اگر مشکلی به وجود نیاد اون موقع هستش. ولی قرار نیست که حتما شب اونجا باشه. شاید هم نباشه. این حرف خود ممد بودا!
فصل چیشد خو ای بابا
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
فصل در دست ویرایشه
به احتمال قوی امشب میرسه
کتاب همون کتابیه که دست شیطان بهش داد
اندازه ی پاها رو نمیتونم درست کنم دیگه :22: برین استاد سینا رو بزنین :دیممد: دیر میاد!!! یعنی اخره شب!!
اخه نوکرتم مگه من میتونم از گل نازک تر بهش بگم
3 تا کتاب تو دستش داره
جادوگر ریشه/موهبت /جلد دوم سفیر کبیر:دی
اخه نوکرتم مگه من میتونم از گل نازک تر بهش بگم
3 تا کتاب تو دستش داره
جادوگر ریشه/موهبت /جلد دوم سفیر کبیر:دی
چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ممد داره اینا رو ویرایش میکنه؟؟؟ من فکر کردم فقط همین اربابان و هدیه شومه!
واقعا راست میگین؟ مسخرمون که نکردی؟؟؟؟؟؟؟ واقعا
ممد واقعا خودتی؟؟؟ تو فرشته ی نجات همه ی این سایتی! :دی
ممد عزیزم، کمک نمیخوای؟؟؟؟ @
شرمنده ، فصل دست من بود :دی ، زیاد به ممد و مرتضی گیر نیدین!!
بازم شرمنده که یه کم طول کشید که فصل رو بزارم رو سایت، الان میتونید از پست اول دانلود کنید :8:
پی.نوشت : درسته که یه کم طول کشید فصل بیاد ولی با خوندنش میفهمید که ازشش رو داشت که برا این فصل این همه منتظر بموندی. من چیز دیگه ای نمیگم ، خودتون فصل رو بخونید و نظر بدین.:8:
من گرفتمش
ایووووووووووووولللللللللللللللللللللللل
متی می خوام بزنمت اخه اینم جای تموم کردن بود
لااقل بگو این یارو کی بود
که مثل گاو سرشو انداخت اومد تو
درباره ی ایفحیم ها هم توضیح بده
اون معبد که تراس گفت همون معبدیه که رابرت براش کار میکنه
دربارشون توضیح بده
سینا رو داره میگه :22::39:
آقا دیگه واقعا مسخرم کردین :22:
خو آبروم رفت. جلو ملت ضایع شدم. مشخص کن داری در رابطه با کی حرف میزنی! اون ته، زیر پست مرتضی، ممد یه ویرایش زده بود. فکر کردم درباره اونه! ای خدا! میکشمتون :20:
جالب اینه که قبلا خونده بودمشو یادم نبود :22:
دستت درد نکنه حسین جون. خدا خیرت بده!
دست این ممد و مرتضی هم که مار و زجر کش کردن درد نکنه! ولی در آخر نجاتمون دادن :دی مرسی. خدا اجرتون رو توی فصل بعدی بده :دی :22: :دی
هووووورااااا فصل جدید برم بخونم ....................... میدونم اسپمه بعد پاکش میکنم
مرتضی همین؟ کم بود!!!!!!!
من هنوز خمارم اما واقعا قشنگ بود:8:
یه سری از گره های ذهنی من باز شد اما چند برابرش گره اضافه شد!!!!!!!!:14:
دیگه اسپم نیست پستم
سلام
فصلو خوندم اما به شدت سوال وجود داره در مورد داستان
اصلا این که فقط یه بچه 14 سالس چطور چنین مقام بالایی برای کریستینا و.. که تراس صداش میزنن داره؟! و اونطور که ازش میترسن نیروی سیاهیه
دوم با وجود اینکه از اون نیروی سیاه وجود کورش اطلاع دارن چطور بازم بهش اموزش میدن؟!
سوم چرا اون نیروی تاریکو از وجودش بیرون نمیکشن؟!
چهارم اینکه اون دختری که کورش نجاتش داد و اونم تراس صداش زدچی شد؟ دیگه توی داستان نمیاد؟
پنجم جناب مهرداد که مقام خیلی بالایی داره و رهبر فرقه سیمرغ هست چرا پیداش نیست؟
ششم رییس هکتور و.. که بهش ارباب میگن کجاس؟داخل این سرزمینه یا جای دیگه؟
هفتم دایی کورش کجاس؟ با توجه به اینکه محافظ قصر هست
هشتم شخصیت منفی داستان چه ارتباطی با کورش داره؟ چرا میخواد کورش نیروهاش رو بدست بیاره؟ اگر قصد کشتن کورش رو داره چرا کورش رو نمیکشه؟
و خیلی سوالای دیگه که لازم به گفتن نداره