Header Background day #16
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

داستان کوتاه کوتاه خواب

17 ارسال‌
10 کاربران
80 Reactions
3,057 نمایش‌
wizard girl
(@wizard-girl)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 607
شروع کننده موضوع  
داستان خواب

تا حالا به خواب و رویا دیدن فکر کردین؟چند بار شده که دلتون می خواست ادامه رویاتونو ببینین؟تا حالا از رویاهاتون تو داستاناتون استفاده کردین؟؟این یه داستان کوتاه کوتاه است که رویای دیشبم الهام بخشش بودش....

داستان خواب


صدایی مانند وزوز حشرات، آرامش ساکنین را برهم زده بود . گویا نوید بخش اتفاقی شوم بود .‌ جهان پیرامونشان در حال تغییر بود .این امکان نداشت.این طبیعت برایشان ناشناس بود.آنها به آرام بودن دریا و نسیم روح بخشش و آفتاب مهربان و گرم عادت داشتند.نه به تاریکی اطرافشان و نه به درختانی تیره تر از تاریکی که گرداگردشان سر برفراشته بودند.

......

بیدار شو....داری خواب میبینی....بیدار شوو...

از خواب وحشت ناکی که مرا در خود فرو برده بود ، برمی خیزم. همه جا مثل قبل است ...صبر کن ...این صدای وزوز چیست؟؟ ...نههههههههههه

پایان


   
********, ابریشم, sorosh and 17 people reacted
نقل‌قول
ابریشم
(@harir-silk)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 471
 

زهرا،به نظرت منم تخریبت کنم یا به اندازه کافی تخریب شدی؟!!!!!:21::21:
تخریب می کنم!!!!
زهرا جون علاوه بر نثرت که کمی ایراد داشت باید بگم تو داستان ننوشتی،فقط یک بخشی از خوابتو تعریف کردی.تعریفت هم خیلی خلاصه و سرسری بود و ای کاش شاخ و برگش می دادی...انتخاب کلماتت.«نویدبخش» معمولا برای یک پیام مثبت استفاده میشه و نباید اینجا استفادش می کردی.
به طور کل ای کاش انقدر سریع نمی نوشتی و روش کار می کردی عزیزم،و این که امیدوارم به تلاشت ادامه بدی و بیخیال نشی.پشتکار اصل هرچیزیه.موفققققققق باااشی!!!!


   
پاسخنقل‌قول
wizard girl
(@wizard-girl)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 607
شروع کننده موضوع  

خوب تشکر از دوستانی که منو با خاک یکسان کردن :دی
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
و وقت گذاشتن و خوندن و نظر دادن
تشکررررررررررررررررررررررر
خب منم برم فسفرای مغزمو به کار بندازم ببینم میتونم این داستان خوابو تبدیل به یه داستان کنم یا نه


   
Lady Joker, milad.m, reza379 and 2 people reacted
پاسخنقل‌قول
صفحه 2 / 2
اشتراک: