انسان خندید و به نظرش این بزرگ ترین اشتباه ممکن بود .
پرنده گفت : راستی، چرا پر زدن را کنار گذاشتی ؟
انسان منظور پرنده را نفهمید ، اما باز هم خندید .
پرنده گفت : نمی دانی توی آسمان چقدر جای تو خالی است .
انسان دیگر نخندید. انگار ته ته خاطرات اش چیزی را به یاد آورد . چیزی که نمی دانست چیست . شاید یک آبی دور ، یک اوج دوست داشتنی .
پرنده گفت : غیر از تو پرنده های دیگری را هم می شناسم که پر زدن از یادشان رفته است . درست است که پرواز برای یک پرنده ضرورت است ، اما اگر تمرین نکند فراموشش
می شود پرنده این را گفت و پر زد . انسان رد پرنده را دنبال کرد تا این که چشم اش به یک آبی بزرگ افتاد و به یاد آورد روزی نام این آبی بزرگ بالای سرش ، آسمان بود و چیزی
شبیه دلتنگی توی دلش موج زد .آن گاه خدا بر شانه های کوچک انسان دست گذاشت و گفت : یادت می آید تو را با دو بال و دو پا آفریده بودم ؟ زمین و آسمان هر دو برای تو بود .
اما تو آسمان را ندیدی . راستی عزیزم، بال هایت را کجا گذاشتی ؟ انسان دست بر شانه هایش گذاشت و جای خالی چیزی را احساس کرد . آن گاه سر در آغوش خدا گذاشت
و گریست .
عرفان نظرآهاری
:12f1dcb03b9bb8e8cc7:12f1dcb03b9bb8e8cc7Perfect:bonheur::bonheur::bonheur:Perfect:04:Perfect:0144:"4""4""4"
Perfect
خیلی خوب بود امیر رضا جان ... کوتاه و تاثیر گذار... البته عمق وجودم میگه یه کوچولو یه چیزی کم داشت ولی من نگرفتمش :دی
البته یه سری اشکلات فنی داشت (ویراستارام دیگه، به اشکالات فنی گیر ندم به چی بدم؟! :دی)
آرزوی پیروزی و سربلندی در این راه رو برات دارم :53:
خیلی خوب بود امیر رضا جان ... کوتاه و تاثیر گذار... البته عمق وجودم میگه یه کوچولو یه چیزی کم داشت ولی من نگرفتمش :دی
البته یه سری اشکلات فنی داشت (ویراستارام دیگه، به اشکالات فنی گیر ندم به چی بدم؟! :دی)
آرزوی پیروزی و سربلندی در این راه رو برات دارم :53:
سلام بانو آیدا .
1 . نام من امیر هست .
2 . این داستان رو من ننوشتم .
3 . یک نویسنده بزرگ در کتابش این داستان را نوشته و شما ازش ایراد گرفتید :دی
من از 3 نتیجه گرفتم که بچه های بوک پیج « بعضیاشون » به هم چیز باید گیر بدن :دی
موفق باشید
سلام بانو آیدا .
1 . نام من امیر هست .
2 . این داستان رو من ننوشتم .
3 . یک نویسنده بزرگ در کتابش این داستان را نوشته و شما ازش ایراد گرفتید :دی
من از 3 نتیجه گرفتم که بچه های بوک پیج « بعضیاشون » به هم چیز باید گیر بدن :دی
موفق باشید
درود .
باشه از این به بعد میگم امیر... چون فکر میکردم امر رضایی
مگه نمیشه از نویسنده های بزرگ ایراد گرفت ؟! هیچ نوشته ای بی نقص نیست پسرم :1:
اتفاقاً من آدمی نیستم که الکی گیر بدم؛ خب علائم نگارشی درست استفاده نشدن... فاصله ها درست نیستن (از نیم فاصله ها میگذریم چون تو قالب انجمن نمیشه نیم فاصله گذاشت)... یا این که توی نوشته های معیار زیاد قشنگ نیست که از "توی" استفاده کنی و باید از "در" استفاده کنی... بازم بگم ؟!
راستی، من به همه چیز گیر ندادم، فقط گفتم اشکالات فنی داشت :22:
درود .
باشه از این به بعد میگم امیر... چون فکر میکردم امر رضایی
مگه نمیشه از نویسنده های بزرگ ایراد گرفت ؟! هیچ نوشته ای بی نقص نیست پسرم :1:
اتفاقاً من آدمی نیستم که الکی گیر بدم؛ خب علائم نگارشی درست استفاده نشدن... فاصله ها درست نیستن (از نیم فاصله ها میگذریم چون تو قالب انجمن نمیشه نیم فاصله گذاشت)... یا این که توی نوشته های معیار زیاد قشنگ نیست که از "توی" استفاده کنی و باید از "در" استفاده کنی... بازم بگم ؟!
راستی، من به همه چیز گیر ندادم، فقط گفتم اشکالات فنی داشت :22:
درسته آیدا خانم .
مرسی بابت نظر .
موفق بلشید
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
درود .
باشه از این به بعد میگم امیر... چون فکر میکردم امر رضایی
مگه نمیشه از نویسنده های بزرگ ایراد گرفت ؟! هیچ نوشته ای بی نقص نیست پسرم :1:
اتفاقاً من آدمی نیستم که الکی گیر بدم؛ خب علائم نگارشی درست استفاده نشدن... فاصله ها درست نیستن (از نیم فاصله ها میگذریم چون تو قالب انجمن نمیشه نیم فاصله گذاشت)... یا این که توی نوشته های معیار زیاد قشنگ نیست که از "توی" استفاده کنی و باید از "در" استفاده کنی... بازم بگم ؟!
راستی، من به همه چیز گیر ندادم، فقط گفتم اشکالات فنی داشت :22:
درسته آیدا خانم .
مرسی بابت نظر .
موفق باشید :دی