اربابان زمین (فصل 24 )

نیمه شب;11311:
به نظرم هر 10 صفحه یک روز طول می کشه

بستگی به وقت ازاد داره
تو روز جمعه دقیق هفده صفحه ویرایش تموم شد ولی توی روز های معمولی شاید در حده سه صفحه! چون من عمده ی روز نیستم خونه
سه صفحه، چون علاوه بر اینکه غلط گیری میشه همزمان با مرتضی با تلپاتی مخصوصمون درست هم میشه!
در اصل این فصل حدود یک هفتست رسیده به من! ده دوازده روز سره نوشتنش و فضا سازیش کار میکردیم، چون مرتضی سیستم نداره نوشتن پنجاه صفحه طول میکشه. یک هفته ی دیکه من سره یک داستان دیکه بودم و تو این یک هفته ی دست من تموم کردن پنجاه صفحه واقعا کاره اسونی نیست!

ayda;11462:
ببخشید لینک دانلود فصل بیست تو این پست برای من ظاهر نمیشه
فقط برا من اینطوریه یا برا همه؟
بعد فصل19 هیچی نیست؟

همونجوری که داخل تصویر پایینی که برات گذاشتم میبینی فصل بیستم بالای بقیه فصل ها قرار داره و با کلیک روی آیکون آبی ، از سرمایه شما یکی کم میکنه و لینک رو بهتون نشون میده.
کلیک کنید
ولی اگر نتونستی لینک فصل 20 رو بردای بگو تا لینکش رو بهت بدم.:53:

فصل بیست و یکم
خدمت شما
بابت تاخیر معذرت میخوایم :a:فصل های قبل فونت 18 بود اما این فصل فونت 14 هست
اگه هجده می بود فصل میشد چیزی حدود هفتاد و خورده ای ولی الان نزدیک 60 صفحه هست.
* فصل بیست و یکم اربابان زمین *

پی نوشت: تمام اسپم ها پاک میشن.

سلام.خیلی خوب بود ابن فصل .از مدل گفتنش که از زبان همه بود خوشم اومد ولی چندتا چیز مبهم بود مثل اینکه کوروش بعد از دزدیدن جام دقیقا چه اتفاقایی براش افتاد؟؟؟؟
یه سوال دیگه این کریستینا رو که من نفهمیدم کیهاخرش اگه شما فهمیدین بگین؟؟؟(البته فک کنم بعدا تو فصلای بعدی معلوم بشه..)

در کل خیلی خوب بود :ea8e50cf4bbee9a1913عالیییییییییییییییییییییییییییییی:bb8::bb8:

reza598;11551:
سلام.خیلی خوب بود ابن فصل .از مدل گفتنش که از زبان همه بود خوشم اومد ولی چندتا چیز مبهم بود مثل اینکه کوروش بعد از دزدیدن جام دقیقا چه اتفاقایی براش افتاد؟؟؟؟
یه سوال دیگه این کریستینا رو که من نفهمیدم کیهاخرش اگه شما فهمیدین بگین؟؟؟(البته فک کنم بعدا تو فصلای بعدی معلوم بشه..)

در کل خیلی خوب بود :ea8e50cf4bbee9a1913عالیییییییییییییییییییییییییییییی:bb8::bb8:

سلام
ممنون برای نظرت
منظورت از حالت کوروش دقیقا چی بود؟ نفهمیدم دقیقا منظورت رو میشه کامل توضیح بدی؟
درباره ی شهردار پنجم الان نمیشه چیزی گفت، ولی بدون داستانش خیلی طولانیه

mahmoodramtin;11513:
سلام
بعد از مدت ها یه کتاب خوندم و نظرم رو جلب کرد به طوری که از فصل صفر تا فصل بیست رو در عرض یک روز خوندم و سه روزه مشتاق فصل 21 هستم
واقعا عالی بود
تبریک به نویسنده خوب این داستان
قلمت زیبا و دل نشینه
یه درخواست مرتضی : لطفا از فصل یک تا 20 رو یه پیدی اف کلی بساز و در اختیارمون قرار بده!!!!

سلام
خوشحالم از داستان خوشت اومده
البت من ویرایشگرم و با اجازه ی مرتضی جواب میدم
درحال حاظر نمیشه یه لینک کلی قرار داد
قراره داستان به صورت کلی و اساسی از اول ویرایش بشه
کل داستان تا حالا چیزی حدود پونصد و خورده ای صفحست
تمام شد ویرایش چند پارت تقسیم میکنیم و قرار میدیم
ممنون بابت نظرت

MAMmad;11554:
سلام
ممنون برای نظرت
منظورت از حالت کوروش دقیقا چی بود؟ نفهمیدم دقیقا منظورت رو میشه کامل توضیح بدی؟
درباره ی شهردار پنجم الان نمیشه چیزی گفت، ولی بدون داستانش خیلی طولانیه

منظورم این بود که همه ی شخصیتا توضیح کامل دادن که براشون چه اتفاقایی افتاد ولی مال الفرد کامل نبود از اونجایی که هکتور داره سرش داد میکشه و بعد شهردار میاد بعد هکتور اروم میشه دیگه هیچی نمیگه تا تو رستوران باز اینجا قضیه ی کریستینا میمونه که چجوری انقد با کوروش صمیمی میشه و دست شون تو دست هم دیگس و اون روی شونه ی کوروش خوابه؟؟؟؟
(همین الان یه فرضیه به ذهنم رسید که شاید این کریستینا با تارس زن و شوهری,دوست پسر دوست دختری چیزی باشن؟؟؟؟؟؟)

داستان فوق العاده هست . فقط اگه میشه تو فصل بعد در با ره ی مقام های جادویی بیشتر توضیح بدید و خواهش می کنم تو فصل 22 این قدر دیر نکنین . و همین طور از نویسنده و ویرایش گر خسته نباشد می گم وممنونم

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

reza598;11559:
منظورم این بود که همه ی شخصیتا توضیح کامل دادن که براشون چه اتفاقایی افتاد ولی مال الفرد کامل نبود از اونجایی که هکتور داره سرش داد میکشه و بعد شهردار میاد بعد هکتور اروم میشه دیگه هیچی نمیگه تا تو رستوران باز اینجا قضیه ی کریستینا میمونه که چجوری انقد با کوروش صمیمی میشه و دست شون تو دست هم دیگس و اون روی شونه ی کوروش خوابه؟؟؟؟
(همین الان یه فرضیه به ذهنم رسید که شاید این کریستینا با تارس زن و شوهری,دوست پسر دوست دختری چیزی باشن؟؟؟؟؟؟)

الفرد دیمون رو میگی/ تازه اونم تراسه نه تارس ولی فکر نمی کنم چون این ها موجودات قدرتمند بودن

reza598;11559:
منظورم این بود که همه ی شخصیتا توضیح کامل دادن که براشون چه اتفاقایی افتاد ولی مال الفرد کامل نبود از اونجایی که هکتور داره سرش داد میکشه و بعد شهردار میاد بعد هکتور اروم میشه دیگه هیچی نمیگه تا تو رستوران باز اینجا قضیه ی کریستینا میمونه که چجوری انقد با کوروش صمیمی میشه و دست شون تو دست هم دیگس و اون روی شونه ی کوروش خوابه؟؟؟؟
(همین الان یه فرضیه به ذهنم رسید که شاید این کریستینا با تارس زن و شوهری,دوست پسر دوست دختری چیزی باشن؟؟؟؟؟؟)

الفرد ? :دی سینا بیا تحویل بگیر :دی admin
اره توضیح کوروش رو خودم کمتر کردم :)) و توضیح بیشتری خواهم داد
رستوران ? دستشون تو دست هم دیگس ? سرش رو شونه ی کوروشه ? من یادم میاد سرش به دیوار تکیه داده شده بود.
یه چی تو همون مایه ها
تراس نه تارس

درمورد مقام های جادویی بعدا میگم
یعنی ب مرور
مقام ها خیلی مهمن :))

ملت این فصل خیلی طولانی بود ! واسه نوشتن فصول ب حجم دوبرابر طبیعتا وقت دوبرابر نیازه !

واسه نگهداشتن حجم بالای فصول ب وقت بیشتری نیازه
من احساس میکنم نصبت به حجمش تازه زود هم اماده شده
البته در اصل این فصل ۷۰ صفحست
یعنی سه برابر فصول قبلی

منم وقتام هر روز کمتر میشه پس دیگه قول ۲ هفته یه فصل رو نمیدم
البته سعیمو میکنما
ولی دیگه قولی نمیدم کلا :22:

MAMmad;11556:
سلام
خوشحالم از داستان خوشت اومده
البت من ویرایشگرم و با اجازه ی مرتضی جواب میدم
درحال حاظر نمیشه یه لینک کلی قرار داد
قراره داستان به صورت کلی و اساسی از اول ویرایش بشه
کل داستان تا حالا چیزی حدود پونصد و خورده ای صفحست
تمام شد ویرایش چند پارت تقسیم میکنیم و قرار میدیم
ممنون بابت نظرت

خب ممنون از جوابت خوشحال میشم جواب گرفتم چه به عنوان ویرایشگر چه به عنوان نویسنده
از نظر ویرایش نظر سینا رو بپرس چون منم ویرایش انجام میدم
کمک خواستین با مرتضی بهم بگین خوشحال میشم کمک کنم
خوشحال میشم مرتضی هم جواب بهم بده
من برم فصل رو بخونم

آقا ممنون برا فصل جدید قشنگ بود
فقط این تراس کیه؟ خود کوروشه؟ یا همون روح درون بدنش؟
دیگه یعنی چی که جام یه روز بدون محافظ نمیشه؟
بازم ممنون

اقا دست شما درد نکنه
بسیار زیبا بود
قسمت کورش خیلی کم بود
حجم فصل بی نظیر بود
دم نویسنده و ویراستار گرم
اما این سوالات هم که پیش میاد داستان رو قشنگترش میکنه یه کم صبر کنید ،کم کم بفهمیم بیشتر حال میده

من هنوز وقت نکردم کل فصل رو بخونم (30 و خوره ای صفحش رو خوندم) ولی از نظر من اگر داستان فقط حول محوریت کورش بگرده ، داستان جزابتر هست (تمام اتفاقات از طرف کورش توضیح داده بشه نه شخصیت های دیگه) برا همین من فصل های قبلی رو بیشتر دوست داشتم. ولی در کل مرتضی و ممد دستتون برای این فصل درد نکنه.

پی.نوشت : ممد تاپیک رو پاکسازی کن ، تقریباً 90% از ده صفحه آخر تاپیک، اسپم هستن.

وای مرتضی ممد کارتون فوقالعاده بود
ار این چند راوی شدن خوشم اومد مخصوصا اینکه یک زمان رو از چند دید برسی کردی خیلی جالبه
یه سری راز ها هم داره مشخص میشه که اینم عالیه
هکتور چه یهو دیوونه شد خیلی این بخشش جالب بود خیلی خیلی این فصلو دوست داشتم

خب من بالاخره وقت کردم فصل رو بخونم ( هر چند هنوز حدود ده صفجه اش مونده:دی)
واقعا متعجب شدم وقتی شروع به خوندش کردم فکر نمیکردم فصل رو از چند دید نوشته باشی اما برای تنوع خوب بود:16:من از یک زاویه ی دید رو ترجیح میدم
فکر میکنم اگه بعضی از اتفاقات رو فقط از یک دید بخونیم بهتر باشه چون اینجوری بعضی از قسمت های داستان مثه یه معما میشن که می تونی تا آخر داستان هم در موردشون حرف نزنی

الان یه سوال دارم می خوای بقیه ی داستان رو اینجوری بنویسی یا مثه قبل؟؟؟؟؟؟:26: