Header Background day #13
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

داستان دورگه - کتاب دوم (جلد اول)

3,149 ارسال‌
160 کاربران
8645 Reactions
496.1 K نمایش‌
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

با سلام
خوشحالم که خداوند عمری دادند و توانستیم دورگه رو به اینجا برسونیم، داستانی که به شخصه بدون انگیزه و علاقه شروع به نوشتنش کردم اما حالا که در حال تکمیل اون هستم نسبت به اون علاقه خاصی پیدا کردم، شاید شما با خوندن کتاب اول بگید اخه چه جذابیتی درسته و این رو به شما حق میدم چون معمولا در بخش های نخستین یک کتاب به شرح وضع حال و توصیف معما ها و خلق ماجرا ها معرفی شخصیت ها و محیط پرداخته میشه و عملا معمایی پاسخ داده نمیشه که خواننده جذب داستان بشه برای همین فکر میکنم اونهایی که دندون روی جگر گذاشتن و خوندن و صبر کردن در پایات کتاب دوم حسابی شگفت زده بشن، زیرا اون چیزی که در ذهن پروروندم رو اگر به طور کامل میدونستید از تعجب شاید چشماتون گرد می شد و دهنتون باز می موند. به دوستان قول معما هایی بسیار سخت و پیچیده رو میدم که حسابی ذهن شما رو درگیر خودش بکنه ماجراها مبارزاتی که شما رو حسابی سر ذوق بیاره صحنه هایی که شما رو به یاد نبرد های باستان بندازه، و اونهایی که مثل من آرزو میکردن که دنیا هم یک دنیای فانتزی بود رو به یک رویای طولانی و عمیق ببره، و زمانی بیدارتون کنه که حسابی سیراب شده باشید.

مقدمه ای از کتاب دوم:
آسمان تیره و تار اردوگاه دورگه ها سیاه تر و سنگ دلانه تر از هر زمانی شده بود، باران به شدت می بارید، هیچ دورگه ای دیده نمی شد هیچ سربازی نبود چادر ها ساکت و آرامتر از هر زمانی بودند و صدای مرگ را از هر گوشه اردوگاه می شد احساس کرد، از تپه شرقی که در بالای ان اتاقک چوبی ساخته شده بود دود سفیدی به بیرون و میان ابر های سیاه بالا می رفت.
تمام نفرات در میدان مبارزه اردوگاه جمع شده بودند اما بر خلاف همیشه هیچ صدایی از هیچ کدام شنیده نمی شد، تنها صدای چکه های قطرات باران بود که بر چاله های اب میریخت،صدای سربازی از دور به گوش رسید که سراسیمه این سکوت مرگ اور را شکست و زمانی که در میانه میدان مبارزه رسید بی توجه به فرماندهان اردوگاه رو به سمت دورگه ها برگشت و فریادی از سر ترس زد:
- دارن به اینجا میرسن، ادمخوار ها دارن به اینجا میرسن باید فرار کنیم.....
و اینگونه بود که سرنوشت دنیای اجنه برای اخرین بار رقم خورد.
صاحب حقیقی حلقه باز خواهد گشت، فراموش شدگان چشم به دنیا میدوزند، منتظر از سرنوشتی که به دست مردگان رقم خواهد خورد، نقابداری که از دنیای فراموش شدگان گذشته، دنیای مردگان را از پس گذاشته و پا به میان کارزار میگذارد.
آیا دنیا را با سیاهی دورنش به فرطه سقوط خواهد برد؟

با ما همراه باشید با نبرد های افسانه ای، سقوط شهر ها بیدار شدن خدایان باستان .

مژده برای دختر خانوم ها اگر توی کتاب اول جذب هیچ شخصیت دختری نشدید میتونید تفاوت رو در این کتاب احساس کنید با سوپر شخصیت مونث داستان ...... :53::53::3:

تالارگفتمان 1

دانلود کتاب اول
این شما و این فصول داستان:
لینک گروه در تلگرام: https://t.me/joinchat/Blb2kEqU7YxeurFbq1Kn8g

لینک کانال تلگرام (ارائه داستان): https://t.me/AmbrellA_Story

دورگه کتاب دوم

فصل
دانلود
فصل
دانلود
فصل 1(تعقییب و گریز) دانلود فصل 2(اِدورا) دانلود
فصل 3(برخورد) دانلود فصل 4(تصمیم) دانلود
فصل 5(ایا او یک هیولاست؟) دانلود فصل 6(منطقه تاناریس) دانلود
فصل 7(راه حل) دانلود فصل 8(روشنایی در تاریکی و تاریکی در روشنایی میمیرد) دانلود
فصل 9(در راه ناردا) دانلود فصل 10(حس جدید، انتقام...) دانلود
فصل 11(شیپور جنگ در ناردا) دانلود فصل 12(تعظیم در برابر دشمن) دانلود
فصل 13(ایلا) دانلود فصل 14(لورتگا) دانلود
فصل 15(دردسر در شمال) دانلود فصل 16(تصویری در اینه!) دانلود
فصل 17(اولین دیدار) دانلود فصل 18(عاشقانه در میدان جنگ) دانلود
فصل 19(خیانتکار) دانلود فصل 20!(اعتراف) دانلود
فصل 21(اولین نبرد واقعی) دانلود فصل22(اولین دختر دورگه) دانلود
فصل 23(دره ممنوعه) دانلود فصل 24(گرگ تنها) دانلود
فصل 25(شب برخورد) دانلود فصل 26(نبرد بزرگ،نزدیک تر از همیشه) دانلود
فصل 27(نبردبزرگ2،مه سیاه) دانلود فصل 28(نبرد بزرگ3،معبد) دانلود
فصل29 (نبرد بزرگ4، ارباب معبد) دانلود فصل 30(آن شب، نبرد بزرگ5) دانلود
فصل 31(شکاف، نبرد بزرگ6) دانلود فصل32 (خیلی دیراو را شناخت،نبرد بزرگ7) دانلود
فصل 33(ایا میتوان او را شناخت؟نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل34 دانلود
فصل 35(شروع یک پایان،نبرد بزرگ نزدیک است) دانلود فصل36(پروازروح، نبرد بزرگ نزدیک) دانلود
فصل 37(افکار،نبرد بزرگ) دانلود فصل 38(اتحاد، سایه نبرد بزرگ) دانلود
فصل 39(دروغگو،شروع نبرد بزرگ) دانلود فصل 40(اغاز نبرد) دانلود
فصل 41(پایان) دانلود فصل 42(او خواهد امد) دانلود
فصل 43(دروازه) عیدتون مبارک 29 اسفند 97 ساعت 12:19 دانلود فصل 44(بازگشت) دانلود
فصل45(افسانه سرنوشت) فصل تجمیع شده دانلود فصل 46(پایان نبرد بزرگ) دانلود
فصل 47(مردی روی شاخه) دانلود فصل 48(یک دقیقه بیشتر...) دانلود
فصل 49(هنری...) دانلود
فصل 50(لایه واقعی دنیا):bonheur: دانلود
فصل51(تسخیر شده) دانلود فصل52(هزار سال تنهایی) دانلود
فصل53(پایان روئیا) دانلود فصل 54(درخت وجود) دانلود
فصل 55 (ارباب اعماق) دانلود فصل 56 (مقابل یک خاطر قدیمی) دانلود
فصل ۵۷ (امید این فصل رو قهوه‌ای کرده، باید یه دور ویرایش جزئی بشه) دانلود فصل 58(اخرین دیدار) دانلود
فصل 59 (تاس سرنوشت) دانلود


ا

وبلاگ من میتونید از این وبلاگ هم داستان رو دانلود کنید
http://omidmoradpour.rozblog.com



دوستان در نظر داشته باشن که از فصل 43 به بعد فصل ها امتیازی خواهد بود و هیچ لینک رایگانی ارسال نخواهد شد
پس از همین حالا برای دانلود فصل مورد نظر خودتون به فکر باشید و برنامه ریزی کنید

توجه توجه:
دوستانی که امتییاز منفی زیادی دارن میتونن با انجام یه پروژه تنها یه پروژه تمام امتیاز منفی خودشون رو صفر کنن پس یه بار زخمت بکشید تا به سرعت اکانتتون برگرده به حالت اولیه.


اخبار:27/3/98
سلام به دوستان گل
اومدم یه اطلاعی بدم و برم
به قوله تا مدت نامعلومی ارائه فصول رو به تاخیر میدازم همینطور به نوشتن ادامه میدم اما به جایی رسیدم که نیاز به تمرکز زیادی برای جمع کردن و سرو سامون دادن به قضایای داسان دارم حجم داستان الان که خودم شروع کردم به خوندش وحشتناک بالاس. حقیقتش این بوده که تاالان هر زمان فصلی نوشتم دیگه خودم نخوندمش بعد هزارو اندی صفحه و سریع بدون ویرایش اپلودش کردم خخخ
بخشی که توی کتاب دوم دارم روش کار میکنم مسابقات بزرگی هست که بهش میگن مسابقات هزاره که برای ساختش باید بدون فشار طراحیش کنم که یه چیز تقلیدی نشه احتمال 99 درصد وقتی کتاب کامل شد همه کتاب رو یکجا اپلود میکنم.

توی گروه تلگرامیش هم حتما خبر هایی از نوشتن ادامش میدم به دوستان مرسی بابت پیگیر بودنتون امید وارم مارو بعده هم تنها نزارید.


آخرین و جدیدترین اطلاعیه:

واقعا میتونم بگم که متاسفم اما اون حرف رو از روی نادونی زدم زندگی مشترک دست و پا کردن تو دوره ای که دلارش پول و طلا و گرونیش به این شکله همین که بدویی و بتونی یه لغمه نون در بیاری کلاهت رو باید بندازی هوا هزار متر چه برسه رسیدن به علایق این دوره.
خیلی دوس داشتم خیالم از نظر اقتصادی راحت بود تا هر روز می نشستم و مینوشتم ولی یه کارگر با حقوق 3 تومنی چطور میتونه تو این روزگار بشینم بنویسم
واقعا میگم اگر پول نداری زن نگیر که بجز سختی و بدبختی چیزی نصیبت نمیشه نگرانیای زندگی خوردت میکنه. اگر پول داری زن بگیر بعد میتونی با خیال راحت بنویسی.
اگر نداری و ارزوهات برات مهمتره پس مجردی بهترین راهشه بشین و نون خشک سق بزنی ولی بری سمت اون چیزی که دوست داری نمیشه همه چیز رو با هم داشت دنیاش خیلی بی رحمه فقط یه چیز اگررررر بتونی بهش برسی هیچ وقت رو دوتا بزاری جفتش رو از دست میدی.

اگر زمانی اوضاع منم به اون شکل شد که نیاز نبود سگ دو بزنم برای چندرقاز حقوق میام و از نو شروع میکنم به نوشتن فقط #امید_مرادپور رو تو گوگل سرچ کنید.
یا علی


   
AlirezaDark، rasoulsss، A. M. D. R. Z. H و 103 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
Hooman
(@hooman)
Estimable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 176
 

داش امید بالاخره این هفته هنری تو قسمت هس یا نه؟؟؟


   
Sorna، arashsohrabi1972 و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

آقا هومن;31380:
داش امید بالاخره این هفته هنری تو قسمت هس یا نه؟؟؟

بله عزیزم و بزن بزن هم اونطور که گفتی طوری که خون هنری به جوش بیاد دارین فقط کمی صبر کن که ببینی خشم هنری چطوره!


   
Sorna، arashsohrabi1972 و Hooman واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
arashsohrabi1972
(@arashsohrabi1972)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 232
 

AmbrellA;31381:
بله عزیزم و بزن بزن هم اونطور که گفتی طوری که خون هنری به جوش بیاد دارین فقط کمی صبر کن که ببینی خشم هنری چطوره!

بدجور اتش انتظار رو تو وجودمون روشن کردیا!!! فقط یه لطفی کنی و این فصل رو یه روز زودتر بزاری که خیلی عالی میشه
از الان منتظر این فصل هستم
اینکه هنری توشه عالیه و اینکه مبارزه هم توشه که عالی تر
منتظر نقد طوفانی اون فصل باش
هاهاهاهاها


   
Aryamo، Sorna، AmbrellA و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
fariba.2016
(@fariba-2016)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 91
 

رمانتونو تو ت.ل ادامه نمیدید؟ اینطوری رمانتون بیشتر دیده میشه ....اکثر نویسنده ها یا مترجما کارشونو اورن ت.ل :5:


   
AmbrellA واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
Sorna
(@sorna)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 600
 

گپ یا سروش از ت.ل بهتره
اگه خواستی بزاری
فصل قبلی با یک روز تاخیر اومد
برای جبران اون تاخیر فصل جدید رو یه روز زود تر بزار
من توکف این فصل موندم خواهشاً
همه‌‌‌‌‌ هم موافقا

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

همه موافقا لایک کنید
باشد که فصل زودتر بیاد


   
mohammad_solimanimanesh2، fariba.2016 و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

fariba.2016;31387:
رمانتونو تو ت.ل ادامه نمیدید؟ اینطوری رمانتون بیشتر دیده میشه ....اکثر نویسنده ها یا مترجما کارشونو اورن ت.ل :5:

نیمه شب;31388:
گپ یا سروش از ت.ل بهتره
اگه خواستی بزاری
فصل قبلی با یک روز تاخیر اومد
برای جبران اون تاخیر فصل جدید رو یه روز زود تر بزار
من توکف این فصل موندم خواهشاً
همه‌‌‌‌‌ هم موافقا

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

همه موافقا لایک کنید
باشد که فصل زودتر بیاد

کلا با این روش مخالفم اینطوری سایت خلوت میشه
من اینجا نویسندگی یاد گرفتم دوست پیدا کردم بهم کمک کردن بهم انگیزه دادن همش به خاطر اینکه این سایت ها بوده اصلا تونستم همچین جمعی رو پیدا کنم و شجاعت قرار دادن داستان پیدا کنم اگه نبود اصلا شاید منم اینجا نبودم الان که سایت خلوت شده و یکم فعالیت کم شده نامردیه من هم رهاش کنم فعلا همینجا هستم تا ببینیم خدا چی میخواد.


   
Sorna، fariba.2016، mohamad7777 و 2 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
arashsohrabi1972
(@arashsohrabi1972)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 232
 

نویسنده عزیز
امروز فصل میدی عایا؟!
این فصلت گویا هیجانیه


   
fariba.2016 واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  

darklord4192;31393:
نویسنده عزیز
امروز فصل میدی عایا؟!
این فصلت گویا هیجانیه

خخخ هیجانی من نگفتم توی این فصل هنری قاتی میکنه! گفتم در اینده داریم اینده نزدیک! ولی توی این فصل از هنریم ماجرا داریم!
امروز نه ولی فردا شب اپلودش میکنم هنوز کارهایی مونده که باید انجام بدم روش


   
Sorna، fariba.2016 و arashsohrabi1972 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
arashsohrabi1972
(@arashsohrabi1972)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 232
 

AmbrellA;31394:
خخخ هیجانی من نگفتم توی این فصل هنری قاتی میکنه! گفتم در اینده داریم اینده نزدیک! ولی توی این فصل از هنریم ماجرا داریم!
امروز نه ولی فردا شب اپلودش میکنم هنوز کارهایی مونده که باید انجام بدم روش

باش پس امیدوارم فردا در اسرع وقت قرار بدی که زیاد تو خماری نمونیم :17::دی


   
Sorna و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
شروع کننده موضوع  
فصل هفتم از کتاب دوم دورگه بر روی سایت آپلود شد
منتظر نظرات شما هستم


   
Sorna، arta0082، fariba.2016 و 2 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Aryamo
(@aryamo)
Reputable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 381
 

فدای قلمت داداش?????
رفتم بخونمش ?‍♂️
بای✋


   
Sorna، arta0082، arashsohrabi1972 و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
nasren1232
(@nasren1232)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 185
 

کوتاه بود بد نبود:1:


   
Sorna، arashsohrabi1972 و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
arashsohrabi1972
(@arashsohrabi1972)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 232
 

بی اندازه کوتاه بود
تا اومدم برم توی داستان تمام شد!!!!


   
Sorna، Hacker و AmbrellA واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
fariba.2016
(@fariba-2016)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 91
 

نمیشه هر روز دوسه تا پست بذاری؟ هفته به هفته خیلی دیره ،من طاقت ندارم 🙁


   
Sorna، AmbrellA و arashsohrabi1972 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
Sorna
(@sorna)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 600
 

اعصاب معصاب نزاشتی برام
می خوام این زاک رو انقدر بزنم که صدای خر بده
اخه نمی تونستی اسمش رو بگی
بدو بدو رفت پیش ملکه
بعدش از میون اون همه فرمانده یکی هم نمی تونست اینا رو بگه
حتما باید زاک میگفت خجالت داره والا اگه اینا فرماندههان
پس فاتحش خوندس


   
AmbrellA و arashsohrabi1972 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
صفحه 16 / 210
اشتراک: